✅انتساب حدیثی نادرست به امام حسین علیه السلام ✍جمله‌اي به امام حسين عليه السلام منسوب شده است که نه معنايش درست است و نه در هيچ کتابي گفته شده که اين جمله از امام حسين عليه السلام است و چهل، پنجاه سال هم بيشتر نيست که در دهانها افتاده است. ✍مي‌گويند امام حسين عليه السلام فرموده است: «انَّ الْحَياةَ عَقيدَةٌ وَ جِهادٌ»؛ «حيات يعني داشتن يک عقيده و در راه آن عقيده جهاد کردن». نه، اين با فکر فرنگيها جور در مي‌آيد که مي‌گويند انسان بايد يک عقيده‌اي داشته باشد و در راه آن عقيده بجنگد. قرآن از «حق» سخن به ميان مي‌آورد. حيات از نظر قرآن يعني حق پرستي و جهاد در راه حق، نه عقيده و جهاد در راه عقيده. عقيده ممکن است حق باشد و ممکن است باطل باشد. ✍«عقيده» انعقاد است. هزاران انعقاد در ذهن انسان پيدا مي‌شود. اين، مکتب ديگري [غير از اسلام‌] است که مي‌گويد انسان بايد بالاخره يک عقيده و آرمان و ايده‌اي داشته باشد و بايد در راه آن آرمان هم جهاد و کوشش کند. حال آن عقيده چيست؟ مي‌گويند هرچه مي‌خواهد باشد. ✍قرآن حرفهايش خيلي حساب شده است؛ هميشه مي‌گويد حق و جهاد در راه حق، نمي‌گويد عقيده و جهاد در راه عقيده. مي‌گويد اول عقيده‌ات را بايد اصلاح کني. بسا هست که اولين جهاد تو ؛ جهاد با خود عقيده‌ات است. اول بايد با عقيده‌ات جهاد کني و عقيده درست و صحيح و حق را به دست بياوري. بعد که حق را کشف کردي، بايد در راه حق جهاد کني‌... ✅ انسان کامل (استاد شهید مرتضی مطهری قده) ص 112

✅ پرسش: توصیف خداوند با صفات مخلوقین چه اشکالی دارد؟ پاسخ : ✍️امام علی (علیه السلام) کمال اخلاص برای خداوند را نفی صفات مخلوقین از ذات پاک او می داند و دلیل آن را خود امام (علیه السلام) در خطبه اول نهج البلاغه چنین بیان مى فرماید: (زیرا هر صفتى [از صفات ممکنات] گواهى مى دهد که غیر از موصوف است و هر موصوفى [از ممکنات] شهادت مى دهد که غیر از صفت است)؛ «لِشَهادَةِ کُلِّ صِفَهِ أنَّها غَیْرُ الْمَوْصُوفِ وَ شَهادَةِ کُلِّ مَوْصُوف أنَّهُ غَیْرُ الصِّفَةِ». ✍️این بیان در واقع یک دلیل منطقى روشن است که مى فرماید: صفات زاید بر ذات، به زبان حال گواهى مى دهند که از موصوف جدایند و هر موصوف گواهى مى دهد که با صفت دوتاست، مگر این که صفات او را عین ذاتش بدانیم و معتقد باشیم خداوند ذاتى است که تمامش علم و تمامش قدرت و تمامش حیات و ازلیّت و ابدیّت است، هر چند درک چنین معنایى براى ما که تنها با صفات مخلوقات خو گرفته ایم و انسان را چیزى، و علم و قدرت او را چیزى اضافه بر ذات او مى دانیم بسیار دشوار است (چرا که وقتى انسان از مادر متولّد شد، نه علم داشت و نه قدرت، سپس صاحب علم و قدرت شد). ✍️سپس در ادامه این سخن و تکمیل آن، جمله هایى بسیار کوتاه و پر معنا بر آن مى افزاید و مى فرماید: (هر کس خداوند سبحان را [با صفاتى همچون صفات مخلوقات] توصیف کند، او را با امور دیگرى قرین دانسته، و آن کس که او را با چیز دیگرى قرین کند، دوگانگى در ذات او قائل شده، و کسى که دوگانگى براى او قائل شود، اجزایى براى او پنداشته و هر کس براى او اجزایى قائل شود، به راستى او را نشناخته است!)؛ «فَمَنْ وَصَفَ اللهَ سُبْحانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ وَ مَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنّاهُ وَ مَنْ ثنّاهُ فَقَدْ جَزَّاهُ وَ مَنْ جَزَّاهُ فَقَدْ جَهِلَهُ». ✍️در واقع کلام امام (علیه السلام) ناظر به این معناست که اثبات صفاتى همانند مخلوقات، براى خدا لازمه اش ترکیب در وجود مقدّس اوست، یعنى همان گونه که انسان ترکیبى از ذات و صفات است او نیز باید چنین باشد و این معنا با واجب الوجود بودن سازگار نیست زیرا هر مرکّبى نیاز به اجزاى خود دارد و نیاز داشتن (فقر) با واجب الوجود بودن سازگار نمى باشد. 🌺براى این عبارت دو تفسیر دیگر نیز گفته شده است: ✍️نخست این که هرگاه صفات او را غیر از ذات او بدانیم، طبعاً ذات او نیز مرکّب خواهد شد؛ چرا که ذات و صفات در فرض دوگانگى، حتماً جهت مشترکى دارند و جهت امتیازى (که از آن به «ما به الاشتراک» و «ما به الامتیاز» تعبیر مى شود) زیرا هر دو در وجود و هستى شریکند و در عین حال از هم جدا هستند، و در این صورت باید ذات او را نیز مرکّب از آن دو جنبه مختلف بدانیم. ☘️دیگر این که مى دانیم وحدت ذات خداوند به معناى وحدت عددى نیست؛ بلکه مفهوم وحدت درباره ذات پاک خدا این است که شبیه و نظیر و مانند ندارد. اصولا یک وجود بى نهایت از هر جهت، نمى تواند شبیه و مانندى داشته باشد و اگر صفات خدا را مانند ذات او ازلى و ابدى و بى نهایت بدانیم هم او را محدود کرده ایم و هم شبیه و مانندى براى او قائل شده ایم. (دقّت کنید) 🌸در واقع کلام بالا که امام(علیه السلام) در توضیح اخلاص بیان فرموده، ناظر به همین معناست، مى فرماید: کسى که خدا را به صفات مخلوقات توصیف کند او را قرین با اشیاى دیگر ساخته و کسى که او را قرین چیز دیگرى سازد معتقد به دوگانگى او شده، یعنى دوگانگى ذات و صفات، و کسى که این دوگانگى را پذیرا شود، ذات او را مرکّب از اجزا پنداشته، و کسى که ذات پاک او را مرکّب از اجزا بداند به هیچ وجه او را نشناخته؛ چرا که موجودى همچون خود را ـ از نظر ترکیب و محدودیّت ـ تصوّر کرده و او را خدا نامیده است. ✅ پیام امام امیر المومنین علیه السلام‏، (آیت الله ناصر مکارم شیرازى)، ج1، ص 87

✅ مفهوم حى و قیوم در مورد خداوند به چه معنى است؟ پاسخ : ✍️ در تعبیرات معمولى، به موجودی، زنده مى گویند: که داراى نمو، تغذیه، تولید مثل و جذب و دفع و احیاناً داراى حسّ و حرکت باشد، ولى، باید به این نکته توجه داشت که: ممکن است افراد کوته بین، حیات را در مورد خداوند نیز چنین فرض کنند، با این که مى دانیم او هیچ یک از این صفات را ندارد و این همان قیاسى است که بشر را درباره خداشناسى به اشتباه مى اندازد؛ زیرا صفات خدا را با صفات خود مقایسه مى کند. حیات به معنى وسیع و واقعى کلمه، عبارت است از: «علم» و «قدرت». ✍️بنابراین، وجودى که داراى علم و قدرت بى پایان است، حیات کامل دارد، حیات خداوند مجموعه علم و قدرت اوست و در حقیقت به واسطه علم و قدرت، موجود زنده از غیر زنده تشخیص داده مى شود. ✍️ نمو، حرکت، تغذیه و تولید مثل از آثار موجوداتى است که ناقص و محدودند و داراى کمبودهائى هستند که به وسیله تغذیه، تولید مثل و حرکت آن را تأمین مى کنند، اما آن کس که کمبودى ندارد، این امور هم درباره او مطرح نیست. ✍️ اما «قَیُّوم» صیغه مبالغه از ماده «قیام» است، به همین دلیل، به وجودى گفته مى شود که قیام او به ذات او است، و قیام همه موجودات به او مى باشد، و علاوه بر این، قائم به تدبیر امور مخلوقات نیز مى باشد. ✍️روشن است قیام به معنى ایستادن است و در گفتگوهاى روزمره، به هیئت مخصوصى گفته مى شود که مثلاً انسان را به حالت عمودى بر زمین نشان مى دهد، و از آنجا که این معنى درباره خداوند ـ که از جسم و صفات جسمانى منزه است ـ مفهومى ندارد، به معنى انجام کار خلقت و تدبیر و نگهدارى است؛ زیرا هنگامى که انسان مى خواهد کارى را انجام دهد برمى خیزد. ✍️آرى، او است که همه موجودات جهان را آفریده، تدبیر، نگاهدارى و تربیت و پرورش آنها را بر عهده گرفته است و به طور دائم، و بدون هیچگونه وقفه قیام به این امور دارد. ✍️از این بیان، روشن مى شود: «قَیُّوم» در واقع، ریشه و اساس تمام صفات فعل الهى است (منظور از صفات فعل، صفاتى است که رابطه خدا را با موجودات جهان بیان مى کند) مانند آفریدگار، روزى دهنده، زنده کننده، هدایت کننده، و مانند اینها، اوست که روزى مى دهد، اوست که زنده مى کند و اوست که مى میراند و اوست که هدایت مى کند. بنابراین صفات خالق و رازق و هادى و محیى و ممیت، همه در وصف قَیُّوم جمع اند. ✍️ از اینجا روشن مى شود این که: بعضى مفهوم آن را محدود به قیام به امر خلقت و یا فقط امر روزى دادن و مانند آن دانسته اند، در واقع اشاره به یکى از مصداق هاى قیام کرده اند، در حالى که مفهوم آن گسترده است و همه آنها را شامل مى شود؛ زیرا همان گونه که گفتیم، قَیُّوم به معنى کسى است که قائم به ذات است و دیگران قیام به او دارند و محتاج به اویند. ✍️در حقیقت «حىّ»، تمام صفات الهى مانند علم و قدرت و سمیع و بصیر بودن و مانند آن را شامل مى شود و «قَیُّوم»، نیاز تمام موجودات را به او بازگو مى کند و لذا گفته اند: این دو با هم اسم اعظم الهى است. ✅ تفسیر نمونه، ج۲، ص۲۶۳.

📗کتاب «الزلزال في انتصار الحق» تالیف دکتر عصام العماد است که پس از رها کردن اندیشه وهابیت و شیعه شدن، این کتاب را نوشت. 💐 فایل حاضر به نام «پیروزی مذهب حق» ترجمه کتاب فوق است که در ضمن پانزده مناظره با عالم بزرگ وهابی «شیخ عثمان الخمیس» به چاپ رسیده و موجب شیعه شدن دهها هزار نفر شده است.

🌹استحباب كثرت صلوات در شب و روز جمعه ✅به سند صحيح از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه چون عصر روز پنجشنبه مى‌شود ملائكه از آسمان به زير مى‌آيند با قلمهاى طلا و صحيفه‌هاى نقره و از عصر پنجشنبه و شب جمعه و روز جمعه تا غروب آفتاب بغير از صلوات بر محمد و آل محمد نمی نویسند.

✅ 10 کشور گران جهان برای زندگی خبرآنلاین نوشت: هزینه‌های زندگی در کشورها بستگی به بسیاری از عوامل دارد، از جمله نرخ ارز، هزینه زندگی، میزان درآمد، محل قرارگیری و سایر عوامل. در این راستا، برخی از کشورهای جهان به دلیل هزینه‌های بالای زندگی و هزینه‌های پایین درآمد، در لیست گرانترین کشورهای جهان قرار دارند. https://ettelaat.com/000DHA

✅ 5 مرداد سالروز عملیات غرورآفرین مرصاد در سال 1367 و ناکامی منافقین کوردل در تجاوز به سرزمین مقدس ایران اسلامی گرامی باد...💐🌹 🌺 درود و صلوات الهی بر ارواح مطهر شهدای حماسه ساز خصوصا شهید سرافراز امیر صیاد شیرازی قهرمان عملیات بزرگ مرصاد ❤️

يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَوٰةِ مِن يَوۡمِ ٱلۡجُمُعَةِ فَٱسۡعَوۡاْ إِلَىٰ ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَذَرُواْ ٱلۡبَيۡعَۚ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ. (سوره جمعه آیه 9) ☘ 5 مرداد سالروز اقامه اولین نماز جمعه به امامت مرحوم آیت الله طالقانی (ره) گرامی باد. ✅ بی تردید سنگر نماز جمعه از مهمترین پایگاه های حفظ و مراقبت از دستاوردهای انقلاب اسلامی و آرمان های شهدای سرافراز و به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب «قرارگاه فرهنگی» در هر منطقه است. ✍ نماز جمعه باشکوه؛ سنگر تحکیم وحدت مردم و تقویت اتحاد امت و امام ؛ پایگاه خنثی سازی توطئه های دشمنان و خاری در چشم بدخواهان و معاندان نظام جمهوری اسلامی است. لذا همیشه هدف تخریب و تضعیف دشمنان قرار داشت. ✍ امامان جمعه پرچمداران نظام اسلامی و رهبران فکری و فرهنگی در هر منطقه و خدمتگزاران مخلص و بی منت دین و ارزشهای متعالی انقلاب اسلامی اند. لذا بر ماست که قدردان مجاهدت آنان باشیم. https://eitaa.com/rahman675675/546

✍ از ویژگیهای اهل بهشت در سخنان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله 💐 💠 قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه: ألا اُخبِرُكُم بِأَهلِ الجَنَّةِ؟ مَن لا یَشغَلُهُ عَنِ الجُمُعَةِ حَرٌّ شَدیدٌ، ولا بَردٌ شَدیدٌ، ولا رِداغٌ. 🔅پیامبراسلام صلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند: آیا می‌خواهید اهل بهشت را به شما معرفی کنم؟ كسى كه گرماى شدید و سرماى شدید و بارش باران، او را از نماز جمعه باز نمى‌دارد. 📚 كنز العمّال، جلد ۷ صفحه ۷۱۹، حدیث ۲۱۰۸۵

🌺 چه تفاوتى ميان تقليد كوركورانه و تقليد در احكام دين وجود دارد؟ ✍در فرهنگ عمومى فارسى تقليد در صورتى بار منفى دارد كه مقلد هيچ گونه دليلى براى پيرويش نداشته و كوركورانه در پى كسى برود و از سخن كسى تبعيت نمايد. بى شك چنين تقليدى ناپسند و مذموم است. بيان اقبال لاهورى هم اشاره به اين نكته دارد: خلق را تقليدشان بر باد داد اى دو صد لعنت بر اين تقليد باد ✍ولی تقليد در احكام دين نه كوركورانه و بى دليل است و نه مذموم، بلكه عقل آدمى چنين روشى را براى همگان تجويز مى كند. علامه طباطبايى مى فرمايد: «تقليدى كه مورد بحث ماست غير از تقليدى است كه به معنى تبعيت كوركورانه و پيروى بى خردانه مى باشد كه اسلام با تمام قوا با وى مبارزه مى كند و قرآن كريم او را يكى از مذموم ترين صفات انسان شمرده، آنانى را كه از نياكان و بزرگانشان و يا از مردمان هواپرست و هوسباز، بى چون و چرا و بدون منطقى صحيح تقليد و تبعيت مى كنند و دنبال هر صدايى مى افتند، جزو حيوانات مى شمارد». ✍با عنايت به تمييز تقليد روا از نقليد ناروا، به مطالب زير توجه فرماييد: 💐1. با گسترش دامنه علوم، پديده تخصصى شدن امرى پسنديده است ، در يك امر تخصصى سه راه را وجود دارد: الف) به دست آوردن تخصص ب) پيروى از يك متخصص ج) عمل به گونه اى كه اين يقين را ايجاد نمايد كه آنچه بايد انجام گرفته باشد، انجام شده است. كه در اين صورت بايد با مطالعه تمام ديدگاه ها، به گونه اى عمل نماييم كه عملكرد ما بر محور همه ديدگاه ها باشد، كه بدان احتياط مى گويند. 💐2. عقل آدمى توصيه مى كند كه اگر فرد خود متخصص نيست، از متخصص پيروى كند. در حوزه احكام دين نيز اين قاعده جارى است، زيرا بايد براى آگاهى از احكام شرعى، به آگاهى هاى بسيارى دست يافت تا به مرتبه اجتهاد رسيد، بى شك نيل به به اين جايگاه نيازمند سال ها تلاش جدى است، در غير اين صورت؛ به حكم عقل اگر فرد مجتهد يا احتياط كننده ـ محتاط ـ نيست، لازم است از مجتهد تقليد كند. به عنوان مثال، يك پزشك تصميم به ساخت يك خانه مى گيرد، در اين زمينه يا بايد خود دست به كار شود و پس از بهره گيرى از دانش مهندسى عمران و گذراندن دوره تجربى، با دست خود به معمارى آن بپردازد، يا با بهره گيرى از نظر تمام مهندسان و معماران به اين كار اقدام كند و يا ساخت خانه را به يك مهندس كار كشته و متخصص بسپارد. عقل سالم راه سوم را منطقى ترين راه دانسته، او را به مراجعه كردن به يك مهندس و معمار كاركشته رهنمون مى شود. 💐3. تقليد از يك مجتهد، پيروى بى دليل و كوركورانه نيست، زيرا در هر مساله كه از مجتهد پيروى مى شود، آن مساله متكى بر منابع وسيع اسلامى است كه در صورت پرسش، پاسخ آن قابل ارايه مى باشد. 💐4. به جز راهنمايى عقل، قرآن كريم نيز همگان را به پيروى، پرسش و تقليد از دانايان امت توصيه مى كند: (فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ)؛ (سوره انبيا، آيه 7) اگر نمى دانيد از آگاهان بپرسيد.

🏴 حکم تغییر نذر 🔷 س ۸۶۳۶: اگر شخصی برای عزاداران امام حسین (علیه السلام) گوسفندی نذر کند، آیا می‌تواند پول آن را به فقیر بدهد یا با کمک چند نفر یک گاو بخرند و قربانی کنند؟ ✅ ج: اگر صیغه نذر را خوانده باید مطابق آن عمل کند و الاّ مانعی ندارد. 🆔 @resale_ahkam

✅ یک مسأله شرعی

✅ آيا محدوديت هاى دينی؛ مخالف آزادى او نيست؟ پاسخ به اين سؤال نياز به شناخت حدود آزادى و جايگاه انسان در اسلام دارد. از اين رو چند نكته به ترتيب بيان مى گردد: 1. آزادى خواست و آرمان هر انسانى است و گرايش آدمى به آزادى ريشه در اراده اش دارد. 2. آزادى در هيچ جامعه اى مطلق و نامحدود نيست، زيرا انسان چون به يك زندگى جمعى تن مى دهد، ناچار اين آزادى را بايد در چهارچوب قوانين و مقررات قرار دهد. زيرا اگر همگان آزاد باشند و هيچ كس به قوانين و مقررات پايبند نباشد، تجاوز به حريم ديگران امرى عادى گشته و در نتيجه شيرازه زندگى اجتماعى از هم گسسته مى شود. امروزه حتى تمدن غرب ـ كه اساس را بر استفاده از لذت هاى مادى گذارده و همگان را از قيد مقررات دينى و اصول اخلاقى رها كرده است ـ آزادى را به رعايت مقررات وضع شده در جامعه و رعايت نظم عمومى و عدم تخلف از آن مشروط نموده است. 3. انسان با پذيرش و پيروى از هر مكتبى، بر بايدها و حدود تعريف شده آن مكتب پاى مى فشرد چرا كه سعادت را در پيروى از فرمان هاى آن مى داند، از اين رو پاسداشت حدود تعريف شده پيرامون آزادى امرى شايسته و لازم است. 4. اسلام آزادى مطلق را به رسميت نمى شناسد زيرا بر توحيد و رعايت فضيلت هاى اخلاقى و رهايى از بندگى غير خدا تاكيد دارد. دين اسلام مصالح انسان را به مصالح مادى اين دنيايى منحصر نمى داند بلكه مصالح بسيار مهم تر معنوى، دينى و اخروى را براى او در نظر دارد. در حقيقت فلسفه تكليف در اسلام همين است كه مى خواهد با موظف كردن انسان، كرامت ذاتى او را حفظ نموده و مصالح عمومى را تأمين كند،(منشور عقايد اماميه ؛ آیه الله جعفر سبحانی، ص 33) از اين رو هرچه به مصالح معنوى، مادى و سلامتى انسان ضرر رساند يا با آنان ناسازگار باشد، ممنوع ساخته است.(پاسخ استاد به جوانان پرسشگر؛ علامه مصباح یزدی، ص 59) 5. انسان قدرت سلطه بر مخلوقات دارد و هم پاى آن، مسؤوليت مراقبت از مخلوقات را نيز به عهده دارد. بنابراين اسلام با تأكيد بر بندگى خالصانه انسان در برابر خداوند، مقرراتى را براى تبيين يك آزادى معتدل فراهم آورده است تا انسان از تمام نعمت هاى الهى و مزاياى زندگى به صورت معتدل بهره ببرد.(بررسى هاى اسلامى، علامه طباطبايى، ص 51) بنابراين حدود تعريف شده براى آزادى، دين اسلام نه تنها مخالف آزادى نيست، بلكه بر پاسداشت از اين گوهر زيبا نيز مى كوشد تا در پرتو آن، انسان به رشد و تعالى برسد. «انسان هرگز خود را مالك آزادى نمى داند، بلكه امانت دار آزادى است. آزادى كه از زيباترين چهره هاى حقوقى است، ملك انسان نيست، بلكه وديعه و امانت الهى است كه به او سپرده شده است».(ولايت فقيه، علامه جوادى آملى، ص 25)

👌نماز نشسته یا بر روی صندلی درست است؟ خیلی مهمه حتما ببینید. ┄┅═✾•▪️•✾═┅┄┈  قابل توجه عزیزان نمازگزار... بی زحمت به تموم مسجدیها که رو صندلی نماز میخونن اطلاع رسانی کنید

🌷اگر دين موجب بهبود زندگى انسان مى شود چرا جوامع اسلامى پيشرفت نمى كنند؟ ✍️دين حقيقى اسلام به رشد ، تعالى و پيشرفت بشر در ابعاد مختلف زندگى مى انديشد و دانش، كار، تلاش و پيشرفت را به همگان توصيه مى كند، چنين دينى نمى تواند مانع پيشرفت و عامل عقب ماندگى باشد; روش و منش مسلمانان سده نخستين تاريخ اسلام گواه اين مدعاست. ✍️بى ترديد مسلمانان دوران عظمت و افتخار و شكوهمندى را پشت سر گذاشته اند. آن عصرى كه در آن تمدن اسلامى ضمن جبران كاستى ها و رفع عقب ماندگى ها، قرن ها سرآمد تمدن هاى جهانى بود به گونه اى كه «طى پنچ قرن، از لحاظ نيرو و نظم و بسط قلمرو و اخلاق نيك و تكامل سطح زندگانى و قوانين منصفانه انسانى و تساهل دينى ـ احترام به عقايد و افكار ديگران ـ و ادبيات و تحقيق علمى و علوم و طب و فلسفه پيشاهنگ جهان بود».(تاريخ تمدن، ويل دورانت، ج 11، ص 317) ✍️ملت هاى بزرگ جهان نيز در آن عصر در بيشتر علوم وامدار مدنيت اسلامى بودند، بهره مندى اروپا از تمدن پر شكوه اسلام از واقعيات غير قابل انكار مورخان غربى است. گوستاولوبون ضمن تأكيد بر حق مسلمانان در نجات اروپاى مسيحى از «حال توحش و جهالت» مى نويسد: «نفوذ اخلاقى همين اعراب زاييده اسلام، آن اقوام وحشى اروپا را كه سلطنت روم را زير و زبر نمودند، داخل در طريق آدميت نمود و نيز نفوذ عقلايى آنان دروازه علوم و فنون و فلسفه را كه از آن به كلى بى خبر بودند به روى آنها باز كرد و تا ششصد سال آنان استاد ما اروپاييان بودند».(تمدن اسلام و عرب، ص 751) ✍️سخن ويل دورانت در اين باره شنيدنى است: «اروپا از ديار اسلام غذاها و شربت ها و دارو و درمان و اسلحه و نشان هاى خانوادگى، سليقه و ذوق هنرى، ابزار و رسوم صنعت و تجارت، قوانين و رسوم دريانوردى را فرا گرفت و غالبا لغات آن را نيز از مسلمانان اقتباس كرد.. علماى عرب ـ مسلمان ـ رياضيات و طبيعيات و شيمى و هيأت و طب يونان را حفظ كردند و به كمال رسانيدند و ميراث يونان را كه بسيار غنى تر شده بود، به اروپا انتقال دادند».(تاريخ تمدن، ج 11، ص 319) پس علت عقب ماندگى جوامع اسلامى در عصر حاضر چيست و عدم پيشرفت مسلمانان را در كجا بايد جست؟ 🌷براى پاسخ گذرا به اين سؤال، توجه به نكات ذيل شايسته است: ✍️1. عقب ماندگى مختص كشورهاى مسلمان نيست همچنان كه پيشرفت منحصر در كشورهاى غير دينى نيست، در عصر حاضر بسيارى از كشورهاى غير اسلامى دستخوش مشكلات توسعه نيافتگى و آسيب هاى آن هستند و از سويى برخى از كشورهاى اسلامى نيز وجود دارند كه در رديف كشورهاى توسعه يافته و در حال توسعه قرار دارند. ✍️2. مشكلات معنوى و آسيب هاى اخلاقى حاكم در كشورهاى توسعه يافته را نبايد از نظر دور داشت; البته اين نوشتار در پى ترويج اين گمانه نيست كه هر توسعه اى مساوى با انحطاط اخلاقى و بحران معنوى است، ليكن مى توان گريز آن كشورها را از دين و باورهاى اعتقادى عامل واپسگرايى اخلاقى دانست كه در صورت وجود معنويت و دين در جامعه چنين وضعيتى رو به كاستى مى نهاد. ✍️3. علل و ريشه هاى عقب ماندگى مسلمانان ريشه در دين ندارد، بلكه رويگردانى آنان از پيام وحى را مى توان عامل عقب گرد آنان دانست. به عبارتى مسلمانان خود مسؤول اين انحطاط مى باشند و در صورت بازگشت به حقيقت دين و پايبندى به عقايد و فرمان هاى اسلام مى توان به برترى و پيشرفت اميد داشت: (أَنْتُمُ الأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤمِنِينَ .. وَ تِلْكَ الأَيّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النّاسِ)؛(سوره آل عمران، آيه 139 ـ 140) شما برتريد اگر مؤمن هستيد ما اين روزهاى ـ شكست و پيروزى ـ را ميان مردم به نوبت مى گردانيم ـ تا آنان پند گيرند » ✍️4. وجود حاكميت هاى فاسد و خودكامه در رأس كشورهاى اسلامى و سيطره بيگانگان در عقب ماندگى دول مسلمان بى تاثير نيست. همچنين تفرقه و گسست هاى موجود ميان كشورها و غفلت هاى بسيار را نيز نمى توان از نظر دور داشت.

تصویر مربوط به دیدار شیخ زاید رئیس امارات متحده با خدمۀ آپولو ۱۷ در سال 1976 (پنج سال بعد از تشکیل کشور امارات در سال 1971) می باشد. نکته جالب؛ وجود کتابی در میز روبروی آنها به نام «خلیج فارس»؛ (Persian gulf) می باشد که نشان می دهد این نام پیش از تشکیل این کشورکها😉 نامی رسمی و مورد پذیرش دنیا و محققان و پژوهشگران و نویسندگان بوده است. #خلیج_همیشه_فارس