eitaa logo
ستاد مرکزی راهیان نور
26.1هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
4.2هزار ویدیو
156 فایل
.:کانال رسمی ستاد مرکزی راهیان نور کشور:. 🌐 www.Rahianenoor.com اینستاگرام instagram.com/masirenoor_ir سامانه ملی راهیان نور ۲۴ ساعته پشتیبان سفر و آماده پاسخگویی به سوالات شماست: ۰۹۶۳۱۳ فقط ارسال محتوا: @Rahianenoor_official
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 | 📍مرکزفرهنگی .... 🌟گفتم اگر جنگ تمام شد آرزوی شما به عنوان یک فرمانده چیست؟ گفت: تنها آرزوی من این است که یک مرکز فرهنگی داشته باشم و روی بچه های جوان کار کنم و بتوانم مسائل مربوط به دوران دفاع مقدس را به نسل جوان منتقل کنم. 🌷شهید حاج منصور خادم الصادق🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🌟از کارهای شاخص شهید، خدمت به خانواده‌ شهدا بود و با رسیدگی و سرزدن به خانواده شهدا از حال آنها جویا می‌شد و خاطرات شهدا را جمع‌آوری می‌کرد، چون شهرمان، درچه، معروف به شهر شاهد نمونه با ۵۳۰ شهید و ۱۹ سردار شهید است، مهدی سعی می‌کرد به اغلب خانواده‌های این شهدا سرکشی کند و آنقدر به خانواده‌های شهدا ارادت داشت که بیشتر آنها را به اسم می‌شناخت و این امر، نشان‌دهنده اخلاص آقامهدی بود. آقا مهدی بسیار پیگیر خانواده‌ی شهدای مفقود‌الاثر بود و برای گرفتن DNA و شناسایی خانواده‌ شهدا، بسیار تلاش می‌کرد و از طرفی به عنوان خادم‌الشهداء در مواردِ بُردن خانواده ایثارگران به اماکن متبرکه مثل کربلا، مشهد و... فعال بود، شهید در کارهای فرهنگی همچون جذب نوجوانان به پایگاه‌های بسیج خیلی فعالیت داشت و با برگزاری اردوهای فرهنگی از جمله قم و جمکران جوانان شهر درچه را به حضور در پایگاه مساجد تشویق می‌کرد.  🌷 شهید مهدی اسحاقیان🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻از طرف راديو و تلويزيون آمده بودند؛ می خواستند با بروجردی درباره عملياتی که چند روز قبل انجام شده بود، مصاحبه کنند. سه چهار نفر بودند که يکی از آنها فيلمبرداری می کرد. آنها را راهنمايی کرديم به دفتر بروجردی. بروجردی تا فهميد از راديو و تلويزيون آمده اند، گفت: «اين جا نياوريدشان؛ ببريد پيش بچه های ديگر؛ من خيلی کار دارم!» 💠گفتم: «برادر بروجردی! زياد وقت شما را نمی گيرند. می خواهند درباره عمليات دو سه روز پيش سوال کنند، بعد هم چند دقيقه فيلمبرداری …» تا فهميد فيلمبردار هم آمده و می خواهد فيلمبرداری کنند، زير بار نرفت و اخمهايش را درهم کرد و طوری قيافه گرفت که فهميدم به هيچ وجه راضی به اين کار نخواهد شد و اصرار ما بی نتيجه است. نااميد شده بودم و می خواستم از دفتر خارج شوم که گفت: «بگو بروند با آن بسيجی که خودش جنگيده صحبت کنند، با آن فرمانده گروهان؛ بگو بروند با فرمانده تيپ که عمل کرده صحبت کنند. از اينها سوال کنند. اينها عمل کردند و زحمت کشيدند؛ ما که کاری نکرديم …» سپس سرش را پايين انداخت و سرگرم کارش شد. 🌷شهید محمد بروجردی🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 💠شهید بزرگوارعامل به ایمان و وحدت بین نیروهای عامل پیروزی‌مان خواهد شد.سید جلال حبیب خدا بود! سید جلال محب حضرت زهرا (س) بود، او به عشق مادر خواست گمنام بماند، آری او در مهر مادر خلاصه شده بود، ذره ذره وجود او نام مادر را صدا می‌کرد، او برای صدها جوان مشتاق، حقیقتاً چراغ راه شد اما این وادی پر است از این ستاره‌ها، پر است از کسانی که راه را نشان می‌دهند. 