eitaa logo
کانال صوتی راهی به سوی بهشت۱
2.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
514 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻توسل زیرمجموعه توحید آیت الله جوادی آملی: انسان طبق شواهد، نصوص و ظواهر قرآن می تواند حرف بزند. مسئله شفاعت و توسل زير پوشش توحيد است، هيچ مخالفتی هم ندارد، هيچ كسی بالذّات از و پیغمبر چيزی نخواست، اينها را بنده و مطيع خدا می دانیم، منتها اينها مثل ملائكه‌اند، بالاتر از ملائكه‌ یعنی هستند. ما مگر از آفتاب كمک نمی خواهيم؟ كارهايمان را با آفتاب هماهنگ نمی كنيم؟ مگر ما ـ معاذ الله ـ به آفتاب اعتقاد ربوبی داريم؟ می گوييم خدا آن را برای گرم كردن ما و نوردادن خلق كرد، خُب (ع) كه بالاتر از شمس و قمرند. ✅ @mehrostad_ir
💠 فخر مؤمن 🔸 یكی از مؤمنانِ رسمی عصر امام صادق (سلام الله علیه) به حضور حضرت شرفیاب شده، عرض كرد به من مسئولیت اداره اهواز را دادند، من چه كنم؟ او بود، آمد به حضور حضرت، حضرت دستورات فراوانی داد كه با مردم چنین باش، با مردم چنان باش، با بیت ‌المال چنین باش، با مال مردم چنان باش، ادب و عقل اینها است، اینها را گفت و گفت، بعد فرمود می ‌دانید با مردم چطور رفتار بكنید؟! ما الآن تمام افتخارات ما این است كه آن سِمتی كه ذات مقدس رسول گرامی و اهل‌بیت (علیهم السلام) به سلمان دادند، به ما هم بدهند. درباره سلمان گفتند: «سَلْمَانُ‏ مِنَّا أَهْلَ‏ الْبَیت‏»،[1] این لقب پُر افتخار را به خیلی ها دادند. به خیلی از محدّثان دادند و به بعضی از زن‌ های وارسته علمی دودمان اهل عصمت و طهارت دادند كه آنها «منّا اهل البیت» هستند.[2] بعضی از محدّثان همین شهر، مشمول این مدال شدند، فرمودند به اینکه فلان محدّث «منّا اهل البیت».[3] این یك فخر است؛ اما آنچه در روایت نورانی امام صادق (سلام الله علیه) است به این حاكم فرمود بدان! ذات أقدس الهی فرموده است «فَالْمُؤْمِنُ مِنِّی وَ أَنَا مِنْه»؛[4] این كجا و «سَلْمَانُ‏ مِنَّا‏» كجا! همه این‌گونه از حوادث در «منطقة الفراغ» است؛ یعنی فصل سوم. فصل اول كه ذات الهی است، منطقه ممنوعه است. فصل دوم كه صفات ذات است كه عین ذات است، منطقه ممنوعه است. فصل سوم كه ظهور و تجلّی فیض خداست، منطقه فراغ است. 🔸 فرمود مؤمن از من است من از او هستم. این كجا و «سَلْمَانُ‏ مِنَّا‏» كجا! پس این راه باز است. اگر یك استعداد راقی در خود پیدا كردی، حتماً باید به حوزه ‌ها پر بكشی، بشوی استاد مسلّم حوزه و اگر آن استعداد را در خود نمی ‌بینی، برابر همان استعداد و نه بیشتر قدم برندارید، در همان شهرتان عالمانه جامعه را هدایت کنید. 🔸 آن نكته اساسی این است كه «الْغِنَی وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ»،[5] چه كسی پیشرفت دارد و چه كسی پیشرفت ندارد در دنیا روشن نیست. صحنه ‌ای را تلویزیون پخش می ‌كرد، یك روستای محروم دورافتاده ‌ای بود كه از شهر فاصله داشت و یك رودخانه ‌ای وسط بود كه اگر آب آن رودخانه طغیان می ‌كرد، اینها با سیم و بَندی از این طرف به آن طرف می ‌رفتند، پل نداشتند. دیدم یك طلبه با عمامه، عبایش را گرفته، دست به این سیم زده، خود را به آن روستا رسانده، بعد هم بچه ‌ها آنها را جمع كرده، سینه می‌ زند «یا حسین یا حسین»! من این را دارم كه روشن نیست كه ما بیش از او ثواب ببریم! این بیان نورانی علی بن ابی‌طالب است: «الْغِنَی وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ». هر كسی وظیفه‌ ای دارد، یك سمتی دارد. خدا هر چه به او داد، در برابر همان مسئول است. [1]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص64. [2]. کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج2، ص905. [3]. الإختصاص، ص68. [4]. وسائل الشیعه، ج17، ص211. [5]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، حکمت463. 📚 سخنرانی در جمع طلاب تاریخ: 1397/02/06 🆔 t.me/esratvtelegram
💠 معیار مودّت 🔸 شما یك سلسله مودّت‌ هایی كه مشكل جامعه را حلّ بكند دارید، اما وقتی مُردید كلّاً رابطه قطع است، چون همه شما خاك می ‌شوید و دوباره از خاك برمی ‌خیزید، دیگر والد و ولدی در كار نیست. این‌طور نیست كه یك والد و ولدی باشد، [البته در مورد] یك گروه خاصی كه اهل ایمان ‌اند، برای اینكه لذّت كامل نصیبشان بشود فرمود: ﴿أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ وَ مَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِم مِن شَی‏ءٍ﴾،[1] یك گروه خاص‌ هستند كه با بچه‌ هایشان هم مأنوس می‌ شوند, با ذراری و فرزندانشان در بهشت مأنوس‌ هستند، یك گروه خاصی ‌اند و گرنه همه خاك می‌ شوند و همه از خاك برمی ‌خیزند دیگر روابطی در كار نیست ﴿یوْمَ یفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ﴾.[2] معیار مودّت, است حق هم جز از خدا نیست: ﴿الْحَقُّ مِن رَبِّكَ﴾.[3] 🔸 تعبیری در قرآن دارد كه ﴿ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ﴾[4] این حق, مقابل ندارد چیزی با او نیست, چیزی با حق نیست، حق وحده است و لاغیر! هیچ چیزی با او نیست ﴿ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ﴾ كه این برای فصل و دوم است كه به ذات برمی ‌گردد، حقّی است كه حكم خداست, قول خداست, فعل خداست و در جهان خلقت یافت می ‌شود، این حق بالقول المطلق «مِن الله» است كه در سوره «آل ‌عمران» دارد ﴿الْحَقُّ مِن رَبِّكَ﴾،[5] ما حقّی نداریم كه از خدا ناشی نشده باشد از جای دیگر در آمده باشد و اینكه درباره وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) فرمود: «عَلِی مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِی‏»[6] با این ﴿الْحَقُّ﴾ معیت دارد نه با ﴿ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ﴾. اگر گفته شد «عَلِی مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ» یعنی این ﴿الْحَقُّ﴾ و منظور از علی (سلام الله علیه) همان اهل بیت همان چهارده معصوم (سلام الله علیهم) است؛ یعنی اینها با این حقّ‌ هستند كه ﴿الْحَقُّ مِن رَبِّكَ﴾ اگر خود را بخواهید، شما باید دوست اینها باشید. یك سلسله روابط اجتماعی انسان دارد اینها عیب ندارد؛ انسان به لباسش علاقه مند است, به خانه ‌اش علاقه‌ مند است این ضرری ندارد، اینكه مودّت نشد! این برای تنظیم روابط زندگی است. 🔸 تحلیلی كه هست می ‌فرماید دشمنی آنها با شما به جهت مسائل اقتصادی و اینها نیست. اینها اوّلاً دشمن خدا هستند; یعنی اینها یا ملحدند یا مشرك, دشمن با خدا و دشمن شما هستند، چون شما موحّد هستید! سخن از آب و خاك نیست. این سیزده سال كه با حضرت مبارزه می ‌كردند سخن از آب و خاك و معدن و مسائل اقتصادی و تجاری و اینها كه نبود، فرمود: ﴿لاَ تَتَّخِذُوا عَدُوِّی﴾[7] آنها كه ملحد یا مشرك ‌اند ﴿وَ عَدُوَّكُمْ﴾؛ دشمنان شما هستند نه به جهت مسائل اقتصادی, نه مسائل تجاری دشمنان شما هستند، چون شما به من معتقدید! تا آخر ملاحظه می‌ فرمایید این معیار دشمنی را همان می ‌داند ﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا عَدُوِّی﴾ كسی كه ملحد است كسی كه مشرك است عدوّ توحید است ﴿وَ عَدُوَّكُمْ﴾، چون شما موحّد هستید! مبادا اینها را اولیای خود قرار بدهید تحت اینها قرار بگیرید و مانند آن كه ﴿تُلْقُونَ إِلَیهِم بِالْمَوَدَّةِ﴾؛ مودّت خود را به اینها بدهید، شما بنا شد مودّت خود را یكسره به بدهید, شما مُزد پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مودّت این چهارده معصوم بود دادید, اگر مودّت مستقرّ در قربیٰ شد دیگر مودّتی ندارید كه به دیگری بدهید. 🔸 در بحث ‌های قبل هم همین آیه سه سوره مباركه «احزاب» گذشت كه انسان نه دو قلب دارد و نه در یك قلب دو محبّت می ‌گنجد: ﴿ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَینِ فی‏ جَوْفِهِ﴾[8] شما یك مودّت دارید این مودّت هم كه یكجا مستقر كردید به یعنی باید این كار را می ‌كردیم, بنابراین اگر ﴿نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ﴾[9] شد تبعیضی در مودّت شد، می ‌دانید این تبعیض, مُهلك است مستهلك نمی ‌شود، این ‌طور نیست كه به اندازه ‌ای كه مودّت دارید دین داشته باشید، این‌طور نیست! توحید تبعیض‎ بردار نیست, ولایت تبعیض ‌بردار نیست, نبوّت و رسالت تبعیض ‌بردار نیست. [1]. سوره طور، آیه21. [2]. سوره عبس، آیه34. [3]. سوره بقره، آیه147. [4]. سوره لقمان، آیه30؛ سوره حج، آیات6 و 62. [5]. سوره آل ‌عمران، آیه60. [6]. الفصول المختاره، ص135. [7]. سوره ممتحنه، آیه1. [8]. سوره احزاب، آیه4. [9]. سوره نساء، آیه150. 📚 سوره مبارکه ممتحنه جلسه 1 تاریخ: 1396/12/07 🆔 t.me/esratvtelegram
🏴 اجر رسالت ▪️ در آیه كریمه نفرمود، من دوستی اهل بیت است: «لا اسئلكم علیه اجراً الاّ مودةَ القربی» نفرمود، نفرمود مُزد رسالت من این است كه شما را دوست داشته باشید، این را نفرمود، فرمود: ﴿إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی﴾،[1] ضمیر در ﴿فِی الْقُرْبی﴾ مستقر است و عاملش هم آن «كان» است؛ یعنی «الاّ المودة المستقرّة الكائنة فی اهل بیت»؛ ، اجر رسالت نیست، آن ‌كه جان بِكَند؛ نسبت به این خاندان داشته باشد، این مُزد پیغمبر را داده است. خیلی‌ها هستند دوست پیغمبر و اولاد پیغمبر هستند، ایام عزاداری می ‌كنند؛ اما این ظرف، ظرف لغو است! این می ‌شود مودّت قُربیٰ، یعنی اینها را دوست دارند. ▪️ خیلی‌ها هستند كه را دوست دارند. روی زمین چه كسی است كه حسین ‌بن ‌علی را دوست نداشته باشد؟! فداكاری، عزّت، استقلال، شرف، شهامت، دادنِ زن و بچه در این راه، می ‌شود در عالَم كسی پیدا شود كه را دوست نداشته باشد؟! هیچ ملت آزادی خواهی، هیچ ملت عدل خواهی!؟ اما آنكه وظیفه ماست دوستی اهل بیت نیست، «الا المودة الكائنة المستقرة الثابتة الحاصلة فی اهل بیت»؛ این ظرف، ظرف مستقر است، این است. اگر این مزد رسالت شد، آدم تابع اینهاست. اگر دوستی ما فقط مستقرّ در این خاندان بود، ما جای دیگر دوستی نداریم! ما كسی را دوست نداریم! این ، اطاعت را هم به همراه دارد: «وَلِی‏ لِمَنْ‏ وَالاكُمْ‏ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاكُم‏»،[2] همه چیز را به همراه دارد! [1]. سوره شوری، آیه23. [2]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص775. 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1395/03/02 🆔 @a_javadiamoli_esra
🏴 عبد صالح ▪️ ام البنین در مدینه نوحه سرایی می کند می گوید گزارشگران کربلا به من گفتند که عباس تو مشک را به دندان گرفت، دستان پسرم چه شد؟ دستان عباس چه شد که او مشک را به دندان گرفت؟ وجود مبارک دید دست چپش هم قطع شد، اینجا که مشک را به دندان گرفت با بقیه دو تا دست این علم را نگه داشت، آن وقت طولی نکشید که تیری به چشمان مطهّرش فرود آمد همه اینها را به چشیدند؛ چقدر برای اینها شیرین بود، چقدر برای اینها شیرین بود چقدر برای اینها شیرین بودند که آن آخرین لحظه وجود مبارک ابی عبدالله را به عنوان برادر صدا زد عرض کرد: «یا أخا أدرک أخا»؛[1] لذا امام صادق(سلام الله علیه) در زیارت نامه مخصوص وجود مبارک قمر بنی هاشم فرمود: «السَّلَامُ عَلَیكَ أَیهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِه‏».[2] [1]. بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج45، ص 41 و 42. [2]. كامل الزیارات، النص، ص257. 📚 سخنرانی تاسوعا تاریخ: 1399/06/06 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 محبّت به اهل بیت علیهم السلام ▪️ ﴿رَضِی اللَّهُ عَنْهُ وَ رَضُوا عَنْهُ﴾؛[1] یعنی به تمام الهی راضی است و تمام كارهای او هم مرضی خداست؛ اما چطور می ‌شود انسان به اینجا برسد؟ اگر كسی به غیر خدا دل نبسته است این گرایش خودش را به كجا گِره زده؟ به هر حال انسان دارای یك محبّت و گرایشی هست به كجا گِره زده؟ انسان همان ‌طوری كه ترس دارد, رجا و امید دارد, عداوت و محبّت هم دارد، این محبّتش به كجا گِره خورده؟ آنها را كه دوست ندارد كسی كه ﴿حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ﴾[2] دوستی ‌اش را به كجا گره زده؟ حالا اگر كسی تمام دوستی خود را به یك جا گره زده كلّ دوستی خود را به یك جا گره زده، آن وقت چیزی نمی‌ ماند كه به دیگری بدهد. اگر كسی تمام سرمایه خود را به زید داد، دیگر چیزی ندارد به عمرو بدهد. ▪️ در سوره مباركه «شوریٰ» آن‎جا مشخص شد كه آن است كه تمام دوستی خودش را یكجا بده به ، نه اینكه آنها را دوست داشته باشد آنها را خیلی‌ها دوست دارند. شما كسی را در ایران می شناسید كه را بشناسد, قمر بنی ‌هاشم را بشناسد و به او علاقه نداشته باشد؟ اینكه چنین آدمی پیدا نمی ‌شود و این كافی نیست! آیه 23 سوره مباركه «شوریٰ» كه قبلاً ملاحظه فرمودید این بود: ﴿ذلِكَ الَّذِی یبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی﴾ من همین را می ‌خواهم! اكثری ماها عمل ما چه بدانیم چه ندانیم برابر این است كه این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ را مفعول واسطه می ‌گیریم برای مودّت ﴿إِلاّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی﴾, ﴿فِی الْقُرْبَی﴾، «فاء» حرف جرّ, «الْقُرْبَی» مجرور, این جار و مجرور متعلّق است به «المودة» تا ظرف, ظرف لغو باشد. این كفِ محبت است، این را خیلی‌ ها دارند این مشكل را حلّ نمی ‌كند؛ آن كه مشكل را حلّ می‌كند این است كه ما این ظرف را ظرف لغو نداریم بدانیم. اگر از ما سؤال كردند این آیه را تركیب بكن باید رویمان بشود که بگوییم این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ متعلّق به «المودّة» نیست این ظرف, ظرف لغو نیست: هر ظرف که آن حال، صفت یا خبر است ٭٭٭ البته مدان لغو که او مستقر است ▪️ این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ متعلّق است به «المستقرة»؛ «الاّ المودة المستقرّة فی القربی» اگر تمام مودّت ما به وابسته شد دیگر ما چیزی نداریم به دیگری بدهیم، این را از ما می ‌خواهند! با دیگری رفت و آمد داریم، ما با كفار خرید و فروش داریم؛ اما ذرّه ‌ای علاقه نداریم مگر علاقه لازم است؟ پول می ‌دهیم جنس می‌گیریم, جنس می ‌دهیم پول می ‌گیریم. اگر ما یكجا همه علاقه را دادیم به ، آن وقت چیزی نداریم به دیگری بدهیم. اگر «المستقرّ» را ما پذیرفتیم كه صفت باشد برای مودّت و این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ متعلّق به «المستقرّة» باشد، كلّ مودّت ما یكسره برای اینهاست «الا المودة المستقرّة فی القربی» که این نتایج فراوانی دارد حالا گوشه ‌ای از آن در [راهپیمایی] بیست میلیونی و فلان از آن‎جا ظهور می ‌كند، این جنگ هشت ساله را هم پیش برده است. [1]. سوره مجادله، آیه22. [2]. همان. 📚 سوره مبارکه مجادله جلسه 21 تاریخ: 1396/12/05 🆔 @a_javadiamoli_esra