💠مرحوم دولابی:
در یکی از فرمایشاتشان فرمودند: که روزی در مشهد مقدس بودم در فلکه آب نشسته بودم و به گنبد حضرتش نگاه کردم و از خود پرسیدم اینکه اینهمه روی امام و امامت تاکید است علتش چیست؟
یکباره کشفی برایم رخ داد و دیدم خیابان امام رضای مشهد در سمت چپش یکی شخص زشترویی دارد به مردم یک آب گل آلود میدهد ومردم هم سر و دست میشکنند تا از آن آب آلوده میل کنند، ولی سمت راست خیابان یک انسان زیباروی و بزرگواری آب خنک و گوارایی به مردم میدهد ولی مردم کمتر توجه دارند و استقبال نمیکنند. یکباره از این حالت بیرون آمدم و دانستم امام کسی است که به مردم بطور رایگان و مفت معارف حقه الهیه را میدهد ولی از سر غفلت و جهلی که مردم بعضا گرفتارش هستند توجه نمیکنند.
💠 دکتر محمدرضا فریدونی، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی همدان
💠 @m_dolabi
✍ گلوبال هاوک و غافلگیری راهبردی تحقیر آمیز:
💎 مقدمه؛
هدف قرار گرفتن پهپاد گلوبال هاوک به عنوان نماد اعمال قدرت نظامی آمریکا، یک پدیده منحصر به فرد در صحنه بین المللی است که نشان دهنده تداوم دو روند مهم و اثرگذار در تاریخ معاصر است:
یکم. تجربه ای نو از جنگ شناختی: از جنگ شناختی به عنوان نسل پنجم یا به تعبیری نسل چهارم جنگ یاد می شود. این جنگ مبتنی بر تقابل روایت ها و درایت ها است در دو جبهه رقیب و در دو صحنه ادراکات و اراده های متولیان سیاسی - امنیتی رخ می دهد. بنابراین جنگ شناختی در فضای غیرمحسوس و ناملموس، بدون حضور مستقیم انسان روی می دهد و عامه مردم فقط پیامدهای آن را احساس می کنند.
دوم. تکرار غافلگیری راهبردی آمریکا: آمریکا تاکنون بارها در برابر ج.ا.ایران دچار غافلگیری راهبردی شده است که مهمترین آنها عبارت است از: فروپاشی نظام پهلوی، تسخیر لانه جاسوسی و ماجرای صحرای طبس، ظهور نیروهای مقاومت مثل حزب الله و حماس و شکست رژیم صهیونیستی، ماجرایی مک فارلن و واکنش حضرت امام (ره)، روند پیشرفت علمی در پنج دانش های بنیادین (هسته ای، نانو، بیو، IT و فناوری های دفاعی)، ماجرای اسارت چند باره سربازان و ملوانان آمریکایی و انگلیسی، حضور دائمی مردم در صحنه، ماجرایی مدیریت و مهندسی معکوس پهپاد ۱۷۰ RQ، ماجرای نجات سوریه و عراق از حلقوم مزدوران جنگ نیابتی و ماجرای اخیر در هدف قرار دادن هواپیمای پهپاد گلوبال هاوک.
🛩گلوبال هاوک چیست و چه ویژگی های دارد؟
گلوبال هاوک یک پهپاد غول پیکر و جایگزین هواپیماهای نسل قبلی است که ماموریت جاسوسی آمریکا دارد و با نام (MQ-۴C) هم شناخته می شود. این پهپاد از آلیاژ پوششی و سیستم رادارگریزی بهره می برد که مشابه همان سیستم رادارگریز جنگنده F35 را دارد و با خاموش کردن سامانههای فعال می تواند مانع از رصد توسط هرگونه سامانه پایش راداری شود.
پرواز تا ارتفاع ۱۸ هزار متری و قابلیت ۳۲ ساعت مستمر پرواز ساخت از جمله ویژگی های منحصر به فرد این پهپاد است که برای ارتش آمریکا حدود ۲۲۲ میلیون دلار هزینه داشته یعنی نزدیک به ۴ برابر هزینه جنگنده فوق مدرن F35، و ۱۲ برابر قیمت F14، دوسوم کل بودجه ج.ا.ایران و تاکنون فقط ۴ فروند از آن ساخته شده است. بنابراین انهدام آن خسارت های مادی و حیثیتی متعدد در پی دارد:
۱. اعتبار زدایی از ابرقدرتی آمریکایی ها؛
۲. شکننده شدن قدرت نظامی آمریکا در جنگ های آینده؛
۳. شکنندگی کارآمدی فن آوری های فرامدرن؛
۴. خارج شدن علم نوین از سیطره غرب.👇
💎 پیام های غافلگیری راهبردی جدید
هدف قرار گفتن این پهپاد فوق مدرن و محجوب توسط نیروهای مسلح ج.ا.ایران، پیام های متعددی را در دل خود نهفته دارد. که مهمترین پیام های عبارت است از:
۱- اعتماد و اطمینان به توان جوانان انقلابی در مرز دانش و فناوری های مدرن:
ترکیب بسیار ایدهآل از نیروهای با تجربه و جوانان انقلابی برای دستیابی به فن آوری های نوین و قابل رقابت با تکنولوژی های برتر در پیشرفته ترین صنایع جهان زمینه ساخت موشک سوم خرداد شده است. این در حالی است که صنایع نظامی سخت ترین و پیچیده ترین و در عین حال تحریم پذیرترین عرصه های علمی فناوری های است. بنابراین پیام اصلی انهدام پهپاد گلوبال هاوک، با موشک بومی سوم خرداد اهمیت اتکا و اعتماد به توامندی ها تکنیکی و باورهای ذهنی و انقلابی جوانان برای بنبستی شکنی در عرصه های مختلف دفاعی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علوم نوین است. مسئلهای که یکی از محوری ترین گزاره های مورد تاکید رهبر معظم انقلاب در بیانیه دوم انقلاب است.