📍او که گوش به فرمان رهبرش بود و خوب فهمیده بود که دفاع از اسلام مستلزم رنج‎هاست و از بزرگ‎ترین عبادات محسوب می‌شود، هنگامی که حضرت امام روح‌الله در تاریخ ۲۵ تیر ۶۴ فرمودند؛ باید هر جوانی یک نیرو باشد برای دفاع از اسلام خودش را برای مبارزه و جهاد آماده کرد و تا لحظه شهادت تابع امر ولایت فقیه خویش بود. 🌷شهید مدافع حرم سید جلال حبیب الله پور🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻محسن همیشه فردی خندان و خوش‌رو بود و در هیچ شرایطی گل لبخند از لبانش چیده نمی‌شد، حتی در سخت‌ترین شرایط جبهه زمانیکه یکی از بچه‌ها زخمی شد و روی زمین افتاد محسن بالای سر او رفته بود و می‌خندید وقتی بچه‌ها از او پرسیدند چرا در این شرایط می‌خندد؟ پاسخ داد نمی‌دانم چرا می‌خندم؟این خنده از شادی است یا ناراحتی؟! محسن خودش تعریف می‌کرد که در زمان خدمت سربازی یک روز در مراسم صبحگاه مشترک که اتفاقاً در جلوی صف هم ایستاده بودم ناگهان خنده ام گرفت و نتوانستم خود را کنترل کنم.فرمانده پادگان که مشغول سخنرانی بود از این حرکت من تعجب کرد دستور داد مرا از صف بیرون بکشند و 24 ساعت بازداشت نگه دارند بعد هم به من تذکر دادند که این عمل را انجام ندهم اما من گفتم خنده در ذات من است به هر حال خنده‌ای گاه و بیگاه محسن به همه بچه‌ها روحیه می داد. 💬راوی:همرزم شهید 🌷شهید محسن دین شعاری🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 💠شهید در مورد بیت‌المال و حق‌ّالناس بسیار حساس و مسئولیت‌پذیر بود، زمانی که کارمند سپاه بود، صبح‌ها قبل از دیگران به محل کار می‌رفت و بعدازظهر حدود ساعت سه، به منزل برمی‌گشت، اغلب مواقع که به خانه می‌رسید، سردرد شدیدی داشت که مربوط به خستگی و آسیبی بود که در دوره‌ی جنگ به چشم‌شان وارد شده بود. 🔻پزشک گفته بود نباید زیاد از خودش کار بکشد ولی حاج‌آقا خستگی‌ناپذیر بود و همچنان به فعالیت‌هایش ادامه می‌داد، از طرف سپاه، ماشینی در اختیار حاج‌آقا قرار داده بودند تا با آن، امور مربوط به کارش را انجام دهد، تا زمانی که ماشین در اختیارمان بود به جز خودشان، آن هم فقط برای انجام کارهای اداره، هیچکدام از ما سوارش نشدیم، همسرم اجازه نمی‌داد و می‌گفت این ماشین برای استفاده‌ خانوادگی نیست، آن موقع ما معمولاً با موتوری که داشتیم، بیرون می‌رفتیم؛ تا زمانی که خودمان توانستیم ماشین بخریم. 🌷 شهید مدافع حرم سردار حاج روزبه هلیسایی🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻توجه کردن به یتیمان از شاخصه های اخلاقی شهید بود. با وجود حقوق پایین خود و تمام مشکلات که وجود داشت، سرپرستی یک یتیم را قبول کرده بود و این در حالی بود که هیچ کس از این قضیه با خبر نبود . اخلاص در عمل و حساس بودن به حفظ بیت المال دیگر شاخصه های اخلاقی شهید عطری بود . همسر شهید عطری می‌گوید، روحیه توکل اخلاق و شجاعت شهید آن چنان زیاد بود که، اگر شهید نمیشد باید تعجب می ‌کردیم . در توصیه ای فرموده بود؛ از همسر بزرگوارم میخواهم که فرزندانم را همچون من مطیع رهبر عزیزمان پرورش دهد؛ زیرا آقا مایه افتخار و مباهات ما مسلمانان و همه مظلومان عالم است.... 