🎞 #تیزر_تصویری | ثبت نام راهیان نور 🔸 نحوه ثبت نام کاروان های خودروی شخصی( #شهید_حسن_باقری ) و دسته جمعی( #شهید_صیاد_شیرازی ) و فردی و شخصی ( #شهید_عبدالحسین_برونسی ) 🔸 #راهیان_نور_غرب_و_شمالغرب_کشور #پیشنهاد_دانلود #انتشار_حداکثری ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News @resane_noor

🔻 #خاطرات_شهید 🔅 شب عمليات به يک ميدان مين رسيديم. يک گردان منتظر دستور من بود. گشتيم تا شايد بتوانیم معبر عراقي ها را پيدا كنيم، اما پيدا نكرديم. متوسل شدم به بي بي حضرت زهرا(س)، قلبم شكست. گريه ام گرفت. نمي دانم چند دقيقه گذشت. يک دفعه گويي از اختيار خودم بيرون آمدم. رفتم سراغ گردان، در يک حال از خود بي خودي دستور برپا دادم. بعد هم دستور حمله. بچه هاي اطلاعات داد و بيداد ميكردند. 🔅 محمدرضا فداكار مي گفت: آن شب حتي يک مين هم عمل نكرد. چند روز بعد كه سه نفر از بچه ها گذرشان به همان ميدان مين افتاده بود ، اولين نفر كه پا به آن میدان گذاشته بود ، يک مين عمل كرد و پايش قطع شد! بچه ها با سنگ و كلاه بقيه مين ها را امتحان كردند، همه منفجر شدند! ✍راوی: شهید عبدالحسین برونسی #شهید_عبدالحسین_برونسی 🌷 ● ولادت: ۱۳۲۱/۶/۳ ، تربت حیدریه ●شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۱ ، عملیات بدر ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News

#شهدایی_باشیم #عاقبت_شهید_میشویم | محضـر_شهیـــد💗 | اگر جسارت نباشہ مے خواستم بگم کولری رو ڪہ دادین بہ اون بنـده خدا برای خونہ خودتـون ڪہ خیلے واجب تر بود! یڪے دیگہ بہ تاییـد حرف او گفت : آره بابا ! بچـہ هاےشما اینجا خیلےبیشتر گرما مےخورن ! عبدالحسین جواب داد: مےشه اون خانواده ای کہ #شهید دادن، اون مادر شهیدی ڪہ جگرش داغ داره، توی گرما باشہ و بچہ هاے من زیر کولر؟! کولر سهم مادر شهیده! خانواده من گرما رو مے تونند تحمل ڪنند! از این گذشتہ خانواده من توی انقلاب سهمی ندارند کہ بخوان کولر #بیت_المال رو بگیرن! 📚 خاڪ های نرم کوشڪ #شهید_عبدالحسین_برونسی ➕ راهیان نور👇 🆔 @Rahianenoor_News