۲-تغیر ذهنیت ها در مورد توانمندی های راهبردی ایران؛
در حالی که متولیان امنیتی - سیاسی آمریکا مانند:"جان بولتون و تام کاتن" تا چند هفته قبل اقدام نظامی بر علیه ایران را ممکن، موجه، ممکن حتی لازم مدانستند که با دو حمله کم هزینه قرین پیروزی خواهد شد. اما کارشناسان آمریکایی پس از ساقط شدن پهپاد، هزینه حمله به ایران را بسیار سنگین می دانند و از جنگ با ایران به معادله نفت و خون سربازان و اعتبار آمریکایی یاد می کنند. چنانکه که ایمی زگارت عضو ارشد اندیشکده مؤسسه هوور و دانشگاه استنفورد توانمندی و ظرفیت های دفاعی ایران را واقعا چشمگیر می داند و سی ان ان توصیه می کند که باید نسبت نبوغ ایرانیها نگرانی جدی داشته باشیم.
۳- نفوذ ناپذیری عناصر و نهادهای انقلابی:
علت اصلی ناتوانی بسیاری از کشورهای غیر مستقل، ظرفیت نفوذ پذیری ذهنی حکمرانان و رخنه پذیری ساختارهای حکومتی جوامع آنان در برابر نظام سلطه است. در حقیقت نظام سلطه با نفوذ سیاسی و امنیتی در سطوح بالای دستگاه حکومتی، با استفاده از اشخاصی غرب پروده یا غرب باور مانند جیسون رضاییان، نزار زکا، نمازی ها، کاوه مدنی و... تصمیم سازان و تصمیم گیران را برای اتخاذ رویکردی غرب گرایانه به ویژه در عرصه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی متقاعد می کند. برای اثبات این مهم کافی است به عرصه های هسته ای، هسته ای، دانش های بنیادین و... نگاه کنیم که تربیت یافتگان بومی - اسلامی به دلیل تکیه بر توانمندی های خود و عزتمندی نیروها و نهادهای انقلابی موفق شده اند از یک سو راه نفوذ حریفان و مفسده جویان را بر ساختار نهادی خود مسدود کنند و از سوی دیگر زنگار اندیشه دل را از گرو امید به غرب بزدایند.
۴- امکان و امتناع خرید و فروش امنیت و پیروزی در جنگ احتمالی؛
بسیاری از مستبدان حمار پول منطقه ای تلاش می کنند با عزت فروشی در برابر ابرقدرت های فیل زور جهانی، امنیت خود را خریداری کرده و بقاء قدرت خود را تضمین کنند. در حالی امنیت پایدار در اندیشه انقلابی محصول عزت ماندگار است. چنانکه هدف قرار دادن پهپاد گلوبال هاوک نشان داد که امنیت پایدار ج.ا.ایران محصول مذاکره و بده بستان های معمول نیست که دجه المصالحه نفوذ حریف قرار گرفته و تحریف شود. پایداری امنیت در ج.ا.ایران، محصول عزت مداری است که در هیچ سطح و حجمی قابل معامله و فروش نیست. در همین رابطه روایت سردار «غلامرضا جلالی» رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور از ماجرا شنیدنی است: "آمریکا پس از سرنگونی پهپاد متجاوزش از طریق واسطههای دیپلماتیک اعلام میکند که ما برای حفظ آبروی خود میخواهیم عملیاتی محدود در منطقهای کمارزش از ایران انجام دهیم و شما به آن پاسخ ندهید. پاسخ نظام جمهوری اسلامی این بود که ما هر عملیاتی را شروع جنگ تلقی میکنیم و به آن پاسخ خواهیم داد و اگر جنگی را شروع کردید، پایانش را ما اعلام میکنیم."👇
💎 پیامدهای هدف قرار گرفتن پهپاد
۱- پریشانی محاسباتی و اختلال ذهنی حریف؛
ذهن و اراده مهمترین عرصه جنگ شناختی است. مرور ادبیات رئیس جمهور دونالد ترامپ به خوبی شدت و عمق اختلال محاسباتی منتهی به هذیان گویی وی را نشان می دهد. ترامپ پس از انهدام پهپاد ابتدا پیام تهاجمی صادر کرد که ایرانی ها بزودی متوجه می شوند و به اشتباه به جای "آماده جنگ" از عبارت "آماده لگد زدن" استفاده کرد. جمله های که منجر شد یرواند ابراهیمان از تعبیر اجتناب ناپذیری جنگ استفاده کند و نخست وزیر ژاپن را راهی تهران شد که به تعبیر خودش از جنگ جلوگیری کند. اما پیام های صادره از تهران باعث شد که ترامپ بعد از مدت کوتاهی عقب نشسته و فرافکنی کند که و بگوید: «احساس من این که - هدف قرار گرفتن پهپاد - اشتباه یک نفر بوده و فکر می کنم کسی مرتکب اشتباه شده است.» و در ادامه مدعی شد که بولتون دنبال جنگ درست کردن است و او به دنبال جنگ نیست. در پایان ترامپ از اینکه ایران ها هواپیمایی حامل سرنشین را مورد اصابت قرار نداده اند تشکر کرد.
کار دولت آمریکا تا آنجا خراب شد که رسانه ها سعی کردن با افسانه پردازی ادعا کنند که پهپاد آمریکایی یک تله و نفوذ سایبری برای شناسایی توانمندی پدافندی ایران بوده و طرحی به نام "بر بال شاهین" را دنبال می کرده اند. اين در حالي است كه موشک سوم خرداد، يك سامانه متحرك پدافندی است كه در سال 1393 توسط رهبر معظم انقلاب رونمايي و مشخصات فيزيكي و توانمندي آن رسانهاي شده است.
۲- تغییر معادلات قدرت غرب آسیا در سطح راهبردی؛
هدف قرار گرفتن پهپاد فوق مدرن آمریکایی توسط موشک سوم خرداد، در اختیار داشتن توانمندی بومی ناشناخته، رو نمای از اقدامات های ویژه منطقه توسط محور مقاومت در ناکامی محور غربی، عبری و عربی در غرب آسیا، حمله پهپادی به بندر ینبع، حمله موشک به سفارت آمریکا در عراق، خود زنی در بندر فجیره و... باعث تغییر معادلات راهبردی امنیتی در غرب آسیا شده است. به گونه ای که برای همه روشن شده است که آمریکا دیگر حتی توانایی حفاظت از منافع خود را ندارد، چه برسد به آنکه امنیت متحدانش را تضمین کند. چنانکه یک نماینده ی کنیست (پارلمان رژیم صهیونیستی) به عنوتن متحد راهبردی آمریکا اعلام کرد در صورت وقوع این جنگ، اسرائیل تنها طی نیم ساعت با خاک یکسان می شود.
خبرگزاری روسی اسپوتنیک اعلام کرد برخورد نظامی ایرانی ها حرفه ای است و آنان و از یک سلاح سری رونمایی نموده اند. یک مقام نظامی محور مقاومت هم اعلام کرد: آمریکا فقط رجزخوانی می کند، پیروزی های پیاپی ایران و مواضع انقلابی ایران مایه افتخار است و می توانیم به توانمندی های بنیادین آنان تکیه کرد.
۳- تبدیل موازنه تهدید - تهدید / به معادله تهدید - فرصت؛
پیروزی پی در پی اعضای محور مقاومت مانند: حزب الله لبنان، حماس فلسطینی، حشدالشعبی عراقی، انصارالله یمن و... با امکانات حداقلی و انگیزه حداکثری بر مستکبران صاحب قدرت و مستبدان صاحب ثروت جهانی و منطقه ای دیگر رویایی ذهنی نیست. امروزه موشک سوم خرداد و پهپاد یمنی ها با سرمایه گذاری حداکثر ۲۰۰ میلیون تومانی (با کمترین هزینه ارزی)، برتری خود را بر هزینه ای چند صد میلیارد دلاری مدعیان منطقه ای و جهانی به نمایش می گذارد و زمینه را برای تغییر معادلات امنیتی فراهم نموده است. با این تعبیر اعضای محور مقاومت برای دفاع از خود، دیگر فقط به ناامن سازی محیط حریف در برابر اقدام ناامنی ساز نمی اندیشند بلکه از هر تهدید امنیتی بر علیه خود، فرصتی نو و راهبردی برای افزایش توانمندی های کمی و کیفی خود می سازند. بر همین مبنا دنیس راس مذاکره کننده سابق آمریکایی معتقد است ایران در حال فشار حداکثری بر آمریکا است. در حالی راهبرد ترامپ "فشار حداکثری خرد کننده حداکثری برای تغییر رفتار ایران" بود.
بنابراین در صورتی که فرصت های ایجاد شده از سوی ارکان حاکمیتی داخلی به درستی ادراک شود، ارزش افزوده آن از عرصه نظامی و امنیتی به عرصه اقتصادی و سیاسی سرریز شده و منجر به رونق بازار اقتصادی داخلی از یک سو و اعتبار سیاسی بین المللی از سوی دیگر شود. 👇
☝🤔 نتیجه گیری؛ بر مبنای تئوری جنگ شناختی، به محض ایجاد تهدید از سوی حریفان، ج.ا. ایران و اعضای محور مقاومت با بکارگیری درایت عقلانی و ظرفیت انقلابی خود، به خوبی روایت عزتمندانه مورد نظرشان را به ادراک و اراده حریف تحمیل می کند و تهدیدهای موجود را به فرصتی نو تبدیل می کند. بنابراین می توان ادعا کرد که مردم و نظام ج.ا. ایران و اعضای محور مقاومت در بستر جنگ شناختی و در سطح راهبردی، به صورت هنرمندانه و غافلگیرانه ای حریفان را تحقیر می کند.
به تعبیر عامیانه می توان گفت که امروز محور مقاومت به مثابه یک پزشک حکیم می ماند که برای درمان دردهای مردم منطقه، هر از چندی و پس از آنکه قلدرمعابان، یال و کوپال خود را به رخ جهانیان می کشند، نیشتری آتشین به سلطان این جنگل می زدند تا پس از نعره سلطان جنگل، دندان های پوسیده شیر پیر و فرسوده جنگل را برای ناظرین جهانی بشمارد.
۲۷ تیرماه ۱۳۹۸ ه.ش/ احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/.
💎کانال #راه_نگار در تلگرام
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال سروش، ایتا و ای گپ
🔅 @Rahnegar
🛩 چرایی طرح ادعای ترامپ در هدف قرار دادن پهپاد ایرانی:
۱. سرپوش گذاشتن بر تحقیر ناشی هدف قرار گرفتن پهپاد فوق مدرن آمریکایی؛
۲. تداوم شیر دوشی از گاوه ها و حمارهای منطقه؛
۳. بازسازی روحیه شکننده صهیونیست ها پس از مصاحبه حرفه ای و راهبردی سید مقاومت،
۴. خروج از انزوای ناشی از تعهدگریزی در فضای بین اللملی؛
۵. فضا سازی تبلیغی برای پیشی گرفتن از رقبای انتخاباتی؛
۶. مقابله با فشارهای داخلی ناشی از اظهارت نژادپرستانه بر علیه ۴ نماینده زن کنگره؛
✍️ کالبدشکافی ناآرامیهای اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ (از ماهیت شناسی تا ساختارشناسی و تا پیامدشناسی)
💠 بخش اول. ماهیت شناسی تحولات جهانی
علت بروز نارضایتی و ناآرامی منتهی به اغتشاش در ایران، وقتی قابل درک است که رابطه آن با رویکردهای جهانی تبیین و ترسیم شود.
🔻 الف) رویکردهای دوگانه در مدار جهانی
تحولات دهههای پایانی قرن بیستم به این سو حاکی از؛ حرکت جهان بر مدار دو رویکرد جهانی است. این دو رویکرد عبارت است از:
🪐 ۱. رویکرد درون سیستمی؛ به معنای واقعی بودن وجود یک سامانه منسجم و هدفدار برای جهانیسازی است. این سیستم مبتنی بر عرفیاندیشی و مادیگرا است که با محوریت سرمایه سالاری و کسب حداکثر لذت و ثروت در حال اداره بخش مهمی از جهان است. این سامانه تشکیل شده از مجموعهای از کشورهای غربی و همپیمانان و همراه آنان است که بر مدار قدرت استکباری و تمامیت خواهانه آمریکا میگردند.
🪐 ۲. رویکرد برون سیستمی؛ به معنای شکلگیری یک سامانه نوین از جهانیگرایی است که مبتنی بر توحیداندیشی و اخلاقمداری است. این رویکرد مجموعهای از کشورها و گروههای محور مقاومت و آزادی خواهان عالم را شامل میشود. این رویکرد با محوریت ایران در پی اجرای سیاستهای مستقل خود میباشند و به همین سبب در مقابل سلطه فرهنگی و سیاسی غرب پایداری میکنند.
♻️ یافته راهبردی
🔸به رغم خیزش گسترده ایدئولوژیهای مخالف در برابر لیبرال سرمایهداری مانند: کمونیست روسی به رهبری لنین، سوسیالیست چینی به رهبری مائو و...، اما آنها نتوانستند به لحاظ نظری و عملی در سطح تمدنی جلوه کنند و در حد و اندازه یک سیستم ماندگار تداوم حیات دهند. بنابراین جهان امروز از منظر رویکردهای زیست اجتماعی و الگوی سیاسی یا مبتنی بر مادیگرایانه در درون سیستم لیبرال سرمایهداری تعریف میشوند و یا مبتنی بر فطرت الهی و اخلاق انسانی، از منظر فکری و عملی در خارج از سیستم لیبرال سرمایهداری تعریف شده و به دنبال دستیابی به تمدن نوین انسانی و توحیدی مستقل هستند.
🔸از آنجا که لیبرال سرمایهداری اراده و انگیزه زیادی برای تجمیع و تکثیر ثروت و بهرهمندی حداکثری از لذت دارد به صورت بنیادین؛ هرگونه پدیدهای که احساس کند مانعی برای مسیر ثروت اندوزی و لذت طلبی آنان است، حریف یا دشمن تلقی میکند و با تمام توان با آن مواجهه یا مقابله میکند. سلطه جویان لیبرال سرمایهداری برای مدیریت حریفان از سه مسیر اقدام میکنند:
🔅 مسیر اول. با استفاده از ابزار تزویر، توانمندی حریفان را تحلیل میبرند.
🔅 مسیر دوم. با استفاده از ابزار تطمیع، حریف را در جامعه خود هضم میکنند.
🔅 مسیر سوم. با استفاده از ابزار تهدید، حریف را از مسیر خود حذف میکنند.
با این تفسیر هرگونه تغییر و تحولات از جمله ناآرامیهای اجتماعی ایران در پاییز سال جاری. در پارادایم این دو سیستمی قابل تحلیل است.
ادامه دارد...
✍️#احمد_باقری_مزینانی استادیار دانشگاه/۵ آبانماه ۱۴۰۱ه.ش
💎کانال تلگرامی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال سروش، ایتا، روبیکا و واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
💠 ب) گونهشناسی تهاجم علیه مردم ایران
چنانکه که در قسمت قبل متذکر شدم؛ به رغم اینکه رویکرد لیبرال سرمایهداری با محوریت آمریکا و با ابزار تزویر، تطمیع و تهدید توانست همه معارضین را دفع یا رفع کند ولی مردم ایران به عنوان یک استثناء در طول چهار دهه توانسته است در برابر تمامی گونههای تهدید نظام سلطه برای استیلا بر هویت، منابع و ذخایر خود مقاومت عزتمندانه و پرافتخاری را تجربه نماید. مهمترین تهاجمهای تحمیلی بر علیه مردم ایران در طول چهاردهه گذشته عبارتند از:
🔅 ۱. جنگ تمدنی و نبرد هویتی: تهاجم ایدئولوژیکی به هنجارها و ارزشهای فرهنگی و هویتی و تمدنی ایرانی - اسلامی با تکیه بر هنجارها و مؤلفههای ایدئولوژی لیبرالی، سوسیالیستی، التقاطی و باستانی که منجر به تبین، تثبیت، تقویت و تکثیر شالکه هویتی جدید و الگوی فرهنگی و تمدنی جدید در ایران و منطقه شد.
🔅 ۲. جنگ نظامی، داخلی و ترویسم کور: تحمیل جنگ خارجی و داخلی در طول دهه اول انقلاب از سوی یک جهان مهاجم و در پشت سر صدام و گروهکهای ضدانقلاب و جریانهای تجزیه طلب، که به رغم هزینه سنگین ۲۳۰ هزار شهید در دفاع مقدس و ۱۷ هزار شهید ترور، در نهایت منجر به حفظ تمامیت ارضی ایران شد این حالی است ظرف ۲۰۰ سال گذشته - با تزویر استعمار خارجی و یا خیانت استبداد داخلی - نیمی از سرزمین مادری از ایران جدا شده است.
🔅 ۳. جنگ نیابتی و نبرد اقتدار منطقهای: تحمیل تروریسم تکفیری و عوارض مخرب آن در کشتار حدود یک میلیون انسان و تخریب زیرساختهای عراق و سوریه، تروریسم دولتی آمریکا در شهادت حاج قاسم، تجاوز به مرزهای آبی و گروگانگیری کشتیهای ایرانی، که منجر به تشکیل محور مقاومت با محوریت شهید حاج قاسم، انهدام پهپاد و حمله موشکی قاطع به پایگاه الاسد، به اسارت گرفتن تحقیرآمیز ملوانان آمریکایی و انگلیسی و تسخیر کشتیهای متجاوز و متعرض و در نهایت منجر به خروج بخش عمدهای از توانمندی نظامی حریفان و دشمنان از منطقه شد.
🔅 ۴. تقابل ناشی از لجاجتهای سیاسی: رقابت لجوجانه رقبای انتخاباتی در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و دو قطبی سازی جامعه از سوی طمعورزان قدرت که خسارتهای انسانی، اجتماعی و اقتصادی زیادی بر کشور تحمیل نمود که در نهایت این تقابل و فتنه سیاسی با حضور حماسی مردم در نهم دیماه به پایان رسید. البته این تنش اجتماعی، دشمن را متقاعد کرد که در مواجهه با مردم ایران، ابزار تحریم اقتصادی و تحریک رسانهای، بیشترین کارآمدی را دارد.
🔅 ۵. نبرد عزتمندی و اقتدار ملی: تحمیل تحریمهای چندبعدی، سخت، فلجکننده اقتصادی با مدیریت آمریکا و با مشارکت اروپا و همراهی بسیاری از کشورهای صنعتی، که منجر به تبدیل این تهدید به فرصت برای ج.ا.ایران جهت تکیه بر ظرفیتهای اقتصادی داخلی، توجه به دیپلماسی فعال، نگاه به شرق و عضویت در پیمانهای منطقهای و فرامنطقهای مثل شانگهای و برگزیت شد. اقداماتی که بدون پذیرش ننگ کنار آمادن با کدخدا، زمینه را برای شکستن حصار تنگ تحریمها فراهم نمود.
🔅 ۶. نبرد پنهان و جنگ سایهها: تحمیل نبرد فعال، پویا، دائمی و در عین حال غیرمشهود و غیرملموس اطلاعاتی و امنیتی بر علیه ظرفیتها و توانمندیهای برتری ساز ج.ا.ایران به عنوان مدعی جدید مقاومت در برابر ساختارهای مسلط و تحمیلی جهان، که علاوه بر حرفهای شدن ساختارها و نهادهای امنیتی کشور، منجر به اجرای تدبیر حفظ موازنه تهدید در برابر اقدامات خصمانه پنهانی، تهاجم سایبری و تروریسم دولتی محور غربی، عبری و عربی شد.
🔅 ۷. جنگ نرم و جنگ شناختی: استفاده از ظرفیتهای نرم افزاری و مغزافزاری، در بستر رسانههای ارتباطی که برای ایجاد تردید در دلها و دستیابی به فتح ذهنها عملیاتی میشود. این دو جنگ از طریق ذائقهسازی نو و روایتسازی مطلوب توسط مهاجم و با تکیه بر سوژههای چرب، جذاب و براق، به دنبال تغییر در ماهیت ارزشها و هنجارها و هویت نسل نو جامعه است. خسارتهای جنگ نرم و جنگ شناختی از سایر جنگها بیشتر است و زمینه ساز گسست در مطلوبیتهای نوجوانان و جوانان و تقابل میان دو سبک زندگی میشود. 👇
☝️♻️ دستاوردهای راهبردی مقاومت
پس از فوت مرحومه مهسا امینی؛ هر چند بخش مرکزی و هسته اصلی این ناآرامیها و اغتشاشات تعداد محدودی از ارازل اجارهای و وابستگان و بستگان به جریانهای معاند و مخرب هستند ولی متاثر از جنگ نرم و جنگ شناختی لجمن و پیرامون آن هسته محرک آشوب، مجموعهای هرچند محدود از نسل ضد و تینیجرها - نوجوانان ۱۳ تا ۱۹ ساله - و جوانان ارتزاق شده از روایتهای فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای و زنان احساسی هستند که با قرار گرفتن بر نارضایتیهای داخلی و ناامیدی و سیاهپنداری آینده، به دنبال دستیابی به آمال و آرزوهای تحقق نیافته خود میباشند. اینان به همین سبب به محض ایجاد فرصت، به نماد و نشانهای هنجارهای فرهنگی و ارزشهای اجتماعی موجود و سنت تاریخی حمله میکند. چرا که احساس میکنند این نمادها مانع اصلی در مسیر دستیابی به آمال و آرزوهای آنان است. تعارضی که با حمایت وسیع رسانههای ارتباطی و اجتماعی، مراکز سیاسی و نهادهای امنیتی صاحبان قدرت و ثروت، به دنبال تغییر یا مدیریت رفتار مردم ایران از طریق غالب نمودن روایتگری و روایتسازی خود بر روایتهای بوی - اسلامی هستند.
با این وجود در میان تعارضهای هفتگانه علیه انقلاب اسلامی به مردم ایران، "جنگ شناختی به جهت روایتگری و روایتسازی منتهی به فتح اذهان و تغییر افکار و رفتار" مهمترین جنگ پیچ تاریخی موجود است.
🔅 در مجموع به رغم آنکه تعارض و تقابلهای هفتگانه مذکور، هزینههای بسیار بر جامعه ایرانی - اسلامی تحمیل نموده است، اما دستاورد آن بسیار چشمگیرتر و فاخر بوده و هستند. مهمترین دستاوردهای مقاومت مردم ایران در طول چهار دهه عبارت است از:
۱. ایستادگی، مانایی و سرافرازی قابل تحسین مردم ایران در برابر انواع جنگها و نبردهای تحمیلی از حریفان؛
۲. عمق بخشی به شناخت چند بعدی و شفافسازی جامعه از ناخالصیها و ناهنجاریهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی؛
۳. تبدیل الگوی عزتمندانه مقاومت ایرانی - اسلامی، به مدل مقاومت آزادیخواهانه منطقهای و فرامنطقهای در برابر مستکبران؛
۴. تمرین در فضای جنگ شناختی و جنگ ترکیبی به عنوان دوره گذار و در مسیر آمادسازی و شکلگیری تمدن نوین توحیدی و زمینه ساز ظهور.
ادامه دارد...
✍️#احمد_باقری_مزینانی استادیار دانشگاه/۸ آبانماه ۱۴۰۱ه.ش
💎کانال تلگرامی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال سروش، ایتا، روبیکا و واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
💠 بخش دوم. مبانی نظری
شناخت ریشههای تحولات اجتماعی کمک زیادی به فهم ماهیت پدیدهها میکند. در دیدگاهها و نظریههای مطرح شده، دو نظریه توجیه کننده منطق رفتار تهاجمی حریفان علیه مردم ایران و رفتار معترضان در ناآرامیهای اجتماعی پاییز امسال است. این دو نظریه عبارتاند از:
🔅 الف) سیطره مجاز و شبیهسازی ذهنی
ژان بودریاردر -Jean Baudrillard - فیلسوف پست مدرن فرانسوی، صاحب و واضع نظریه "وانمودها و فراواقعیت"، معتقد است: رسانههای ارتباطی و اطلاعاتی - و شبکههای اجتماعی - در دوره جدید از طریق ترکیب گفتمان و انگارههای تصویری، نوعی تصویر شبیهسازی شده از واقعیت القاء میکنند که ممکن است یا بخشی از واقعیت باشد و یا اصلا واقعیت بیرونی نداشته باشد. مبتنی بر دیدگاه بودریارد؛ بسیاری از آنچه رسانهها در عصر جدید به عنوان حقیقت یا واقعیت به خورد مخاطبان میدهند مانند: جنگ، ناآرامیهای اجتماعی، اعتراضات فراگیر، خشونت و... در بسیاری از موارد با حجم و ماهیت اصلی فاصلهی معناداری دارد.
بنابراین با تکیه بر نظریه تصاویر شبیهسازی آقای بودریارد، میتوان گفت؛ بخش قابل توجه و اثرگذاری از تصاویر انعکاس یافته در رسانههای ارتباطی و اجتماعی در مورد ناآرامیهای اجتماعی ایران در پاییز ۱۴۰۱، بیش از آنکه که واقعی باشد و یا حداقل به شکلی که تصویر شدند وجود خارجی داشته باشند، متأثر از اتسمفر مسلط بر فضای مجازی بوده و به مثابه؛ تصویر کاریکاتوری - بزرگ نمایی و یا کوچک نمایی - از یک رخداد است. با این وجود نبایستی از تاثیرات مخرب "سیطره فضای مجازی" بر حیات اجتماعی غافل شد. از نظر حقیر مهمترین بازتابهای این سیطره که به خوبی در اغتشاشات اخیر بازنمای شد، عبارت است از:
۱. غلبه روایتگری مقلدانه بر تدابیر عاقلانه؛
۲. استیلای ناهنجاریهای اجتماعی و رفتاری بر هنجارهای فکری و فرهنگی؛
۳. تبدیل هیجانات عاطفی و احساسی به مطالبات اجتماعی و سیاسی؛
۴. پیشی جستن مطالبات فردی و محفلی بر منافع جمعی و ملی.
🔅 ب) جنگ شناختی و فتح ذهنها
پس از تجربه گونههای هفتگانه تعارض و تقابل - که در بخش قبل متذکر شدم - و در طول تاریخ بشر علیه یک جامعه کمسابقه بود، جنگ شاختی آخرین نسخه مدرن این تهاجم محسوب میشود. مبتنی بر اصول همین جنگ است که؛ صاحبان قدرت جهانی و ثروت منطقهای با تکیه بر فناوری ارتباطی و رسانهای و با استفاده از دستاوردهای "علوم مغزی"، به تعبیر جیمز جوردانو؛ "ذهن را به میدان جنگ" تبدیل نمودند. در این جنگ مهاجمان برای فتح ذهنها مخاطبان خود، از مهندسی معکوس برای بازسازی مجدد انگیزهها و باز تولید معرفت جدید استفاده میکنند. لازمه دستیابی به اهداف مورد نظر در این جنگ، استفاده بهینه و مؤثر از پنجره روایتگری متمرکز و روایتسازی هدفمند است. با این وجود اذهان و افکار به صحنه اصلی جنگ شناختی تبدیل است.
🔸مهمترین اهداف جنگ شناختی در دوبخش راهبردی و میدانی عبارت است از:
🔅الف) اهداف راهبردی در جنگ شناختی
در سطح راهبردی مهمترین اهداف جنگ شناختی عبارت است از:
۱. «فتح اذهان جامعه مخاطبان» از طریق «روایتسازی هدفمند»؛
۲. «اختلال در دستگاه محاسباتی خواص» از طریق «دستکاری ادراکات»؛
۳. «ممانعت از الگوی شوندگی ایران» ازطریق «پس رانش از رویکرد مقاومت»؛
۴. «پیروزی در عملیاتی بدون جنگ» از طریق «واسپاری نقش نیابتی».
🔅 ب) اهداف میدانی در جنگ شناختی
در سطح میدانی مهمترین تاکتیکهای جنگ شناختی عبارت است از:
۱. «تغییر نحوه تفکر و باورها» از طریق «هک ذهنی و هویتی»؛
۲. «شکستن اراده مقاومت عمومی» از طریق «️تردید، تفرقه و نفرت پراکنی»؛
۳. «شکلدهی به رفتار فردی و گروهی» از طریق «مهندسی اجتماعی برای «کنترل، سلطه و تسلیم افراد بدون توسل به زور».
♻️ یافته راهبردی
۱. در جنگ شناختی؛ رسانههای ارتباطی و اجتماعی مهمترین ابزار تولید وانمودها برای اعمال تحریف و انحراف است.
۲. در ناآرامی اجتماعی اخیر کشور، رسانههای ارتباطی و اطلاعاتی بهمنی از تصاویر مغشوش و اطلاعات تحریف شده را به ذهن مخاطبان سرازیر کردن که منجر به تردید ذهنی، تحریک روانی و ابراز انزجار گفتمانی در بخشی از مخاطبان شد.
۳. «جهاد تبیین» مهمترین آنتی ویروس و راه مواجهه با «جنگ پیچیده شناختی» است.
ادامه دارد...
✍️#احمد_باقری_مزینانی استادیار دانشگاه/۱۱ آبانماه ۱۴۰۱ه.ش
💎کانال تلگرامی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال سروش، ایتا، روبیکا و واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
#ناآرامیها_اغتشاشات_اجتماعی_۱۴۰۱
#مبانی_سیطره_مجاز_جنگ_شناختی
#تحریف_انحراف_انزجار_مخاطبان
#جهاد_تبیین_آنتی_ویروس_جنگ_شناختی
ج) بخش سوم. روندهای موثر بر تحولات
برای فهم پدیدههای اجتماعی نیازمند شناخت رابطه آن با روندهای محیط پیرامونی است. بررسی ناآرامی اجتماعی در پاییز ۱۴۰۱ نشان میدهد که این ناآرامیها ارتباط معنادارای با تحولات جهانی در دو سطح عبارت است از:
🔸 در سطح خارجی
۱. جابجایی و شیفت تمدنی از غرب به شرق؛
جهان در حال تجربه مدلهای جدید از گزارهها، تحولات و تعاملات تمدنی جدید مانند: هجرت اربعین، پیمان شانگهای و برگزیت است که نشانگر شیفت تمدنی و انتقال مؤلفههای قدرت از غرب سیاسی و اقتصادی به شرق فرهنگی و اقتصادی است.
۲. تعارض مدلهای حکمرانی در منطقه؛
تلاش دو مدل حکمرانی سکولار حداقلی و نوعثمانی و پانتورانیسم با مدیریت اردوغان و مدل حکمرانی عشیرهای، خاندانی و دورهای حوزه جنوبی خلیج فارس تحت سلطه سعودیها، که خود را در رقابت با محور مقاومت تعریف میکنند.
۳. جابجایی ژئوپلیتیک قدرت جهانی؛
بروز و توسعه منازعات جدید و مؤثر بر تحولات آینده همچون منازعات غرب آسیا، قفقاز و شرق آسیا نشان از تغییر معادلات ژئوپلیتیکی دارد.
۵- توسعه کمی و کیفی محور مقاومت؛
به رغم تلاشهای مستمر و پر حجم نظام سلطه جهانی و استبداد منطقهای، رویکرد مقاومت به منطقهای و حتی سطح جهانی تسری یافته است. بگونهای که ایده عقب راندن نظام سلطه غربی از غرب آسیا و آمریکایی جنوبی در حال محقق شدن است.
🔸ب) در سطح داخلی
۱. درهم آمیختگی شاخصهای ارزیابی عمل؛
درهمتنیدگی هنجارها و ناهنجاریهای اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی منجر به گم شدن واقعیت و حقیقت در برابر شبه واقعیت و شبه حقیقت شده است.
۲. دوقطبی سازی اجتماعی و فرهنگی؛
تلاش مستمر برای تثبیت دوگانههای مانند: استبداد - استقلال، دیکتاتوری -آزادی، وراثت - ولایت، ایرانیت - اسلامیت، قومیت - ملیت و تمدن - تدین که منجر ایجاد شکاف در جامعه شده است.
۳. سیاهنمایی و تنفرزایی حداکثری در بین نسل جدید؛
تلاش مستمر چهل ساله رسانهها در تولید و تکثیر ناامیدی و تنفر منتهی به خشم در نسل جوان و نوجوان که به محض ایجاد فضا به خشونت فزاینده بر علیه نهادهای حکمرانی تبدیل شده است.
۴. افزایش رویکردهای عاطفی گرایانه و احساساتی؛
توسعه نامتوازن سهم و نقش جنسیتها و قومیتها در مناسبات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی منجر به افزایش تحریکپذیری و کاهش تحملپذیری اقشار جامعه شده است.
۵. تلاش برای تخریب گفتمان انقلاب؛
تلاش مستمر و پر هزینه در تثبیت دروغگو جلوه دادن نظام در مواجه با مردم، که با هدف اعتبارزدایی و اعتمادزدایی از نهادهای حاکمیتی صورت میگیرد.
۶. حرکت از جهش آنی به جنبش جریانی؛
مبتنی بر تئوری شورای آتلانتیک - بازوی نرم ناتو - چون رخدادهای جاری در ایران یک حرکت مقطعی است، بایستی از طریق تصویرسازی مجازی و پشتیبانی رسانهای از اتفاقات جاری در ایران، استمرار آن در زمان و تبدیل غلیان هیجان لحظهای به حرکتی تخریبی و کنشگری ماندگار و هزینه ساز، هیجانات آنی موجود را به حرکت جریانی داریم.
۷. توسعه نقش و سهم رسانههای غیرخودی؛
افزایش رو به تزاید میزان تاثیرپذیری نسلهای نو از روایتسازیهای رسانههای ارتباطی و اجتماعی غیرخودی در کنار کاهش مستمر اعتبار رسانههای خودی زمینه را برای تحریف وقایع و انحراف در حقایق فراهم نموده است.
♻️ استنباط راهبردی
چهار دهه تلاشهای مستمر حریفان و معاندان برای تقابل نرم و تحمیل جنگ شناختی در بستر فنآوریهای ارتباطی و اجتماعی باعث شده است که در مؤلفههای معرفتی و ذائقه هویتی تغییر آرامی در جامعه مخاطبان شود. این تغییرات در نسل سوم و چهارم به گونهای که ما امروز شاهد هستیم بروز هنجارها و رفتارهای متفاوت در بخشی از نسل جدید هستیم. تغییراتی که با هنجارها و ارزشهای بومی - اسلامی تفاوت معناداری دارد. بنابراین دلیل اصلی ناآرامیهای اجتماعی پاییز ۱۴۰۱، بیش و پیش از آنکه ماهیت امنیتی، سیاسی و یا حتی اقتصادی داشته باشد، ماهیت فرهنگی دارد که در عرصه ذهنی و ذائقه عاطفی منجر به تفاوت در رویکردها و تعارض میان دو سبک زندگی شده است.
ادامه دارد...
✍️/احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/۱۵ آبان ماه ۱۴۰۱ه.ش
💎کانال تلگرامی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال سروش، ایتا، روبیکا و واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
#تحولات_جهانی_شیفت_تمدنی
#تعارض_حکمرانی_ژئوپلیتیک
#دوقطبی_سازی_سیاهنمایی_تنفرزایی
#جهش_آنی_جنبش_جریانی
💠 د) بخش چهارم. کنشگران موثر
در ناآرامیهای اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ افراد و جریانهای متعددی ایفای نقش نمودند. مجموع نقش آفرینان را میتوان در دو دسته کنشگران پایدار و کنشگران ناپایدار و به شرح زیر سازماندهی نمود:
۱_ کنشگران پایدار
منظور از کنشگران پایدار؛ مجموعهای از عناصری انسانی یا غیرانسانی هستند که مبدأ و مولد تولید چالشها و تنشهای اجتماعی محسوب میشوند. این بازیگران نقش مستقیمی در تولید یا تکثیر ناآرامیها و تبدیل آن به اغتشاش در سال جاری ایفا کردند. با این وجود مهمترین کنشگران پایدار عبارتند از:
۱.۱. رسانههای ارتباطی و شبکههای اجتماعی
امروز رسانههای ارتباطی و اجتماعی در کنار نقش اطلاع رسانی ایجابی، به عنوان کنشگر محوری جنگ شناختی محسوب میشوند. این رسانهها مهمترین سهم و نقش را در ایجاد تردید و تشکیک در هنجارهای فرهنگی، انشقاق و دوقطبی کردن اجتماعی و تحریک به فعالیت تخریبی را بر عهده دارند. بهگونهای که این رسانهها آتشبیار اصلی نارضایتی اجتماعی و تبدیل آن به تعارض امنیتی محسوب میشوند.
۱.۲. ارتش رباتیک؛ از بات تا رباتها
مجموعهای از نرم افزارهای هوشمند هستند که مأموریت تکثیر و ترويج محتوای محرک، ناهنجاریها و خشوت عریان در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را بر عهده دارند. این ارتش بزرگ و فعال از طریق انتقال مستمر و متراکم دادهها، امکان تأمل عقلانی و تحلیل منطقی مخاطبان را کاهش داده و بستر لازم برای فتح ذهن آنان توسط مهاجمان جنگ شناختی را فراهم میکنند. برخی خبرها حاکی از آن است که در ناآرامیهای پس از فوت خانم امینی، طی چند روز حدود ۱۱۱ - برخی منابع ۳۲۰ - میلیون هشتگ مخرب تکثیر شد که ۸۳٪ هشتگها توسط رباتها و در ۳۰ ثانیه اول تولید، توزیع شده است.
۱.۳.دشمنان کینهورز و معاندان حسود
مجموعهای از صاحبان قدرت جهانی، دولتهای زیاده خواه غربی، رژیمهای نامشروع فرامنطقهای دولتهای وراثتی و خاندانی ثروتمند منطقه هستند. این دولتها که یا به صورت بنیادبن با مبانی انقلاب اسلامی مشکل دارند و یا وجود ایران مقتدر و یکپارچه را مانع اصلی سلطهگری خود بر منابع ثروت و قدرت منطقه، مانع از شهرت و اعتبار قومی و مانع تداوم حکمرانی برآمده از تعصب قومی، فرقهای و قبیلهای خود میدانند از هر گونه مسئلهای که منجر به تضعیف مردم ایران شود حمایت مادی، معنوی و رسانهای میکنند.
۱.۴. تروریسم کور گروهکی و تجزیه طلب
مجموعهای از عناصر محوری و حاشیهای عضو گروهکهای معاند و محارب هستند که به دلیل پیوستگی به گروهکهای ضدانقلاب و یا تجزیه طلب و یا به دلیل وابستگی نسببی و سببی که به اعضای این گروهکها دارند، از انقلاب اسلامی و مردم انقلابی ایران کینه عمیق در دل دارند. این گروهکها و افراد یکی از مهمترین آتش بیاران معرکه هستند و با حضور میدانی خود سعی وافری دارند؛ فضای اعتراض عمومی را رادیکال و آن را به اغتشاش و آشوب اجتماعی و در صورت امکان به بحران امنیتی تبدیل نمایند.
۱.۵.اپوزسيون متوهم و خودجایگزین پندار
مجموعه از افراد اغلب پیر و فرتوت و حاضر در محافل بزم و رزم رسانهای در غرب هستند که به دلیل باستان پرستی، التقاط فکری، قومیتگرایی و فرقهاندیشی افراطی، با رویکردهای اسلامی - ایرانی تعارض بنیادین دارند. این از افراد مستقر در غرب، به محض احساس ناامنی در کشور و احتمال تحقق رویای کسب افتخار آمیز قدرت، فعالیتهای خشن خود را تشدید میکنند. این مدعیان اپوزیسیون - چند نفره و یا حداکثر چند صد نفره - به رغم متفق بودن در اعمال خشونت، در ایدئولوژی به شدت متفرق هستند و هرگز قابلیت گردهمایی بر گرد یک میز مشترک را ندارند.
۱.۶. فریبکاران قدرت و غارتگران ثروت
مجموعه از افراد و محافل ارتزاق یافته از بیتالمال و مناسبات سیاسی هستند که با رانت گروهی و با پوشش توسعه اقتصادی گذرگاههای واردات و صادرات را کنترل و ثروت اندوزی کردند و با پوشش توسعه سیاسی بر کرسی قدرت تکیه و منزلت کسب کردند. این طیف از مدعیان و حاکمان دیروز چون دستانشان از منابع قدرت و مخازن ثروت کوتاه شد، خود و ثروت اندوخته را به آنسوی آبها منتقل و با لانهگزینی در رسانههای غربی، جای متهم و مدعی را تغییر داده و به مطالبهگران و مبارزان امروز تبدیل شدند. آنان در رقابت با اپوزسيون، چون خود را میراثدار قدرت و وارث ثروت میدانند، بهمحض آنکه احساس کنند مردم ایران دچار خلع اقتدار شدند برای سلطه بر منابع قدرت و ذخایر ثروت دندان طمع تیز میکنند.
ادامه دارد...
✍️/احمد باقری مزینانی استادیار دانشگاه/۲۰ آبان ماه ۱۴۰۱ه.ش
💎کانال تلگرامی #راه_نگار
🔅 @Rahnegar96
💎 کانال سروش، ایتا، روبیکا و واتس آپ #راه_نگار
🔅 @Rahnegar
#کنشگران_پایدار_و_ناپایدار
#رسانهها_ارتباطی_شبکههای_اجتماعی
#باطها_رباتها_دشمنان_کینهورز
#تروریسم_کور_اپوزسیون_متوهم
#فریبکارن_قدرت_غارتگران_ثروت