_

- آسمون‌همه‌جایه‌رنگه! + آره‌ولی‌غروب‌کربلایه‌چیزدیگه‌س..

در پایان فتح رود فرات؛ مولا علی(ع) رو به پسرانش گفت: - #حَسَن و #حُسین چشمان من هستند محمدحنفیه بازوی من... و تو عباس ... سپس سر #عَبّآس را به سمت چپ سینه‌اش فشار داد . عباس صدای قلب پدر را شنید. چشمانش را بست. محمد‌حنفیه آرام خندید و نزدیک گوش حسین(ع) گفت: - عباس هم قلب امیرالمومنین است ...♥️ 🌿| •کتاب برادرِ من تویی• |🌿 @Calbe118

این حالو میخوام همینقدر عاشقانه..

دلتنگیِ دیگه نرفتی آرزوی رفتن داری . . بری آرزوی مردن؛

اسلام علیک یا امام رضا ع

_

من عوض شدم! ولی تو حسین بچگیمی (:!

اما ایمان ، حوصله‌ی زیادی می‌خواهد! اینکه در مقابلِ خدا از کوره در نروی و طلبکار نشوی ..

ولی من هر وقت میام حرم امام رضا از تو خونمون بودن بیشتر احساس راحتی میکنم :)

امام رضای عزیز میخاستم بگم من تو حرم شما بزرگ شدم :) تو حرمتون دویدن و یاد گرفتم:) وقتی از دست همه ادما دلم گرفته بود ، اومدم تو حرمتون تا اروم بشم :) وقتی خوشحال بودم و حالم خوب بود اومدم تو حرمتون و نشستم روبه روی ظریح و از اینکه همیشه پشتم بودین تشکر کردم :) اره من تو حرمتون بزرگ شدم :)

-