💌
امروز حواسمون باشه که برای ساختن خاطره شیرین با بچه ها در اعیاد مذهبی ،
✅ آرامش خودمون رو حفظ کنیم!
✅ برای شادی و نشاط بچه ها، برنامه داشته باشیم!
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
دیروز یک تجربه با امیرعلی داشتیم، شاید ایده خوبی برای امروز باشه😍
دیشب میخواستیم بریم خونه پدر شوهرم اما از بچه های هم سن و سال امیرعلی کسی نبود و میگفت خوش نمیگذره و نمیاد...😩
🌱باباش گفت بیاد و اگه کسی نبود، کوتاهی مو رو بره همون نزدیکی ها
🌱وقتی هم برگشت با این بادکنک و سه تا بالشت به عنوان تور ،با عموش والیبال نشسته بازی کردن بدون استفاده از دست. یعنی با سر و پا و...
حسنا و دختر 3 سالهی خواهرشوهرم که بعد از بازی های خودشون، رسیده بودن به مرحله دعوا ☠، با گزارشگری کردن و توپ جمع کردن بهشون ملحق شدن 👧👧
کلی خندیدن و به همشون هم حسابی خوش گذشت🥳
پ. ن:حسنا با گوشی فیلم میگرفت و همزمان گزارشگری میکرد، برای همین یک عکس بهتر نبود که بذارم 😂😂
#روزمرهای_من
#ماجراهای_من_ونوجوانم
💌
💌
این هم یه برش از فیلم برای دیدن ابعاد و امکانات زمین بازی 🤪😁
🟩 فردا منتظرم شما هم تجربه های امروز رو بگید تا بذارم توی کانال 😍👏
#روزمرهای_من
#ماجراهای_من_ونوجوانم
💌
🖤
بذارید حالا که این بحث شد،بلاخره این ماجرای باشگاه والیبال امیرعلی
رو بعد از دوماه بگم😶🌫😁
#ماجراهای_من_ونوجوانم
🖤
783.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌
ادامه این ماجرا رو نشد دیروز بگم
، کاری پیش امد که تا اومدم خونه
خیلی دیر وقت شد، ببخشید 😅
گفتم که اون موقع بحث رو جمع کردم
#ماجراهای_من_ونوجوانم
💌
💌
این لیستیه که قبل ازشروعِ خونه تکونی
نوشتم و بعد به امیر علی گفتم کدوما
رو انجام میده و سرزمان انجامشون
هم توافق کردیم البته هنوز انجام
نداده اما طبق سابقه ی قبلی
میدونم دیر ولی انجام
میده 🙃😁
#ماجراهای_من_ونوجوانم
💌
💌
یکی دو هفته پیش مشغول
تمیز کاری اتاقش بود ، یهو
دفترشو آورد و شروع کرد به
حرف زدن درباره روزهای بد و
سخت سال هفتم😩
هر چند تا حالا چند بار از اون
روزا گفته😊
ولی توضیح احساساتی که می
گفت خیلی جالب بود
👇👇
احساس عذاب...
بی معنی بودن دنیا...
سردرگمی و گیجی محض...
دنیای بی سر و ته که توش گیر افتادی...
عجیب بودن همه ادما و فکراشون...
بی خوابی و فکرایی که نمیدونی چین و از کجا میاومدن ...
روزهاییکه فکر میکردی دنیا تنگه و نمیشه توش نفس بکشیم...
#ماجراهای_من_ونوجوانم
💌
#ماجراهای_من_ونوجوانم
عصر سه شنبه بود ،خیلی خسته بودم
کلی کارم داشتم، ظرفها و غذای فردا و
...
امیر علی هم روز قبلش امتحانداشت
،شب دیر خوابیده بود و بی حوصله و
دراز کش بود
یهو اومد توی آشپزخونه ،پر از ذوق و
خوشحالی🤩
مامان بریم بازی نصب کنم رو پلی
،قبل امتحانا یه جونی بگیرم . اخر
هفته ای وقت خوبیه بترکونم و کلی
پر و بالش داد 🥳😍
حالا من روحم اینجوری 😫🥵
چشمام بین این و این😳🥺
از اونجایی که زبان بدن👅 قوی تره
گفتم خیلی فکر خوبیه برای شارژ قبل
امتحانات 😃
و صادقانه گفتم واقعا خیلی کار دارم
،این ساعتم ، اوج ترافیکه که اصلاااا
حوصله کلاچ و گاز رو ندارم☹️
صبر کن بیکاری بابا برین، الان یه فکر
دیگه ای بکن 😊
#ماجراهای_من_ونوجوانم
یه کم با دلیل غر زد که چیکار کنم و اون موقع بی فایده است و بعدشم
نیم ساعتی سکوتی برقرار شد و من
تو آشپزخونه بودم که باز تشریف اورد
گفت کارت چیه🧐🤨
دوباره گفتم چیا رو باید انجام بدم 😃
غذا رو ساده ترین چیزی که میخورد
گفت (دمپختک سیبزمینی و کره و
زیره ) و ظرفها رو هم گفت یا امشب
می شورم یا فردا ظهر قبل اینکه تو
برسی (چهارشنبه یکی از دبیراشون
نمیاومد ،گفت نمیرم،قرار شد جواب
معاونم خودش بده🤪)
#ماجراهای_من_ونوجوانم
شب که اومد ،مستقیم رفت توی اتاق
بازی و بعدشم درس و خوابید .منم
یاداوریش نکردم
فرداش من از مدرسه اومدم ،دیدم هنوز نشسته ،موقع نهار گفتم لیوان
تمیز نداریم که🤦🏽♀
خلاصه همون موقع وایستاد به ظرف
شستن ...🙆♂
خیلی تمیز و با دقت شست ولی هم
نصف ظرفها موند هم زمین خیس اب
و سینک پر نرم برنج و کف و...
با افتخار اومد گفت شستم ،چهظرفی
برق میزنن ولی دیگه مامان بقیه ریزن
میدونی که حوصله شون رو ندارم 😎
تمیز کردن زمین و سینک رو هم که اصلا جز ظرف شستن نمیدونه😂
عکسم گرفتم ولی بعد نهاره ،صحنه
دلخراش نذاشتم براتون😁
#ماجراهای_من_ونوجوانم
چهارشنبه دیدم اومده تو اتاق ما داره
درس میخونه ، گفت تو اون اتاق
تمرکز ندارم☹️ رفتم دیدم ظاهرا
اتاقشون روهوا ست اما واقعا فقط
یه ربع کار داره😳
گفتم امروز فقط یه ربع وقت بذار
.چون اخر هفته است میخوام همه
جا یه دور تمیز شه اگر بیشتر طول
کشید با من😌
خلاصه از چهارشنبه تا امروز طول
کشید وهر بار سر ساعتی که می
گفت من سراغ میگرفتم که چی
شد و باز موکول میشد به وقتی
دیگر🙄
دیدم با این مدل پیگیری نمیشه🥵
روش رو عوض کردم و خودم دست
به کار شدم برای تمیزکاری و گفتم
دارم میرسم به اتاقتون ... 😏
اگه یه ربع کارت تموم نشده باشه
دیگه فرصت ندارم بیامکمکت و توی
اتاق ما هم چون میخوام مرتب کنم
نمیتونی بمونی 😊
اینچنین شد که الان داره انجام میده 🤭🤫
پ.ن:از گذاشتن عکس کف اتاق به
دلیل دلخراش بودن معذروم😂
#ماجراهای_من_ونوجوانم
اومدم پرده رو بزنم کنار ، یه چیزی کشف کردم🤯
ببینم کی میتونه پیداش کنه🤦🏽♀👇
https://harfeto.timefriend.net/17113636881054
ممنونم از همراهی تون🥰💚
فعلا از شروع مدرسه تا الان چالش
جدی نداشتیم خداروشکر.
میدونین بیشتر دارم رو خودم کار
میکنم که از مرحله تایید وبازخورد
کاراش بیام رو حس ارزشمندیِ بی
قید و شرط تمرکز کنم.
به نظرم رو این قسمت لنگ میزنم
و به موقع و به اندازه نیست 🦿🦿
رو این هشتگ هم بزنین میتونین
ماجراهای قبلی رو بخونین😊👇
#ماجراهای_من_ونوجوانم