#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(تفسیر وقرآن پژوهی)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_عبس
#سوره_عبس #عبس
🔅🔅🔅
💢 نگاشت 27:نکته ها و پیام های تفسیری آیه 14سوره عبس
مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ(14)
آن صحیفهها بسی بلند مرتبه و پاک و منزه (از خطا) است.
🔅🔅🔅
۱ - صفحه هاى قرآن در پیشگاه خداوند، داراى جایگاهى بلند و ارزشى والا است. (مرفوعة)
۲ - درک مفاهیم قرآنى، در گرو رشد، تعالى و ارتقاى انسان است. (مرفوعة)
▫️رفعت صفحات قرآن، بیانگر والا مرتبه بودن محتواى آن است و به قرینه مقام، کنایه از این است که پندگیرى از تذکرات آن، تنها براى افرادى برجسته میسّر است.
۳ - صفحات قرآن، پاک و منزّه از ثبت هرگونه ناروا و دروغ و به دور از مطالب باطل (مطهّرة)
۴ - آیات قرآن، فراتر از دسترس نااهلان و منزّه از هرگونه تغییر و تحریف است (مرفوعة مطهّرة)
▫️ارتباط دو وصف «رفعت» و «طهارت»، گویاى راز پاک ماندن قرآن از انحراف است; زیرا کج اندیشان به آن دسترسى ندارند تا آن را با افکار پلید خود آلوده سازند.
۵ - لزوم جاى دادن قرآن، در مکانى برجسته و شریف (مرفوعة) خبر از رفعت مقام قرآن - علاوه بر بیان حقیقت آن - توصیه به مسلمانان نیز مى باشد که باید قرآن را در مقامى رفیع، قرار دهند و جاى عالى رتبه اى براى آن در نظر گیرند.
۶ - لزوم پاک نگه داشتن قرآن از هر آلودگى و خباثت (مطهّرة)
▫️👈 ادامه دارد....
☘️☘️☘️
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(تفسیر وقرآن پژوهی)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_عبس
#سوره_عبس #عبس
🔅🔅🔅
💢 نگاشت 28:نکته ها و پیام های تفسیری آیه 15سوره عبس
بِأَيْدِي سَفَرَةٍ(15)
(سپرده) به دست سفیران حق (و فرشتگان وحی) است.
🔅🔅🔅
۱ - قرآن، به دست نویسندگانى متعدد، نگاشته شده است. (بأیدى سفرة) «بأیدى» - مانند «فى صحف» در آیات پیشین - به محذوفى نظیر «مکتوبة» یا «مثبتة» تعلق دارد.
۲ - نوشتن قرآن در صفحه هاى پاکیزه و با عظمت، رسالت الهى که بر عهده سفیران متعدد است (بأیدى سفرة)
◽️ «سفرة» یا به معناى نویسندگان است و یا رسولان. در کتب لغت درباره این کلمه چنین آمده است: «سفر» [در تمام مشتقاتش] بر مکشوف و آشکار شدن دلالت دارد و «سَفْر»; یعنى، کتابت و «سفرة»; یعنى، نویسندگان; آنها را از آن جهت به این نام نامیدند که کتابت، آشکار سازنده چیزى است که مورد نیاز از نوشته است (مقاییس اللغة). کلمه «سفیر» بر رسول نیز اطلاق مى شود; زیرا او مأموریت خود را آشکار مى سازد (تاج العروس). جمع «سفیر»، گرچه «سفراء» است; ولى از آنجا که در لسان العرب، کلمه «سفرة» بر فرشتگانى که بین خدا و پیامبران او سفارت (رسالت) دارند، اطلاق شده است، مى توان گفت: «سفرة»، به معناى «سفراء» نیز استعمال شده است.
۳ - محدود بودن ثبت و ابلاغ قرآن به سفیران خداوند، تضمین کننده پاکى و پیراستگى آن از هرگونه خطا و باطل است .(مطهّرة . بأیدى سفرة)
▫️عبارت «بأیدى سفرة»، ممکن است متعلق به «مطهّرة» باشد; بر این اساس عامل تطهیر قرآن از خطا و باطل، آن است که تنها دستان سفیران الهى آن را ثبت و ابلاغ مى کند و دیگران از دسترسى به آن ناتوان اند.
۴ - فرشتگان وحى نویسندگان قرآن از لوح محفوظ و ابلاغ کنندگان آن به پیامبر(ص) هستند .(بأیدى سفرة)
◽️ در این که مراد از «سفرة» چه کسانى اند; نظرهایى چند ارائه شده است. از جمله این که به قرینه توصیف آنان به «کرام» در آیه بعد، مراد ملائکه وحى مى باشند; زیرا در سوره اى دیگر (انفطار، ۱۱) نیز براى ملائکه، وصف «کرام» ذکر شده است. استنساخ قرآن از لوح محفوظ، براى نازل ساختن آن بر پیامبر(ص)، احتمالى است که با این آیات و مراحل نزول قرآن سازگار است.
▫️👈 ادامه دارد....
☘️☘️☘️
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(تفسیر وقرآن پژوهی)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_عبس
#سوره_عبس #عبس
🔅🔅🔅
💢 نگاشت 29:نکته ها و پیام های تفسیری آیه 16سوره عبس
کِرَامٍ بَرَرَةٍ(16)
که ملائکه مقرب عالی رتبه با حسن و کرامتند.
🔅🔅🔅
۱ - نویسندگان قرآن در صفحه هاى پاکیزه و با عظمت، شخصیت هایى بزرگوار و داراى ارزش و احترام در پیشگاه خداوندند (بأیدى سفرة . کرام)
۲ - نویسندگان قرآن در صحیفه هاى پاک و والا مرتبه، کاتبانى راست گفتار، مطیع خداوند و درست کرداراند. (بأیدى سفرة ... بررة)
◽️«بررة» و «ابرار» به یک معنا است; جز این که «بررة» مبالغه بیشترى دارد; زیرا جمع «بَرّ» است و «بَرّ» مبالغه بیشترى از کلمه «بارّ» (مفرد «ابرار») دارد (مفردات راغب). از جمله معانى اى که براى «بِرّ» ذکر شده، «صلاح و درست کارى»، «اطاعت» و «صداقت» است. (لسان العرب)
۳ - سفیران الهى و واسطه هاى ابلاغ قرآن، فرشتگانى ارجمند و درست کاراند. (بأیدى سفرة . کرام بررة)
۴ - ارجمندى، عظمت و پیراستگى صفحات قرآن و مقام والاى نویسندگان آن، تضمین کننده شایستگى آن براى غفلت زدایى و بیان حقایق است. (إنّها تذکرة ... فى صحف مکرّمة . مرفوعة مطهّرة . بأیدى سفرة . کرام بررة)
▫️👈 ادامه دارد....
☘️☘️☘️
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(تفسیر وقرآن پژوهی)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_عبس
#سوره_عبس #عبس
🔅🔅🔅
💢 نگاشت 30:نکته ها و پیام های تفسیری آیه 17سوره عبس
قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَکْفَرَهُ(17)
ای کشته باد انسان (بی ایمان) که تا این حد کفر و عناد میورزد!
🔅🔅🔅
۱ - کافران، مورد غضب و نفرین خداوند و مشمول شدیدترین توبیخ هاى او هستند. (قتل الإنسن ما أکفره)
▫️فعل ماضى (قتل الإنسان) براى نفرین بکار رفته است. مفاد نفرین هاى خداوند توبیخ و تهدید است; زیرا معناى حقیقى نفرین، درباره او قابل تصور نیست. «ال» در «الإنسان» - به قرینه «فلینظر الإنسان...» در آیات بعد - براى ماهیت است و جمله «ما أکفره» نشان مى دهد که در نفرین «قتل الإنسان»، تنها کافران مد نظر مى باشند.
۲ - کشته شدن و مرگ، سزاوارترین فرجام براى کفرپیشگان (قتل الإنسن ما أکفره)
▫️کفر در «ما أکفره» مطلق است و هر کفرى، حتى ترک عبادت را نیز شامل است. البته به قرینه آیات بعد - که به بیان تدبیر خداوند پرداخته و در مقابل منکران این حقیقت موضع گیرى کرده است - بارزترین مصداق مورد نظر از آن، انکار ربوبیت خداوند است.
