eitaa logo
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
809 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @Sayyedali1997 @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
برشی از کتاب گرانسنگ (163) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 لطايف و اشارات ✅ 6- ظرف همراهى با پيامبران همراهى سالكان صراط مستقيم با پيامبران و صديقان تنها در بهشت نيست، بلكه در پيمودن راه نيز با آنان همراهند. بنابراين، سالكان در اين راه تنها نيستند و شاهد اين مدعا ذيل آيه 69 سوره مباركه نساء است: ( و حسن اءولئك رفيقا )؛ زيرا رفاقت در مورد طريق مطرح است و از اين رو گفته مى شود: الرفيق ثم الطريق. ◀ بنابراين، هدايت به صراط مستقيم كه صراط نعمت يافتگان است، تنها براى همراهى با نيكان در بهشت نيست، بلكه مسئلت همراهى و هم سفرى با آنان در پيمودن راه نيز هست، تا در پرتو همراهى با اين اسوه ها و قدوه هاى سلوك الى الله، راه حق به خوبى و آسانى طى شود. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (164) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 لطايف و اشارات ✅ 7- زمينه همراهى در آخرت در آيات آغازين سوره مباركه حمد سخن از تحميد و خضوع در پيشگاه خداى سبحان است و در آيات پايانى آن درخواست همراهى با همسفرانى الهى، مانند پيامبران، صديقان، شهيدان و صالحان. بنابراين، خضوع و عرض ادب پيشين زمينه اى براى طلب بعدى است، نه خضوعى بى طلب و عرض ادبى بى طمع. ▫ اكنون بايد شرط همراهى با آنان را بيان كنيم و خود را نيز بيازماييم كه آيا دعاى مكرر و هميشگى ما در سوره حمد به اجابت رسيده، هم سفر آنان هستيم يا از همراهى با آنان محروميم ؟ ▫ قرآن كريم مؤ منان را به همراهى با نيكان و اهل صدق فرا مى خواند: (كونوا مع الصادقين ) (سوره توبه، آيه 119 ) و درخواست همراهى با ابرار در مرگ را تعليم مى دهد: (توقنا مع الاءبرار) (سوره آل عمران، آيه 193). شرط همراهى با ابرار در مرگ، همراهى با آنان در دنياست و گرنه آنان كه در دنيا پيوندى با صالحان و ابرار ندارند، در مرگ و برزخ و قيامت نيز با آنان نيستند: و يوم يعض الظالم على يديه يقول يا ليتنى اتخذت مع الرسول سبيلاَ يا ويلتى ليتنى لم اءتخذ فلانا خليلا (سوره فرقان، آيات 27 28). ▫ سبيل رسول خدا كه ستمكاران در حسرت پيمودنش هر دو دست خود را به دندان مى گزند، ( بر خلاف دنيا كه انسان پشيمان تنها سرانگشت خود را مى گزد)، در دو جاى قرآن كريم بيان شده است: ⏪ الف: در سوره مباركه نور: انما المؤ منون الذين امنوا بالله و رسوله و اذا كانوا معه على اءمر جامع لم يذهبوا حتى يستاءذنوه ان الذين يستاءذنونك اءولئك الذين يؤ منون بالله و رسوله فاذا استاءذنوك لبعض شاءنهم فاءذن لمن شئت منهم و استغفر لهم ان الله غفور رحيم (سوره نور، آيه 62)؛ مؤ منان به خدا و رسول، در مسايل اجتماعى همانند جنگ و دفاع در برابر تهاجم دشمن، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را تنها نمى گذارند و بى اجازه او صحنه را ترك نمى كنند و اين، گونه اى از همراهى با رسول خدا و پيمودن راه اوست. كسى كه در صحنه هاى اجتماعى ولى خود