eitaa logo
رهجو
936 دنبال‌کننده
231 عکس
22 ویدیو
72 فایل
🔸لطفا اهل علم وارد شوند. 💢 در کانال (رهجو) در صدد هستیم مسائل حوزوی از قبیل ادبیات، فقه، اصول، رجال و... را مورد کنکاش و بررسی قرار دهیم. کپی مطالب بدون ذکر منبع شرعا جایز نیست. 📌 ارتباط : @sib213
مشاهده در ایتا
دانلود
✅اهمیت و جایگاه علم تاریخ در معرفت دینی(3) ✔️مرحوم علامه عسگری: 🔸در نتيجه ده ها سال مطالعه و بررسى مطالب شگفت انگيزى پيش چشمم روشن گرديد. معلوم شد كه در روايت هاى سيره و تاريخ و حديث آن قدر نعل وارونه زده اند كه حساب ندارد، و در آنها چنان نموده اند كه قاتل را مقتول، و ظالم را مظلوم، شب را روز، و روز را شب نشان داده اند. پاك ترين، و پارساترين صحابه اى را چون ابوذر، و عمّار، و حجر بن حدى را مردمى تبه كار، و سفيه، و اخلال گر معرّفى كرده، كسانى چون معاويه، و مروان حكم، و ابوسفيان، و زياد را افرادى پاك و مبرّا و مرد خدا! شناسانده اند. آن قدر در حديث و سيره پيامبر حديث دروغ و افسانه هاى زننده انباشته شده است كه با وجود آن ها پى بردن به اسلام صحيح در حدّ محال است و وجود آن احاديث دروغ باعث آن گرديده است كه اسلام بد آموخته شود. @rahjoo_213
♦️توجه به این نکته درباره جایگاه علم تاریخ حائز اهمیت است که در وقت تعارض گزارش تاریخی با احادیث شیعی ارجحیت با حدیث است مگر قطعیت تاریخ ثابت شود یا اشتباه راوی در نقل روایت محرز گردد. @rahjoo_213
🔸برای مثال در باره ی آیه ﴿ويُطعمون الطعامَ على حُبِّهِ مسكيناً ويتيماً وأَسيراً﴾(انسان ٨) 🔹نقلی می گوید اهل بیت(علیهم السلام) سه روز پیاپی غذای خود را به فقیر ویتیم واسیر دادند وتمام این مدت گرسنه ماندند، وحتی در برخی کتب بنا به نقلی منسوب به جابر بن عبدالله انصاری گفته شده که حسنین(علیهما السلام) از شدت گرسنگی می‌لرزیدند. 👈اما منشأ این نقل منابع تاریخ و حدیثی اهل سنت است. 🔸در روایت شیعی از آن واقعه بنا بر آنچه در تفسیر قمی ودر تفسیر مجمع البیان به نقل از تفسیر قمی آمده، اینست که: «نزد حضرت فاطمه(علیها السلام) مقداری جو بود. با آن «عَصیدة» (کاچی، نوعی حلوا) درست کردند. هنگامی که آماده شد وآنرا پیش رویشان گذاشتند مسکینی آمد وگفت: مسکینم، رحمت خدا بر شما باد. امیرالمؤمنین(علیه السلام) برخاست ویک سوم آنرا به او داد. طولی نکشید که یتیمی آمد وگفت: یتیمم، رحمت خدا بر شما باد. امیرالمؤمنین(علیه السلام) برخاست ویک سومِ دوم را به او داد. سپس اسیری آمد وگفت: اسیرم، رحمت خدا بر شما باد. امیرالمؤمنین(علیه السلام) یک سوم باقیمانده را به او داد.بدین ترتیب خودشان آنرا نچشیدند. وخدای سبحان این آیات را در شأنشان نازل کرد.» 🔹همانطور که مشاهده میشود در روایت امام صادق(علیه السلام) تمام ماجرا در یک روز بوده نه سه روز. @rahjoo_213
🔻شیخ مفید نیز در کتاب «مسار الشيعة»، تاریخ این ماجرا را در شب بیست وپنجم ذي الحجة، یعنی مجموعاً در یک شب، ونزول سورۀ انسان را در فردای آن، روز بیست وپنجم گفته است. 🔸و في الليلة الخامسة و العشرين منه تصدق أمير المؤمنين و فاطمة و الحسن و الحسين ع على المسكين و اليتيم و الأسير بثلاثة أقراص [شعير كانت قوتهم و آثروهم على أنفسهم و أوصلوا] الصيام. 🔹و في اليوم الخامس و العشرين منه نزلت في أمير المؤمنين ع و فاطمة و الحسن و الحسين ع هَلْ أَتىٰ عَلَى الْإِنْسٰانِ . @rahjoo_213
♦️مرحوم شیخ صدوق حدیثی از امام رضا(علیه السلام) نقل می‌کند به این مضمون که مناقب وفضائل ما اهل بیت را از خودمان بگیرید واز مخالفانمان نقل نکنید؛ زیرا مخالفان ما دربارۀ فضائل ومناقب ما اخباری را جعل کرده‌اند! «إنّ مخالفينا وَضَعُوا أخباراً في فضائلنا!» @rahjoo_213
🔸علاوه بر روایت که اطعام مسکین ویتیم واسیر را در یک روز اثبات می کند نه سه روز؛ همین غیرطبیعی بودنِ سه روزِ پیاپی گرسنگی کشیدن واکتفا به آب، وعدم اهتمامِ سرپرست خانواده به تهیۀ غذایی دیگر در هر روز پس از هر انفاق، خصوصاً با آن وصفِ منقول نسبت به حسنین(علیهما السلام) که می‌لرزیدند وبا آن شدت ضعفی که نسبت به حضرت زهرا(علیها السلام) نقل میشود، ونیز با ترسیم چنین تصویری از پیامبر رحمت(صلّی الله علیه وآله) که سه روز پیاپی از اهل بیتش بی‌خبر باشد!، اینها قرائنِ استبعادی ونشانه‌های غیرواقعی بودن آن گزارش است. 🔹و با معلوم شدن این حقیقت که آنچه در واقعۀ ایثار واز خودگذشتگی در اطعام به مسکین ویتیم واسیر روی داد در یک شب بوده است نه در سه شب، دیگر جایی برای طرح چنین اشکالی نمی ماند که چرا امیرالمؤمنین(علیه السلام) به مفاد سفارش پیامبر(صلّی الله علیه وآله) مبنی بر «لا صدقةَ وذو رَحِمٍ محتاج» عمل نکرده است وکودکان خردسال و بشدت نیازمند خود را بر دیگران مقدم نکرده است. @rahjoo_213
🔸نمونه دیگر از تعارض روایت و گزارش تاریخی: ▪️عن الإمام الباقر(علیه السلام): «إِنَّ يَزِيدَ بْنَ مُعَاوِيَةَ دَخَلَ الْمَدِينَةَ وَ هُوَ يُرِيدُ الْحَجَّ فَبَعَثَ إِلَى رَجُلٍ مِنْ قُرَيْشٍ فَأَتَاهُ فَقَالَ لَهُ يَزِيدُ: أَ تُقِرُّ لِي أَنَّكَ عَبْدٌ لِي إِنْ شِئْتُ بِعْتُكَ وَ إِنْ شِئْتُ اسْتَرْقَيْتُكَ فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ: وَ اللَّهِ يَا يَزِيدُ مَا أَنْتَ بِأَكْرَمَ مِنِّي فِي قُرَيْشٍ حَسَباً وَ لَا كَانَ أَبُوكَ أَفْضَلَ مِنْ أَبِي فِي الْجَاهِلِيَّةِ وَ الْإِسْلَامِ وَ مَا أَنْتَ بِأَفْضَلَ مِنِّي فِي الدِّينِ وَ لَا بِخَيْرٍ مِنِّي فَكَيْفَ أُقِرُّ لَكَ بِمَا سَأَلْتَ!؟ فَقَالَ لَهُ يَزِيدُ: إِنْ لَمْ تُقِرَّ لِي وَ اللَّهِ قَتَلْتُكَ فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ: لَيْسَ قَتْلُكَ إِيَّايَ بِأَعْظَمَ مِنْ قَتْلِكَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ(علیه وآله السلام) فَأَمَرَ بِهِ فَقُتِلَ! ثُمَّ أَرْسَلَ إِلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(علیهما السلام) فَقَالَ لَهُ: مِثْلَ مَقَالَتِهِ لِلْقُرَشِيِّ فَقَالَ لَهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(علیهما السلام): أَرَأَيْتَ إِنْ لَمْ أُقِرَّ لَكَ أَ لَيْسَ تَقْتُلُنِي كَمَا قَتَلْتَ الرَّجُلَ بِالْأَمْسِ!؟ فَقَالَ لَهُ يَزِيدُ(لَعَنَهُ اللَّهُ): بَلَى فَقَالَ لَهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ (علیهما السلام): قَدْ أَقْرَرْتُ لَكَ بِمَا سَأَلْتَ! أَنَا عَبْدٌ مُكْرَهٌ فَإِنْ شِئْتَ فَأَمْسِكْ وَ إِنْ شِئْتَ فَبِعْ!!! فَقَالَ لَهُ يَزِيدُ(لَعَنَهُ اللَّهُ): أَوْلَى لَكَ! حَقَنْتَ دَمَكَ وَ لَمْ يَنْقُصْكَ ذَلِكَ مِنْ شَرَفِكَ»!! 🔸ترجمه: بريد گويد: شنيدم از امام باقر عليه السّلام كه ميفرمود: همانا يزيد بن معاويه براى رفتن بحج بمدينه آمد و در آنجا بنزد مردى از قريش فرستاد و چون بنزدش آمد بدو گفت: آيا تو اقرار ميكنى كه بندۀ منى كه اگر بخواهم تو را بفروشم و گر نه بصورت بردگى خويش درآورم‌؟ آن مرد گفت: بخدا اى يزيد در ميان قريش نه تو در حسب از من گرامى‌ترى و نه پدرت در زمان جاهليت و نه در اسلام از پدر من برتر بوده، و نه تو خود در دين و مذهب از من برتر و بهترى، پس من چگونه چنين اقرارى براى تو بكنم‌؟ يزيد گفت: اگر چنين اعترافى نكنى بخدا قسم تو را ميكشم! آن مرد گفت: كشتن من بدست تو بالاتر از كشتن حسين بن على عليهما السّلام فرزند رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) نيست! يزيد دستور داد آن مرد را كشتند. 🔹سپس بنزد حضرت على بن الحسين عليهما السّلام فرستاد و مانند همان سخنى كه بمرد قرشى گفته بود بآن حضرت نيز اظهار كرد، حضرت على بن الحسين عليهما السّلام فرمود: آيا چنان است كه اگر من چنين اعترافى براى تو نكنم مانند مرد ديروزى مرا نخواهى كشت‌؟ يزيد لعنة اللّٰه عليه گفت: چرا. حضرت فرمود: در چنين وضعى من بدان چه تو خواهى اقرار ميكنم، و من بنده‌اى هستم كه دچار زور و اكراه شده‌ام (و از ترس جان چنين اقرارى ميكنم) اكنون چنانچه خواهى نگهدار و چنانچه خواهى بفروش! يزيد لعنة اللّٰه گفت: اين براى تو بهتر شد كه هم خونت را حفظ‍‌ كردى و هم از شرف و مقام تو چيزى كاسته نشد. 📚کافی، ج8، ص234 @rahjoo_213
رهجو
🔸نمونه دیگر از تعارض روایت و گزارش تاریخی: ▪️عن الإمام الباقر(علیه السلام): «إِنَّ يَزِيدَ بْنَ مُع
♦️ميان مورّخين مسلم است كه يزيد پس از اينكه بخلافت رسيد هيچ گاه بمكه و مدينه نرفت، و در نتيجه چنين اتفاقى ميان او و امام چهارم عليه السّلام رخ نداده است. @rahjoo_213
🔸علامه مجلسي ذیل این روایت در بحار نکته ایی را درباره تاریخ و روایات اشاره می کنند که بسیار قابل تامل است: ▪️ثم اعلم أن في هذا الخبر إشكالا و هو أن المعروف في السير أن هذا الملعون لم يأت المدينة بعد الخلافة بل لم يخرج من الشام حتى مات و دخل النار 👈فنقول مع عدم الاعتماد على السير لا سيما مع معارضة الخبر يمكن أن يكون اشتبه على بعض الرواة و كان في الخبر أنه جرى ذلك بينه ع و بين من أرسله الملعون لأخذ البيعة و هو مسلم بن عقبة كما مر. @rahjoo_213
🔸با توجه به نوع نگاه به روایات و نقل این روایت در کتاب کافی شریف می توان این حدیث را با توجیه علامه مجلسی پذیرفت. علاوه بر این که نقل تاریخی موید هم وجود دارد: ▪️«...ثم أخذ الناس على أن يبايعوا على أنهم عبيد يزيد بن معاوية، فكان الرجل من قريش يؤتى به، فيقال: بايع آية أنك عبد قن ليزيد، فيقول: لا! فيضرب عنقه، فأتاه علي بن الحسين فقال: علام يريد يزيد أن أبايعك؟ قال: على أنك أخ وابن عم فقال: وإن أردت أن أبايعك علي أني عبد قن فعلت فقال: ما أحشمك هذا، فلما أن رأى الناس إجابة علي بن الحسين قالوا: هذا ابن رسول الله بايعه على ما يريد، فبايعوه على ما أراد، وكان ذلك سنة ۶۲» 📚تاریخ الیعقوبی ج ۲ ص ۲۵۰ – ۲۵۱ @rahjoo_213
📚معرفی کتاب 🔸روش شناسی تاریخ؛ احمد پاکتچی 🔹کتاب مجموعه سلسله جلسات درسی استاد دکتر احمد پاکتچی است که در دو نیمسال تحصیلی با عنوان «روش‌شناسی تاریخ» در جمع دانشجویان رشته تاریخ تشیع دانشکده ارتباطات دانشگاه امام صادق ارائه شده است. در فصل اول از ابزارهای اصلی پژوهشگر سخن رفته است و فصل دوم «رده‌بندی و ارزش‌یابی اطلاعات» و چگونگی آن را گزارش کرده است. «مطالعات جانبی تاریخ» عنوان فصل سوم است و در فصل چهارم از «عناصر فرهنگی، زبانشناسی و نام‌شناسی» و نقش آن در پژوهش‌های تاریخی بحث شده است. جغرافیای تاریخی بر پیشانی فصل پنجم نشسته است که مشتمل است بر بحث و بررسی از «جای»ها، شهرها، دیه‌ها، سرزمین‌ها و نقش‌آفرینی آنها در حوادث و جریان‌های تاریخی. گاه‌شماری و گونه‌های آن مبحث دیگر کتاب است و سرانجام در فصل هفتم بحث مهم «رویکردها در تحلیل اطلاعات» را می‌خوانیم. ساختارگرایی در تاریخ و سازمندگرایی در تاریخ عناوین فصل‌های هشتم و نهم هستند و آن‌گاه سه تکمله است با عناوین رویکردهای تحلیل اطلاعات، مکاتب تاریخ‌پژوهی و نقاط تمایز آنها و بالاخره تضادهای دوگانه در مقولات دینی. @rahjoo_213
8.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ملاک معرفت دینی 🔸 ملاک معرفتی خود را بر منابع اصیل دین( قرآن، روایات، عقل) قرار دهیم نه خواب و مکاشفه و داستان های متعارض با منابع. 🔹در این کلیپ دو داستان از فضیلت و کرامات مرحوم ابن فهد حلی نقل شده است که دارای اشکال است. از جمله اشکالات آن در این جا اشاره شده است👈https://eitaa.com/rahjoo_213/544 @rahjoo_213