eitaa logo
رهجو
935 دنبال‌کننده
231 عکس
22 ویدیو
72 فایل
🔸لطفا اهل علم وارد شوند. 💢 در کانال (رهجو) در صدد هستیم مسائل حوزوی از قبیل ادبیات، فقه، اصول، رجال و... را مورد کنکاش و بررسی قرار دهیم. کپی مطالب بدون ذکر منبع شرعا جایز نیست. 📌 ارتباط : @sib213
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ دلالت صیغه امر بر وجوب یا استحباب(5) 🔸تعبير «صيغ امر»، يكى از انواع مغالطات است؛ زيرا آنچه مشكوك است، مفروض گرفته شده و نام يكى از اقسام براى مقسم به كار رفته است. 🔹اين صيغ تنها براى درخواست و مطالبه وضع شده‌اند، نه بيشتر؛ يعنى فى حدّ نفسه بر تمناى سرباز از فرمانده يا خواهش مساوى از مساوى يا امر فرمانده به سرباز دلالت ندارند. آن‌ها مفاهيم ثانوى هستند كه از نوع نسبت فهميده مى‌شوند؛ يعنى صيغ طلب در هر سه به اندازه به كار مى‌روند. آنچه آن را دعا يا خواهش يا امر مى‌كند، نسبت ميان طرفين گفت‌وگو است. 🔆ما در طول روز بارها از ديگران چيزهايى مى‌خواهيم يا ديگران از ما درخواست‌هايى دارند. آيا در استعمال اين صيغه در مطالبات خداى متعال يا در دعاهاى امام سجاد (ع) يا در كاربردهاى متداول ميان مردم، تفاوتى از حيث حقيقت و مجاز وجود دارد؟ آيا جز اين است كه در همۀ اين موارد صيغه در معناى حقيقى به كار رفته است‌؟ 👈اين امر وجدانى، ما را به اين حقيقت رهنمون است كه صيغۀ مورد بحث، صيغۀ امر نيست؛ بلكه صيغۀ مطالبه است. امر يكى از اقسام آن است؛ يعنى اين صيغه براى مطلق طلب وضع شده است و متناسب با كاربر، معناى آن، تغيير مى‌كند. اين صيغه به‌اشتباه، صيغۀ امر نام گرفته است؛ زيرا صيغۀ طلب است و نه امر. 💢چون در مباحث الفاظ اصول و با انگيزه‌هاى فقهى مطرح شده است، فقها اين صيغه را از آن جهت كه در مطالبات شارع مطرح شده، ديده‌اند و روشن است كه اين صيغه در فضاى فقه هميشه در قامت امر ظاهر مى‌گردد. همين مسئله باعث شد تا به صيغۀ امر معروف شود و همۀ ما را به اشتباه بيندازد. آنگاه بحث مى‌كنيم كه ظهور صيغۀ امر در وجوب است يا استحباب‌؟ در حالى كه «امر» به طور طبيعى ذهن ما را به سمت وجوب مى‌كشاند؛ يعنى همان امر مشكوك و مورد بحث، پيش‌فرض مى‌شود! در حالى كه مسئله را بايد اين‌گونه طرح مى‌كرديم كه 👈آيا صيغ طلب، آنگاه كه از جانب خداى متعال به كار مى‌رود، دلالت بر وجوب دارد يا استحباب. وقتى سؤال درست طرح شود، به نصف جواب رسيده‌ايم. @rahjoo_213
✅ دلالت صیغه امر بر وجوب یا استحباب(6) ✔️محقق خوانساری: ▪️لا نسلّم أنّ‌ الأمر و النهي في أحاديث أئمتنا (عليهم السلام) للوجوب و الحرمة، و إن سلّم أنّ‌ صيغة الأمر و النهي لهما، لشيوع استعمالهم (عليهم السلام) هاتين الصيغتين للندب و الكراهة كما يظهر من تتبع آثارهم (عليهم السلام) فيكون مجازاً شائعاً بالغاً حدّ الحقيقة، أو منقولاً. 📚مشارق الشموس فی شرح الدروس،ج1، ص52 @rahjoo_213
واکاوی دلالت صیغه امر از منظر ادبیات عرب و اصول فقه.pdf
265.8K
✅ دلالت صیغه امر بر وجوب یا استحباب(7) 🔸مقاله: واکاوی دلالت صیغه امر از منظر ادبیات عرب و اصول فقه 🔹اصولیان در اصلِ وضع این صیغه در زبان اختلاف نظر دارند اما آنچه به نظر صحیح می رسد این است که تبیین و تحدید دلالت صیغه، بر شیوع استعمال آن تکیه دارد. درباره نوع طلب نیز واقعیت این است که آنچه از لغت فهمیده می شود فقط جزم و جدّیت در طلب است؛ برای همین صیغه امر، برای جزم در طلب، حقیقی است و در غیر آن مجازی به شمار می آید. بحث وجوب و غیر آن نیز از کاربرد شرع فهمیده می شود. @rahjoo_213
📚معرفی کتاب 🔸تاریخ حدیث مکتوب شیعه در دوران نخستین نوشته برادر ارجمند عباس مفید 🔹یکی از راه های سنجش اعتبار نگاشته های حدیثی، بررسی تاریخی روش اخذ، تدوین و انتقال حدیث در زمان حضور ائمه و پس از ایشان است. 💢آنچه مد نظر بنده در باب جمع آوری و انتقال احادیث از دوران نخستین به زمان حال بود، به صورت منظم و متقن می توانید در این کتاب بیابید. @rahjoo_213
✳️قرینه (9) 🔰مقام بیان: اجمال و تفصیل(1) 🔸گوينده گاه در مقام بيان اجمالى و كوتاه يك حكايت، قاعده يا هر چيز ديگرى است و گاه نيز در مقام بيان تفصيلى است. 🔹مثلا اگر شما عجله داشته باشيد، كسى از شما انتظار پاسخ تفصيلى ندارد و شما نيز به كليات اكتفا مى‌كنيد. اما اگر در يك فضاى علمى و آرام دربارۀ همان مسئله از شما سؤال شود، بر خود لازم مى‌دانيد تا همۀ جزئيات مربوط را به‌تفصيل بيان كنيد. ♦️مهم‌ترين فايدۀ توجه به مقام اجمال و تفصيل، اين است كه در دومى از «نگفتن» مى‌توان «نبودن» را نتيجه گرفت؛ 👈يعنى اطلاق‌گيرى كرد، ولى از اولى نمى‌توان. 🔹مثلا اگر كسى بگويد: «واجبات نماز يازده فقره است»، مخاطب نتيجه مى‌گيرد كه پس واجبات نماز 12 فقره نيست. اما اگر از آغاز اين‌گونه مى‌گفت: «نماز واجباتى دارد، از آن جمله: نيت، تكبيرة الاحرام، قيام، ركوع، سجده، قرائت، ذكر»، مخاطب انحصار واجبات نماز را در اين موارد نمى‌فهمد؛ زيرا گوينده در مقام بيان تفصيلى نبوده و به‌گونه‌اى سخن گفته است كه گويا مى‌خواهد اجمالا برخى واجبات را نام ببرد. @rahjoo_213
✳️قرینه (10) 🔰مقام بیان: اجمال و تفصیل(2) 🔸به همين خاطر است كه ما نمى‌توانيم از آيۀ : «قٰالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبٰا وَ أَحَلَّ اللّٰهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبٰا» 👈اطلاق‌گيرى كرده، بگوييم خريد و فروش به طور مطلق حلال است؛ به اين بهانه كه قرآن «البيع» را حلال كرده و شرط خاصى براى آن نياورده است. زيرا مى‌دانيم كه خداى متعال در اين آيه در مقام بيان تمام شروط حليت بيع نيست و تنها مى‌خواهد عنوان كلى بيع را در برابر عنوان كلى ربا قرار دهد؛ مانند اينكه گفته شود: «خداوند ازدواج را حلال و زنا را حرام كرده است.» 💢بنابر آنچه گفته شد؛ اطلاق گیری وابسته ی به احراز مقام بیان تفصیل است. @rahjoo_213
✅ دلالت صیغه امر بر وجوب یا استحباب(8) ✔️مرحوم فیض کاشانی: 🔸اكثر اصوليين متقدّم گفته‌اند: امر به چيزى، هرگاه بدون قرينه باشد، براى وجوب وضع شده و بر وجوب، دلالت دارد و نهى از چيزى براى حرمت وضع شده و بر حرمت دلالت دارد. اصوليين امروز گويند: امر شارع، براى مطلق طلب يا نسبت طلبى وضع شده و ظهور در وجوب دارد و نهى ظهور در حرمت دارد و وجوب و حرمت معنى حقيقى آنهانيست. ♦️فيض گويد: در كلام اهل بيت عليهم السلام امر به چيزى دلالت دارد بر اعم از واجب و استحباب، يعنى اوامرى كه در احاديث آمده‌اند گاه وجوب از آنها استفاده مى‌شود و گاه استحباب و شايد مراد فيض آن است كه امر مشترك لفظى است ميان وجوب و استحباب و نهى از چيزى اعم است از تحريم و تنزيه يعنى نهى‌گاه تحريمى است و حرمت از آن استفاده مى‌شود و گاه تنزيهى است و كراهت اصطلاحى از آن استفاده مى‌شود. پس اگر در روايتى به فعلى امر شده باشد، منافات ندارد كه در روايتى ديگر بگويد كه ترك آن فعل جايز است و اشكال ندارد. همچنين اگر در روايتى نهى از فعلى شود، منافات ندارد كه در روايت ديگرى بگويد كه فعل آن جايز و بدون اشكال است. ▪️اعلم أن لفظة الواجب و السنة و الأمر بالشي‏ء في كلام أهل البيت ع أعم من الفرض و الاستحباب و كذا لفظة الكراهة و النهي عن الشي‏ء أعم من التحريم و التنزيه و لكل مراتب في الشدة و التأكد و عدمهما ... و على هذا فإطلاق الوجوب على فعل شي‏ء أو الأمر به في حديث لا ينافي نفي البأس عن تركه في آخر و كذا إطلاق السنة على فعل في خبر لا ينافي الحكم بالمعصية على تركه في آخر و كذا إطلاق الكراهة على فعل شي‏ء أو النهي عنه في رواية لا ينافي نفي البأس عن فعله في أخرى. و ربما يكون إيجاب شي‏ء أو تحريمه أصلا فيه و مع هذا وردت رخصة في خلافه و تكون تلك الرخصة لذوي الأعذار و أهل الزمانة و الاضطرار و هذه قواعد يمكن أن يجمع بها بين كثير من الأخبار المتنافية بحسب الظاهر و قد تعرض لها في التهذيب و الاستبصار في غير موضع و أما نحن فنكتفي غالبا بهذا التمهيد و في مواضعه فلا نعيد. 📚وافی،ج1، ص41 @rahjoo_213
📚معرفی کتاب 🔸الْاَخْبارُ الدَّخیلَة کتابی به زبان عربی تألیف علامه شیخ محمدتقی شوشتری 👈در موضوع جعل و تحریف حدیث و احادیث جعلی(موضوعه) 🔹این کتاب، در ابتدا دارای یک جلد اصلی بود و سپس سه جلد مستدرک به آن افزوده شد. باب نخست آن به بررسی احادیث تحریف‌شده و باب دوم آن به شناخت احادیث موضوعه اختصاص یافته است. شوشتری در باب سوم، به نقد و بررسی ادعیه پرداخته‌ و آن را در دو بخش سامان داده است: ۱- دعاهای مأثوری که تحریف شده ۲- دعاهای ساختگی. @rahjoo_213
النقود اللطیفة علی الکتاب المسمی بالأخبار الدخیلة.pdf
4.84M
✅نقدی بر الاخبار الدخیله(1) 🔸النقود اللطیفة علی الکتاب المسمی بالأخبار الدخیلة 🔹آیت الله صافی گلپایگانی @rahjoo_213
سخنی درباره الاخبار الدخیله.pdf
429.4K
✅نقدی بر الاخبار الدخیله(2) ✔️آیت الله استادی: 🔸تنها 1/25 روایات کتاب الاخبار الدخیله، احادیث موضوعه است( البته آن هم به عقیده ی مولف) اما نام کتاب موجب شده که افراد بی اطلاع و کم اطلاع فریب نام کتاب را خورده و بدون رجوع به اصل کتاب خیال کنند این چهار جلد مجموعه ای است از احادیث موضوعه. 🔹در بسیاری از موارد آنچه به عنوان نظر مولف مطرح شده، بیش از احتمال یا مظنه ای نیست. @rahjoo_213
Mashaqel.Ashab.pdf
459.7K
✔️ مقاله شغل اصحاب اهل‌بیت علیهم السلام @rahjoo_213
🔰اگر شفاعت نباشد،همه جهنّمی خواهند بود❗️ 🔸در روایت مفصّلی آمده است: «قَالَ: دَخَلَ مَوْلًى لِامْرَأَةِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ(ع) يُقَالُ لَهُ أَبُو أَيْمَنَ»؛ یکی از موالیان همسر امام زین العابدین(ع) بر امام باقر(ع) وارد می شود که نامش ابوایمن بود. «فَقَالَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ(ع) تُغْرُونَ النَّاسَ وَ تَقُولُونَ شَفَاعَةُ مُحَمَّدٍ شَفَاعَةُ مُحَمَّدٍ»؛ او به حضرت می گوید: شما مردم را به غرور می افکنید و دائم می گویید: شفاعت محمّد(ص)، شفاعت محمّد(ص)؛ یعنی این شفاعتی که مطرح می کنید، موجب می شود که مردم دست از عمل بردارند. معلوم می شود که او نظر سوء نداشته است. «فَغَضِبَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) حَتَّى تَرَبَّدَ وَجْهُهُ»؛ حضرت عصبانی و خشمگین شدند، جوری که در چهرۀ ایشان مشخّص شد. «ثُمَّ قَالَ وَيْحَكَ يَا أَبَا أَيْمَنَ أَ غَرَّكَ أَنْ عَفَّ بَطْنُكَ وَ فَرْجُكَ»؛ و گفتند: وای بر تو ای ابوایمن! آیا تو فریب این را خوردی که اگر بتوانی جلوی شکم و شهوتت را بگیری کار تمام است؟ یعنی با همین دو کار، روز قیامت به بهشت می روی؟ شکم و شهوت دو مورد از آن هاست و در کنار این دو هزاران نقص عملی داری. «أَمَا لَوْ قَدْ رَأَيْتَ أَفْزَاعَ الْقِيَامَةِ لَقَدِ احْتَجْتَ إِلَى شَفَاعَةِ مُحَمَّدٍ(ص)»؛ اگر تو بر فرض محال فزع های روز قیامت را ببینی، خواهی فهمید که چقدر به شفاعت پیامبر(ص) نیاز داری؛ «ويْلَكَ فَهَلْ يَشْفَعُ إِلَّا لِمَنْ وَجَبَتْ لَهُ النَّارُ»؛ وای بر تو آیا شفاعت پیامبر(ص) غیر از کسی را که آتش حتمی بوده برایش در بر می گیرد؟ یعنی اگر این شفاعت نباشد، آتش و جهنّم برایش حتمی خواهد بود. البته اینجا جهنّمی بالعرض است که شفاعت شامل حالش می شود. همچنین به شفاعت قبل از ورود به جهنّم اشاره دارد. دو جور شفاعت وجود دارد: یک شفاعت بعد از ورود به جهنّم است که باعث خروج از جهنّم می شود و یک شفاعت، مربوط به قبل از جهنّم است که مانع ورود به جهنّم می شود. جهنّم برایش لازم بود ولی شفاعت موجب می شود برداشته شود. «ثُمَّ قَالَ مَا أَحَدٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ إِلَّا وَ هُوَ مُحْتَاجٌ إِلَى شَفَاعَةِ مُحَمَّدٍ(ص) يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ سپس حضرت فرمود: از اوّلین تا آخرین هیچ کس نیست مگر اینکه در قیامت محتاج به شفاعت پیامبر(ص) است؛ «ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) إِنَّ لِرَسُولِ اللَّهِ(ص) الشَّفَاعَةَ فِي أُمَّتِهِ وَ لَنَا شَفَاعَةً فِي شِيعَتِنَا وَ لِشِيعَتِنَا شَفَاعَةً فِي أَهَالِيهِمْ»؛سپس حضرت فرمود: پیامبر اکرم (ص) امّتش را شفاعت می کند. ما شیعیان مان را شفاعت می کنیم و شیعیان خانواده های شان را شفاعت می کنند. 1️⃣ بحارالأنوار، ج8، ص38 @rahjoo_213