۳ - منکران معاد، فرو رفته در کفر و در اوج پافشارى بر پندار باطل خویش است .(ما أکفره)
▫️از آیات بعد - که توجّه به مبدأ خلقت انسان را مقدمه توجّه به معاد در «ثمّ إذا شاء أنشره» قرار داده است - استفاده مى شود که آیه شریفه بر منکران معاد نیز قابل تطبیق است. مفاد جمله «ماأکفره»، تعجّب از رسوخ کفر در کافران است تا آن حد که به هیچ نحو زایل نمى شود. این تعبیر ممکن است، صیغه تعجب و یا استفهام باشد.
۴ - پافشارى کافران بر کفر خویش، شگفت آور و توجیه ناپذیر است. (قتل الإنسن ما أکفره)
۵ - بخش عظیمى از انسان ها - با وجود دلایل فراوان بر ربوبیت خداوند - همچنان بر انکار آن اصرار مى ورزند. (قتل الإنسن ما أکفره)
▫️نفرین «قتل الإنسان» عموم انسان ها و افراد را مى گیرد زیرا حرف «ال» در آن یا براى استغراق است و یا بر ماهیت دلالت دارد و جنس انسان مورد نفرین قرار گرفته است. از آنجا که در این موارد عموم حقیقى مراد نیست، چنین تعبیرى بیانگر کثرت چشمگیر افراد مورد نظر خواهد بود.
۶ - کفران نعمت، مایه استحقاق شدیدترین عقوبت ها است. (قتل الإنسن ما أکفره)
▫️مراد از «کفر» در «ماأکفره» ممکن است کفران نعمت هاى خداوند باشد که آیات بعد به بعضى از آنها اشاره دارد. نفرین «قتل الإنسان» در معناى عرفى آن - که بیان استحقاق شدیدترین عقوبت ها مى باشد - استعمال شده است.
۷ - کسانى که خود را از رهنمودهاى خداوند و تذکرات قرآن بى نیاز مى پندارند، کافر و سزاوار سخت ترین کیفرهایند. (قتل الإنسن ما أکفره)
▫️👈 ادامه دارد....
☘️☘️☘️
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(تفسیر وقرآن پژوهی)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_عبس
#سوره_عبس #عبس
🔅🔅🔅
💢 نگاشت 31:نکته ها و پیام های تفسیری آیه 18سوره عبس
مِنْ أَيِ شَيْءٍ خَلَقَهُ(18)
(نمینگرد که) خدا و را از چه چیز خلق کرده است؟
🔅🔅🔅
۱ - خداوند، ترغیب کننده انسان ها به اندیشه و دقت در نخستین عنصر آفرینش خود (من أىّ شىء خلقه)
۲ - توجّه به ماده اولیه خلقت انسان و سیر پیدایش وى، مانع کفر به خداوند و قدرت او و زمینه ساز باور به معاد (قتل الإنسن ماأکفره . من أىّ شىء خلقه)
۳ - ماده اصلى در آفرینش انسان، ماده اى پست و ناچیز بوده است. (من أىّ شىء خلقه)
◽️استفهام در این آیه، براى تحقیر است. نکره بودن کلمه «شىء» نیز به قرینه سیاق آیات - که مراحل تکامل انسان از مرحله نطفه تا مرحله حشر را بر مى شمرد - مفید تحقیر است.
۴ - خداوند، خالق همه انسان ها است. (قتل الإنسن ... من أىّ شىء خلقه)
▫️فاعل «خلقه» خداوند است که سیاق آیه شریفه، از تصریح به آن بى نیاز ساخته است.
۵ - توجّه انسان به مراحل آفرینش خویش به دست خداوند، بازدارنده او از کفران نعمت هاى الهى (ما أکفره . من أىّ شىء خلقه) در برداشت یاد شده، مراد از کفر - در آیه قبل - کفران نعمت دانسته شده است.
▫️👈 ادامه دارد....
☘️☘️☘️
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(تفسیر وقرآن پژوهی)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_عبس
#سوره_عبس #عبس
🔅🔅🔅
💢 نگاشت 32:نکته ها و پیام های تفسیری آیه 19سوره عبس
مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ(19)
از آب نطفه (بی قدری بدین صورت زیبا) خلقتش فرمود.
🔅🔅🔅
۱ - خداوند، آفریننده انسان ها است. (خلقه)
۲ - انسان ها، از نطفه آفریده شده اند. (من نطفة خلقه)
۳ - نطفه در مقایسه با جسم کامل انسان، ناچیز و غیر قابل توجّه است. (من نطفة خلقه)
◽️نکره بودن «نطفة» مفید تحقیر است. بى اهمیت خواندن نطفه - با وجود حیرت آور بودن بافت آن - بیانگر اهمیت جسم کامل انسان است که در مقایسه با آن، تمام ویژگى هاى نطفه هیچ انگاشته مى شود.
۴ - توجّه انسان به پیدایش او از نطفه اى ناچیز، بازدارنده وى از کفرورزى به خداوند و قدرت او و مایه باور به معاد است. (ما أکفره ... من نطفة خلقه)
۵ - توجّه انسان به دوران نطفه بودن و ناتوانى هاى خویش در آغاز پیدایش، از میان برنده احساس بى نیازى از رهنمودهاى خداوند است. (أمّا من استغنى ... من أىّ شىء خلقه . من نطفة خلقه)
۶ - توانمندى هاى انسان و ویژگى هاى جسمى، اخلاقى و رفتارى او، داراى میزانى تعیین شده از سوى خداوند (فقدّره)
▫️حدّ نهایى و اندازه هر چیزى را «قدر» آن مى گویند (مقاییس اللغة). بنابراین، تقدیر; یعنى، اندازه و مقدار چیزى را مشخص ساختن.
۷ - خداوند، در پى آفرینش انسان از نطفه، او را توانمند و مهیّا براى رسیدن به مصلحت هاى خویش قرار داد. (من نطفة خلقه فقدّره)
▫️برخى از اهل لغت، ضمن بر شمردن معانى متعددى براى «تقدیر»، دقّت و تفکر در متعادل ساختن امور و مهیّا ساختن آنها را، از جمله معانى آن قرار داده اند (لسان العرب). «فاء» در «فقدّره» گویاى این است که مهیّا شدن انسان براى مصالح خویش، از آثار و پیامدهاى سیستم خلقت او است.
▫️👈 ادامه دارد....
☘️☘️☘️
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(تفسیر وقرآن پژوهی)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_عبس
#سوره_عبس #عبس
🔅🔅🔅
💢 نگاشت 33:نکته ها و پیام های تفسیری آیه 20 سوره عبس
ثُمَ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ
۱ - خداوند، پیمودن راه طاعت و حرکت در راه راست را، براى انسان ها آسان ساخته است.
◽️(ثمّ السبیل یسّره) «ال» در «السبیل» بیانگر ماهیت است. کلمه «السبیل» گرچه مطلق است، ولى به قرینه سیاق آیه - که در مقام بیان معذور نبودن کافران است - مراد راه طاعت خداوند است.
۲ - کفر کافران با وجود آسانى راه هدایت، توجیه ناپذیر است. (ما أکفره ... ثمّ السبیل یسّره)
۳ - هدایت انسان به راه راست و آسان ساختن سلوک آن، مهم تر از آفرینش اندام او است. (ثمّ السبیل)
◽️حرف «ثمّ» براى تراخى است و چنانچه جمله «ثمّ السبیل یسّره»، تفسیر جمله «قدّره» و بیان گوشه اى از تقدیرات الهى درباره انسان باشد; مراد تراخى رتبى خواهد بود; یعنى، آنچه بعد از ثمّ ذکر شده است، والاتر و ارجمندتر است.
۴ - توانمندى براى حرکت در راه اطاعت خداوند، از جمله مقدرات الهى در وجود انسان است. (فقدّره . ثمّ السبیل یسّره)
۵ - انسان، موجودى تکامل پذیر و آماده رشد (ثمّ السبیل یسّره)
◽️فراهم آوردن «راه» براى انسان و آسان سازى پیمودن آن، نشانگر این است که انسان، به گونه اى آفریده شده که کمالات خود را بالفعل دارا نیست و براى تحصیل آن باید راهى را طى کند.
۶ - فراهم بودن زمینه آشنایى با راه خدا و آسان بودن سلوک آن، نعمتى سزاوار شکرگزارى است. (قتل الإنسن ما أکفره ... ثمّ السبیل یسّره)
◽️چنانچه کفر در «ما أکفره» به معناى کفران نعمت باشد; آیات پس از آن - از جمله این آیه - درصدد بیان نعمت هایى خواهد بود که ناسپاسى آنها، موجب نفرین خداوند است.
۷ - توجه به آسانى سلوک راه هدایت، مانع کفرورزى به خداوند است. (ما أکفره ... ثمّ السبیل یسّره)
▫️👈 ادامه دارد....
☘️☘️☘️
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(تفسیر وقرآن پژوهی)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_عبس
#سوره_عبس #عبس
🔅🔅🔅
💢 نگاشت 34:نکته ها و پیام های تفسیری آیه 21 سوره عبس
ثُمَ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ
۱ - مرگ، سرنوشت محتوم همه انسان ها است. (ثمّ أماته)
۲ - مرگ انسان ها، به دست خداوند است. (ثمّ أماته)
۳ - لحظه مرگ، لحظه پایان فرصت براى حرکت در راه خدا است. (ثمّ السبیل یسّره . ثمّ أماته)
▫️حرف «ثمّ» براى ترتیب زمانى است و دلالت مى کند که با فرا رسیدن مرگ، فرصت حرکت در راه خدا سپرى شده است.
۴ - توجّه به وابستگى مرگ انسان ها به خداوند، مانع کفر به او است. (ما أکفره ... ثمّ أماته)
۵ - خداوند، الهام بخش دفن مردگان در قبرها است. (فأقبره)
▫️تفاوت فعل «أقْبَر» با «قَبَر»، این است که «قابر»; یعنى، کسى که با دست خود مرده اى را دفن کند و «إقبار» این است که براى مرده قبرى فراهم سازند و یا فرمان به دفن او دهند. (لسان العرب)
۶ - اقدام بى درنگ به دفن جنازه مردگان، مطلوب خداوند است. (فأقبره)
▫️حرف «فاء» در «فأقبره» بر نبود فاصله بین مرگ و دفن دلالت دارد. از آن جا که تمام شیوه هاى برخورد با اموات (از قبیل «سوزاندن» و غیر آن) در حقیقت مستند به خداوند و وابسته به مسبب الاسباب است; اکتفا به استناد مراسم خاک سپارى به خداوند، حاکى از ناهنجارى آن شیوه ها و مطلوب بودن دفن مردگان است.
۷ - مرگ براى انسان و دفن اموات، دو نعمت از جانب خداوند و سزوار شکرگزارى است. (قتل الإنسن ماأکفره ... ثمّ أماته فأقبره) ◽️برداشت یادشده، بر این اساس است که کفر در «ماأکفره» به معناى کفران نعمت باشد.
۸ - خاک سپارى مردگان، شیوه اى سابقه دار در دوران جاهلیت (فأقبره) یادآورى مراسم خاک سپارى در ضمن بر شمردن نعمت هاى خداوند براى مردم عصر بعثت، نشانه جارى بودن آن مراسم در آن روزگار است.
۹ - نقش اساسى جسم در حقیقت انسان (من نطفة خلقه ... ثمّ أماته فأقبره)
▫️تشریح مراحل وجودى انسان، با بیان پیدایش او از نطفه و مردن و دفن او و نیز محدود دانسته شدن حرکت تکاملى او در فاصله شکل گیرى از نطفه تا لحظه مرگ، گویاى نقش اساسى جسم انسان در مراحل وجودى او است.
۱۰ - کار طبیعت و عوامل مؤثر در آن، در حقیقت کار خداوند است. (ثمّ أماته فأقبره)
◽️نسبت یافتن میراندن و دفن انسان به خداوند - با آن که دخالت عوامل طبیعى در آن بدیهى است - مى رساند که طبیعت مجراى افعال خداوند است. فعل هاى «أمات» و «أقبر» گرچه ماضى است; ولى به قرینه ارتباط آن به «جنس انسان»، هر سه زمان را شامل مى شود.
۱۱ - توجّه به پایان زندگى و مدفون شدن انسان ها در قبر، مانع کفرورزى به خداوند است. (ما أکفره ... فأقبره)
۱۲ - وجود نشانه هاى خداشناسى، در مراحل پیدایش تا مرگ انسان (ما أکفره . من أىّ شىء خلقه ... ثمّ أماته فأقبره)
▫️👈 ادامه دارد....
☘️☘️☘️
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(تفسیر وقرآن پژوهی)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_عبس
#سوره_عبس #عبس
🔅🔅🔅
💢 نگاشت 35:نکته ها و پیام های تفسیری آیه 22 سوره عبس
✳️ ثمَ إِذَا شَاءَ أَنْشَرَهُ
۱ - زنده شدن مردگان در قیامت، حتمى است. (ثمّ إذا شاء أنشره)
▫️«إنشار» (مصدر «أنشر») به معناى احیا است (لسان العرب). حرف شرط «إذا» در مواردى به کار مى رود که وقوع کار، مسلّم گرفته شده است.
۲ - فرا رسیدن زمان پیدایش قیامت و محشور شدن انسان ها در آن، در گرو خواست خداوند است. (ثمّ إذا شاء أنشره)
۳ - حیات اخروى انسان، به دست خدا است. (أنشره)
۴ - خواست خداوند، تخلّف ناپذیر است. (ثمّ إذا شاء أنشره)
۵ - زمان قیامت، نامعلوم است. (ثمّ إذا شاء أنشره)
▫️کارهایى که در آیات پیشین به خداوند نسبت داده شد، گرچه مقید به مشیت الهى است; ولى قید «إذا شاء» تنها در مورد محشور شدن انسان ذکر شده است تا این نکته را برساند که هر چند براى آن افعال (خَلَقه، یسّره، أماته و أقبره) مى توان زمانى را حدس زد; ولى در مورد قیامت، تنها باید به خواست خداوند نظر داشت.
۶ - وجود فاصله، بین مرگ انسان ها و برپایى قیامت (فأقبره . ثمّ إذا شاء أنشره) حرف «ثمّ»، بیانگر برداشت یاد شده است.
۷ - قدرت خداوند بر آفرینش انسان ها، تنظیم توانمندى هاى آنان، هدایت تکوینى و نیز میراندن و به گور افکندن آنها، دلیل قدرت او بر زنده ساختن آنان در قیامت است. (خلقه فقدّره . ثمّ السبیل یسّره . ثمّ أماته فأقبره . ثمّ إذا شاء أنشره)
۸ - معاد، جسمانى است. (أنشره) مرجع ضمیر مفعولى در «أنشره»، همان چیزى است که ضمیر «أماته فأقبره» به آن بازمى گردد. بنابراین آنچه محشور مى شود، از نوع همان چیزى است که در قبر نهاده مى شود.
🌿👈 ادامه دارد....
☘️☘️☘️
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(تفسیر وقرآن پژوهی)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_عبس
#سوره_عبس #عبس
🔅🔅🔅
💢 نگاشت 36:نکته ها و پیام های تفسیری آیه 23 سوره عبس
✳️ کَلاَّ لَمَّا يَقْضِ مَا أَمَرَهُ
این چنین نیست [که وظیفه اش را انجام داده باشد] هنوز آنچه را به او دستور داده به جا نیاورده است.
۱ - کفر به خداوند، با آن که هدایت و مرگ و قیامت انسان به دست او است، توجیه ناپذیر و مطرود است. (قتل الإنسن ماأکفره ... کلاّ)
۲ - کافران، بى اعتنا به مرگ، قبر و قیامت خود و بى توجّه به نشانه هاى خدا در خلقت خویش (کلاّ)
۳ - معاد و زنده شدن دوباره انسان ها، در گرو انجام پذیرفتن تمام خواسته هاى تکوینى خداوند از انسان ها است. (کلاّ لمّا یقض ما أمره)
۴ - خداوند، تمام امکانات لازم را براى اقدام انسان ها به انجام دادن تکالیف الهى، در اختیار آنان قرار داده است. (لمّا یقض)
▫️حرف «لمّا» در موردى به کار مى رود که انتظار وقوع کارى بوده; ولى تا کنون انجام نگرفته باشد. قابل انتظار بودن کار، زمانى است که زمینه انجام آن فراهم باشد.
۵ - خداوند براى انسان ها، اوامر و تکالیفى دارد که باید بدون کم و کاست انجام پذیرد. (لمّا یقض ما أمره)
▫️«قضاء» در وجوه گوناگونى استعمال دارد که بازگشت همه آنها، به پایان یافتن و کامل شدن است. این ماده در معانى «فیصله دادن»، «فراغت یافتن»، «اداکردن» و «به پایان رساندن» کاربرد دارد.(لسان العرب)
۶ - پذیرش معاد و ترک کفر، فرمان خداوند به همه انسان ها است. (ما أکفره ... ثمّ إذا شاء أنشره ... ما أمره) ▫️از مصادیق بارز «ما أمره» - به قرینه آیات پیشین - کنار نهادن کفر و پذیرش معاد است.
۷ - کافران، با وجود فراهم بودن شرایط براى رها ساختن کفر و پرداختن به تکالیف الهى، از آن سر باز زدند. (لمّا یقض ما أمره) ▫️ضمیر فاعلى «یقض» به «الإنسان» برمى گردد که به قرینه «ما أکفره» تنها بر کافران منطبق است.
۸ - راه ایمان و روى آوردن به تکالیف الهى، حتى براى کافرانى که در کفر شدید به سر مى برند، بسته نیست. (قتل الإنسن ما أکفره ... لمّا یقض ما أمره)▫️ حرف «لمّا» دلالت دارد که هر چند تا کنون انجام کار منتفى بوده است; ولى انتظار وقوع آن مى رود.
۹ - توجّه به وابستگى آفرینش، تدبیر، هدایت، مرگ و قبر انسان به خداوند، زمینه ساز انجام دادن تکالیف الهى (من نطفة خلقه ... ثمّ أماته فأقبره ... کلاّ لمّا یقض ما أمره)
۱۰ - سرپیچى از فرمان خداوند، موجب استحقاق نفرین او (قتل الإنسن ... لمّا یقض ما أمره)
۱۱ - بسنده کردن به بخشى از فرمان هاى خداوند و به کار نبستن تمام آن، رفتارى نکوهیده در پیشگاه خداوند (لمّا یقض ما أمره)
۱۲ - کفران نعمت هاى خداوند، سرپیچى از فرمان او است. (ما أکفره ... لمّا یقض ما أمره)
🌿👈 ادامه دارد....
☘️☘️☘️
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(تفسیر وقرآن پژوهی)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_عبس
#سوره_عبس #عبس
🔅🔅🔅
💢 نگاشت 37:نکته ها و پیام های تفسیری آیه 24 سوره عبس
✳️ فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ
پس انسان باید به خوراکش با تأمل بنگرد.
۱ - نگاه به خوراکى ها و توجّه به روند تولید و مصرف آن، امرى ضرورى و برانگیزنده انسان به انجام دادن فرمان هاى خداوند (فلینظر الإنسن إلى طعامه)
▫️ فرمان به دقت در طعام، با حرف «فاء» بر آیه قبل تفریع شده است تا این نکته را برساند که این اندیشه، انسان را به انجام دادن اوامر الهى وادار مى کند. وجود کلمه «الإنسان» در آیات قبل، گرچه از تکرار آن بى نیاز مى کرد و اکتفا به ضمیر آن ممکن بود; ولى بار دیگر به این لفظ تصریح شد تا بیانگر باشد. در آیه قبل مراد کافران بود و این آیه به همه انسان ها نظر دارد.
۲ - اندیشیدن در زمینه پیدایش مواد غذایى و تأمّل در مراحل تولید و مصرف آن، از میان برنده کفر به خداوند است. (فلینظر الإنسن إلى طعامه)
▫️فرمان به دقت در طعام (به قرینه «قتل الإنسان ما أکفره» در آیات پیشین - ارائه رهنمودى براى ایمان به خدا و کنار نهادن کفر است.
۳ - خوراکى هاى انسان، همانند مراحل رشد و فناى جسم او، دربردارنده دلایل و نشانه هاى خداوند است. (فلینظر الإنسن إلى طعامه)
▫️ مراد از نظر به طعام - به قرینه آیات بعد - نظر به اسباب و نتایج آن و وابسته بودن مراحل پیدایش آن به خداوند است. عطف آیاتى که درباره غذاى انسان است، بر آیاتى که از حدوث و مرگ جسم او سخن گفته بود; نشانه هماهنگى نعمت هاى درونى و برونى انسان در دلالت بر خداوند است.
۴ - توجّه به تأمین مواد غذایى انسان از سوى خداوند، بازدارنده او از کفران نعمت و وادارسازنده او به شکرگزارى است. (ما أکفره ... فلینظر الإنسن إلى طعامه)
🌿👈 ادامه دارد....
☘️☘️☘️
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(تفسیر وقرآن پژوهی)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_عبس
#سوره_عبس #عبس
🔅🔅🔅
💢 نگاشت 38:نکته ها و پیام های تفسیری آیه 25 و 26سوره عبس
✳️ أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبّاً
که ما آب باران فرو ریختیم.
۱ - خداوند، فرو ریزنده باران به گونه اى شگفت آور (أنّا صببنا الماء صبًّا)
◽️ «صبّ»; یعنى، ریختن و «صبّاً» مفعول مطلقى است که مضمون جمله را تأکید مى کند. تأکید در این موارد، گویاى شگفت آور بودن محتواى جمله است.
۲ - وابستگى ریزش باران به خداوند، حقیقتى شایسته و بایسته تأمل (فلینظر ... أنّا صببنا الماء صبًّا)
▫️آیه شریفه بدل براى «طعامه» در آیه قبل است و در حقیقت فرمان تأمّل و نظر (فلینظر) به آن ارتباط مى یابد.
۳ - نقش اساسى آب و باران در تغذیه انسان (إلى طعامه . أنّا صببنا الماء صبًّا)
▫️عبارت «أنّا صببنا...»، بدل اشتمال براى «طعامه» و گویاى ارتباط تنگاتنگ آب و طعام است.
۴ - باران و آب از نعمت هاى خداوند و مقتضى شکرگزارى انسان به درگاه او است. (ما أکفره ... إنّا صببنا الماء صبًّا)
◽️کفر در «ما أکفره» - به قرینه آیات پیشین - ممکن است به معناى کفران نعمت باشد. بنابراین آیه، در صدد برشمردن نعمت هاى خداوند به انسان است.
🔅🔅🔅
✳️ ثُمَ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقّاً
آن گاه خاک زمین بشکافتیم.
۱ - شکافتن زمین هنگام روییدن گیاه، کار خداوند و تحولّى شگفت انگیز است. (ثمّ شققنا الأرض شقًّا)
▫️به قرینه آیات بعد، مراد از «شققنا الأرض» شکافتن زمین هنگام روییدن گیاه است. تأکیدى که کلمه «شقّاً» بر آن دلالت دارد، در این موارد بیانگر شگفت بودن است.
۲ - بارش آب هاى آسمانى بر زمین، به مرور زمان، آن را نرم و حاصل خیز مى کند. (صببنا الماء ... ثمّ شققنا الأرض شقًّا)
▫️حرف «ثمّ»، دلالت بر مرور زمان دارد. عطف این آیه بر آیه قبل، اشاره دارد که بارش باران در نرم شدن و شکافته شدن زمین، تأثیر به سزایى دارد.
۳ - شخم زدن زمین و ایجاد شیار در دل خاک و آماده سازى آن براى کشت و ایجاد هرگونه دگرگونى در سطح زمین، در حقیقت مستند به خداوند است. (ثمّ شققنا الأرض شقًّا)
▫️فعل «شققنا» اطلاق دارد و زیر و رو کردن خاک زمین را - به هر شکلى باشد - مستند به خداوند مى کند; هر چند به دست انسان یا دیگر عوامل طبیعت انجام پذیرد.
۴ - زمین، از منابع غذایى انسان (طعامه ... ثمّ شققنا الأرض شقًّا)
۵ - کار طبیعت و عوامل مؤثر در آن، در حقیقت کار خداوند است. (ثمّ شققنا الأرض شقًّا)
🌿👈 ادامه دارد....
☘️☘️☘️
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom