✅ دلالت صیغه امر بر وجوب یا استحباب(1)
🔸رابطهها، تعيينكنندۀ نوع فهم ما از اوامر و نواهى است. رابطۀ فرمانده با سرباز يا رابطۀ كارفرما با كارگر يا رابطۀ مولا با عبد يا رابطۀ دوستان با يكديگر، هر يك ادبياتى ويژه مىسازد؛ بهطورى كه حتى نياز به قرينه نيست. عبد مىداند كه امر مولى، يعنى لزوم، و دوست مىداند كه امر دوستش، يعنى درخواست.
🔹رابطه، گاهى از چارچوب حقوقى يا تجارى فراتر مىرود؛ مانند رابطۀ فرزندان با والدين. در اين رابطه، والدين فرزندان خويش را براى امر و نهى كردن و بيگارى كشيدن يا منفعتطلبى نمىخواهند؛ بلكه رابطۀ آنان از جنس محبت و تعلقات قلبى است. والدين، حاضرند براى فرزندان خود هر كارى بكنند؛ حتى بذل جان. بنابراين، امر و نهى آنان، بر پايۀ مصلحت فرزندان است؛ خواه فرزند حاضر به همراهى باشد، خواه نباشد. در هر حال آنها مىكوشند تا از هر طريقى، او را وادار به كارهاى مفيد كرده، از كارهاى مضر بازدارند. در اين رابطه دامنۀ اوامر و نواهى بسيار گسترش مىيابد و تا رنگ لباس و شيوۀ راه رفتن پيش مىرود. در اين رابطه كه فراتر از اصول استخدام و عبد و مولا تعريف مىشود، هر دو طرف مىدانند كه تمام اين اوامر و نواهى به قصد الزام نيست و تخلف از آنها به عاق والدين نمىانجامد؛ اگرچه نافرمانى ممكن است به دلخورى منجر شود.
💢رابطۀ خدا با بندگانش از كدام جنس و نسبت است؟ آيا رابطۀ ما با خدا، رابطۀ عبد با مولاى عرفى است؟ آيا خدا ما را آفريد تا امر و نهى كند و اقتضاى مولويتش، الزام در اوامر و نواهى است؟ يا رابطۀ ما با خدا از جنس رابطۀ والدين با اولاد است و بلكه بسيار فراتر از آن؟
♦️خدا ما را آفريد تا زير سايۀ ربوبيت خود بگيرد و مستعد ورود به رحمت واسعهاش گرداند.
از همين رو در ابتداى قرآن آمده است: «اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعٰالَمِينَ اَلرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ.» خداى متعال صدها بار در قرآن، خود را با ربوبيت وصف كرده است تا به ما يادآورى كند كه من مربى دلسوزى هستم كه شما را براى مهرورزى آفريدهام: «سُبْحَانَ مَنْ كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ قَبْلَ ابْتِدَاءِ خَلْقِهِ.» آرى؛ والدين يا خداى متعال نيز از سر شفقت گاه الزام مىكنند و در اين شكى نيست. مسئله اين است كه اقتضاى اوليه چيست. آيا اين رابطه به گونهاى است كه بهراحتى نمىتوان براى آن تأسيس اصل كرد و حكم به الزام نمود؟
#صیغه_امر
@rahjoo_213
✅ دلالت صیغه امر بر وجوب یا استحباب(2)
🔸توجه به چند نکته در تاسیس اصل در دلالت صیغه امر:
1️⃣غرض از تربيت، خير رساندن به متربى است، مربى در تمام عرصههايى كه با خير و شر متربى گره خورده است، ورود مىكند و از هيچ رطب و يابسى نمىگذرد. اعتقاد ما این است که دین جامع است و تمام زندگى ما را در برمىگيرد؛ از خُردترين مصالح تا مديريت كلان جامعه.
2️⃣ بالوجدان مىدانيم كه صف امور خُرد و ريز بسيار طولانىتر از شمار امور مهم و كلان است.
🔹در سفرۀ غذا، مسئلۀ اصلى اين است كه غذا حلال باشد؛ اما مسائل ديگرى هم هست كه اهميت ثانوى دارند؛ مانند اينكه با طمانينه غذا بخوريم، لقمهها را كوچك برداريم، خوب بجويم، به غذاى ديگران نگاه نكنيم، با نام خدا و نمك شروع و به آن ختم كنيم و... يا در كلاس درس، مسئلۀ مهم و حياتى اين است كه استاد بر درس مسلط باشد و خوب درس بدهد؛ اما اينكه معطر هم باشد، لباسش پاكيزه باشد، با وقار قدم بردارد و با ادب رفتار كند، لبخند بزند و نگاهش را عادلانه تقسيم كند، دلسوزانه درس بدهد، با شاگردان انس بگيرد و غير از درس به مسائل عاطفى نيز اهتمام بدهد و... ارزشمند، اما براى تدريس غير ضرورى است.
#صیغه_امر
@rahjoo_213
✅ دلالت صیغه امر بر وجوب یا استحباب(3)
3️⃣روشن است كه الزام به تمام امور، اعم از خرد و كلان، فوق طاقت عمومى و انسان نوعى است و غالب ابناى بشر نمىتوانند از عهدۀ آن برآيند. در برخى روايات، رفع وجوب از امورى مانند مسواك در هنگام وضو يا به تأخير نينداختن نماز عشا به ثلث دوم شب، به نفى حرج استدلال شده است.
- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لَوْ لَا أَنْ أَشُقَّ عَلَى أُمَّتِى لَأَمَرْتُهُمْ بِالسِّوَاكِ مَعَ كُلِّ صَلَاةٍ.
- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لَوْ لَا أَنْ أَشُقَّ عَلَى أُمَّتِى لَأَخَّرْتُ الْعِشَاءَ إِلَى ثُلُثِ اللَّيْل.
- عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ... وَ بَلَغَنَا أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَالَ حِينَ نَظَرَ إِلَى زَمْزَمَ لَوْ لَا أَنِّى أَشُقُّ عَلَى أُمَّتِى لَأَخَذْتُ مِنْهُ ذَنُوباً أَوْ ذَنُوبَيْنِ.
🔸به عبارت ديگر، امر و نهى الزامى در همۀ موارد، تكليف به ما لايطاق و موجب دينگريزى مىشود.
4️⃣تخصيص اكثر، قبيح است. انسانها وقتى مىبينند يك طرف بر طرف ديگر غالب است، براى سهولت در انتقال معنا، طرف غالب را اصل قرار داده، طرف ديگر را استثنا مىكنند.
🔹مثلا اگر اغلب مدعوين آمده باشند، جز يك نفر، به جاى اينكه نام تكتك مدعوين را ببريم، مىگوييم: «همه آمدند مگر زيد.» در اين صورت، كسانى كه آمدهاند، اصل و بقيه فرع هستند. از اين رو است كه وقتى گفته مىشود اصل در كلام كاربرد آن در معناى موضوعٌ له است، يعنى اين نوع كاربرد غلبه دارد و اثبات خلاف آن نيازمند دليل است. از اين رو است كه اگر اصلى را ادعا كنيم كه استثناى آن بيشتر از مشمولين است، نقض غرض است. در اين صورت چرا اصل به طرف مقابل منتقل نشود؟! مثلا اگر اغلب مدعوين نيامده باشند، بايد بگوييم: «هيچ كدام از مدعوين نيامدند مگر حسن و حسين.»
💢 بنابراين، چون خداى متعال در مقام ربوبيت است و بندگانش را براى برخوردارى از رحمت آفريده است، براى به فعليت رساندن تمام استعدادهاى آنها در همۀ امور زندگىشان دخالت مىكند.
👈 از اين رو حجم اوامر و نواهى او بسيار گسترش مىيابد و روشن است كه الزامى بودن همۀ آنها به عسر و حرج منتهى مىگردد. پس الزام در امور مهم، متوقف مىشود و امور خردتر كه شمارشان بسيار بيشتر است، از دايرۀ الزام بيرون مىروند.
از سوى ديگر چون حجم اوامر و نواهى غير الزامى، بسيار بيشتر از الزامى است، اگر خدا اصل اوليه را در اوامر خود وجوب قرار دهد، تخصيص اكثر لازم مىآيد و ناگزير بايد در اغلب موارد قرينه نصب كند و اين نقض غرض از اصلسازى است.
♦️بنابراين، اصل اوليه را بر استحباب قرار مىدهد و موارد الزام را با تأكيد و تكرار و تصريح روشن مىسازد.
#صیغه_امر
@rahjoo_213
✅ دلالت صیغه امر بر وجوب یا استحباب(4)
🔸از مضامين و حول و حوش احاديث مروىّ از ائمّه عليهم السّلام اينطور استفاده مىشود كه استعمال صيغه امر در ندب در عرف ايشان شايع و رائج بوده بهطورىكه اين معنا از مجازات راجح الاحتمالى شده كه در صورت نبودن مرجّح و قرينه خارجى احتمال ارادهاش از لفظ با احتمال اراده حقيقت از آن مساوى و در يك عرض قرار دارد، بنابراين بمجرّد ورود امر به شىء از ناحيه ذوات مقدّسه ائمّه عليهم السّلام مشكل بتوان با آن اثبات وجوب نمود
▪️يستفاد من تضاعيف احاديثنا المرويّة عن الائمّة عليهم الصّلاة و السّلام، انّ استعمال صيغة الامر فى النّدب كان شايعا فى عرفهم بحيث صارمن المجازات الرّاجحة المساوى احتمالها من اللّفظ، لاحتمال الحقيقة عند انتفاء المرجّح الخارجى، فيشكل التّعلّق فى اثبات وجوب امر بمجرّد ورود الامر به منهم عليهم السّلام.
📚معالم الاصول
#صیغه_امر
@rahjoo_213
✅ دلالت صیغه امر بر وجوب یا استحباب(5)
🔸تعبير «صيغ امر»، يكى از انواع مغالطات است؛ زيرا آنچه مشكوك است، مفروض گرفته شده و نام يكى از اقسام براى مقسم به كار رفته است.
🔹اين صيغ تنها براى درخواست و مطالبه وضع شدهاند، نه بيشتر؛ يعنى فى حدّ نفسه بر تمناى سرباز از فرمانده يا خواهش مساوى از مساوى يا امر فرمانده به سرباز دلالت ندارند. آنها مفاهيم ثانوى هستند كه از نوع نسبت فهميده مىشوند؛ يعنى صيغ طلب در هر سه به اندازه به كار مىروند. آنچه آن را دعا يا خواهش يا امر مىكند، نسبت ميان طرفين گفتوگو است.
🔆ما در طول روز بارها از ديگران چيزهايى مىخواهيم يا ديگران از ما درخواستهايى دارند.
آيا در استعمال اين صيغه در مطالبات خداى متعال يا در دعاهاى امام سجاد (ع) يا در كاربردهاى متداول ميان مردم، تفاوتى از حيث حقيقت و مجاز وجود دارد؟
آيا جز اين است كه در همۀ اين موارد صيغه در معناى حقيقى به كار رفته است؟ 👈اين امر وجدانى، ما را به اين حقيقت رهنمون است كه صيغۀ مورد بحث، صيغۀ امر نيست؛ بلكه صيغۀ مطالبه است. امر يكى از اقسام آن است؛ يعنى اين صيغه براى مطلق طلب وضع شده است و متناسب با كاربر، معناى آن، تغيير مىكند. اين صيغه بهاشتباه، صيغۀ امر نام گرفته است؛ زيرا صيغۀ طلب است و نه امر.
💢چون در مباحث الفاظ اصول و با انگيزههاى فقهى مطرح شده است، فقها اين صيغه را از آن جهت كه در مطالبات شارع مطرح شده، ديدهاند و روشن است كه اين صيغه در فضاى فقه هميشه در قامت امر ظاهر مىگردد. همين مسئله باعث شد تا به صيغۀ امر معروف شود و همۀ ما را به اشتباه بيندازد. آنگاه بحث مىكنيم كه ظهور صيغۀ امر در وجوب است يا استحباب؟
در حالى كه «امر» به طور طبيعى ذهن ما را به سمت وجوب مىكشاند؛ يعنى همان امر مشكوك و مورد بحث، پيشفرض مىشود! در حالى كه مسئله را بايد اينگونه طرح مىكرديم كه 👈آيا صيغ طلب، آنگاه كه از جانب خداى متعال به كار مىرود، دلالت بر وجوب دارد يا استحباب. وقتى سؤال درست طرح شود، به نصف جواب رسيدهايم.
#صیغه_امر
@rahjoo_213
✅ دلالت صیغه امر بر وجوب یا استحباب(6)
✔️محقق خوانساری:
▪️لا نسلّم أنّ الأمر و النهي في أحاديث أئمتنا (عليهم السلام) للوجوب و الحرمة، و إن سلّم أنّ صيغة الأمر و النهي لهما، لشيوع استعمالهم (عليهم السلام) هاتين الصيغتين للندب و الكراهة كما يظهر من تتبع آثارهم (عليهم السلام) فيكون مجازاً شائعاً بالغاً حدّ الحقيقة، أو منقولاً.
📚مشارق الشموس فی شرح الدروس،ج1، ص52
#صیغه_امر
@rahjoo_213
واکاوی دلالت صیغه امر از منظر ادبیات عرب و اصول فقه.pdf
265.8K
✅ دلالت صیغه امر بر وجوب یا استحباب(7)
🔸مقاله: واکاوی دلالت صیغه امر از منظر ادبیات عرب و اصول فقه
🔹اصولیان در اصلِ وضع این صیغه در زبان اختلاف نظر دارند اما آنچه به نظر صحیح می رسد این است که تبیین و تحدید دلالت صیغه، بر شیوع استعمال آن تکیه دارد.
درباره نوع طلب نیز واقعیت این است که آنچه از لغت فهمیده می شود فقط جزم و جدّیت در طلب است؛ برای همین صیغه امر، برای جزم در طلب، حقیقی است و در غیر آن مجازی به شمار می آید. بحث وجوب و غیر آن نیز از کاربرد شرع فهمیده می شود.
#صیغه_امر
@rahjoo_213
📚معرفی کتاب
🔸تاریخ حدیث مکتوب شیعه در دوران نخستین نوشته برادر ارجمند عباس مفید
🔹یکی از راه های سنجش اعتبار نگاشته های حدیثی، بررسی تاریخی روش اخذ، تدوین و انتقال حدیث در زمان حضور ائمه و پس از ایشان است.
💢آنچه مد نظر بنده در باب جمع آوری و انتقال احادیث از دوران نخستین به زمان حال بود، به صورت منظم و متقن می توانید در این کتاب بیابید.
#معرفی_کتاب
#احادیث
#مجامع_حدیثی
@rahjoo_213
✳️قرینه (9)
🔰مقام بیان: اجمال و تفصیل(1)
🔸گوينده گاه در مقام بيان اجمالى و كوتاه يك حكايت، قاعده يا هر چيز ديگرى است و گاه نيز در مقام بيان تفصيلى است.
🔹مثلا اگر شما عجله داشته باشيد، كسى از شما انتظار پاسخ تفصيلى ندارد و شما نيز به كليات اكتفا مىكنيد. اما اگر در يك فضاى علمى و آرام دربارۀ همان مسئله از شما سؤال شود، بر خود لازم مىدانيد تا همۀ جزئيات مربوط را بهتفصيل بيان كنيد.
♦️مهمترين فايدۀ توجه به مقام اجمال و تفصيل، اين است كه در دومى از «نگفتن» مىتوان «نبودن» را نتيجه گرفت؛ 👈يعنى اطلاقگيرى كرد، ولى از اولى نمىتوان.
🔹مثلا اگر كسى بگويد: «واجبات نماز يازده فقره است»، مخاطب نتيجه مىگيرد كه پس واجبات نماز 12 فقره نيست. اما اگر از آغاز اينگونه مىگفت: «نماز واجباتى دارد، از آن جمله: نيت، تكبيرة الاحرام، قيام، ركوع، سجده، قرائت، ذكر»، مخاطب انحصار واجبات نماز را در اين موارد نمىفهمد؛ زيرا گوينده در مقام بيان تفصيلى نبوده و بهگونهاى سخن گفته است كه گويا مىخواهد اجمالا برخى واجبات را نام ببرد.
#قرینه
#نظام_قرائن
#مقام_بیان
#مفاهیم
#اطلاق
@rahjoo_213
✳️قرینه (10)
🔰مقام بیان: اجمال و تفصیل(2)
🔸به همين خاطر است كه ما نمىتوانيم از آيۀ : «قٰالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبٰا وَ أَحَلَّ اللّٰهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبٰا» 👈اطلاقگيرى كرده، بگوييم خريد و فروش به طور مطلق حلال است؛ به اين بهانه كه قرآن «البيع» را حلال كرده و شرط خاصى براى آن نياورده است.
زيرا مىدانيم كه خداى متعال در اين آيه در مقام بيان تمام شروط حليت بيع نيست و تنها مىخواهد عنوان كلى بيع را در برابر عنوان كلى ربا قرار دهد؛ مانند اينكه گفته شود: «خداوند ازدواج را حلال و زنا را حرام كرده است.»
💢بنابر آنچه گفته شد؛ اطلاق گیری وابسته ی به احراز مقام بیان تفصیل است.
#قرینه
#نظام_قرائن
#مقام_بیان
#مفاهیم
#اطلاق
@rahjoo_213
✅ دلالت صیغه امر بر وجوب یا استحباب(8)
✔️مرحوم فیض کاشانی:
🔸اكثر اصوليين متقدّم گفتهاند: امر به چيزى، هرگاه بدون قرينه باشد، براى وجوب وضع شده و بر وجوب، دلالت دارد و نهى از چيزى براى حرمت وضع شده و بر حرمت دلالت دارد.
اصوليين امروز گويند: امر شارع، براى مطلق طلب يا نسبت طلبى وضع شده و ظهور در وجوب دارد و نهى ظهور در حرمت دارد و وجوب و حرمت معنى حقيقى آنهانيست.
♦️فيض گويد: در كلام اهل بيت عليهم السلام امر به چيزى دلالت دارد بر اعم از واجب و استحباب، يعنى اوامرى كه در احاديث آمدهاند گاه وجوب از آنها استفاده مىشود و گاه استحباب و شايد مراد فيض آن است كه امر مشترك لفظى است ميان وجوب و استحباب و نهى از چيزى اعم است از تحريم و تنزيه يعنى نهىگاه تحريمى است و حرمت از آن استفاده مىشود و گاه تنزيهى است و كراهت اصطلاحى از آن استفاده مىشود. پس اگر در روايتى به فعلى امر شده باشد، منافات ندارد كه در روايتى ديگر بگويد كه ترك آن فعل جايز است و اشكال ندارد. همچنين اگر در روايتى نهى از فعلى شود، منافات ندارد كه در روايت ديگرى بگويد كه فعل آن جايز و بدون اشكال است.
▪️اعلم أن لفظة الواجب و السنة و الأمر بالشيء في كلام أهل البيت ع أعم من الفرض و الاستحباب و كذا لفظة الكراهة و النهي عن الشيء أعم من التحريم و التنزيه و لكل مراتب في الشدة و التأكد و عدمهما ...
و على هذا فإطلاق الوجوب على فعل شيء أو الأمر به في حديث لا ينافي نفي البأس عن تركه في آخر و كذا إطلاق السنة على فعل في خبر لا ينافي الحكم بالمعصية على تركه في آخر و كذا إطلاق الكراهة على فعل شيء أو النهي عنه في رواية لا ينافي نفي البأس عن فعله في أخرى.
و ربما يكون إيجاب شيء أو تحريمه أصلا فيه و مع هذا وردت رخصة في خلافه و تكون تلك الرخصة لذوي الأعذار و أهل الزمانة و الاضطرار و هذه قواعد يمكن أن يجمع بها بين كثير من الأخبار المتنافية بحسب الظاهر و قد تعرض لها في التهذيب و الاستبصار في غير موضع و أما نحن فنكتفي غالبا بهذا التمهيد و في مواضعه فلا نعيد.
📚وافی،ج1، ص41
#صیغه_امر
@rahjoo_213
📚معرفی کتاب
🔸الْاَخْبارُ الدَّخیلَة کتابی به زبان عربی تألیف علامه شیخ محمدتقی شوشتری
👈در موضوع جعل و تحریف حدیث و احادیث جعلی(موضوعه)
🔹این کتاب، در ابتدا دارای یک جلد اصلی بود و سپس سه جلد مستدرک به آن افزوده شد. باب نخست آن به بررسی احادیث تحریفشده و باب دوم آن به شناخت احادیث موضوعه اختصاص یافته است. شوشتری در باب سوم، به نقد و بررسی ادعیه پرداخته و آن را در دو بخش سامان داده است: ۱- دعاهای مأثوری که تحریف شده ۲- دعاهای ساختگی.
#معرفی_کتاب
#احادیث
#مجامع_حدیثی
#جعلیات
@rahjoo_213