eitaa logo
راهیان کوثر فارس
230 دنبال‌کننده
304 عکس
198 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
۱📚 زیارت سال اول جنگ بود. به همراه بچه‌هاي گروه اندرزگو به يكي از ارتفاعات در شــمال منطقه گيالنغرب رفتيم. صبح زود بود. ما بر فراز يكي از تپه‌هاي مشرف به مرز قرار گرفتيم. پاسگاه مرزي در دست عراقي‌ها بود. خودروهاي عراقي به راحتي در جاده‌هاي اطراف آن تردد ميكردند. ابراهيم كتابچه دعا را باز كرد. به همراه بچه‌ها زيارت عاشورا خوانديم. بعد از آن در حالي كه با حسرت به مناطق تحت نفوذ دشمن نگاه ميكردم گفتم: ابــرام جون اين جاده مرزي رو ببيــن. عراقي‌ها راحت تردد ميكنند. بعد با حسرت گفتم: يعني ميشه يه روز مردم ما راحت از اين جاده‌ها عبور كنند و به شهرهاي خودشون برن! ابراهيم انگار حواســش به حرفهاي من نبود. با نگاهش دوردســتها را ميديــد! لبخندي زد و گفت: چي ميگــي! روزي ميياد كه از همين جاده، مردم ما دسته‌دسته به كربلا سفر ميكنند! @rahianfars