🌷 شهیدمدافع حرم محمدحسین عطری 🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🌟در مدت ۲۵سال زندگی مشترکمان، هيچگاه احمدآقا مسائل‌كاری را به خانه نياورد. می‌گفت مرد بايد مسائل كارش را پشت در بگذارد و وقتی داخل خانه هست، فقط حواسش به اهل خانه باشد. همين مسئله خودش راز خوشبختی است. يكبار نشد حقّ مأموريتش را به خانه بياورد. می‌گفت «حقّ مأموريت مال ما نيست. من فقط يک حقوق دارم.» او حق مأموريتش را هميشه به نيازمندان می‌بخشيد. حواسش به همسايه‌ها بود.بچّه‌ها عادت كرده بودند اگر لباس‌شان سالم و اندازه بود، همان را شب‌عيد هم می‌پوشيدند. به آنها می‌گفت «هر وقت لازم بود خريد كنيد.» اما عيد غدير خم حتماً به بچه‌ها عيدی می‌داد. از اينكه جوان‌ها كمتر به مسجد می‌روند، دلخور بود. با صدای بلند به اعضای هيئت اُمنای مساجد می‌گفت «مسئوليت را به جوان‌ها بدهيد و بگذاريد آنها مديريت كنند!» خيلی به جوان‌ها اعتماد داشت. 💬راوی: همسر شهید 🌷شهید مدافع‌حرم احمد اسماعیلی🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻از همان بچه گی علاقه خاصی به گمنامی داشت. دوست نداشت برای کارهای خوبش توی چشم باشد و تعریف و تمجید شود.سوریه هم که رفت، اگر ما به فامیل نگفته بودیم، کسی نمی فهمید که به کجا می رود و از کجا می آید. از سوریه هم که بر می گشت، فامیل ها می آمدند و توقع داشتند از اخبار آنجا و اینکه آنجا چه می کند بگوید، فقط از کلیات جنگ سوریه می گفت. اما از کارهای خودش چیزی نمی گفت. نهایتا می گفت: دعاتون کردیم. گویا فقط رفته باشد سفر زیارتی. این عشق به گمنامی در وصیت نامه اش هم مشهود بود. آنجا که وصیت کرده بود که غریبانه تشییع شود و روی قبرش به جای نام و نشان فقط بنویسیم: «پر کاهی تقدیم به پیشگاه خدای تعالی» حتما چنین کاری بکنید. چون من از روی پر نورشهدای گمنام خجالت می کشم که قبر من مشخص و جنازه ام با احترام تشییع و دفن شود؛ ولی آن نوگلان، پرپر روی دشتها و کوهها بی غسل و کفن بمانند. او در کردار و رفتار، عبادت و متانت، زبانزد خاص و عام بود و با رفتارش دل همگان را به‌دست می‌آورد. مقید بود، کسی از دستش ناراحت نشود. محبت و مهربانی، ولایت‌مداری و شجاعت و غیرت و مردانگی‌اش در قاب چند جمله نمی‌گنجد. 📚منبع: کتاب سند گمنامی 🌷شهید مدافع حرم احمد مکیان🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻گاهی اوقات که خیلی مشغولیت کاری داشت. بلیط قطار می‌گرفت و فقط سه چهار ساعتی زیارت می‌کرد و بعد از زیارت هم راهی راه‌آهن می‌شد و به تهران برمی‌گشت، به اطرافیان می‌گفت: این زیارت‌های سه‌ چهار ساعته خیلی خوبه؛ آدم می‌تواند به آقا بگوید یا امام رضا (ع) فقط به عشق خود شما آمدم و الان هم بر می‌گردم. وقتی پیکر شهید عبدالله‌زاده به ایران بازگشت، خانواده این بار شگفتانه‌ای خاص برای او که عاشق امام رضا (ع) بود، آماده کرده بودند، اتفاقی از جنس زیارت سه‌چهارساعته حرم امام رضا علیه السلام . 🌷شهید مدافع حرم سید حسن عبدالله زاده🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻همیشه دوستان را به احترام به پدر و مادر سفارش میکرد.به این نکته بسیار اهمیت می داد. ازکسایی نبودکه فقط شعارمیدهند و دریغ از عمل. پدر شهید: بسیار به ما احترام میکرد.از بچگی این طور بود.به هیچ وجه پاهاشان را جلوی ما دراز نمی کردند، بسیار ازش راضی بودم. دائم به ما سر میزد و حالمان راجویا بود، در کل کمک ما و خانواده بود.آری از آن چیزهایی که خداوند سریع اجرش را میدهد احترام به پدر مادر است وچه خوب اجری گرفتی ای شهید... 🌷شهیدمدافع حرم عبدالمهدی کاظمی🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻 یک روز ابراهیم زنگ زد و گفت، ماشینت رو امروز استفاده می کنی؟ گفتم نه همینطوری جلوی در خونه افتاده! آمد ماشین را گرفت و گفت تا عصر بر می گردم. وقتی برگشت گفتم کجا بودی؟ گفت ، مسافر کشی! تعجب کردم، بعد گفت، بیا با هم بریم چند جا و برگردیم وگفت، اگر توی خونه برنج و روغن یا چیزی دارید، به همراه خودت بیار. بعد رفتیم فروشگاه و مقداری برنج و روغن و ... خریدیم، از پول هایی که به فروشنده می داد، مشخص بود که واقعا رفته مسافر کشی ! بعد هر چه خریده بود را به پایین شهر بردیم و به خانواده هایی دادیم. بعد فهمیدم که اینها خانواده هایی هستند که همسرنشان در جبهه هستند و رزمنده هستند و برای زندگی با مشکل مواجه شده اند. این ها از کارهای خالصانه ابراهیم بود که این روزها کمتر از آن خبری است.. 🌷شهید ابراهیم هادی🌷 📚منبع: سلام بر ابراهیم 1 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🌟شهید بسیار متواضع بود، مهربان وبسیاربذله گو و شادی بخش در خانواده و دوستان بود، فداکاری ایشون برای همه خانواده و دوستان خیلی دلگرم کننده و اطمینان بخش بود. مخفیانه به خانواده های نیازمند و محروم کمک میکرد یا از جایی تهیه میکرد. مهمترین ویژگی شهید اخلاص درتمام کارها ورفتارشان بود که همه دوستان، ایشان بسیار شجاع و باهوش و بابصیرت بودند، چه معرفت به امام و انقلاب و جهاد در۱۵ سالگی و چه معرفت به وظیفه بسیجی در دوران هجمه سکولارها در دوره بعد از جنگ... آشنا کردن جوانان در مسجد باتفکرات امام، فرهنگ شهادت، روحیات شهدا، شناخت عمیق مفهوم ولایت فقیه، دشمن شناسی، تفکرات عرفانی سیاسی شهید آوینی، جریانات سیاسی، تاریخ انقلاب، مسائل روز، داشتن ملاک و میزان اسلام ناب برای شناخت حق و باطل، همه از عملکرد و نشر افکار عالی ایشون و جاذبه خاص شخصیت این شهید بود. 🌷شهید مدافع حرم اسد الله ابراهیمی🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻دکتر چمران با یک روز و دو روز شناخته نمی‌شود ، در دنیا خیلی کم داریم افرادی که این گونه باشند، آنهایی هم که پیدا شدند شرایط و جایگاه شهید چمران را نداشتند و این گونه شد که در انقلاب نیامدند، عوامل زیادی باعث شد که شهید بیاید در این میدان، اول خواست خدا بود. نبوغ ذاتی خود شهید چمران بود و آنچه باید بیش از هر چیزی به آن‌اشاره کرد، خلوص عرفان و همه چیز را برای خدا خواستن دکتر بود؛ چون هیچ وقت برای خودش، دوستان و گروهش فکر نمی‌کرد، فقط و فقط برای خدا بود، خدا هم استعداد خاصی را در وجود او قرار داده بود، یک نابغه در ریاضیات،در فیزیک، خیلی تیز و باهوش بود و خدا هم راهنمایی‌اش کرد تا چنین تصمیمات بزرگی را در زندگی‌اش بگیرد که نظیر آن وجود ندارد. 🌷شهید دکتر مصطفی چمران🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻نکته عمده در روش اخلاقی شهید بهشتی، التزام عملی ایشان نسبت به گفتارها و افکارشان بود، هرگز دوگانگی در گفتار و کردار ایشان دیده نمی شد و عمدتاً معتقد بودند که دوگانگی گفتار و رفتار موجب می شود که مردم از مدیران جامعه و اصل نظام دلسرد شوند. معتقد بودند ، محور جامعه اسلامی عدل است؛ آن هم نه فقط عدل اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، بلکه عدل اقتصادی و عدل سیاسی بر پایه اعتدال بینشی و اخلاقی در جامعه اسلامی. زیرا زیربنای همه عدلها عدل اخلاقی است... توصیه همیشگی شهید بهشتی به همکاران و مخاطبان خود این بود که: همواره آنچه انجام می دهید با آنچه می گویید منطبق باشد، زیرا جامعه نمونه ای که در آن به معتقدات و مقررات عمل می شود بهترین وسیله دعوت دیگران به مکتب است..! 🌷شهیدسیدمحمدحسین‌بهشتی🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻 چهارده ساله بود که جبهه رفت . چون سنش کم بود برش گرداندن . دفعه بعد زیر صندلی قطار مخفی شده بود که دوباره برگشت. به فرماندهی گفته بود اگر صد بار هم مرا برگردانید دوباره میام ! به هر بهانه ای بود خودش را به خط رساند و آنجا کربلایی شد.... 📕 ستارگان خاکی ، ج۳ ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻 السلام علیک یا اباصالح المهدی( عج) یا ➖ نهایت تواضع را با زیر دستش داشت با آنکه فرمانده بود آنقدر بی ریا و متواضع بود که می آمد و با بچه ‌بسیجی ها می نشست و گرم می گرفت که مبادا آن لحظه ای که فرمانده است خدای نکرده غرور اورا فرا گیرد..... 📕 امام سجاد و شهدا ، ص۴۳ ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻 بعضی شب ‌ها که نیمه ‌های شب بیدار می ‌شدم می ‌دیدم ، محمدرضا با نـور موبایلش قرآن سفید کوچکش را در دست گرفته و در حال قرائت قرآن است. او با قرآن خیلی مأنوس بود و ماهیانه ۳بار ختم قرآن می‌ کرد. با اینکه ۲۰ بهار از عمرش گذشته بود در وصیت نامه اش سفارش کرده بود که برایش تنها ۵ روز روزه و ۲۰ نماز صبح قضا کنم..... 🌷 📕 مشرق ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻 یکی از عملیات ها در منطقه سابقیه انجام شد. بچه ها رفتند آنجا که ضربه بزنند موقع برگشتن.... شهید‌مدافع‌حرم 🌷 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است... 👇 🆔 @Rahianenoor_News
📝 خاطرات شهدا | گفت: آقای امينی جايگاه من توی سپاه چيه؟ سئوال عجيب و غريبی بود ولی می‌دانستم بدون حكمت نيست، گفتم: شما فرمانده‌ نيروی هوايی سپاه هستين سردار، به صندلی‌اش اشاره كرد، گفت: آقای امينی، شما ممكنه هيچ وقت به اين موقعيتی كه من الآن دارم، نرسید ولی مـن كه رسيدم، به شما ميگم كه اينجا خبری نيست. آن وقت‌ها محل خدمت من، لشكر هشـت نجف‌اشرف بود، با نيروهای سرباز زياد سر و كار داشتم. سردار گفت: اگر توی پادگانت، دو تا سـرباز رو  نمـازخون و قرآن.خون كردی، اين برات می‌مونه، از اين پست‌ها و درجه‌ها چيزی در نمـی‌آد. 🔻خاطرات شهید احمد کاظمی اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است...👇 🆔 @Rahianenoor_News
📝خاطرات شهدا | اومد گفت: میشه ساعت 4 صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ ساعت 4 صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون، بیست الی بیست‌و‌پنج دقیقه گذشت، اما نیومد، نگرانش شدم، رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و نمازشب می‌خونه و زار زار گریه می‌کنه، بهش گفتم: مرد حسابی تو که منو نصف‌جون کردی، می‌خواستی نمازشب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و می‌خوام داروهام رو بخورم؟ برگشت و گفت: خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه، من 16 سالمه، چشام مریضه، چون توی این 16 سال امام زمان (عج) رو ندیده، دلم مریضه بعد از 16 سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم، گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم. 🔻خاطرات ﺷﻬﯿﺪ عباس ﺻﺎﺣﺐ‌ﺍﻟﺰﻣﺎﻧﯽ *اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است...👇👇👇 🆔 @Rahianenoor_News
📝خاطرات شهدا | تفنگ خیلی دوست داشت هر چه پول تو جیبی جمع می‌کرد تفنگ می خرید، تا کلاس پنجم دبستان باید با او به مدرسه می‌رفتم و می‌ماندم تا مدرسه تمام شود و برگردانمش خانه، خیلی به من وابسته بود، بعد از دبیرستان، باید خدمت سربازی می‌رفت، اصلا دوست نداشت، به هر دری زد که محل خدمتش تغییر کند، در نهایت هم در پرند خدمت کرد، وقتی هم که خدمت رفت حرف گوش نمی‌داد، به جای پوتین با دمپایی در پادگان می‌گشت که با این کارها فرمانده‌اش را ناراحت می‌کرد، اگر قرار بود در برف پست دهد زنگ می‌زد خانه که من در برف نمی‌مانم، ما تماس می‌گرفتیم و خواهش می کردیم نگذارند در برف نگهبانی دهد، همین چیزها بود که باعث تعجبمان می‌شد وقتی می خواست سوریه برود. 🔻خاطرات شهید مجید قربانخانی *اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است...👇👇👇 🆔 @Rahianenoor_News
📝خاطرات شهدا | 🔻 اول اون! 🔅 ترکش توپ خوده به گلوشان ؛خودش و راننده اش. خون ریزیش شدید شده ، نمی گذارد زخمش را بندم. میگوید «اول اون! » راننده اش را می گوید. با خودش حرف میزند« اون زن و بچه داره امانته دست من..»بی هوش می شود. اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است...👇 🆔 @Rahianenoor_News
📝خاطرات شهدا | می‌گفت: همیشه عکس یه شهید تو اتاقتون داشته باشید، پرسیدیم چرا؟ گفت: اینا چشماشون معجزه میکنه، هر وقت خواستید گناه کنید فقط کافیه یه نگاهتون بهشون بخوره، میگفت: بنده‌ها فراموش کارن، یادشون میره یکی اون بالا هست که همه چیزو میبینه ولی این شهدا انگار انعکاس نگاه خدا هستن، انگار با نگاهشون بهت میگن ما رفتیم که تو با گناهات ظهور و عقب بندازی؟ ما رفتیم که تو یادت بره خدایی هست؟ میگی جوون،؛ منم جوون بودم شهیدشدم، بهتر نیست یه بهونه بهتر بیاری؟! میگفت: خیلی جاها جلوتونو میگیرن. 🔻خاطرات شهید سعید کمالی‌‌کفراتی *اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است...👇👇👇 🆔 @Rahianenoor_News
📝خاطرات شهدا | می‌گفت: همیشه عکس یه شهید تو اتاقتون داشته باشید، پرسیدیم چرا؟ گفت: اینا چشماشون معجزه میکنه، هر وقت خواستید گناه کنید فقط کافیه یه نگاهتون بهشون بخوره، میگفت: بنده‌ها فراموش کارن، یادشون میره یکی اون بالا هست که همه چیزو میبینه ولی این شهدا انگار انعکاس نگاه خدا هستن، انگار با نگاهشون بهت میگن ما رفتیم که تو با گناهات ظهور و عقب بندازی؟ ما رفتیم که تو یادت بره خدایی هست؟ میگی جوون،؛ منم جوون بودم شهیدشدم، بهتر نیست یه بهونه بهتر بیاری؟! میگفت: خیلی جاها جلوتونو میگیرن. 🔻خاطرات شهید سعید کمالی‌‌کفراتی اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است...👇👇👇 🆔 @Rahianenoor_News