را تنها نگذارد، مى تواند توفيق مرگ با ابرار را از خداى سبحان مسئلت كند. ⏪ ب: در سوره مباركه فتح نحوه ديگرى از همراهى با رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم بيان شده است: محمد رسول الله و الذين معه اءشداء على الكفار رحماء بينهم تريهم ركعا سجدا يبتغون فضلا من الله و رضوانا سيماهم فى وجوههم من اءثر السجود ذلك مثلهم فى التورة و مثلهم فى الانجيل كزرع اءخرج شطئه فارزه فاستغلظ فاستوى على سوقه يعجب الزراع ليغيظ بهم الكفار وعد الله الذين امنوا و عملوا الصالحات منهم مغفرة و اءجرا عظيما (سوره فتح، آيه 29 سيما به معناى علامت و نشانه است، نه صورت و از ريشه وسم به معناى علامت است. كلمه موسوم نيز كه از وسم مشتق است به معناى نشان دار است و چون علامت، اغلب در چهره قرار دارد، سيما به معناى صورت و چهره به كار مى رود.) ▫ بخش اول اين آيه كريمه، همراهى عبادى و همگامى سياسى و نظامى ياران و همراهان رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم را بيان كرده، مى فرمايد: همراهان رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم افزون بر عبادت (ركوع، سجود، شب زنده دارى ) نسبت به يكديگر رحيم و مهربان و در برابر بيگانگان شديد و با صلابتند. ذيل آيه نيز هماهنگى و همراهى اقتصادى آنان را بيان كرده، آنان را به زرعى تشبيه مى كند كه جوانه، ريشه، ساقه، شاخه و محصولش را خود برآورده، در همه شئون خودكفاست. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (165) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 لطايف و اشارات ✅ 8- فراتر از همراهى ▫ همراهى سالكان صراط مستقيم با نعمت يافتگان (پيامبران، صديقان، شهيدان و صالحان ) نه تنها مخصوص بهشت نيست و پيمودن راه را نيز در بر مى گيرد، بلكه سالك صراط مى تواند از همراهى فراتر رفته، به مقام صدق، شهادت و صلاح بار يافته، در سلك آنان در آيد و پس از همراهى با آنان: مع الذين اءنعم الله عليهم (1223)، از آنان شود. ▫ البته راه وصول به مقام منيع رسالت براى ابد بر چهره سالكان بسته است و طمع ورزان وصول بدان پايگاه، براى هميشه ناكامند، ولى راه صدق ، شهود و صلاح همواره براى پويندگان صراط مستقيم گشوده است. ▫ راهيان صراط نه تنها مى توانند در تداوم سلوك خود به جرگه صديقان، شاهدان و صالحان در آيند، بلكه با استمداد از رهنمود قرآنى سرعت و سبقت مى توانند از پيشگامان اين فضايل و ارزشها شوند. ▫ توضيح اين كه، قرآن كريم در آغاز به سالكان صراط مستقيم دستور سرعت (سرعت امرى مطلوب و وصف حركت است، و عجله امرى نامطلوب و صفت متحرك است.) مى دهد: و سارعوا الى مغفرة من ربكم و جنة عرضها السموات و الاءرض (سوره آل عمران، آيه 33 ) و در پى آن فرمان سبقت ؛ كه دستور اول درباره خود سالك است و دستور دوم در مورد رابطه سالك با ديگران: (فاسبقوا الخيرات ) (سوره مائده، آيه 48). سالكى كه راه را با سرعت پيمود، مى تواند بر ديگران پيشى بگيرد و سبقت او مزاحم مصادم سلوك ديگران نيست ؛ زيرا صراط مستقيم راه بى تزاحم است. پس اگر ديگران عالم، عادل و شجاعند او مى تواند اعلم، اعدل و اشجح باشد. ▫ آن كس كه از ديگران سبقت گرفت شايسته امامت و رهبرى ديگران است. از اين رو دعاى سابقين، به تعليم قرآن اين است: ( و اجعلنا للمتقين اماما) (سوره فرقان، آيه 74) و محصول اين امامت، دستگيرى از ديگر رهپويان صراط مستقيم است تا آنان نيز ابتدا اهل سرعت و سپس اهل سبقت شوند و سرانجام به امامت و پيشوايى پرهيزكاران ديگر برسند. ▫ بنابراين، سالكان صراط مستقيم مى توانند پس از اين كه با صديقان، شهيدان و صالحان بودند، از آنان شوند. در اين ميان تنها راه رسالت و نبوت همواره بر روى ديگران بسته است ؛ زيرا آن، منصبى است الهى كه با جعل خداى سبحان نصيب شايستگان آن مى شود: الله اءعلم حيث يجعل رسالته (سوره انعام، آيه 124) اما راه ولايت، امامت متقين، ايمان و عمل صالح همواره بر چهره سالكان صالح گشوده است. از اين رو كسانى مانند سلمان فارسى از مرحله معيت گذشته به مقام رفيع منا اءهل البيت (بحار، ج 22، ص 374) رسيده اند و مانند فضه خادمه در فضيلت نزول سوره هل اءتى كه براى اهل بيت (عليهم السلام ) است با آنان شريك مى شود. (مجمع البيان، ج 9 10، ص 611) 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (166) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 لطايف و اشارات ✅ 8- فراتر از همراهى ▫ حاصل اين كه، انسان با معرفت و عمل و پيمودن مراحل سرعت، سبقت و امامت مى تواند از (مع الذين اءنعم الله عليهم ) به من الذين... برسد. ▫ مهمترين عامل در صعود راهيان صراط مستقيم از معيت و همراهى به از آنها شدن علم و عمل است و در اين راه هيچ يك از اين دو به تنهايى كافى نيست ؛ اما اين كه كدام عامل از اهميت بيشترى برخوردار است ؟ بايد گفت: همه انسانها در پيكره و بدنه كار يكسانند، چه اولياى الهى و چه انسانهاى متوسط، اما آنچه به عمل اولياى الهى بها مى دهد، معرفت و محبت است. چنانكه در عبادت نيز پيكره عمل و بدنه كار همه عابدان يكسان است و تفاوت درجات عبادت، به معرفت و نيت است ؛ زيرا گروهى از سر خوف عذاب خدا را عبادت مى كنند و عبادتشان بردگانه است و برخى از شوق بهشت و عبادت اينان تاجرانه است و عده اى از سر محبت الهى و نه از خوف دوزخ يا شوق بهشت و عبادت اينان عاشقانه و محبانه است. ▫ آنان كه خدا را در حد عالى شناختند و محبت خدا بر دلهاشان حكمفرما شد عبادتشان از خوف دوزخ و يا شوق بهشت نيست و چون به كرم خدا عارف شدند مى دانند كه او دوستانش را عذاب نمى كند، بلكه به آنان نعمت عطا مى كند. اما آنان كه اين معرفت نصيبشان نشد و تنها از قهر خدا و يا بخشش او با خبرند از ترس آتش و يا به طمع وصال بهشت عبادت مى كنند. ▫ پس راه گذر از مرحله مع الذين اءنعم الله عليهم به مرتبه من الذين...، تحصيل معرفت و علم كامل درباره خداى سبحان و اسماى حسناى او و عمل صالح بر اساس آن معرفت است. البته بين معرفت و عمل، پيوند متقابلى است ؛ زيرا معرفت دستمايه عبادت خالص است و عبادت خالص مايه شكوفايى معرفت. هر درجه اى از علم مرتبه اى از عبادت را در پى دارد و هر عبادتى باعث شكوفايى مرتبه اى از مراتب معرفت است. ▫ پس روح و حيات عمل به معرفت است و بر همين اساس ‍ ترفيع درجه مؤ من در گرو معرفت اوست. مؤ من داراى درجه و مؤ من عالم داراى درجات است: يرفع الله الذين امنوا منكم و الذين اءوتوا العلم درجات (سوره مجادله، آيه 11 در بخش اول اين آيه كه سخن از مؤ من است، كلمه درجة كه مفعول و يا تميز است حذف شده، ولى در بخش دوم كه از مؤ من عالم ياد مى شود ذكر شده است و تقدير آيه چنين است: (يرفع الله الذين امنوا منكم [ درجة ] و الذين اءوتوا العلم درجات ) 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (167) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 لطايف و اشارات ✅ 9- محور صراط مستقيم ▫ خداى سبحان در سوره مباركه حمد، مسئلت راه نعمت يافتگان را به ما آموخت و در جاى ديگر آنان را معرفى كرد كه پيامبران، صديقان، شهيدان و صالحانند و فرمانبران از خدا و رسول مى توانند همراهان و هم سفران اين قافله باشند: و من يطع الله و الرسول فاءولئك مع الذين اءنعم الله عليهم من النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين و حسن اءولئك رفيقا (سوره نساء، آيه 69) و در مقابل، متمردان از طاعت خدا و رسول را نيز اهل گمراهى آشكار دانست: و من يعص الله و رسوله فقد ضل ضلالا مبينا (سوره احزاب، آيه 36) ▫ از اين آيات بر مى آيد كه محور صراط مستقيم سيرت و سنت پيامبران و امامان معصوم (عليهم السلام ) است ؛ زيرا هر كس مطيع آنان بود در صراط مستقيم است و آن كه از اوامرشان سرپيچى كرد به گمراهى آشكار گرفتار شده است. ◽ تذكر: اثبات ضلالت براى عاصى دستور خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم منافاتى با اثبات غضب بر آنها ندارد؛ چون هر كس از صراط مستقيم منحرف بود، اصل ضلالت دامنگير او خواهد شد و اما استحقاق غضب مخصوص منافاتى با اصل ضلالت ندارد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (168) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 لطايف و اشارات ✅ 10- هم سفران صراط و دشوارى سلوك ▫ پيمودن صراط مستقيم دشوار است ؛ زيرا هم سفرانش گرچه بزرگانند، ليكن اندكند و اين راه طولانى را با هم سفرانى اندك بايد طى كرد. امام اميرالمؤ منين (عليه السلام ) كه خود صراط مستقيم است، مى فرمايد: لا تستوحشوا فى طريق الهدى لقلة اءهله (نهج البلاغه، خطبه 201، بند 1). پس صراط مستقيم راهى پر رهرو نيست و از اين رو در پيمودن صراط، تلاشى فراوان و زمانى دراز لازم است تا انسان به وليى از اولياى الهى دست يابد. ▫ نشانه ديگر اندك بودن هم سفر در سلوك صراط آن است كه گرچه قرآن كريم در آيه مورد بحث، منعم عليهم ، مغضوب عليهم و ضالين را به لفظ جمع آورده، اما اميرالمؤ منين (عليه السلام ) در حديثى، مردم را به سه دسته تقسيم و تنها يك گروه را با لفظ جمع ذكر مى كند: الناس ‍ ثلاثة: فعالم ربانى و متعلم على سبيل نجاة و همج رعاع اءتباع كل ناعق يميلون مع كل ريح (همان، حكمت 147). در اين حديث عالم ربانى و متعلم اهل نجات كه اندكند به لفظ مفرد و انسانهاى بى اراده اى كه نه عالمند و نه متعلم به لفظ جمع آمده است. ▫ شاهد ديگر بر كمى هم سفران صراط مستقيم آن است كه خداى سبحان درباره جهنم مى فرمايد: آن را از كافران لبريز مى كنم: لاءملاءن جهنم من الجنة و الناس اءجمعين (سوره سجده، آيه 13 1237- سوره يونس، آيه 32) اما درباره بهشت نفرموده: آن را از نيكان لبريز مى كنم ؛ زيرا پر كننده جهنم فراوانند، اما ماءوا گيرندگان در بهشت اندك. ▫ بنابراين، راه هدايت بر اثر كمى راهيانش وحشت زا و پر مخاطره است و توصيه حضرت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) براى رفع اين نگرانى آن است كه از كمى همراهان در اين راه نهراسيد، زيرا اينان گرچه اندكند اما همه از نيكانند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (169) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 لطايف و اشارات ✅ 11- معيت و مغايرت سالكان با ديگران رهروان صراط مستقيم با ديگران معيتى دارند و مغايرتى ؛ معيت و همراهى آنان با پيامبران، صديقان، شهيدان و صالحان است و مغايرت و جداييشان با مغضوبان و گمراهان و چون معيت و مغايرت (همراهى و جدايى ) ناسازگار و رو در روى يكديگر است، آنان كه سنت و سيرت غضب شدگان و گمراهان را برگزيدند، هرگز با نعمت يافتگان همراه نبوده، در نتيجه از سالكان صراط مستقيم نخواهند بود. ✅ 12- وحدت موصوف و كثرت اوصاف تقسيم انسانها به منعم عليهم، مغضوب عليهم و ضالين بدان معنا نيست كه منحرفان تنها همين دو صفت را دارند، بلكه آنان اسامى و اوصاف ديگرى نيز دارند كه در مقابل منعم عليهم قرار دارند؛ چنانكه تقسيم مزبور مقتضى تقابل مغضوب عليهم با ضالين نيست، بلكه هر منحرف از حقى، هم ضال است و هم به ميزان ضلالتش مورد غضب الهى است ؛ زيرا صراط مستقيم حق است و غير حق چيزى جز گمراهى نيست: فماذا بعد الحق الا الضلال. پس مغضوبان نيز از ضالين هستند؛ چنانكه گمراهان نيز مورد غضب خداوندند؛ مگر كسانى كه ضلالت آنها بر اساس قصور باشد، نه تقصير و يا بر پايه خطاى در اجتهاد باشد و اين در صورتى است كه اصل شرايط اجتهاد حاصل باشد؛ كه در اين گونه موارد، ضلالت هست، ولى غضب نيست. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (170) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 بحث روايى ✅ 1- معرفى نعمت يافتگان ▫ عن اميرالمؤ منين (عليه السلام): اى قولوا: اهدنا صراط الذين انعمت عليهم... و قال: هم الذين قال الله تعالى: و من يطع الله و الرسول فاءولئك مع الذين اءنعم الله عليهم من النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين و حسن اءولئك رفيقا (تفسير صافى، ج 1، ص 74 (سوره نساء، آيه 69 ) ▫ عن الصادق (عليه السلام ): قال: قول الله عزوجل فى الحمد: (صراط الذين اءنعمت عليهم )، يعنى محمدا و ذريته صوات الله عليهم (بحار، ج 10، ص 61) 👈 اشاره: آنچه در اين گونه احاديث ياد مى شود، از باب جرى و تطبيق است، نه تفسير مفهومى آيه. گذشته از آن كه خود اهل بيت عصمت (عليهم السلام ) همان راهى را مى پيموده اند كه انبياى سلف طى كرده اند؛ يعنى رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم و به تبع او اهل بيت طهارت (عليهم السلام ) تابع راهى بوده اند كه خداوند، انبياى گذشته را به آن راهنمايى كرده است، نه آن كه تابع انبياى گذشته باشند؛ چنانكه از آيه 90 سوره انعام استنباط مى شود. تطبيق منعم عليهم بر اهل بيت (عليهم السلام ) در روايات نيز از باب جرى است، نه تفسير و بيان معنا تا از آن انحصار استفاده شود. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (171) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 بحث روايى ✅ 2- نعمتهاى باطنى و معنوى ▫ عن اميرالمؤ منين (عليه السلام ):... و اما قوله (صراط الذين انعمت عليهم ) فتلك النعمة التى انعمها الله عزوجل على من كان قبلنا من النبيين و الصديقين. فنساءل الله ربنا اءن ينعم علينا كما اءنعم عليهم (بحار، ج 24، ص 13)... ليس هولاء المنعم عليهم بالمال و صحة البدن، و ان كان كل هذا نعمة من الله ظاهرة، اءلا ترون اءن هؤ لاء قد يكونون كفارا اءو فساقا فما ندبتم الى اءن تدعوا باءن ترشدوا الى صراطهم و انما امرتم بالدعاء باءن ترشدوا الى صراط الذين انعم عليهم بالايمان بالله و تصديق رسوله و بالولاية لمحمد و آله الطيبين... (نور الثقلين، ج 1، ص 23)اءى قولوا: اهدنا صراط الذين اءنعمت عليهم بالتوفيق لدينك و طاعتك لا بالمال و الصحة فانهم قد يكونون كفارا اءو فساقا ▫ عن الباقر (عليه السلام ):... و نحن من نعمة الله على خلقه (نور الثقلين، ج 1، ص 24.) ▫ عن النبى صلى الله عليه و آله و سلم: يعنى اءنعمت عليهم بولاية على بن اءبى طالب... (تفسير صافى، ج 1، ص 74.) 👈 اشاره: كاملترين نعمتى كه خداوند پس از تبيين توحيد ناب بر امت اسلامى ارزانى داشت، ولايت موحدان محض، يعنى اهل بيت عصمت (عليهم السلام ) است و آنچه به عنوان مصداق در اين امت مرحومه مطرح است غير از اطلاق يا عموم مفهومى آيه خواهد بود. بنابراين، آنچه در اين گونه احاديث آمده است به عنوان جرى و تطبيق مصداقى است، نه تفسير مفهومى. احاديث مزبور شاهد گويايى است كه مراد از نعمت مطلوب در سوره حمد نعمت معنوى و باطنى است، نه نعمت مادى و ظاهرى. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (171) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌بحث روایی ⏪ 3- وحدت مصداقى ضال و مغضوب 🔹 عن اءميرالمؤ منين (عليه السلام ): كل من كفر بالله فهو مغضوب عليه و ضال عن سبيل الله (بحار، ج 25، ص 274) 🔹 عن الرضا (عليه السلام ): من تجاوز باءميرالمؤ منين (عليه السلام ) العبودية فهو من المغضوب عليهم و من الضالين. (نور الثقلين، ج 1، ص 25) 👈 اشاره: همان طور كه تطبيق وصف كمال بر اهل بيت عصمت (عليهم السلام ) از باب جرى مصداقى است، نه تفسير مفهومى، تطبيق وصف نقص بر مخالفان و معاندان و غاصبان حقوق آنان نيز از باب جرى مصداقى است، نه تفسير مفهومى ؛ زيرا قرآن كريم گروهى را مغضوب و ضال مى شمارد كه قبل از نزول قرآن رخت بربستند. اثبات غضب و ضلالت براى كافران و اهل غلو در اين احاديث نشانه آن است كه تقسيم انسانها به منعم عليهم، مغضوب عليهم و ضالين در آيه پايانى سوره حمد، مقتضى تقابل نيست، بلكه هر منحرف از حقى، هم ضال است و هم مغضوب. ⏪ 4- مصاديقى از ضال و مغضوب 🔹 عن معاوية بن وهب قال: ساءلت ابا عبدالله (عليه السلام ) عن قول الله: غير المغضوب عليهم و لا الضالين، قال: هم اليهود و النصارى (تفسير عياشى، ج 1، ص 24) 🔹 عن اميرالمؤ منين (عليه السلام ): (غير المغضوب عليهم )، قال: هم اليهود الذين قال الله فيهم: (... من لعنه الله و غضب عليه (سوره مائده، آيه 60.) و لا الضالين، قال: و هم النصارى الذين قال الله فيهم:... قد ضلوا من قبل و اءضلوا كثيرا (- بحار، ج 25، ص 274 (سوره مائده، آيه 60 ) 🔹 عن الصادق (عليه السلام ): المغضوب عليهم النصاب، و الضالين الشكاك الذين لا يعرفون الامام (نور الثقلين، ج 1، ص 24) 👈 اشاره: معرفى يهود به عنوان مغضوب عليهم و مسيحيان به عنوان ضالين در روايات از باب جرى و تطبيق است، نه تفسير؛ چون هر دو گروه هم مورد غضبند و هم گمراه ؛ گرچه در هر كدام، يكى از آن دو صفت بارزتر است اما اين دو از هم جدا نيستد، بلكه هر گمراهى به ميزان گمراهيش گرفتار غضب الهى است و هر مغضوبى به اندازه مغضوب بودنش گمراه است. تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (172) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌بحث روایی ⏪ 5- نعمتهاى ناب و مشوب در بهشت 🔹 عن النبى صلى الله عليه و آله و سلم: ( و مزاجه من تسنيم ) (سوره مطففين، آيه 27)، قال: هو اءشرف شراب فى الجنة يشربه محمد و آل محمد و هم المقربون السابقون: رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم و على بن اءبى طالب و الائمة و فاطمة و خديجه صلوات الله عليهم و ذريتهم... (بحار، ج 8، ص 150)تسنيم، اشرف شراب فى الجنة يشربه محمد و آل محمد صرفا و يمزج لاءصحاب اليمين و سائر اهل الجنة (بحار، ج 8، ص 150) 👈 اشاره: آنچه در بهشت يافت مى شود، اعم از نوشيدنى و خوراكى، از قذارتهاى زيانبار مصون است، ليكن خلوص، صفا و ناب بودن مراتبى دارد و مراتب آن بر اساس خلوص ايمان، صفاى اعتقاد و ناب بودن اعمالى است كه مؤ منان در دنيا به آنها موفق شده اند و چون عقايد و اخلاق و اعمال اهل بيت (عليهم السلام ) از هر نظر خالص بوده است، از اين رو آنان از چشمه تسنيم برخوردارند كه مقدارى از آن چشمه در شراب ابرار و اصحاب يمين ممزوج مى شود. تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (173) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌بحث روایی ⏪ 6- نعمتهاى ظاهرى زمينه گمراهى 🔹 عن اءميرالمؤ منين (عليه السلام ): نساءل الله سبحانه اءن يجعلنا و اياكم ممن لا تبطره نعمة، (نهج البلاغه، خطبه 64، بند 8) فاتقوا سكرات النعمة و احذروا بوائق النقمة (همان، خطبه 151، بند 4)، تسكرون من غير شراب بل من النعمة و النعيم (همان، خطبه 187، بند 3)، اءيها الناس ليركم الله من النعمة و جلين كما يراكم من النقمة فرقين، (همان، حكمت 358) ما لعلى و لنعيم يفنى و لذة لا تبقى (همان، خطبه 224، بند 12)، و كل نعيم دون الجنة محقور (همان، حكمت 387) 👈 اشاره: نعمت ظاهرى اگر همراه با نعمت معنوى و توفيق الهى نباشد ابزار مناسبى براى تحريك شهوت و غضب از يك سو و اغواى وهم و خيال از سوى ديگر خواهد شد و شيطان با تسخير قواى تحريكى و ادراكى افراد مترف آنها را به اسراف و طغيان كشانده، تباه مى كند. از اين رو مردان الهى از خداوند حسنات دنيا را طلب مى كنند، چنانكه حسنات آخرت را مى خواهند، نه هر گونه كالاى دنيايى را. (سوره بقره، آيه 201) و الحمد لله رب العالمين (پایان تفسیر ) تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom