eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
229 ویدیو
56 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
👌پاسخ را در دو نمایه زیر ببینید . زنای خالد و اعتراض عمر به او در جریان مالک بن نویره بوده است نه قبیله بنی جذیمه ... 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1687 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1688
👌پاسخ این دروغگویی را نیز در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1689
❔نمیشد انسان در این‌دنیا میشد و مرگی براش نبود آخه هر بار عزیزی رو آدم ازدست میده میگه کاش هیچ وقت مرگی وجود نداشت و همه برای همیشه پیش هم میموندن ❗️❗️ 💠💠 👌باید توجه داشت که اگر مرگ در دنیا نبود زمینه پیدایش موجودات بعدی فراهم نمی شد و آیندگان از نعمت وجود و حیات محروم می شدند و پهنه زمین برای همگان تنگ می شد و همه از گرسنگی و تشنگی آرزوی مرگ می کردند . ❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « گروهى نزد پيغمبرى آمدند و گفتند: دعا كن پروردگارت مرگ را از ما بردارد. آن پيامبر برايشان دعا كرد. پس خداوند تبارك و تعالى مرگ را از آن جماعت برداشت. جمعيتشان چندان زياد شد كه خانه ها بر آنان تنگ گشت و نسلشان افزايش يافت. [به طورى كه] صبح كه مى شد مرد [خانه] مجبور بود پدر و مادر و پدربزرگ و پدربزرگِ پدربزرگش را غذا بدهد و آنها را راضى گرداند [يا به نظافت آنها برسد] و به ايشان رسيدگى نمايد. لذا از و كار باز ماندند. اين بود كه آمدند و گفتند: از پروردگارت بخواه ما را به عمرهايى كه داشتيم برگرداند. آن پيغمبر از پروردگارش عزّوجلّ، چنين تقاضا كرد و خداوند آنها را به مدّتهاى [معيّن شده] عمرشان باز گرداند. » 📚التوحید صدوق ص 401_ بحار الانوار ج 6 ص 116 ❕از سوی دیگر چنان که در گذشته داده ایم ، هدف اصلی آفرینش انسان رسیدن به سعادت ابدی است و تا انسانها به وسیله مرگ از این جهان منتقل نشوند به آن هدف نهایی نخواهند رسید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8377 🔹پیامبر گرامی فرمود ؛ « خداوند، شما را براى فناء ونابودى خلق نكرده بلكه شما را آفريده كه هميشه بمانيد، بله هنگام ، از اين منزل به منزل ديگرى منتقل مى شويد » 📚بحار الانوار ج 58 ص 78 👌خداوند در تعبیر زیبایی وجود حیات و مرگ را در زندگی بشری چنین بیان می کند ؛ «پربركت و زوال ناپذير است كسى كه حكومت جهان هستى به دست او است، و بر همه چيز قادر است. همان كسى كه مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه كداميك بهتر عمل مى كنيد و او شكست ناپذير و بخشنده است » 🔹ملک 1_2 🔹به اين ترتيب ، ميدان آزمايش بزرگى است براى همه انسانها، وسيله آزمايش مرگ و حيات، و هدف اين آزمون بزرگ رسيدن به حسن عمل، كه مفهومش تكامل معرفت، و اخلاص نيت، و انجام هر كار است. 📚تفسیر نمونه ج 24 ص 318 👌توجه به این نکته نیز لازم است که بينش الهيين و معتقدين به معاد در مورد مرگ، با بينش ماديين و منكران معاد، زمين تا آسمان متفاوت است، و اين دو ديدگاه است كه در زندگى فردى و انسان اثر مى گذارد و روشهاى اين دو گروه را با يكديگر متفاوت مى سازد. 🔹مادى ها مرگ را يك عالم ظلمانى و بسيار تاريك، عالمى كه همه چيز با آن پايان مى گيرد، و خاتمه همه آرزوها و تلاشها و كوششهاى انسان است، با اين حال جاى تعجّب نيست كه انسان مادى از بيم مرگ برخود بلرزد و انديشه آن شهد شيرين زندگانى را در كامش تلختر از زهر كند. 🔹جاى تعجّب نيست كه آنها زندگى را پوچ و بى معنا بشمرند، چرا كه اگر مرگ پايان همه چيز باشد زندگى اين جهان كه مجموعه اى از كارهاى تكرارى سطح پايين خوردن و خوابيدن و درآوردن و مصرف كردن، هرگز نمى تواند به عنوان يك «هدف والا» روح انسانى را سيراب كند، و لذا گروهى از آنان دست به انتحار مى زنند، و آن را يك انتخاب براى پايان دادن به اين «تكرار مكررات بى معنا» مى شمرند آن را عين عقل و منطق مى دانند و زنده ماندن را نوعى حماقت و نادانى و ذلّت 👌ولى الهيين و معتقدان به معاد، به مرگ همان گونه مى نگرند كه به تولد جنين از شكل مادر. جنين در واقع مى ميرد، يعنى زندگى درون شكم مادر را از دست مى دهد، ولى درست در همان حال به جهانى وسيعتر و گسترده تر كه در مقايسه با محيط محدود و ظلمانى شكم مادر است مملو از مواهب و زيبايى ها، گام مى نهد. 🔹مرگ نيز يك تولد ثانوى است، و انسان از طريق مرگ از محيط محدود زندگى اين جهان به عالمى بسيار گسترده تر گام مى گذارد. مسلماً اگر جنين بداند كه بعد از تولد به كجا قدم مى نهد از آغاز براى تولد لحظه شمارى مى كند، هرگز وحشتى از آن به خود راه نمى دهد، هرگز عالم جنين را بى معنا و پوچ نمى شمرد. ❕ بينش انسان در مورد مرگ به عنوان «دريچه اى به سوى عالم بقاء» تمام زندگى او را به رنگ تازه اى در مى آورد، و به آن مفهومى دلپذير مى دهد، و او را از سرگردانى و بدبينى و و احساس پوچى و بى هدفى كه رنج ناشى از آن بسيار جانكاه است رهايى مى بخشد. 📚پیام قرآن ج 5 ص 348 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔می خواستم در مورد چله که این روزها در کانال ها به آن سفارش می کنند مطلب بزارید ودرمورد صحت یا دلیل ارایه بدید ❗️❗️ 💠💠 👌پیامبر فرمود ؛ « کسی که چهل روز اعمال خود را انجام دهد ، چشمه های حکمت و دانش را از قلبش بر زبانش می گشاید » 📚 ج67 ص249 👌از این حدیث شریف استفاده می شود که خود سازی و انجام عبادات و ذکر در مدت چهل روز تاثیر بسزایی در رشد و ترقی معنوی انسان دارد . ❕بر این اساس گرفتن و روز عبادت و بندگی کردن اختصاص به زمان خاصی ندارد و در هر زمانی که شرایطش باشد ، رجحان و استحباب دارد . 🗯آنچه به عنوان چله از ابتدای ماه ذیقعده تا عید قربان ، گرفته می شود ، بالخصوص در روایتی نیامده است و به آن نشده است اما با توجه به آنچه که گفته شد که چله گرفتن در تمامی روزهای سال دارد ، چله کلیمیه نیز منافاتی با تعالیم دینی ندارد . ❕چله کلیمیه اشاره است به مدتی که حضرت موسی علیه السلام برای دریافت تورات و شریعت آسمانی ، به کوه رفت و در آنجا مشغول عبادت و بندگی خداوند شد چنان که می فرماید ؛ « و ما به موسی سی شب وعده گذاردیم سپس آن را با ده شب دیگر تکمیل کردیم و به این ترتیب میعاد پرودگارش با او شب تمام شد » 🗯 142 👌بر اساس روایات این ایام و اربعین از آغاز ماه ذیقعده شروع و به ذیحجه ( عید ) ختم گردیده است . 📚 ج13 ص213 🗯از آنجایی که چله گرفتن در تمام ایام سال مستحب است و از سوی دیگر گرفتن در مدتی که حضرت موسی علیه السلام آن ایام را به عبادت و بندگی خداوند اختصاص داده بود ، حاکی از اهمیت آن ایام است ،و دو ماه ذیقعده و ذیحجه نیز از ماه های تلقی می شود ، می توان پی برد که چله گرفتن در ایامی که مشهور به چله است ، رجحان دارد ، اگر چه بالخصوص روایتی که توصیه به آن کرده باشد ، در مجامع روایی ما ندارد . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔آیا امام صادق، بوده است ❗️ از امام صادق نقل شده كه ميگويد: دمپائى يا نعلين سياه نپوسيد كه هم چشم را ضعيف ميكند و هم آلت مردانگى شُل ...... از امام صادق نقل شده است كه هر كسى دمپائى يا نعلين زرد بپوشيد برايش شادى آور است از امام صادق نقل شده است كه: دمپائى يا نعلين سفيد رزق و روزىِ انسان را زياد ميكند : الكافي، شیخ کلینی (كتاب اللباس) (باب ألوان النعال) جلد ششم صفحه ۴۶۶ 💥قضاوت با شما 💠💠 👌يكى از چيزهايى كه زمينه نشاط و شادابى را به وجود مى اورد، رنگ هاى است. انديشمندان در زمينه رنگ شناسى و آثار و خواص آن، بحث ها و تحقيقات زيادى انجام داده اند و تأثيرات انواع رنگ ها را روى احساس، فكر و روان انسان، بررسى كرده اند. ❕ به عنوان مثال، رنگ قرمز خاصيت حرارتى داشته و در اصطلاح به «رنگ گرم» گفته مى شود و از لحاظ روانى اثر تحريكى و هيجانى داشته و براى افراد عصبى زيان آور است لذا استفاده از تصاوير قرمز، چراغ خواب و لباس قرمز، توصيه نمى شود. 🔹رنگ آبى، زرد، سفيد و سبز، رنگى متعادل، آرام بخش، بهجت آور و نشاط آور است و باعث رفع خستگى و كدورت خاطر مى گردد لذا توصيه شده از تماشاى طبيعت، سبزه زارها، و آبشارها كه معمولاً به رنگ آبى و سبز است، بهره برده شود. 👌 در قرآن كريم و روايات معصومين به رنگ سبز و زرد، عنايت ويژه اى گرديده است. در سوره الرحمن آيه 76 مى فرمايد ؛ « بهشتيان در حالى كه بر تكيه گاه هاى سبز و بساط زيبا تكيه داده اند. » و در آيه ديگرى مى فرمايد ؛ « بالاپوش آنان (بهشتيان) از ديباى سبز و حرير است » ( انسان 21) همچنين در قرآن كريم درباره حوريه هاى بهشتى آمده است كه ؛ « لباس هاى سبز حرير و ديبا پوشيده اند و به آن آراسته گشته اند » ( کهف 31) ❕ در قرآن كريم درباره خاصيت آورى رنگ زرد رنگ گفته شده است ؛ « گاوى باشد زرد كه رنگ آن بينندگان را شاد و مسرور مى كند. » ( بقره 69) 👌يك روان شناس مى گويد ؛ « در روان شناسى رنگ ها ثابت شده كه وقتى انسان به يك چيز سفيد نگاه مى كند انگار به آن چيز نزديك مى شود، اما وقتى چيز مشكى مى بيند احساس مى كند كه از او دور مى شود » 📚حجاب از دیدگاه روانشناسی ، جلالی ، ص 11 👌خلاصه اينكه با بهره گيرى از قرآن كريم و روايات معصومين و تحقيقات روان شناسان مى توان نتيجه گرفت كه لباس هاى شاد مثل سبز، زرد، سفيد و آبى در ايجاد نشاط و مؤثر است . 💠توضیح روایات مورد پرسش ؛ 👌در روایات بالا توصیه به پوشیدن کفش زرد کرده است چون نشاط آور است ، و یا توصیه به کفش سفید کرده است ، چرا که بر رزق و روزی می افزاید زیرا این رنگ روحیه نشاط و را در انسان ایجاد می کند و انسان به کار و عمل و تلاش ترغیب می شود و در نتیجه بر رزق و روزی او افزوده می شود و از کفش سیاه شده است چرا که موجبات خستگی و غم و افسردگی را فراهم می کند ، با افزایش غم و افسردگی طبیعتا میل جنسی انسان هم کاهش پیدا می کند ، و از سوی دیگر از آنجایی که رنگ سیاه نور را زیاد می کند ، می تواند موجبات آسیب چشمی را نیز فراهم سازد . 👌جهت آگاهی بیشتر در مورد رنگ ها توصیه می شود کتاب آیین بهزیستی در اسلام ، رنگ پوشاک ، ج 2 ص 40 مطالعه شود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔اگر پیامبر با انگیزه های ازدواج نمی کرد پس روایت زیر چه می گوید ❗️ 🔺٩٤٨٦ / ٤. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللهِ ، عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَفَعَ الْحَدِيثَ ، قَالَ :« كَانَ النَّبِيُّ صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم إِذَا أَرَادَ تَزْوِيجَ امْرَأَةٍ ، بَعَثَ مَنْ يَنْظُرُ إِلَيْهَا ، وَيَقُولُ لِلْمَبْعُوثَةِ : « شَمِّي لِيتَهَا ، فَإِنْ طَابَ لِيتُهَا طَابَ عَرْفُهَا ، وَانْظُرِي كَعْبَهَا ، فَإِنْ دَرِمَ كَعْبُهَا  ، عَظُمَ كَعْثَبُهَا  ». ترجمه✍ ـ به نقل از احمد بن ابى عبد اللّه ، از يكى از شيع: گفت : پيامبر صلى الله عليه و آله هر گاه مى خواست با زنى ازدواج كند ، 👈كسى را مى فرستاد تا او را ببيند و به آن فرستاده مى فرمود : «گردنش را ببوى .😳 اگر گردنش خوش بو بود ، بدنى خوش بو دارد😐 . 👈و قوزك پايش را نگاه كن . اگر گوشتالود بود ، نيز گوشتالوست .😑 📙 کتاب : الکافی نویسنده : الشيخ الكليني    ج : 10  ص : 598 💠💠 👌چنان که بارها گفته ایم ، مهمترین ملاک در ازدواج ، حسن خلق و دینداری فرد مورد نظر است نه زیبایی و طراوت ؛ 🔹https://t.me/Rahnamye_Behesht/9088 🔹https://t.me/Rahnamye_Behesht/8017 👌و بارها نیز داده ایم که ازدواج های متعدد پیامبر گرامی در سنین پیری با انگیزه های عموما سیاسی و اجتماعی آن هم با زنان بیوه و بی سرپرست و مطلقه بوده است ، نه از روی امیال شهوانی ؛ 🔹https://t.me/Rahnamye_Behesht/7804 🔹https://t.me/Rahnamye_Behesht/3751 🔹https://t.me/Rahnamye_Behesht/7900 🔹https://t.me/Rahnamye_Behesht/7820 🔹https://t.me/Rahnamye_Behesht/8599 ❕روایتی که در آمد ، در هر کتابی که آمده است ، سندی ضعیف داشته و غیر قابل اعتماد است ، زیرا به صورت مرسل و مرفوع نقل شده است و تمام راویان آن مشخص نیستند و بزرگان نیز به این نکته تصریح کرده اند ؛ 📚ملاذ الاخیار ج 12 ص 329_ مراه العقول ج 20 ص 27 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
💠پاسخ شبهه به بردگی گرفتن زنان شوهر دار و رابطه جنسی با آنان در اسلام را در زیر بخوانید ؛ 👌https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1690
💠در رابطه حکم ازدواج کردن با دختران خردسال در اسلام و پاسخ شبهه فوق، نمایه زیر را مطالعه کنید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1691
❔عالم بزرگ اسلامگرا ابن تیمیه حرانی در جلد 6 کتاب منهاج السنه تصریح می کند بر اینکه علی بن ابی طالب دنیا پرست و قدرت طلب بود و به جهت قدرت طلبی و برای رسیدن به قدرت و تسلط بر مردم جنگید ❗️ 💠💠 👌شما چگونه از ابن تیمیه حرانی ناصبی به عنوان عالم بزرگ اهل سنت و مسلمان یاد می کنید در حالی که علما و بزرگان اهل سنت در طول تاریخ تصریح به انحراف و او کرده اند . ❕ابن حجر عسقلانی که از بزرگان اهل سنت محسوب می شود درمورد ابن تیمیه چنین می آورد ؛ « برخی از علما ابن تیمیه را به سبب مخالفت‌های او در توسل واستغاثه به پیامبر که تنقیص مقام نبوت به شمار میرود ( بی دین) وگروهی دیگر او را منافق دانسته اند » 📚الدرر الکامنه،ج1 ص181 🔹شمس الدین در نامه ای خطاب به ابن تیمیه چنین می نویسد ؛ « ای بیچاره ، آنان که از تو متابعت می کنند در پرتگاه زندقه، کفر و نابودی قرار دارند . مگر نه این است که عمده پیروان تو عقب مانده ، گوشه گیر ، سبک عقل ، عوام ، دروغ گو ، کودن ، بیگانه ، فرو مایه ، مکار ، خشک ، ظاهر الصلاح وفاقد فهم هستند؟ اگر سخنان مرا قبول نداری آنان را امتحان کن » 📚الاعلان بالتوبیخ،سخاوی،ص77 _ تکمله السیف الصقیل،شیخ محمد زاهد کوثری،ص218 ❕ در معرفی محمد بخاری حنفی از برجستگان اهل سنت می نویسد ؛ « محمد بخاری حنفی از ابن تیمیه بسیار متنفر بود تا جایی که در مجلسش تصریح می کرد، هرکس ابن تیمیه را "شیخ الاسلام" بداند است » 📚البدر الطالع ج 2 ص 262 👌 می گوید ؛ «ابن تيميه مى گويد خدا بر عرش استوار است و سخن مى گويد. در دمشق و ديگر مناطق ندا داده شد هر كس بر عقيده ابن تيميه باشد مال و خونش حلال است. او مسائل عجيب و غريبى ادعا كرد كه به سبب آن زندانى شد چون مباين با مذهب اهل سنت به حساب مى آمد». 📚مراه الجنان ج 4 ص 277 👌 ابوبكر می گوید ؛ «در سخن اين خبيث نظر كردم. در قلب او مرض گمراهى است. او به دنبال مشتبهات قرآن و سنت به جهت ايجاد فتنه است و گروهى از عوام كه خدا اراده هلاكشان كرده وى را متابعت كرده اند. در او امورى ديدم كه قدرت بيان آن را ندارم زيرا در آنها تكذيب پروردگار است». 📚دفع شبهه من شبه ص 216 👌 ابن حجر باز می گوید ؛ «او همين كه فكر كرد مجتهد است بر كوچك و بزرگ علماى قديم و جديد ايراد گرفت». 📚الدرر الکامنه ج 1 ص 150 ❕ابن حجر نیز در مورد او می گوید ؛ « خدا او را خوار و گمراه و کور و و ذلیل کرد ، سخنان او ارزش و قیمتی ندارد » 📚الفتاوی الحدیثیه ص 86 ❕این سخنان بزرگان اهل سنت دلیل روشنی بر انحراف فکری و عملی ابن تیمیه است . 🔹 اساسا چگونه می توان سه نبرد جمل و صفین و نهروان را که علی علیه السلام در دوران انجام داد به خاطر اهداف دنیوی لحاظ کرد در حالی که پیامبر گرامی به امر خداوند ، علی علیه السلام را مامور به انجام آن کرده بود چنان که علمای اهل سنت نقل می کنند ؛ « رسول اکرم به علی بن ابی طالب دستور داد تا پس از رحلتش با ناکثین ( اصحاب جمل ) و قاسطین ( اصحاب صفین ) و مارقین ( اصحاب نهروان ) کند » 📚مستدرک حاکم ج 3 ص 139 _ تاریخ بغداد ج 8 ص 340_ اسد الغابه ج 4 ص 23 ❕چگونه می توان گفت علی علیه السلام به خاطر دنیا نبرد کرد در حالی که علمای اهل نقل می کنند ؛ « هنگامی که علی علیه السلام به بصره وارد شد ، مبلغی طلا و نقره برایش آوردند ، علی علیه السلام طلا و نقره را مخاطب قرار داد که ای نقره سپید و ای طلای زرد مرا ندهید ، دیگری را بفریبید » 📚مجمع الزوائد ، هیثمی ، ج 9 ص 131 👌و نقل می کنند که پیوسته خطاب به دنیا می فرمود ؛ « ای دنیا دیگری جز مرا ( که من تو را سه طلاقه کرده ام )» 📚الاستیعاب ، ابن عبد البر ، ج 2 ص 465 👌روایات فراوانی در زهد و پارسایی علی علیه السلام طبق منابع اهل سنت ، وارد شده است که پرداختن به همه آنها سخن را به درازا می کشاند ، همین مقدار برای اثبات واقع گویی ابن تیمیه ناصبی و دنباله روان جاهلش کافی و وافی است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
کشور مصر در کتب شیعه ❗️ در کتبه شیعه در مورد مصر اوردن که : ▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁ ترجمه✍ يحيى بن عبد اللّه بن حسن ، در حديثى كه سند آن را به پيامبر خدا صلى الله عليه وسلم رساند که می مفرمائید :«به مصر برويد؛ امّا در آن ، زياد نمانيد» و مطمئنم كه فرمود : «زيرا اقامت در آن ، بى غيرتى مى آورد» . 📓کتاب : مستدرك الوسائل نویسنده :  النوري    ج : 13  ص : 291 📝مورد بعدی اینست ؛ ترجمه✍ على بن اسباط ، از مردى :به ايشان (امام صادق عليه السلام ) در باره مصر گفتم . فرمود : «پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : براى روزى به آن جا برويد؛ امّا در آن ، زياد نمانيد» . امام صادق عليه السلام سپس فرمود : «مصر، شهر مرگ و مير است . عمرها در آن جا مقدّر مى شوند» . 📙 کتاب : الفروع من الكافي نویسنده : الكليني    ج : 5 ص : 318 🔍بنظر شما این اهانت و دشمنی با اهل مصر چی میتواند باشد ؟ 💠💠 👌مصر يكى از قديمى ترين كانون هاى تمدن بشرى است و جزء گهواره هاى تمدن محسوب مى شود. آثار تاريخى مهمى كه در آن سرزمين قرار دارد و حتى با وسايل امروز ايجاد آنها بسيار مشكل مى نمايد، گوياى اين حقيقت است كه سرزمين مصر از قديم الايّام جزو ترين كشورهاى جهان بوده است. 🔹اسناد و مدارك تاريخى نشان مى دهد مصر حتى ده قرن پيش از ميلاد مسيح، كشورى بالنده و پيشرفته بوده است؛ مدارس بزرگ، كتابخانه ها و مراكز تحقيقاتى در مصر وجود داشته و تمدن مصر و يونان در قديم به هم گره خورده و دانش هاى اين دو سرزمين با يكديگر مبادله شده است. ❕از نعمتهاى بزرگى كه خداوند به اين كشور باستانى داده رود عظيم نيل است كه آن را كشورى آباد و پربار ساخته كه اگر اين رود عظيم را از آن كشور بگيرند بخشهاى عظيمى از آن به بيابانى لم يزرع در خواهد آمد. 👌اين كشور در سال بيستم هجرت در عصر خليفه دوم به تصرف مسلمانان در آمد . از امتيازات مصر اين است كه محبّان اهل بيت و عاشقان مكتب علوى در آنجا فراوانند و حتى اهل سنّت مصر به آنها عشق مى ورزند و زيارت «رأس الحسين» و بارگاه و مدفن منسوب به حضرت زينب در آنجا زيارتگاه عمومى مردم آن سرزمين است. به سبب اهمّيّتى كه اين سرزمين داشت، اميرالمؤمنين على عليه السلام قوى ترين و آگاه ترين ياران خود را كه مالك اشتر بود براى زمامدارى آنجا برگزيد و عهدنامه مورد بحث را كه شامل ترين دستورات كشوردارى است نوشت و در اختيار او قرار داد. 📚پیام امام امیر المومنین ج 10 ص 371 ❕دو روایتی که در پرسش مورد تمسک افکن قرار گرفت ، هر دو از حیث سندی ضعیف هستند . 🔸راوی روایت اول فردی به نام احمد بن محمد بن الحضیر است که نزد علمای رجالی ( و ضعیف ) تلقی می شود . 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 1 ص 432 👌راوی روایت دوم نیز « » ( مردی ) معرفی شده است که معلوم نیست چه کسی آن را روایت کرده است . همین مرسل بودن سند و ناشناخته بودن راوی روایت ، دلیلی بر آن تلقی می شود . ❕حال فرض می گیریم که این روایات و آنچه به مضمون آن در مجامع روایی ما نقل شده است ، باشد ، با این وجود نیز این روایات تفسیر روشنی دارد . 🔹این روایات که از اقامت گزیدن در مصر نهی می کند از آنجا صادر شده است که مردمان در زمان صدور روایت ، از تعالیم اسلام و آداب و اخلاق پسندیده دور بودند ، لذا اهل بیت علیهم السلام شیعیان را از اقامت گزیدن در آن نهی کردند تا مبادا اخلاق و آداب ناپسند بر آنها تاثیر بگذارد ، و دنیا و آخرت آنها نابود شود ، اما زمانی که اهالی مصر آداب و اخلاق خود را عوض کرده باشند ، و به اخلاق شریعت شده باشند ، روشن است که روایات فوق برای آنها مصداق ندارد . 👌علامه می نویسد ؛ « می توان بین آیات و روایاتی که مصر را مدح می کند و آنچه آن را مذمت می کند چنین جمع کرد که وجه آن ، اختلاف احوال مردم آن در زمان های مختلف است ، در اول زمان مصر برانگیخته شدن انبیاء و صالحین بود و از بلاد مبارکه و شریف محسوب می شد ، زمانی که مردم آن تبدیل شدند به شقی ترین و ترین مردم ، این کشور به بدترین بلاد تبدیل شد ، همانطور که روز عاشوراء چنان که از برخی اخبار استفاده می شود از ایام متبرکه محسوب می شد ، اما زمانی که حسین علیه السلام در آن روز به شهادت رسید ، به نحس ترین ایام تبدیل شد » 📚بحار الانوار ج 57 ص 208 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔از یک روحانی شنیدم که در جریان سجده شیطان بر حضرت آدم خداوند به او گفته که آیا از اهل بودی که بر آدم سجده نکردی ❕مگر اهل بیت اون موقع بودن و اساسا این حرف مستنده ❗️ 💠💠 👌خداوند جریان سجده نکردن را چنین نقل می کنند ؛ « فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ _ إِلاَّ إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ _ قالَ يا إِبْلِيسُ ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ » 🔹« در آن هنگام همه فرشتگان سجده كردند - جز ابليس كه تكبر ورزيد و از كافران بود - گفت اى ابليس چه چيز مانع تو از سجده كردن بر مخلوقى كه با قدرت خود او را آفريدم گرديد؟ آيا تكبر كردى، يا از بودی » ( ص 73_75) 👌کلمه « عالین » در آیه « أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ » دو ظاهری و باطنی دارد . ❕معنای ظاهری آن می شود که خداوند خطاب به ابلیس عرضه داشت که آيا تكبر ورزيدى، يا از آن بودى كه فرمان سجود به تو داده شود (أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ). 👌بدون شك احدى نمى تواند ادعا كند كه قدر و منزلتش ما فوق اين است كه براى خدا كند (يا براى آدم به فرمان خدا) ، بنا بر اين تنها راهى كه باقى مى ماند همان احتمال دوم يعنى تكبر است. 📚تفسیر نمونه ج 19 ص 338 ❕معنای باطنی « » آن است که خداوند از ابلیس سوال می کند که آیا تکبر ورزیدی یا از برترین هایی بودی که اصلا مامور به کردن نبودند . 🔸روایتی که در رابطه با تفسیر این آیه وارد ، مقصود آیه را بیشتر روشن می کند . ❕«ابو سعيد خدرى از پیامبر گرامی پرسيد از تفسير قول خدا كه به ابليس فرمود أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ » «آيا تكبر كردى از سجده كردن آدم يا از عالين بودى»، گفت: كيستند آنها كه از ملائكه؟ 👌رسول خدا فرمود: منم و على و فاطمه و حسن و حسين ( و سایر امامان ) ما در سراپرده عرش بوديم خدا را تسبيح مى كرديم، ملائكه به تسبيح ما خدا را تسبيح مى كردند پيش از آنكه حق تعالى آدم را خلق كند به دو هزار سال، پس چون آدم را خلق كرد امر كرد ملائكه را كه او را سجده كنند، ( و ما را امر نكرد به سجده ) و ملائكه همگى سجده كردند مگر شيطان، پس حق تعالى فرمود تكبر كردى يا از بلند مرتبه گان بودى؟ يعنى اين پنج كس كه نام ايشان بر عرش نوشته شده است ( و سایر امامان )» 📚فضائل الشیعه ص 8 _ البرهان فی تفسیر القرآن ج 4 ص 683_ بحار الانوار ج 26 ص 346 ❕روایات فوق اشاره دارد به خلقت ( نه جسمانی ) اهل بیت علیهم السلام که خداوند نور وجودی آنها را در ابتدای خلقت عالم خلق کرده بود ، در گذشته بیشتر حول خلقت نورانی آنان بحث کرده ایم ؛ 👇 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7893 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔همه انسانها دوست دارند مشهور و محبوب باشند با این حال چرا روایات از نهی کردند؟ آیا این نهی مقابله با فطرت انسان نیست ❕❗️ 💠💠 👌هر كس به چيزى علاقه مند است، بعضى به مال عشق مى ورزند، بعضى ديگر به جمال، گروهى خواهان كمالند، ولى جمعى طالب مقام و شهرت و آوازه اند و اين گروه اخير را طلب مى نامند، دوست دارند مردم همه به آنها احترام بگذارند، و به خانه آنها رفت و آمد داشته باشند، و به اصطلاح از ديگران يك سر و گردن برتر باشند، آخرين سخن، سخن آنها باشد و كسى روى حرف آنها حرف نزند، هر چند عقل و كفايت و لازم براى اين امور را نداشته باشند. اين گونه افراد را جاه طلب و طالب اسم و آوازه و مقام مى نامند.. ❕اين صفت رذيله سرچشمه بسيارى از مفاسد فردى و اجتماعى است، انسان را از خدا و خلق خدا دور مى كند و او را براى وصول به مقصدش به دنبال گناهان خطرناكى مى فرستد، و از همه بدتر اين كه در بسيارى از اوقات با صفات نيك مانند احساس مسؤوليت و تصميم بر انجام اجتماعى و لزوم مديريت صالح در جامعه و امثال اينها اشتباه مى شود. اين صفت، پيوند نزديكى با رياكارى و تكبر و عُجب و خودپسندى دارد . 📚اخلاق در قرآن ج 3 ص 13 🔹تأثير مخرّب اين رذيله اخلاقى در دين انسان به قدرى شديد است كه در از رسول خدا مى خوانيم ؛ «دو گرگ درنده كه در آغل گوسفندان رها شوند فساد و خرابى آنها بيشتر از حبّ مال و مقام در دين انسان مسلمان نيست ». 📚میزان الحکمه ج 1 ص 492 👌و فرمود ؛ « علاقه شديد به مقام ( و شهرت ) و مال، را در قلب انسان مى رويانند همان گونه كه آب سبزه را مى روياند». 📚المحجه البیضاء ج 6 ص 112 🔹 در حديث ديگرى از امام عليه السلام مى خوانيم ؛ « كسى كه طالب مقام باشد (و دلباخته آن گردد) هلاك مى شود » 📚الکافی ج 2 ص 297 ❕البته اسلام با مطلق مقام و شهرت و جاه و ریاست طلبی مخالفتی ندارد تا شما بگویید اسلام در این رابطه خلاف فطرت است در روایت معصوم داریم که فرمود ؛ « كسى كه رياست را به طلب كند از اطاعت خداوند به حق محروم خواهد شد» 📚تحف العقول ص 237 ❕از اين حديث اين نكته استفاده مى شود كه رياست طلبى بر دوگونه است ؛ ریاست حق و باطل ؛ 👌در بعضى از آيات قرآن مى خوانيم كه يكى از خواسته هاى خاص خدا (عِبادُالرَّحْمانِ) اين است كه مى گويند: «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ اماماً؛ خداوندا! ما را پيشواى پرهيزگاران قرار ده» ( فرقان 74) 🔸از اين تعبير به خوبى استفاده مى شود كه رياست طلبى هميشه مذموم نيست، بلكه به گفته «علّامه » (رضوان الله تعالى عليه) در «بحارالانوار»، رياست بر دو گونه تقسيم مى شود، حق و باطل، سپس براى رياست حق مثال به متصدى شدن مقام فتوا و تدريس و وعظ مى زند و مى گويد ؛ « كسى كه اهليت اين كار را دارد و عالم به متون كتاب و سنت است و هدفش هدايت خلق و تعليم مسائل دين باشد اين از نوع رياست حق است كه گاه وجوب عينى يا كفائى دارد، ولى كسى كه آگاهى از اين امور ندارد يا آگاهى دارد ولى هدفش تنها شهرت طلبى و جلب قلوب و تحصيل مال و مقام است اين از نوع رياست باطل است و اين كار كسانى است كه به صفت رذيله جاه طلبى گرفتارند.» 💠سپس از بعضى از نقل مى كند كه معنى «جاه» همان تملك دلها و نفوذ در آنهاست. و حكم آن حكم تملك اموال است، اينها همه از امورى است كه جزء اهداف زندگى دنيا مى باشد و با مرگ پايان مى يابد و دنيا مزرعه آخرت است؛ پس كسى كه از اين امور زاد و توشه اى براى آخرت برگيرد سعادتمند و خوشبخت است و كسى كه آن را وسيله هوسرانى قرار دهد بدبخت و بيچاره است. 📚بحار الانوار ج 70 ص 147 به بعد 👌در واقع كسانى كه مقام و آوازه را براى رسيدن به اهداف مقدس اجتماعى و انسانى و به تعبير ديگر براى اهداف الهى مى طلبند نه جاه طلبند و نه مقام پرست؛ آنها در خط اميرمؤمنان عليه السلام حركت مى كنند كه مى فرمايد: « آگاه باشيد! به خدا سوگند، خدائى كه دانه را شكافت، و انسان را آفريد، اگر نه اين بود كه جمعيت بسيارى گرداگردم را گرفته و به ياريم قيام كرده اند و از اين جهت، حجت تمام شده است، اگر نبود عهد و مسئوليتى كه خداوند از علماء و دانشمندان (هر جامعه) گرفته كه در برابر شكم خوارى ستمگران و گرسنگى ستمديدگان سكوت نكنند، من مهار شتر خلافت را رها مى ساختم و از آن صرف نظر مى نمودم و آخر آن را با جام آغازش سيراب مى كردم» 📚نهج البلاغه خطبه 3 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman