eitaa logo
✿.¸(❤استوری❤)¸.✿
674 دنبال‌کننده
351 عکس
88 ویدیو
3 فایل
روزنه ای برای ارتباط با خدا اصلاح سبک زندگی اداره شده توسط طلاب عاشق فرهنگ اسلامی ایرانی ⛔هر گونه کپی برداری بدون ذکر منبع مجاز نمیباشد وشرعا حرام است. 📢📢📢📢📢📢📢 ارتباط،تبلیغ و تبادل: @rahnama11
مشاهده در ایتا
دانلود
✅اجر پرستاری از منظر روایات 🌺 پیامبرصلی الله علیه وآله در آخرین روزهای عمربابرکتشان در مسجد مدینه فرمودند: چنین است: «من قام علی مریض یوما و لیلة بعثه الله مع ابراهیم الخلیل علیه السلام فجاز علی الصراط کالبرق اللامع و من سعی لمریض فی حاجة فقضاها خرج من ذنوبه کیوم ولدته امه کسی که یک روز و یک شب پرستاری بیماری را به عهده بگیرد، خداوند او را باابراهیم خلیل علیه السلام محشور می کند، پس هم چون درخشش برقی از صراط عبور می کند وکسی که در برطرف کردن نیازهای مریض تلاش کند و نیاز او را برآورد، همانند روزی که از مادر متولد شده است از گناهانش پاک می گردد. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @rahibesoyehkhoda
قول میدی 🌺 💚 🍂 اگه خوندی 🌺 💚 🍂 توهرشرایطی 🌺 💚 🍂 که هستی 🌺 💚 🍂 کپی کنی 🌺 💚 🍂 وتا اونجایی که 🌺 💚 🍂 میتونی منتشرکنی 🌺 💚 🍂 اللهم 🌺 💚 🍂 عجل 🌺 💚 🍂 لولیک 🌺 💚 🍂 الفرج و 🌺 💚 🍂 العافیه و 🌺 💚 🍂 النصر 🌺 💚 🍂 اگه سر قولت هستی این پیامو منتشر کن تا همه برای ظهور عج دعا کنن😊 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @rahibesoyehkhoda
نماز باران.mp3
5.57M
💌 انتظار ... است ! انتظار ... است! انتظار ... است! انتظار .... است ! تو هر چه داری میفروشی ؛ خدا هرچه دارد؛ به پایت میریزد! بقیه‌الله ... تمام دارایی حیّ خداست! منتظر، میداند خواندنی نیست! عمل کردنی است💫 .... 🎤 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @rahibesoyehkhoda
✍یک هفته قبل از شهادتش از سوریه به خانه امد، پنجشنبه شب بود نصف شب دیدم صدای ناله و گریه جهاد می آید، رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم دیدم جهاد سرسجاده مشغول دعا و گریه است و دارد با امام زمان صحبت میکند، دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم، وانمود کردم که چیزی ندیدم، صبح موقعی که جهاد میخواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیارم از او پرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟ چرا اینقدر بی قراری میکردی؟ چیشده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد، من به خاطره دلهره ای که داشتم این بار با جدیت بیشتر پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم، گفت چیزی نیست مادر من نماز میخواندم دیگر، دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم، مرابوسید و بغل کرد و رفت. یکشنبه ظهر فهمیدم آن شب به خداوند و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته و آن لحن پر التماس برای چه بوده است.😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @rahibesoyehkhoda