جایگاه اخروی افرادی که در سن کم می میرند !!!!
🤔پرسش :
اگر فردی در سن نوجوانی وفات کند تکلیف حساب کتاب و جایگاهش در آن دنیا چه میشود؟ چون آن فرصت کامل به او داده نشده که بتواند در مثلا ۶٠، ٧٠ سال به مرحله عبودیت خداوند برسد ?
اولا اینکه تکلیفش چه میشود؟
ثانیا اینکه چرا خداوند فرصت کامل به او نداده است و به این زودی وفات کرده؟
💠پاسخ 💠
👌خداوند از هر کس به حسب نعمت هایی که به او داده است , تکلیف و وظیفه هم می خواهد , چنانچه که در قرآن می خوانیم :
" خداوند هيچكس را جز به مقدار آنچه كه به او داده است تكليف نمىكند " " لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها " ( طلاق 7 )
❕امام صادق علیه السلام فرمود :
" احتجاج خداوند در برابر بندگان به اندازه ای است که به بنده نعمت داده است " " إِنَّمَا احْتَجَّ اللَّهُ عَلَى الْعِبَادِ بِمَا آتَاهُم "
📚المحاسن ج 1 ص 236
❕و فرمود :
" هر چه در دست خدا باشد (و از توان و اختيار بشر خارج باشد )خداوند عذر آن را مىپذيرد ( و از انسان تکلیف نمی خواهد ) " " ما غَلَبَ اللَّهُ عليهِ فاللَّهُ أولى بالعُذْر "
📚الکافی ج 3 ص 413
❕بر این اساس مثلا :
1 _ خداوند فردی را از نعمت عمر به مدت 18 سال بهره داده است و فرد مذکور از این عمر و نعمت الهی در مسیر اطاعت و بندگی خداوند استفاده می کند و مثلا نمره تکلیفی اش در نزد خداوند نوزده از بیست است .
2_ در مقابل فردی از نعمت عمر خداوند به مدت 70 سال بهره می گیرد و فرد مذکور نیز این عمر را در مسیر اطاعت و بندگی صرف می کند و نمره تکلیفی او هم نوزده می شود .
👈در روز قیامت مقام هر دو فرد برابر است یعنی هر دو در یک درجه قرار دارند چون نمره تکلیفی آنها برابر بوده و ملاک خداوند هم برای نمره دهی , کیفیت عمل افراد با توجه به میزان نعمت های داده شده به آنهاست . یعنی پاداش ها و حساب و کتاب خداوند کیفی آن هم با در نظر گرفتن نعمت های داده شده به فرد است .
👌از سوی دیگر بر اساس روایات , فردی که عمر کوتاه داشته است اما نیتش آن بوده که اگر عمر طولانی هم داشته باشد , تمام عمر را در مسیر عبادت و بندگی سپری می کرد , خداوند به خاطر این نیت به او پاداش عمل در عمر طولانی را می دهد :
📚وسائل الشیعه ج 1 ص 49 باب 6 " باب استحباب نیة الخیر و العزم علیه "
❕اما در مورد اینکه چرا عمر فردی کوتاه می شود هم گفتنی است :
👌 در مواردی تقدیر و مصلحت در همان عمر کوتاه است و خداوند هم که همواره برای بنده مومن و مطیع خود خیر و صلاحش را تقدیر می کند , برای فرد مذکور هم عمر کوتاه تقدیر کرده است , زیرا خیر و صلاحش در همان عمر کوتاه است .
امام صادق عليه السلام فرمود ؛
از مرد مسلمان در شگفتم! خداوند عز و جل براى او حكمى نمى كند، جز اين كه برايش خير است: اگر با قيچى ها بريده شود، برايش خير است، و اگر پادشاه مشرق و مغرب شود، [باز هم] برايش خير است. " "عَجِبْتُ لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ لَا يَقْضِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ قَضَاءً إِلَّا كَانَ خَيْراً لَهُ وَ إِنْ قُرِضَ بِالْمَقَارِيضِ كَانَ خَيْراً لَهُ وَ إِنْ مَلَكَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا كَانَ خَيْراً لَهُ. "
📚الکافی ج 2 ص 62
❕در بسیاری از موارد هم عمر کوتاه یا طولانی داشتن دست خود انسان است . مراقبت های بهداشتی و برخی اموری معنوی سبب طول عمر می شود در مقابل عدم مراقبت یا ترک برخی واجبات دینی می تواند سبب کوتاهی عمر شود .
▫️امام صادق عليه السلام فرمود :
"كسانى كه به خاطر گناهان مىميرند، بيش از كسانى هستند كه به خاطر اجَلها يشان و عمر طبیعی مىميرند، و كسانى كه به سبب نيكوكارى زندگى مىكنند، بيش از كسانى هستند كه به خاطر عمرهاى طبيعى زندگى مىكنند. " " مَنْ يَمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَمُوتُ بِالْآجَالِ، وَ مَنْ يَعِيشُ بِالْإِحْسَانِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَعِيشُ بِالْأَعْمَارِ. "
📚امالی طوسی ص 305
❕و فرمود :
" مردم بيش از آن كه با عمر خود زندگى كنند، با احسان و نيكوكارى خويش زندگی می کنند و بيش از آن كه به سبب فرا رسيدن اجل و عمر طبیعی خود بميرند، بر اثر گناهان خويش مىميرند. "يَعِيشُ النَّاسُ بِإِحْسَانِهِمْ أَكْثَرَ مِمَّا يَعِيشُونَ بِأَعْمَارِهِمْ وَ يَمُوتُونَ بِذُنُوبِهِمْ أَكْثَرَ مِمَّا يَمُوتُونَ بِآجَالِهِم "
📚بحار الانوار ج 5 ص 140
👌در ذیل بیشتر در مورد تقدیرات خداوند و خیر و صلاح آن و نقش انسان در آن تقدیرات بحث کرده ایم :
https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2112
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
شیعه پاسخ
پاسخی به انتقادات حسن آقامیری به یوسف نبی علیه السلام !!!!
❕اخیرا کلیپی از آقامیری منتشر شده است که انتقاداتی به یوسف نبی در جریان نگه داشتن بنیامین وارد کرده است و می گوید :
" آنچه در این جریان از سوی یوسف واقع شد با منطق پیامبر قابل پذیرش نیست , چرا باید دزد را در نزد خود نگه داشت که یوسف برادرش را نگه داشت ? بنیامین در آن هنگام چه حالات سختی را تجربه کرد ? یوسف به چه حقی برادرش را در آن حالت قرار داد ? برنامه یوسف درست نبود و باید با ترفند بهتری بنیامین را نزد خود نگه می داشت . چرا یوسف با بنیامین از قبل هماهنگ نکرد ? چرا خودش یا بنیامین سراغ یعقوب نرفت و او را در جریان ماجرا قرار نداد ? "
❗️برخی از محققین در پاسخ به اشکالات آقامیری می نویسند :
" دوّمين موردى كه درباره يوسف و مقام عصمت او مطرح كردهاند اين است كه طبق آيه 70 سوره يوسف «هنگامى كه (مأمور يوسف) بارهاى آنها را بست، جام آبخورى (گران قيمت) پادشاه را در بارِ برادرش گذاشت؛ سپس كسى صدا زد: «اى اهل قافله! شما سارقيد» فَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمْ جَعَلَ السِّقَايَةَ فِى رَحْلِ اخِيهِ ثُمَّ اذَّنَ مُؤَذِّنٌ ايَّتُهَا الْعِيرُ انَّكُمْ لَسَارِقُونَ آيا جايز است انسان كارى كند كه شخص بىگناهى به خصوص برادرش را متهم سازد؟ و شخصى كه چنين نسبتى- نسبت سرقت- به برادران يوسف داد آيا ممكن است بدون آگاهى و اطلاع او باشد؟ چرا پيامبر معصوم راضى شد چنين نسبتى به افراد بىگناهى بدهند؟!
و گاه اشكال را وسيعتر و گستردهتر مىكنند و مىگويند: اصولًا چرا يوسف به سرعت پرده از روى ماجراى خويش برنداشت، تا برادران خبر حيات او و قدرت و عظمتش را زودتر به پدرش برسانند، و آن پيرمرد غمديده از رنج فراق كه او را سخت آزرده ساخته بود راحت شود، آيا چنين رفتارى با آن پدر پير سزاوار بود؟!
اضافه بر اين مگر كيفر سرقت در آن زمان چه بوده كه برادر يوسف را به اتهام سرقت به عنوان «برده» نگهدارى كنند؟ آيا اين حكم الهى بوده، و يا سنت خرافى مردم مصر؟ اگر سنت مردم مصر بوده چرا يوسف اجازه داد اين حكم ظالمانه را در مورد برادرش اجرا كنند؟
پاسخ:
جواب اين سؤالات را مىتوان از لابهلاى آيات سوره يوسف، و قرائن ديگر، به روشنى دريافت، زيرا :
▫️ اوّلًا؛ اين كار ظاهراً با توافق خود «بنيامين»- برادر كوچك يوسف- انجام گرفته است، زيرا آيات اين سوره كاملًا گواهى مىدهد كه يوسف خود را قبلًا به او معرفى كرد، و او مىدانست كه اين نقشه براى نگهداشتن او چيده شده است و به اين امر راضى بود.
▫️ثانياً: گوينده اين سخن انَّكُمْ لَسَارِقُونَ «شما سارق هستيد» معلوم نيست چه كسى بوده؟ همين اندازه مىدانيم يكى از كارگزاران يوسف بوده است، آنها وقتى كه پيمانه مخصوص را داخل بار يكى از برادران يوسف يافتند يقين پيدا كردند سرقت از ناحيه او صورت گرفته، و معمول است اگر كارى در ميان گروهى كه با هم هستند انجام شود همه را مخاطب مىسازند و مىگويند شما اين كار را كرديد.
❕به هر حال اين سخن و اين تشخيص مربوط به كارگزاران يوسف بوده و ارتباطى با خود او ندارد، تنها كارى كه او انجام داد همان گذاشتن پيمانه در بار برادرش بود، و نتيجه آن همان اتهامى بود كه مايه نجات و آسايش و آرامش آن برادر مىشد، و او به اين مسأله راضى بود.
▫️ثالثاً؛ مجموع اين برنامه چه در مورد برادران، و چه در مورد پدر، تكميل برنامه آزمايش الهى نسبت به آنها بود، به تعبير ديگر يوسف طبق فرمان الهى كه از طريق وحى دريافته بود سبب شد كه مقاومت يعقوب در برابر از دست دادن فرزند دوّمش كه كاملًا مورد علاقهاش بود آزموده شود، و از اين طريق حلقه تكامل و پاداش عظيم و ثواب او تكميل شود، همچنين برادران در اين ماجرا نيز بار ديگر در بوته آزمايش قرار گيرند كه آيا حاضرند پيمانى را كه با پدر بسته بودند در مورد تنها نگذاردن «بنيامين» عملى سازند؟ و از سوى ديگر معلوم شود چه كسانى اين سخن را مىگويند كه: «اگر اين برادر دزدى كرده برادر ديگرش نيز قبلًا دزدى كرده است» (منظورشان يوسف بود).
▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇
👌خلاصه اينكه مجموعه داستان يوسف مملو از صحنههاى امتحان و آزمايش، چه در مورد يوسف، چه در مورد پدرش، و چه در مورد برادرانش است و در آيه زير اشاراتى به اين موضوع ديده مىشود:
"كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ اخَاهُ فِى دِينِ الْمَلِكِ الَّا انْ يَشآءَ اللَّهُ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشاءُ: " «اينگونه راه چاره به يوسف ياد داديم، او هرگز نمىتوانست برادرش را مطابق آيين پادشاه مصر بگيرد، مگر آنكه خدا بخواهد، و ما درجات هركس را بخواهيم بالا مىبريم» ( سوره یوسف آیه 76 )
👈ضمناً از اين تعبير جواب آخرين سؤال نيز روشن شد كه عمل به برنامه «بردهگيرى سارق» در اين مورد به خصوص يك دستور الهى به يوسف- براى تكميل امتحان مزبور- بوده است (دقت كنيد) به اين ترتيب هيچگونه اشكالى از نظر مقام عصمت متوجه اين پيامبر بزرگ نمىشود.👉
📚پیام قرآن ج 7 ص 118
❗️نکات تکمیلی :
▫️1 _ در روایات تصریح شده است که یوسف ع عملکرد مذکور را با هماهنگی بنیامین انجام داد . در نقل چنین آمده است :
" پس يوسف عليه السّلام به برادران خود گفت كه: بيرون رويد؛ و بنيامين را پيش خود نگاه داشت و ايشان بيرون رفتند، و بنيامين را به نزد خود طلبيد و گفت: من برادر توام يوسف، پس غمگين مباش به آنچه ايشان كردند و گفت كه: مىخواهم تو را نزد خود نگاهدارم. بنيامين گفت: برادران نمىگذارند مرا، زيرا كه پدرم عهد و پيمان خدا از ايشان گرفته است كه مرا بسوى او برگردانند. يوسف گفت كه: من چارهاى در اين باب مىكنم و حيله برمىانگيزم، پس آنچه ببينى انكار مكن و برادران را خبر مده " " ثُمَّ قَالَ لَهُ أَنَا أُحِبُّ أَنْ تَكُونَ عِنْدِي، فَقَالَ لَا يَدَعُونِي إِخْوَتِي- فَإِنَّ أَبِي قَدْ أَخَذَ عَلَيْهِمْ عَهْدَ اللَّهِ وَ مِيثَاقَهُ أَنْ يَرُدُّونِي إِلَيْهِ، قَالَ فَأَنَا أَحْتَالُ بِحِيلَةٍ- فَلَا تُنْكِرُ إِذَا رَأَيْتَ شَيْئاً وَ لَا تُخْبِرُهُم "
📚حياة القلوب، ج1، ص: 496 _ تفسير القمي، ج1، ص: 348
▫️2 _ در روایات تصریح شده است که جمله " شما سارق هستید " را یکی از کارگزاران یوسف ع گفت نه خود یوسف : " فلما فصلوا نادى مناد: «أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ» _ " ثُمَّ أَمَرَ مُنَادِياً يُنَادِي أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُون "
📚تفسير العياشي، ج2، ص: 183 _ تفسير القمي، ج1، ص: 348
❗️و در روایتی تصریح شده که جمله مذکور در واقع صحیح هم بوده است زیرا فرزندان یعقوب یوسف را از نزد یعقوب دزدیده بودند .
👌در روایتی آمده است که از امام صادق علیه السلام درباره اين آيه سوره يوسف سؤال شد كه: «اى كاروانيان! قطعاً شما دزد هستيد». حضرت فرمود:
"آنها يوسف را از پدرش دزديدند. مگر نمىبينى كه وقتى [برادران يوسف] گفتند: «چه گم كردهايد؟ گفتند: جام پادشاه را گم كردهايم» و نگفت: جام پادشاه را دزديدهايد. در حقيقت آنها يوسف را از پدرش دزديدند [و مقصود نيز از اين جمله كه قطعاً شما دزد هستيد، همين معناست]. " " فَقُلْتُ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي يُوسُفَ أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ قَالَ إِنَّهُمْ سَرَقُوا يُوسُفَ مِنْ أَبِيهِ أَ لَا تَرَى أَنَّهُ قَالَ لَهُمْ حِينَ قَالَ- ما ذا تَفْقِدُونَ قالُوا نَفْقِدُ صُواعَ الْمَلِكِ وَ لَمْ يَقُلْ سَرَقْتُمْ صُوَاعَ الْمَلِكِ إِنَّمَا عَنَى سَرَقْتُمْ يُوسُفَ مِنْ أَبِيه "
📚معانی الاخبار ص 120 _ الاحتجاج ج 2 ص 355
▫️3 _ مطابق روایات , در قوانین فقهی یعقوب نبی ع و بنی اسرائیل این حکم بود که سارق باید در نزد کسی که از او دزدی کرده بود به عنوان برده نگه داشته می شد : " كَانَتِ الْحُكُومَةُ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ إِذَا سَرَقَ أَحَدٌ شَيْئاً اسْتُرِق " _ " كَانَ إِذَا سُرِقَ أَحَدٌ فِي ذَلِكَ الزَّمَنِ دُفِعَ إِلَى صَاحِبِ السَّرِقَةِ فَكَانَ عَبْدَهُ. "
📚تفسير القمي، ج1، ص: 355 _ عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص: 76
❕در گذشته نیز پاسخ انتقادات آقامیری به نوح نبی علیه السلام را هم داده بودیم :
https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/6073
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
پاسخ به شبهات فضای مجازی پیامبر اسلام.جلد1.-07.Prp.pdf
1.87M
📖کتاب الکترونیک :
" پاسخ به شبهات فضای مجازی پیرامون پیامبر گرامی اسلام " ( جلد اول )
✍نویسنده : احمد پودینه ئی ( مدیریت مجموعه شیعه پاسخ )
@Rahnamye_Behesht
📘 کتاب الکترونیک : پاسخ به شبهات فضای مجازی پیرامون پیامبر گرامی اسلام ( جلد اول )
◀️نویسنده: احمد پودینه ئی
📚چکیدهای از کتاب:
کتاب فوق حاوی بروزترین و تازه ترین شبهات مطرح شده توسط جریانهای معاند پیرامون پیامبر گرامی اسلام است که نویسنده با شبهه یابی میدانی و دقیق , آنها را گرد آوری کرده و مورد پاسخگویی قرار داده است . برخی از شبهات پاسخ داده شده در کتاب فوق عبارتند از : ازدواج پیامبر اسلام با زنان با انگیزه مالی و زیبایی آنان _ بی ایمانی پیامبر اسلام در دوره قبل از بعثت _ بی تفاوتی پیامبر اسلام در مورد حجاب همسران خود و زنان مسلمان _ نهی پیامبر اسلام از آزاد سازی بردگان _ فحاشی پیامبر اسلام به دشمنان در جنگها و بستن آب به روی آنان _ شکنجه کردن دیگران توسط پیامبر اسلام بابت گرفتن اعتراف و ....
📕📘لینک دانلود کتاب📕📘
┄┅═══••✾••═══┅┄
11.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 موشن گرافیک| مقصود از ولایت مطلقه فقیه !!!
❕برخی ولایت مطلقه فقیه را به معنای استبداد و دیکتاتوری فقیه در امر حکومت معنا می کنند .
▫️در کلیپ فوق ضمن رد معنای فوق , سعی شده است با استناد به آیات و روایات و اقوال برخی بزرگان , معنای صحیحی از ولایت مطلقه فقیه ارائه شود .
@Rahnamye_Behesht
شیعه پاسخ
پاسخی به وهابی در مورد بتول بودن فاطمه صدیقه سلام الله علیها !!!
🤔پرسش :
❓ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ قَالَ : كَانَ بَيْنَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ طُهْرٌ. وَكَانَ بَيْنَهُما فِي الْمِيلَادِ سِتَّةُ أَشْهُرٍ وَعَشْراً.
امام جعفر صادق فرمود : ميان حسن و حسين يك طُهر فاصله شد. وفاصلهی ولادت آنها 6 ماه و ده روز بود. ( کافی ٤٦٣/١ )
حدیث فوق، صراحت دارد که حضرت فاطمه {رَضِيَ اللهُ عَنْهَا} نیز، طهر داشت. که بعد از حیض و نفاس، واقع میشود. و این حدیث صحیحالسند، افسانهی حائضنشدنِ ایشان را منتفی میکند.
نکته :
نمیتوان ادعا کرد که منظور امام، اندازهی یک طهر است.
زیرا اولاً : امام اصلاً نگفته بهاندازهی یک طهر که برای باقی زنان اتفاق میافتد، فاصله شد!!
بلکه صراحتاً فرموده که یک طهر واقع گشت.
ثانیاً : اصلاً مدتزمان طُهر برای هر زن، کاملاً متفاوت است و اندازهاش یکسان نیست !!!
💠پاسخ :💠
❕در مورد پاکی ظاهری حضرت فاطمه صدیقه سلام الله علیها در نقلی آمده است که :
"از پیامبر گرامی اسلام سؤال شد: اى رسول خدا بتول يعنى چه، ما از شما شنيدهام كه مىفرموديد: مريم و فاطمه بتول مىباشند؟
👌پيامبر گرامی فرمودند:
" بتول به زنى گفته مىشود كه قرمزى هرگز نبيند يعنى حيض نشود چه آن كه حيض در دختران انبياء ناپسند مىباشد. " " أَنَّ النَّبِيَّ ص سُئِلَ مَا الْبَتُولُ فَإِنَّا سَمِعْنَاكَ يَا رَسُولَ الله تَقُولُ إِنَّ مَرْيَمَ بَتُولٌ وَ فَاطِمَةَ بَتُولٌ فَقَالَ ص الْبَتُولُ الَّتِي لَمْ تَرَ حُمْرَةً قَطُّ أَيْ لَمْ تَحِضْ فَإِنَّ الْحَيْضَ مَكْرُوهٌ فِي بَنَاتِ الْأَنْبِيَاءِ. "
📚علل الشرائع، ج1، ص: 181
❕در نقل دیگر فرمود :
" فاطمه مانند زنان عالمیان نیست. او به مانند آنان نقص نمی پذیرد یعنی خون نمی بیند "
"إِنَّ فَاطِمَةَ لَيْسَتْ كَنِسَاءِ الْآدَمِيِّينَ لَا تَعْتَلُّ كَمَا تعتلن [تَعْتَلِلْنَ] "
📚بحار الانوار ج 43 ص 16 _ مناقب آل ابی طالب ج 3 ص 330
❕حال وهابی اشکال کرده است که بر اساس روایتی از کتاب کافی شریف , فاطمه صدیقه سلام الله علیها خون می دیده است , زیرا در روایت مذکور آمده است که فاطمه صدیقه در فاصله میان تولد امام حسن و انعقاد نطفه امام حسین علیهم السلام یک طهر و پاکی را گذرانده است و طهر و پاکی بعد از نجاست و آلودگی اتفاق می افتد !!!!
❗️در پاسخ وهابی گفتنی است :
▫️1 _ واژه " طُهْر " مصدر " طَهُرَ " به معنای پاک بودن از نجاست و آلودگی و خون دیدن است .
📚ترجمه معجم الوسیط ج 2 ص 1211
👌بر این اساس , در روایت مورد اشکال وهابی آمده است که فاطمه صدیقه بعد از تولد امام حسن یک طهر یعنی یک پاک بودن را گذراند و سپس به امام حسین حامله شده است .
❓حال سوال اینجاست که مقصود از طهر و پاک بودن , پاک بودن خود فاطمه صدیقه از خون است یا مقصود پاک بودن نوع زنان از خون و آلودگی است ?
❕با توجه به آنکه در روایات متعددی , خون دیدن فاطمه صدیقه نفی شده است و این روایات , روایت مورد استناد وهابی را نیز تفسیر می کند لذا روشن می شود که مقصود از طُهر و پاک بودن در روایت مورد بحث, پاک بودن خود فاطمه صدیقه نیست بلکه مقصود از " طُهر " پاک بودن نوع زنان است یعنی در مدت زمان پاک بودن نوع زنان پس از خون دیدن , نطفه امام حسین ع منعقد شده است .
👈 باتوجه به آنکه در ادامه روایت آمده است که فاصله سنی امام حسین ع با امام حسن ع , شش ماه و ده روز است و از سوی دیگر مدت زمان حمل امام حسین ع شش ماه بوده است , بنابراین مدت زمان طُهری که فاطمه در آن مدت به حسین حامله شده است مقدار اقل طُهر زنان بوده که ده روز است :👉
📚فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج1، ص: 627
❗️بنابراین فاطمه صدیقه ده روز پس از تولّد امام حسن , امام حسين عليهم السلام را حامله شد و چون مدت حمل امام حسین هم شش ماه بوده است , پس مدت زمان فاصله سنی امام حسن و امام حسین , شش ماه و ده روز بوده است : " عن أبي عبد الله عليه السلام: " وذلِكَ أنَّ الحُسَينَ بنَ عَلِيٍّ عليه السلام وُلِدَ وهُوَ ابنُ سِتَّةِ أشهُر "
📚تهذيب الأحكام: ج 1 ص 328
❕از آنچه گفتیم روشن شد که مقصود از طُهر در روایت مورد بحث , مقدار و زمان حداقل طهر و پاک بودن نوع زنان از حیض است که ده روز می باشد , چنانچه که شارحین روایت مذکور به این نکته تصریح کرده اند :
" أراد بالطهر مقدار زمان الطهر لأن فاطمة ع لم تطمث و لم تر دما ثم أراد به أقل الطهر و هو عشرة أيام كما دل عليه آخر الحديث فإن مده حمل الحسين ع كانت ستة أشهر كما عرف "
📚الوافي، ج3، ص: 758 _ شرح الكافي (الأصول و الروضة ) ج7، ص: 226 _ مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج5، ص: 362
▫️ادامه 👇
❗️ادامه 👇
▫️2 _ اگر وهابی به توضیحات ما توجه نکند و باز هم بگوید مقصود روایت مورد بحث آن است که فاطمه صدیقه سلام الله علیها خون می دیده است , در این صورت می گوییم که روایت مذکور از روی تقیه و موافق با روایات اهلسنت صادر شده است زیرا مضمون آن را علمای اهلسنت هم نقل کرده اند : " لَم يَكُن بَينَ الحَسَنِ وَالحُسَينِ إلّا طُهرٌ " _ لَم يَكُن بَينَ الحَملِ بِالحُسَينِ بَعدَ وِلادَةِ الحَسَنِ إلّا طُهرٌ واحِدٌ. "
📚المعجم الكبير: ج 3 ص 95 ح 2766، المصنّف لابن أبي شيبة: ج 8 ص 45 ح 40، التاريخ الكبير: ج 2 ص 286 ح 2491، تهذيب الكمال: ج 6 ص 398 _ اسد الغابة: ج 2 ص 25، الإصابة: ج 2 ص 68
👈در همچنین مواردی که روایتی موافق با روایات اهلسنت است و به ظاهر با روایات شیعه (خون ندیدن فاطمه صدیقه ) هم در تعارض است , روایت مورد بحث از اعتبار ساقط است زیرا ما در هنگام تعارض روایات ماموریم روایتی را که موافق با اهلسنت است را طرد کنیم و بگوییم که تقیه ای صادر شده است ,👉 چنانکه راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که ؛
« دو خبر از شما می بینیم که یکی از آنها موافق اهل سنت و دیگری مخالف اهل سنت است ، کدام خبر را اخذ کنیم ؟ امام علیه السلام فرمود آن خبری را که👈 با اهل سنت مخالف است ،👉 آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است » « وَجَدْنَا أَحَدَ الْخَبَرَيْنِ مُوَافِقاً لِلْعَامَّةِ وَ الْآخَرَ مُخَالِفاً لَهُمْ بِأَيِّ الْخَبَرَيْنِ يُؤْخَذُ قَالَ مَا خَالَفَ الْعَامَّةَ فَفِيهِ الرَّشَاد »
📚 الکافی ج 1 ص 68
👌در ذیل در مورد چرایی صدور روایات تقیه ای و موافق با مذهب اهلسنت توضیحات خوبی داده ایم :
https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4061
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
پاسخ به شبهات فقهی فضای مجازی جلد 1-.05.Prp.pdf
1.62M
📖کتاب الکترونیک :
" پاسخ به شبهات فقهی فضای مجازی ( جلد اول )
✍نویسنده : احمد پودینه ئی ( مدیریت مجموعه شیعه پاسخ )
@Rahnamye_Behesht