eitaa logo
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
5.4هزار دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
6.6هزار ویدیو
74 فایل
🕊️این کانال دلی است و شما دعوت شهدایید🕊️ سروش ، شاد ، روبیکا ، ویراستی⇣ @rahiankhuz مدیر⇣ @jamandehazsoada گروه مطالب ارزشی⇣ https://yun.ir/t1vozb کانال فاتحان نُبُل و الزهرا⇣ @fatehan94 برای تبادل⇣ @Rahyan_noor
مشاهده در ایتا
دانلود
26.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
((مستند غریبانه کاری از آستان قدس رضوی تیرماه 1403)) روایت شناسایی شهدای گمنام خاک سپاری شده در باغ بهشت همدان شهید سید محسن غریبیان و شهید غلام رضا شریفی پس از چهار دهه گمنامی رحمت الله علیه 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نذر عباس 🔹 روایت ویژه مادر شهید مصطفی صدرزاده برای رهبر انقلاب از شهادت فرزندش در ظهر تاسوعا ➕ سخنان شهید سلیمانی در وصف شهید صدرزاده رحمت الله علیه 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 تیزرفرهنگی | عشاق بی صدا ♦️کاری از کارگروه هنری برتینا اهواز رحمت الله علیه 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ضایعات‌جمع‌کنی که به خواستگاری یک استاد دانشگاه رفت شهید مدافع حرم مهدی قاضی خانی🌹 رحمت الله علیه 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
چشمی که در عزایِ تو تَر می شود حُسین بی حرمتی است خیره به نامَحرمی شود... @cheeese رحمت الله علیه 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
مرحوم حاج اسماعیل سبزواری در کتاب عددالسنه کیفیت خواب مقبل را از حزن المؤمنین نقل نموده و فرموده که خود احقر در اصفهان در خانواده مقبل کیفیت خواب را به خط او نیز دیدم که خوابش را چنین نقل نموده:
سالی که زوار بسیاری، از اصفهان به جهت زیارت عاشورا عازم کربلا شدند و من مرد تهی دستی بودم، به یکی از دوستان خود گفتم که میترسم بمیرم و آرزوی زیارت سیدالشهداء روحی له الفداء در دلم بماند، پس او دلش بر من سوخت و بر حال من رقت برد. پس به اتفاق همه و این رفیق شفیق، روانه شدیم ولی در نزدیکی گلپایگان جمعی از قطاع الطریق (راهزنان) ، شبانه بر سر زوار ریختند و همه را غارت نمودند و ایشان برهنه و عریان وارد گلپایگان شدند. بعضی قرض کردند و رفتند و من همانجا ماندم، نه اسباب رفتن داشتم و نه دل برگشتن، تا آنکه ماه محرم شد، حسینیه ای در آنجا بود که شبها، شیعیان در آن مشغول عزاداری بودند، من هم در آنجا به سر بردم و شب و روز میگریستم. در اواخر شب خوابم ربود، و در عالم واقعه دیدم وارد کربلا شدم، و رفتم به جانب حرم که مشرف شوم و اذن دخول میخواستم. شخصی مرا مانع شد و به دست اشاره کرد که برگرد، که الآن وقت زیارت کردن تو نیست، گفتم بنا نبود حرم جناب ابی عبدالله الحسین(ع) حاجب و مانع داشته باشد. هر که خواهد گو بیا و گو برو کبر و ناز و حاجب و دربان در این درگاه نیست گفت ای مقبل در این لحظه، حضرت زهرا(س) و مادرش خدیجه کبری(س) و مریم و حوا و آسیه و جمعی از حورالعین، با جمعی از انبیاء به زیارت آمده اند. قدری تأمل کن، آن ها که فارغ شدند نوبت تو میشود. گفتم تو کیستی؟ گفت من ملکی هستم از جمله حافٌین حول حرم مطهر، که دائم برای زوار استغفار میکنم. پس در این لحظه دست مرا گرفت و در میان صحن گردش میداد، جمعی را در صحن مقدٌس میدیدم که شباهت به اهل دنیا نداشتند تا اینکه رسیدیم به موضعی که در آنجا محفلی بود آراسته، و جمعی موقٌر با خضوع و خشوع نشسته بودند، آن ملک پرسید: آیا اینها را میشناسی؟ گفتم نه، گفت اینها حضرات انبیاء هستند، که به زیارت حضرت سیٌدالشٌهداء(ع) آمده اند. آنکه بر همه مصدٌر (و مقدٌم) نشسته، حضرت آدم ابوالبشر صفیٌ الله علی نبینا و آله و علیه السٌلام است و آنکه در طرف راست او نشسته، حضرت نوح نجیٌ الله است و در طرف چپش حضرت ابراهیم خلیل الله است و آن یکی شیث است و دیگری ادریس است و آن هود و آن صالح و آن اسماعیل و آن اسحاق و آن داود و آن سلیمان و آن کلیم الله و آن روح الله است. در این اثناء دیدم بزرگواری از حرم بیرون آمده، در حالتی که دو نقر زیر بغلهای او را گرفته بودند، پس همه انبیاء برخاستند و تعظیم او نمودند و آن بزرگوار رفت و در صدر مجلس نشست و بعد از لحظه ای سر بلند کرد و فرمود محتشم را بیاورید. پرسیدم این بزرگوار کیست؟ گفت خاتم الانبیاء محمٌد مصطفی(ص) است. لحظاتی نگذشت که محتشم را آوردند و او مردی خوش سیما و کوتاه قد و عمامه ژولیده بر سر داشت، و چون وارد شد تعظیم کرد و ایستاد. حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: ای محتشم امشب شب عاشوراء است، پیامبران برای زیارت فرزندم حسین(ع) آمده اند و میخواهند عزاداری کنند، برو بالای منبر و از اشعار دلسوز خود بخوان تا ما بگرییم. به امر پیامبر اکرم(ص) منبری گذاشتند، و محتشم رفت در پلٌه اول آن ایستاد، پیامبر(ص) اشاره کرد بالاتر برو، و در پلٌه دوم ایستاد فرمود بالاتر برو تا آنکه در پلٌه نهم منبر ایستاد حضرت فرمودند بخوان. مقبل میگوید حواسم را جمع نمودم ببینم محتشم کدام بند مرثیه را میخواند که از همه دلسوزتر است، شروع کرد به خواندن این بند:
کشتی شکست خورده طوفان کربلاء در خاک و خون فتاده به میدان کربلاء گر چشم روزگار بر او فاش میگریست خون می گذشت از سر ایوان کربلاء از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلاء عرض کرد: یا رسول الله بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید خاتم ز قحط آب، سلیمان کربلا صدای پیامبر(ص) به ناله بلند شد و رو به انبیاء کردند و فرمودند: ببینید امٌت من با فرزند من چه کرده اند، آبی را که خدا بر کلاب (سگها) و ذئاب (گرگها) و کفٌار مباح کرده، امٌت من، بر اولاد من حرام کرده اند. پس محتشم شروع کرد به این مرثیه: روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه ابری به بارش آمد و بگریست زارزار چون محتشم به این شعر رسید پیامبران همه دست بر سر زدند، محتشم رو به پیامبران کرده و گفت: جمعی که پاس محملشان بود جبرئیل گشتند بی عماری و محمل شترسوار پیامبر(ص) فرمود بلی این جزای من بود، که دختران مرا در کوچه و بازار مثل اهل زنگبار بگردانند. محتشم سکوت کرد و ایستاد که پیامبر(ص) او را مرخص فرماید و از منبر به زیر آید. حضرت پیامبر اکرم(ص) فرمودند: محتشم هنوز دل ما از گریه خالی نشده است بخوان، محتشم شوقی پیدا کرد و به هیجان آمده که پیامبر(ص) میل دارد از اشعار او بگرید عمامه را از سر برداشت و بر زمین زد و با دستش اشاره نمود، به طرف قبر سیٌدالشٌهداء(ع) و عرض کرد: یا رسول الله منتظری من بخوانم و بشنوی؟ اینجا نظر کن این کشته فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست خاموش محتشم که دل سنگ آب شد مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد ملکی صدا زد، محتشم پیامبر غش کرد، در این هنگام محتشم از منبر به زیر آمد. چون رسول خدا(ص) به هوش آمد، ردای مبارک خود را به عنوان خلعت به او عطاء فرمود. مقبل میگوید با خود گفتم خاک بر سرت، ای بی قابلیٌت، این همه شعر و مرثیه گفته ای، حال معلوم شد که پسند نشده، تو حاضر بودی و پیامبر(ص) اعتنا نفرمود به تو، محتشم را احضار فرمود و اشعار خود را خواند و پیامبران گریستند و به خلعت مفتخر گردید. پس خود را بسیار ملامت نمودم و راضی بودم که زمین شکافته شود و من بر زمین فرو روم و خواستم زودتر از صحن بیرون روم که مبادا آشنایی مرا ببیند و خجالت بکشم. چون روانه شدم، و نزدیک درب صحن رسیدم، دیدم حوریه سیاه پوش، از حرم بیرون آمد و دوان دوان رفت خدمت پیامبر(ص) و عرض کرد یا رسول الله (ص) دخترت فاطمه(س) میگوید: چرا دل مقبل را شکستی، او هم برای فرزندم حسین صلوات الله و سلامه علیه مرثیه گفته است. در این هنگام فرمود مقبل بیا، دخترم فاطمه(س) میل دارد تو هم اشعار خود را بخوانی. مقبل میگوید بدین شعف چیزی نمانده بود، که جانم از بدنم برود، آمدم تعظیم کردم و رفتم بالای منبر، در پله اول ایستادم، حضرت نفرمود بالاتر برو فرمود بخوان. پس دانستم که میان من و محتشم، چقدر فرق است، با خود خیال میکردم که در مقابل آن مرثیه های دلسوز و پر گریه محتشم چه بخوانم، یادم آمد که واقعه شهادت را از همه بهتر به نظم آورده ام سه شعر خواندم و عرض کردم یا رسول الله: روایت است که چون تنگ شد بر او میدان فتاده از حرکت ذوالجناح از جولان نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سیٌدالشٌهداء بر جدال طاقت داشت هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد چون این شعر را خواندم، صدای شیون بلند شد، و پیامبر اکرم(ص) بر سر می زد و می گفت وا ولداه،‌ که یک مرتبه حوریه ای صدا زد، مقبل بس است. فاطمه زهرا(س) روی قبر حسین(ع) غش کرد. مقبل میگوید از منبر فرود آمدم در دلم گذشت کاش مرا هم خلعتی مرحمت میکردند، که در نزد امثال و اقران، و نزد محتشم سرافراز میشدم. که ناگاه دیدم از حرم مطهٌر، جوانی بی سر، و با بدن پاره پاره، بیرون آمد، و از حلقوم بریده فرمود: مقبل دلت نشکند، خلعت تو را هم خودم میدهم .......
"صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله‌الحسین" این متن و تصویر را خانواده شهید منتشر کردند: امشب این دستخط به جامانده در یکی از چمدان‌های شهید مدافع حرم بعد از ۹ سال خودش را به ما نشان داد تا گواه دیگری بر زنده بودن شهدا باشد... بند بند آن حرف های امروز و نیاز امروز ماست. تاسوعای حسینی، ما را به صلوات و فاتحه ای میهمان کنید...💔 رحمت الله علیه 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
هر‌کسی‌ بی‌ادعا‌تر‌ بود ، بالاتر نشست؛ آبرومندند در درگاه‌ تو ، افتاده‌ها . . -شهیدمصطفی‌صدرزاده رحمت الله علیه 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
Javad Moghadam - ishalla tasoa (320).mp3
12.79M
ان‌شاءالله تاسوعا پیش عباسم😭 ¦ 💔 رحمت الله علیه 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻هر غسلی انجام دادید در کنار آن نیت غسل زیارت امام حسین علیه السلام هم کنید و بعداً رو به قبر امام_حسین علیه سلام کنید یک زیارت برای شما نوشته میشود به همین سادگی رحمت الله علیه 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟡 مگر امام حسین در بهشت نیست و یزیدیان در جهنم؟ پس چرا هرسال برای سیدالشهدا عزاداری راه می‌اندازند؟ 🔹استاد شهید مطهری (ره) رحمت الله علیه 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
🔴 حکایت تکان دهنده فرزند شیخ رجبعلی خیاط از پدرش در مورد یک زن بی حجاب 🔰یکی از دوستان پدرم می‌گفت: یک روز با جناب شیخ به جایی می‌رفتیم، یکدفعه من دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی که موی بلند و لباس شیکی داشت نگاه می‌کند! از ذهنم گذشت که جناب شیخ به ما می‌گوید چشمتان را از نامحرم برگردانید و حالا خودش اینطور نگاه می‌کند! فهمید! گفت: تو هم می‌خواهی ببینی که من چه می‌بینم! ببین! من نگاه کردم دیدم همین طور از بدن آن زن، مثل سرب گداخته، آتش و سرب مذاب به زمین می‌ریزد! و آتش او به کسانیکه چشم‌هایشان به دنبال اوست می‌کند. جناب شیخ گفت: ... او راه می‌رود و مردم را همین طور با خودش به آتش جهنم می برد. 📙سیزده چهارده. اثر گروه شهید هادی رحمت الله علیه 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
در عملیات بیت المقدس با پاتک دشمن چند تن از بچه های رزمنده شهید شدند شاپور که به اردبیل برگشت آماج تهمت های برخی از بستگان شهدا قرار گرفت اما صبورانه تحمل میکرد. یک روز در حیاط پادگان سپاه پدر یکی از شهیدان که سخت بی قرار و اندوهگین بود با شاپور برخورد کرد. شاپور با خنده ها و لبخندهای همیشگی سعی در آرام کردن او داشت. دل شاپور را در آن لحظه دردناک کمتر کسی درک میکرد. شاید به جرات میتوان گفت غم او کمتر از غم پدر شهید نبود. پدر که پادگان را ترک کرد. شاپور خلوتی داشت، زانوان را در آغوش گرفت و هق هق گریه اش بلند شد. پرسیدم چرا به او توضیح ندادی و در مقابل تهمت هایش سکوت کردی ؟ گفت : عزیزش از دست رفته چنان و حتی ذره غباری از لباس فرزندش به دستش نرسیده حق دارد. شاید در روز قیامت همین پدر شفیع من باشد. ✋اما شاپور یه دستش تو عملیات قطع شده بود اما دست بردار جبهه نبود. بهش گفتند: «با یک دست که نمی تونی بجنگی برو عقب.» می گفت: «مگه حضرت ابوالفضل با یک دست نجنگید؟ 🔻عملیات والفجر ۴ مسئول محور شد. حمید باکری بهش مأموریت داده بود گردان حضرت ابوالفضل رو از محاصره دشمن نجات بدهد. با عده ای از نیروهاش رفت به سمت منطقه مأموریت. 💦لحظه های آخر که قمقمه را آوردن نزدیک لبای خشکش گفته بود:« مگه مولایم در لحظه شهادت آب آشامید که من بیاشامم.» شهید که شد هم تشنه لب بود هم بی دست. فدای لب تشنه ات یا اباالفضل 📙برگرفته از کتاب راهیان علقمه. اثر گروه شهید هادی رحمت الله علیه 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
من کنار سید نشسته بودم و سید هم طبق معمول شال سبزش را روی سرش انداخته بود و با سوز و گداز خاصی مشغول خواندن زیارت عاشورا و مداحی بود. بعد از اتمام مراسم ناگهان شال سبزخود را بر گردن من گذاشت. با تعجب پرسیدم: این چه کاری است؟! گفت: بگذار گردن تو باشد. بعد از لحظه ای دیدم جمعیت حاضر به سوی من آمدند و شروع کردند به بوسیدن و التماس دعا گفتن. با صدای بلند گفتم: اشتباه گرفته اید، مداح ایشان است. اما سید کمی آن طرف تر ایستاده بود و با لبخند به من نگاه می کرد. 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توضیحات شهید رئیسی در مورد اینکه چرا تاسوعا به اسم حضرت ابوالفضل گره زده شده ایشون که تاسوعا شهید نشدند امسال جای شهیدجمهور خالی هدیه به روح نورانی و بلندش صلوات 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️‌چرا باید تذکر بدهیم؟ از قرآن بشنوید جلوی گناه رو نگیریم، گناه جلوی ما رو میگیره +دکتر علی تقوی 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
فراخوان طرح و ایده نمایش صحنه ای بزرگ دفاع مقدس آخرین مهلت : ۱۰ مرداد ارسال طرح و ایده و سناریو را به ایتا 09168790374 حمایت از بهترین ایده و سناریو جهت اجرا در محل جزای نمایش کنگره ملی ۲۴۰۰۰ شهید استان خوزستان سپاه حضرت ولی عصر (عج) خوزستان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرارسیدن عاشورای حسینی و اسارت آل الله را تسلیت عرض می کنیم 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
تا الان مبلغ کمک هزینه سفر اربعین برای 1⃣1⃣ نفر تامین شد. نیت کنید هم برای اموات و شهدای خودتان ه
0⃣4⃣ روز مانده تا اربعین همت کنیم امسال هم تعدادی از عزیزان شهدا و خادمان و دلدادگان اباعبدالله الحسین علیه السلام را راهی اربعین کنیم ان شاء الله
5892-1013-3897-0102
{ روی شماره بالا بزنید ذخیره میشه👆 } به نام نوربخش شیخی تا کنون 1⃣1⃣ کمک هزینه تامین شده و 9⃣ کمک هزینه اهدا شد رحمت الله علیه 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
روضه خوان معروفی بود یک روز داشت می گذشت که به مراسم بعدی برسد چند بچه برای خودشان موکب زده بودند او را دیدند و دعوت کردند بیاید در موکب برایشان روضه بخواند رفت روضه خواند برایش چایی آوردند فکر کرد استکانی که آوردند تمیز نباشد جوری که بچه ها نفهمند چایی را ریخت و تشکر کرد و رفت شب در عالم رویا حضرت زهرا سلام الله علیها از او بابت اجابت دعوت بچه ها و روضه خوانی تشکر کرد اما فرمودند : چرا چایی را نخوردی آن را با دستان خودم برایت ریخته بودم😭 نمی دانم این همه پیام می دهیم محضر شما عاشقان آل الله شاید خودشان باشند به شما پیام می دهند و در دل ما انداخته اند پیام دهیم آنها به طرق مختلف می توانند زوارشان را راهی کنند اما چرا به من و شما پیام می رسانند؟ چون می خواهند بهانه ای داشته باشند تا دستمان را بگیرند رحمت الله علیه 🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 | .... به ما بپیوندید| @rahiankhuz |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا