ی است كه برای به تفكر واداشتن انسان به كار رفته است، بنابراین احتمال گفت و گوی ذكر شده در آیه میثاق، صرفاً تمثیلی است برای بیان وضوح ربوبیت خدا و عبودیت انسان. [۱۲]
۴.۲ - بیان واقعی
معنای دوم كه بیش تر مورد نظر است، این میباشد كه آیه صرفاً تمثیل نیست، بلكه به لسان گفت و گو از واقعیتی سخن میگوید كه در خارج رخ داده و واقعیت این است كه خداوند با زبان دو حجت خود با انسان سخن گفته است: یكی زبان عقل (پیامبر درونی انسان) و دیگری زبان وحی از طریق انبیا (پیامبران بیرونی). این دو حجت، خدا را به انسان مینمایانند و ربوبیت او را بیان میكنند. این دو از هیچ انسانی دریغ نشده است.
با وجود این دو حجت، دیگر انسان نمیتواند ادعای فراموشی و غفلت كند.
نكته ای كه از آیه به دست میآید، نوعی تقدم این میثاق بر زندگی انسان میباشد. از این رو حجت باطنی (عقل) و ظاهری(وحی) هر چند تقدم زمانی بر انسان و اعمال ارادی او ندارد، ولی بر مكلف شدن انسان حداقل تقدم رتبی دارد؛ یعنی ابتدا حجت بر عبد تمام میشود، سپس مكلف به تكالیف الهی میگردد. بنابراین مقصود آیه، گفت و گوی لفظی بین خدا و انسان نیست، بلكه اعطای دو حجت محكم الهی به انسان است.
با توجه به معنای فوق موطن و عالمی كه این میثاق الهی در آن رخ داده، دنیا میباشد و برای هر انسانی بعد از تولد او چنین چیزی رخ میدهد.
بنابراین آیه میثاق هیچ دلالتی بر ازلی بودن انسان یا حتی هرگونه وجودی قبل از تولد برای آدمی ندارد، بلكه آیه یا صرفاً یك تمثیل است، نه بیان واقع و یا از واقعیت اعطای حجت باطنی و ظاهری سخن میگوید كه مربوط به بعد از تولد انسان میباشد. [۱۳]
۵ - پانویس
[ویرایش]
۱. ↑ اعراف /سوره هفتم،آیه ۱۷۲ -۱۷۴.
۲. ↑ مجمع البیان، ج۵، ص ۳۹۰، بیروت، مؤسسه اعلمی.
۳. ↑ تفسیر فخررازی، ج۱۵، ص ۴۷ - ۴۶، چ داراحیاءالتراث، بیروت.
۴. ↑ تفسیر تبیان، ج۵، ص ۲۸.
۵. ↑ مجمعالبیان ج ۴، ص ۳۹۰.
۶. ↑ مجمع البیان، ج۴، ص ۳۹۱.
۷. ↑ تفسیر ظلال القرآن، ج۹، ص ۵۹ – ۵۸.
۸. ↑ تفسیر رازی، ج۱۵، ص ۵۳.
۹. ↑ تفسیر المیزان،ج۸،ص ۴۵۵.
۱۰. ↑ فصلت/سوره چهل ویکم،آیه ۱۱.
۱۱. ↑ حشر/سوره پنجاه ونهم،آیه۲۱.
۱۲. ↑ جوادی آملی، عبدالله، فطرت در قرآن، ص ۱۲۳ - ۱۲۶ و ۱۳۵.
۱۳. ↑ جوادی آملی، عبدالله، فطرت در قرآن، ص ۱۲۳ - ۱۲۶ و ۱۳۵.
۶ - منبع
[ویرایش]
سایت پرسمان
ردههای این صفحه : عوالم هستی | فلسفه اسلامی | مسائل فلسفی
ورود به سامانه / ایجاد حساب کاربریالعربیة | اردو | Türkçe
سیاست و ضوابط: تلاش ویکیپرسش تدوین دانشنامهایی در حوزه علوم اسلامی است. یکی از سیاستهای اصلی آن رعایت احترام به صاحبان نظریه است. اتقان و مستند بودن مطالب یکی دیگر از سیاستهاست که در نگارش مطالب باید رعایت شود. تدوین مطالب توسط طلاب قم، مشهد، نجف و سایر حوزههای علمیه با رعایت اتقان و استناد، انجام میشود.
تناسخ یک باور عامیانه به معنای تولد دوباره پس از مرگ است و در آیین هندو به چرخهٔ زندگی و مرگ و انتقال روح از جسم مرده به جسمی تازه و تکرار زایش و مرگ گفته میشود. طبق آیین هندو این چرخه تا زمانی که روح از آلودگیها، غفلتها و نادانیها پاک نشدهاست ادامه مییابد.
تناسخ یک باور اصلی در ادیان هندی است (یعنی هندوئیسم، بودیسم، جینیسم و سیکگرایی)؛ اما گروههایی هستند که به تناسخ اعتقاد ندارند ولی در عوض به زندگی پس از مرگ معتقد هستند.[۳][۴][۵][۶] اگرچه اکثر فرقههای مسیحیت و اسلام معتقد نیستند که افراد تناسخ مییابند، اما گروههای خاصی در این ادیان به تناسخ اشاره میکنند. این گروهها شامل اصلیترین جریانهای تاریخی و معاصر کاتاریسم، علویان، اهل حق (یارسان)، آیین مانوی، دروز، و چلیپای گلگون هستند.[۷] تبدیل نقطه به خط و حروف و اعداد مراحل تکامل این تفکر است و همان است که فیثاغورثیان، عدد را نقطۀ اولای کل عالم میدانستند و حاج محمدکریم خان رئیس طایفه شیخیه کرمان میگفت: «اکمل اعداد عدد هفت است».[۸]
تناسخ در اشکال گوناگون، به عنوان یک اعتقاد باطنی در بسیاری از جریانات یهودیت از جنبههای مختلف اتفاق میافتد، در برخی از اعتقادات مردم بومی قاره آمریکا، و برخی از بومیان استرالیا (هر چند اکثر آنها به زندگی پس از مرگ یا جهان روح معتقدند). اعتقاد به تولد مجدد توسط شخصیتهای تاریخی یونان، مانند فیثاغورس، سقراط و افلاطون و همچنین در ادیان مختلف وجود دارد.
روابط تاریخی بین این فرقهها و اعتقادات مربوط به تناسخ که از ویژگیهای نوافلاطونی، اورفیسم، هرمتیسم، مانوئیسم و عرفان دوران روم و همچنین ادیان هند است، موضوع تحقیقات علمی اخیر بوده و در دهههای اخیر، بسیاری از اروپاییها و آمریکاییهای شمالی علاقه به تناسخ پیدا کردهاند و بسیاری از آثار معاصر خود از آن یاد میکنند.
فلسفهٔ اعتقاد به تناسخ به اعتقاد هندیان به کارما یا «قانون تاوان» بازمیگردد. بدین صورت که هندوها معتقد بودند که پاداش و عذاب در همین جهان رخ میدهد. اگر انسان در زندگی فرد نیکی باشد زندگی راحتتری خواهد داشت. سپس این سؤال مطرح شد که: «چرا افراد نیکی وجود دارند که زندگی آنها سرشار از رنج است؟» در پاسخ به این سؤال فرضیهٔ تناسخ یا وازایش مطرح شد. که میگفت روح انسان پس از مرگ دوباره در قالبی جدید به این جهان بازمیگردد و نتیجهٔ اعمال زندگیهای قبلی را در این زندگی میبیند. به این چرخهٔ زایشهای مجدد نام تناسخ را دادهاند.
تعریفی متداول از نسخ و مسخ و رسخ و فسخ بترتیب عبارت است از انتقال روح انسان به جسم انسان دیگر، انتقال روح انسان به جسم حیوان، انتقال روح انسان به جسم گیاه، انتقال روح انسان به جسم جماد[۹]
هدایت شده از شهریاری .
Al-Hashr 19 p2.pdf
217.2K
متن درس تفسیر سوره مبارکه #حشر
جلسه: 19
مکان: مشهد مقدس
@esratvtelegram
هدایت شده از Soltani
دعایی که یازده سال بر عمر می افزاید
که در آخرین جمعه #ماه_رجب خوانده میشود
https://eitaa.com/ertebatbakhoda1401