eitaa logo
#راه‌_نگار rahnegar@
276 دنبال‌کننده
241 عکس
202 ویدیو
4 فایل
عقل حکمیانه و نفس کریمانه
مشاهده در ایتا
دانلود
🎯 اراده اعمال قدرت مهمترین مؤلفه در سهیم شدن در تحولات ژئوپلیتیکی و در دوره گذار است. 💎 کانال ایتا 🆔https://eitaa.com/rahnegar1401
✍️ حلب از انجام تا فرجام منازعه (تحلیل وضعیت نبرد سوریه در دوره گذار) 🔻بخش اول. ژئوپلیتیک تاریخی حلب 🔸۱. حلب پایگاه تحولات پیشینی از منظر تاریخی و جغرافیایی، حلب یک شهر راهبردی و مورد عنایت اهل البیت و یکی از کانون‌های اصلی مذهب اهل البیت بوده است که به مرور و به سبب کاهش دسترسی مردم به علماء، دچار تضعیف در عقیده و تغییر در ایده شده‌اند. این شهر در جنگ‌های صلیبی به عنوان پایگاه اصلی مسلمان محسوب می‌شد. حلب به دلیل جدا افتادن از مسیر تعالیم اهل البیت و به سبب اعمال سلطه قهری صلاح الدین ایوبی، اغلب شیعیان یا از این سرزمین کوچ کردند و یا تغییر مذهب دادند. دو شهرک نوبل و الزهرا باقیمانده نسل اولیه شیعیان در شمال حلب هستند. 🔸۲. حلب لولایی تحولات پسینی علاوه بر سبقه تاریخی و تمدنی، حلب مهمترین شهر اقتصادی و راهبردی میان شمال و جنوب و شرق و غرب اسلامی در دوره‌های مختلف بوده است. به همین سبب برخی در حلب به دنبال نشانه شناسی تحولات آخرالزمانی و علائم دوره گذار قدرت هستند. امروزه حلب در معادله مقاومت در برابر جنایت، قرارگاه پشتیبان مقاومت از سرپنجه‌های خود در لبنان و فلسطین محسوب می‌شود. حلب حلقه میانی در کریدور ارتباطی محور مقاومت، از ایران و عراق از مسیر موصول تا بوکمال به لبنان و فلسطین و تا ساحل مدیترانه است. بنابراین حلب قلب محور مقاومت و لولای ژئوپلیتیک تحولات غرب آسیا در دوره گذار است. ♻️ استنباط راهبردی به جهت نقش و سهم حلب به عنوان یک بارانداز تاریخی و نقش راهبردی و کلیدی آن در معادلات جهانی و منطقه‌ای از گذشته تا آینده است، خارج شدن این شهر از چرخه خدمات در کریدور غرب آسیا، به معنای تعیین سرنوشت مقاومت از انجام مقاومت تا فرجام مقاومت آن است. چرا که شکسته شدن دژ حلب به عنوان قلب جغرافیا و لولایی ژئوپلیتیک مقاومت، به معنای ترک برداشتن دژ مقاومت در سراسر منطقه است. به تعبیر دیگر سقوط خاکریز و تداوم اشغال حلب؛ مقدمه سقوط بسیاری از خاکریزها از خاکریز حمص و دمشق، خاکریز جولان و غزه، خاکریز خیام و ضاحیه، خاکریز بوکمال و موصل و بغداد، خاکریز کربلا و نجف است و خاکریز قصرشیرین و خسروی، خاکریز سیستان و تایباد و خاکریز بوموسی و تنب بزرگ دچار فرسایش خواهد شد. با این وجود ترمیم خاکریز حلب در شرایط کنونی و به هر قیمتی، هزینه‌اش بسیار کمتر است از تبعات امنیتی تداوم اشغال حلب است. ✍️ استاد دانشگاه/۱۳ آذرماه ۱۴۰۳ه.ش 💎 کانال ایتا 🆔https://eitaa.com/rahnegar1401
✍️ دیدبانی کنش هوشمندانه و هنرمندانه فاطمی (اندیشه کوثری و حرکت جوهری حضرت فاطمه الزهرا در آخرین دوره حیات) 🔻بخش اول. ماهیت کنش فاطمی 🔹 دو تفسیر از کنشگری فاطمی سیر در گفتمان و سیره حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها نشان می‌دهد که حضرت حداقل دو روایت قابل توجه است: ۱. بینش عاشقانه و عاقلانه؛ که در روایت حضرت و اظهار علاقه وافر ایشان به قرائت قرآن، اقامه نماز و نگاه به چهره پیامبر اکرم صلی الله و آله، دیده می‌شود. ۲. کنش عاقلانه و عارفانه؛ که در درایت عملی حضرت برای احقاق حقوق اعتباری، اجتماعی، سیاسی و مقاومت از انحراف و تحریف در مسیر اسلام ناب، دیده می‌شود. 🔹 دیدبانی رخدادها مدینه النبی با رصد کنش عاقلانه و عارفانه حضرت در تحولات پسا رحلت پیامبر اعظم (ص) می‌توان از سه دیدگاه مورد بررسی قرار داد: 🔅۱. روایت نزدیک‌نگرِ عاطفی؛ نظاره گری سطر به سطر حوادث پس از رحلت و تدقیق در فعالیت میدانی و در محیط مدینه، که دستاورد نهایی آن، دریافت حسی غم‌بار از حوادث شهر مدینه و دلی داغ‌دار از فشار بر اهل البیت است. 🔅۲. روایت دورنگرِ عقلانی؛ رصد فرآیندهای اصلی و رخدادهای کلیدی مدینه در غصب مناسب، چگونگی تهاجم به خانه وحی و کنشگری که حضرت برای توقف اقدامات انحرافی و یا بازگرداندن مسیر تحریف صورت داد. 🔅۳. روایت کلان‌نگرِ راهبردی؛ نگرشی فضا محور برای بررسی علل و عوامل ریشه‌ای، ساختاری و کارکردی از نحوه غصب خلافت و قیام حضرت و پیامدهای انسانی، اجتماعی و سیاسی آن است. ادامه دارد‌.... ✍️#️احمد_باقری_مزینانی استاد دانشگاه/ایام فاطمیه ۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ ه.ق و ۱۴ آذرماه ۱۴۰۳ه.ش/. 💎 کانال ایتا 🆔 https://eitaa.com/rahnegar1401
️ ✍️ دیدبانی کنش هوشمندانه و هنرمندانه فاطمی (اندیشه کوثری و حرکت جوهری حضرت فاطمه الزهرا در آخرین دوره حیات) 🔻بخش دوم. دستاوردهای کنش فاطمی اگر در یک نگاه ترکیبی به ویژه از روایت دورنگر عقلانی و فضانگر راهبردی بخواهیم تحولات مدینه در دوره کوتاه پس از رحلت تا شهادت حضرت را مورد بازخوانی قرار دهیم، شاهد «کنشگری هوشمندانه و پایدار و تصویرگری هنرمندانه و ماندگار» حضرت زهرا سلام الله علیها «در دوره گذار از جامعه نبوی مبتنی بر رسالت و امامت به جامعه سقیفی مبتنی بر خلافت و وراثت» هستیم. برخی از نشانه‌های این کنگشری عبارت است از: 🚩 ۱. طراحی و اجرای جنبش نرم افزاری راهیان نور؛ از طریق سفر روزانه زیارتی به قبرستان احد، ساختن بیت‌الاحزان در کنار مقبره و ساختن تسبیح از مدفن حمزه سیدالشهداء عملی شد. 🚩 ۲. خلق پدیده هنری مؤثر هشدار دهی؛ برای فراخوان آحاد جامعه و فعال سازی مجدد ذهن آحاد جامعه اسلامی در مدینه، از طریق بازسازی ماجرای اذان بلال عملی شد. 🚩 ۳. اولین کنش ضد آقازادگی در تاریخ اسلام؛ از طریق دوری از مزایایی خاص و ویژه به دلیل وابستگی نسبی و سببی با نبوت و امامت عملی شد. 🚩 ۴. مشارکت طلبی برای صیانت از دستاوردهای پیامبر؛ از طریق تمرکز اولیه بر دعوت عمومی اهل مدینه و دعوت ثانویه و چهره به چهره مجاهدان بدر که در چهل شب متوالی عملی شد. 🚩 ۵. محوریت در جنبش اعتراضی حامیان ولایت و امامت؛ که از طریق حضور تحصن کنندگان به ویژه امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام و زبیر بن عوام در منزل حضرت عملی شد. 🚩 ۶. تبدیل اندیشه انتقادی به رفتار اعتراضی؛ اقدامی که علیه غاصبان و حامیان آنان و از طریق حضور و اعتراض مستقیم به غصب هبه پیامبر و محروم کردن‌اش از ارث پدر عملی شد. 🚩 ۷. تحریک به مقاومت منفی؛ برای مقابله با غاصبان خلافت و مرجعیت و تلاش مضاعف برای مدیریت رفتار آحاد و خواص جامعه، که از طریق استفاده از ظرفیت گفتمانی تهیج کننده عملی شد. 🚩 ۸. محاکمه‌ مدنی غاصبان؛ اقدام برای رسوایی حامیان و ساکتان‌ تغییر فرآیند و مسیر و محتوای جامعه اسلامی، که از طریق تشکیل دادگاه علنی و مردمی صورت گرفت. ♻️ استنباط راهبردی تلاش حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها در «کنشگری کوثری با رویکرد حرکت جوهری» ریشه دار در گذشته و ریشه دوان در آینده بود. کنشی که به دلایل زیر دارای کارآمدی و اثر بخشی بود: 🔅 ۱. خود آگاهی محیطی؛ برای درک نقش و سهم تحولاتِ در حال وقع از مبدأ مدینه النبی است که برای تمامی محیط‌های پیش رو و تاریخ آینده جهان اسلام معتبر و مؤثر خواهد بود. 🔅۲. خود آگاهی زمانی؛ برای درکی ژرف از رفتار در حالِ وقوع در جامعه اسلامی و اهل خلافت است که به سبب عنصر ختم ‌نبوت، در افق زمان پیش رو تا پایان خلقت تاثیرگذار خواهد بود. 🔅۳. خود آگاهی زمینه‌ای؛ برای درک سهم و نقش خود در بستر تغییراتِ هنجارهای فرهنگی، نهادهای اجتماعی و ساختارهای سیاسی، که از یک سو در حال بازگشت به جامعه جاهلی بود و از سوی دیگر به جوامع آینده تسری پیدا می‌کرد. 🔅۴. نوآوری هوشمندانه؛ در مقاومت پایدار حضرت که مبتنی بر اندیشه و عقاید خالصانه و متعهدانه، انگیزه و باور متعبدانه و مومنانه و عمل و رفتار صالحانه و دوراندیشانه بود. 🔅۵. خلاقیت هنرمندانه؛ مبتنی بر آرایه‌های گفتمانی، آداب رفتاری و زیبایی شناختی هنری حضرت است، که برای بازسازی گذشته فاخر، فعال کردن حال راکد و تصویر آینده مطلوب صورت گرفت. 🔸در مجموع حضرت زهرا سلام‌الله علیها به عنوان مصداق انسان کامل، بستر تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی پسا رحلت را در یک «فضای تحولی بزرگ و وجودی» فهم، ادراک و تدبیر می‌کرد و بر آن بود تا «نیّات انحرافی و گفتمان تحریفی» مد نظر غاصبان نهادینه نشود چرا که در صورت نهادینه شدن آن «بقاء زیرساخت‌های فکری حق‌گرایانه، عقاید حق‌باورانه و رفتارهای حق‌طلبانه را با تهدید وجودی و حیاتی» مواجهه می‌شد. ✍️#️احمد_باقری_مزینانی استاد دانشگاه/ایام فاطمیه ۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ ه.ق و ۱۴ آذرماه ۱۴۰۳ه.ش/. 💎 کانال ایتا 🆔 https://eitaa.com/rahnegar1401
✍️ حلب از انجام تا فرجام منازعه (تحلیل وضعیت نبرد سوریه در دوره گذار) 🔻 بخش دوم. رمزگشایی از نبرد حلب تهاجم برق آسا، غافلگیرکننده که منتهی به سقوط بخش مهمی از سوریه به ویژه حلب شد از منظرهای مختلف و با تکیه بر نظریه‌های متنوع قابل تحلیل است. برخی از «علت‌های وجودی تهاجم مجدد به حلب» عبارت است: 🔅 ۱. نظریه‌ نظم ژئوپلیتیکی این عملیات بخشی از رویکرد انگلوساکسونی (انگلیسی و آمریکایی) به عنوان نقشه راه نظم جدید که در نظریه‌های خاورمیانه نوین است. یکی از این نظریه‌ها که توسط «جیمز بک ول» و با استعاره گالیور و لی‌لی‌پوت! ارائه شده که حکایت از تحلیل وضعیت فعلی و وضعیت مورد انتظار ژئوپلیتیک منطقه غرب آسیا است. از این منظر سه گونه کشور در غرب آسیا وجود دارد: ۱.۱. کشورهای ذره‌ای و کوتاه برد؛ کشورهای که دارای جغرافیای محصور و توانمندی محدود مانند قطر، بحرین و امارات هستند که از منظر مولفه‌های ژئوپلیتیکی فاقد شرایط لازم و کافی قدرت می‌باشند. این کشورها با پذیرش نقش نیابتی، فقط نام کشور را یدک می‌کشند. ۱.۲. کشورهای آرزومند و متوهم؛ کشورهای که دارای جغرافیا و موقعیت نسبتا قابل توجه مانند عربستان و لیبی هستند ولی این کشورها از منظر مؤلفه‌‌های ژئوپلیتیکی امکان نقش آفرینی بزرگ ندارند. با این وجود به شدت علاقمند به گالیور شدن و ایفای نقش ویژه در معادلات قدرت هستند. ۱.۳. کشورهای غول و گالیور؛ کشورهای بزرگی مانند ایران، ترکیه و مصر هستند که به سبب برخورداری از مولفه‌های متعدد مثل وسعت، موقعیت، جمعیت، تاریخ و تمدن دارای شانیت و منزلت ژئوپلیتکی در ایفای نقش مستقل در غرب آسیا هستند. مبتنی بر نظریه مذکور کشورهای ذره‌ای و آرزومند نیاز به مدیریت ویژه ندارند ولی گالیوری‌ها مانع جدی پیاده شدن معیارهای جهانی در منطقه هستند. بنابراین برای طبیعی شدن این کشورها باید کوچکتر شوند تا امکان مقاومت در برابر تدابیر جهانی و مقررات ابلاغی را نداشته باشند. 🔅 ۲. تئوری توحش و کاربست صنعت خشونت مبتنی بر سابقه تاریخی، اولین اقدام جریان افراطی - تکفیری برای تبدیل محیط منازعه به فضای برد برد، وارد آوردن شوک بزرگ و بهت حیران کننده، نظیر انفجارهای بزرگ انتحاری و پر تلفات و یا حرکت همراه با هیاهوی بسیاری با شکستن پر تلفات سد دفاعی حریف است که علاوه بر تزریق حداکثر وحشت، منجر به ایجاد و توسعه سریع فضای پر از ابهام و مملول از شایعه شده و عملا دستگاه محاسباتی حریف برای مقاومت را دچار پریشانی می‌کند. بدهی است که طی چند ساعت طلایی و چند روز اولیه اگر حریف به زانو درآمد ساختار نظامی و امنیتی و در ادامه ساختار سیاسی و اجتماعی آن فرو خواهد پاشید. موضوعی که در سقوط حلب به خوبی دیده شد و در ادامه به سقوط حما تسری یافت. 🔅 ۳. جنگ ترکیبی و بدیل سازی یکی از مهمترین دلایل انگیزشی جریان‌های سلفی و پشتیبانان پیدا و پنهان آنان در دوره پس از انقلاب اسلامی، ایجاد بدیل سازی از اسلام انقلابی از طریق اسلام هراسی و بدیل سازی از گروه‌های مقاومت است. در کنار استفاده از بدیل، به سبب تنوع فکری شاهد حضور گسترده گروه‌های متنوع از سوکولار تا سلفی افراطی و تا وهابیت تکفیری از یک سو و ترکیبی از ملیت‌های گوناگون از شامی تا آفریقایی، و به ویژه اقوام ترک‌تبار از ترکیه تا ایغور چین و از ترک قفقازی تا ترک آسیایی میانه، در بین گروه‌های تروریستی سوریه را شاهد هستیم. حضوری که نشان از بدیل سازی در برابر محور مقاومت دارد. ♻️ استنباط راهبردی 🚩 ۱. از منظر تئوریسین‌های انگلوساکسونی (انگلیسی و آمریکایی) از آنجا که «کوچک زیباست» (سلطه پذیر شدن کشورهای کوچکتر در برابر هژمون غرب و رژیم صهیونی) و «آینده جهان با منابع انرژی پیوند می‌خورد»، بنابراین تغییرات نظم منطقه‌ای و بدیل سازی بهترین ابزار برای مهار کشورهای و گروه‌های مستقل مانند ایران، حزب الله است و زمینه مدیریت قدرت‌های آینده جهان مانند چین و روسیه را تسهیل می‌کند. 🚩 ۲. شکست سد دفاعی حلب به عنوان قلب مقاومت و شاه رگ ممات دولت اسد، می‌تواند مقدمه تحولات مهم به معنای تغییر در نظم و نقشه منطقه باشد و ایده تبدیل کشورهای گالیوری را به کشورهای آرزومند و به کشورهای ذره‌ای را تسریع و تسهیل نماید. این تغییر حتی ترکیه متوهم در عثمانی‌گرایی با طعم پان تورانیسم و سعودی پریشان میان تصلب وهابیسم و تصاعد مدرنیسیم را دربر خواهد گرفت و معادله تعارض منطقه را به نفع غرب و رژیم صهیونی تغییر خواهد داد‌. چنانکه شهید سلیمانی در جنگ اول سوریه تاکید داشتند که اگر حلب سقوط کند کل سوریه سقوط خواهد کرد و در سال۲۰۱۳ شهید سید حسن نصرالله تأکید کردند که اگر سوریه سقوط کند، فلسطین از دست رفته است. ✍️ استاد دانشگاه/۱۶ آذرماه ۱۴۰۳ه.ش 💎 کانال ایتا 🆔https://eitaa.com/rahnegar1401
✍️ حلب از انجام تا فرجام منازعه (تحلیل وضعیت نبرد سوریه در دوره گذار) 🔻بخش سوم. روایت‌های یک سقوط در خصوص علل و عوامل سقوط حلب که با سقوط حما، تا حمص و درعا در حال تکمیل شدن است، گمانه‌های متعددی از جمله مسائل این سوی میدان و موضوعات در آن سوی میدان مطرح شده است. با وجود قابل نقد دیدگاه‌های مطرح و با توجه بودن مسایل و موضوعات متعدد، از نظر صاحب این قلم چهار روایت قابل تأمل در مورد علل و عوامل سقوط حلب و شهرهای مهم سوریه وجود دارد که این چهار روایت عبارت است از: 📂 روایت ۱. تغییر فرمت سلفیت جهادی مبتنی بر این روایت، تغییر فرمت تروریسم خشن ارهابی - تکفیری سوریه به تروریسم خوش‌خیم سلفی - جهادی، مهمترین عنصر سقوط حلب و یایر شهرهای مهم سوریه است. برخی از علل و عواملاین تغییر فرمت عبارت است از: ۱. تغییر محتوای فکری تروریسم از رویکرد تکفیری به سلفی اخوانی؛ ۲. تسلط جولانی به عنوان رهبری روشنفکر نما و اهل تسامح و تساهل با مخالفان؛ ۳. تغییر صورت رهبران از رویکرد سلفی به رویکرد اخوانی با طعم پان تورانیستم اردوغانی؛ ۴. حمایت تمام عیار نظامی و امنیتی ارتش ترکیه و کشورهای غربی از ترروریسم جدید؛ ۵. تجهیز گروه‌های تروریستی به فناوری‌های جدید همچون پهپاد اوکراینی. 📂 روایت ۲. تصدیق تروریسم بدخیم تکفیری مبتنی بر این روایت، تصویر قبلی مدافعان سوریه از خشونت و جنایت تروریسم تکفیری در جنگ اول، عنصر اصلی در سقوط سریع حلب و سایر شهرهای سوریه است. برخی از علل و عوامل این تصویر عبارت است از: ۱. ریشه دار بودن اندیشه تکفیری در سوریه، با تکبه بر مبانی فکری ابن تیمیه حرانی؛ ۲. سرمایه گذاری سعودی‌ها و اماراتی‌ها طی سه دهه برای ترویج و تکثیر وهابیت در سوریه؛ ۳. انتقال گله‌ای عناصر تروریستی گروه‌های تکفیری نظیر جیش الاسلام از شهر دمشق به ادلب؛ ۴. هم سویی انگیزشی در میان گروه‌های تکفیری، با تدبیر سلطه طلبانه خارجی؛ ۵. کمک غیر رسمی تروریسم تکفیری به رژیم صهیونی از طریق سوء استفاده از فرصت درگیری شدن مقاومت در جبهه فلسطین. 📂 روایت ۳. تأخیر و اهمال کنشگران درونی مبتنی بر این روایت، تاخیر همراه با اهمال کشورها و گروه‌های مقاومت در مواجه با تروریسم سلفی و تکفیری، عنصر اصلی در سقوط حلب و دیگر شهرهای سوریه است. برخی از علل و عوامل تاخیر و اهمال درونی عبارت است از: ۱. اجماع موقت گروه‌های و وفاق بین شخصیت‌های محوری معارض سوری؛ ۲. کاهش انگیزه مقاومت در ارتش خسته و کاهش سهم دفاع مدنی سوریه؛ ۳. انتقال بخش مهمی از نیروهای مدافع حلب و فرماندهان مقاومت به مرزهای لبنان و جولان اشغالی؛ ۴. عملیات روانی سنگین مبنی بر خیانت ارتش و شوک و بهت اولیه ناشی از احتمال خشونت و توحش مهاجمان؛ ۵. ساختار حکمرانی معیوب و کاهش تاب آوری اجتماعی و معیشتی مردم. 📂 روایت ۴. اعمال تدابیر کنشگران بیرونی مبتنی بر این روایت، تدابیر قدرت‌های استکباری جهانی و کشورهای مستبد آرزومند در منطقه، از گروه‌های جدید الاتفاق در سوری عنصر اصلی در سقوط حلب و شهرهای بزرگ‌ سوریه است‌. برخی از علل و عوامل تدابیر بیرونی عبارت است از: ۱. سرعت یافتن دوره گذار در تغییر معادلات قدرت در منطقه‌ غرب آسیا؛ ۲. سهم خواهی نوعثمانی گرایی از تحولات ژئوپلیتیکی در حال وقوع؛ ۳. تبدیل گروه‌های سلفی به ارتش نیابتی و ایجاد ستاد مشترک ضد سوری در ترکیه؛ ۴. آموزش و تجهیز یگان‌های معارض سوری به پهپاد اوکرایی و سایر تجهیزات نوین؛ ۵. تدابیر نظام استکباری برای انتقال کانون بحران از سرزمین‌های اشغالی به جغرافیایی مقاومت. ✍️ استاد دانشگاه/۱۷ آذرماه ۱۴۰۳ه.ش 💎 کانال ایتا 🆔https://eitaa.com/rahnegar1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 با سقوط حکومت بشار اسد، آینده سوریه، منطقه و ایران چگونه خواهد شد؟ ✍امیرحسین ثابتی: این جمله تاریخی شهید سلیمانی انگار برای همین روزها و ساعتهاست:"من با تجربه این را می‌گویم که میزان فرصتی که در بحران‌ها وجود دارد در خود فرصت‌ها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم..." ▪️پس از اشغال عراق توسط امریکا نیز خیلی ها تصور میکردند که کار منطقه و ایران تمام است اما هوشمندی جمهوری اسلامی و اتخاذ راهبرد درست منطقه ای اش، کاری کرد که آن بحران بزرگ به یک فرصت کم نظیر برای ایران تبدیل شد. ▪️امروز نیز در همان نقطه ایم به شرطی که به جای انفعال، به دنبال تبدیل بحران به فرصت باشیم و چنین رویکردی از دل روزمرگی و گدایی از غرب و اکتفا به حداقل ها در نمی آید، اولین شرط تبدیل بحران به فرصت، باور داشتن به توانمندی های بزرگ کشور و اعتماد به نفس در برابر دشمنان است. نقطه سر خط! ⚫️ @jedal_siasi | جدال سیاسی
26.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ ♨️ اکبری سفر ایران در سوریه: حرکتی که شروع شد بعد از سقوط حلب قابل پیش‌بینی بود 🔹هیات دولت سوریه شب گذشته تشکیل جلسه داد و تصمیم گرفت که هیچ مقاومتی در پایتخت صورت نگیرد بلکه به صورت دسمی کل دولت و حکومت و بخش‌های مختلف را واگذار کنند و این را طی بیانیه‌ای که نخست وزیر اعلام کرد به اطلاع مردم و در واقع نیروهای مسلح رساند. 🔹بعد از ظهر بود که نیروهای مسلحی که از سمت شمال وارد شدند. 🔹همکاران من هم تا ۱۱ شب در دمشق بودند و سفارت را ترک کردند و بعضی از اینها شاید بامداد از مرز سوریه خارج شدند. 🔹تقریباً هیچ یک از همکاران ما از دستگاه‌های مختلف جمهوری اسلامی آنجا حضور نداشتند و اقدامات لازم و تدابیر لازم پیش‌بینی شده بود. 🔹سفارت جمهوری اسلامی ایران امروز مورد تعرض واقع شد و آسیب دید و خب این برخلاف قوانین بین‌المللی است. 🔹از بعد از سقوط حمص ارتش سوریه در هیچ کجا نه تنها مقاومت نکرد بلکه مردم هم مقاومت نکردند و به این نتیجه رسیدند که خب به هر حال باید شرایط رو به طور مسالمت آمیز به اصطلاح به خودشان واگذار بکنند. 📌 بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا @fori_sarasari
🔻نظام ما و تجربۀ تلخ اسد 🖊مهدی جمشیدی [یکم]. همچنان‌که انتظار می‌رفت، نیروهای روشنفکریِ سکولار پس از سقوط دولت اسد، بی‌درنگ، انگشت اتهام را به سوی جمهوری اسلامی نشانه گرفتند و نظام را شبه‌نسخه‌ای از دولت اسد انگاشتند و به آن هشدار دادند؛ چنان‌که گویا زنجیره‌ای از برافتادن‌ها و برآمدن‌ها در راه است و نظام باید پیش از قرارگرفتن در شرایط اجتناب‌ناپذیر و علاج‌نشدنی‌ای همچون اسد، دردها و زخم‌های درونیِ خویش را برطرف سازد. روشن است که هر چند حاکمیّت ما نیز گرفتار آفاتی است - که در ادامه از آنها سخن به میان خواهد آمد - اما مسأله‌ها و نقاط ضعف، چیزهایی نیستند که این اینان می‌گویند. نخستین تجربه‌ای که باید آموخت اما در بیان و قلم نیروهای روشنفکریِ سکولار، هیچ اثری از آن نیست، تجربۀ «اعتماد» به دولت‌های غربی است. اسد گمان کرد که چون در وضع ثبات قرار گرفته و از موقعیّت جنگی عبور کرده، می‌تواند به این دولت‌ها تکیه کند و از حمایت آنها بهره‌مند شود، اما ناگهان و غافلانه، از همین نقطه، ضربۀ کاری خورد و قدرت را واگذار کرد. بدیهی است که تکفیری‌ها، هر نام تازه و متفاوتی که برای خویش برگزینند، همچنان دست‌پرورده‌های دولت آمریکا هستند و کارکردی جز گشودن معبر برای آن دارند. اسد می‌خواست با کمک دولت‌های غربی، این عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی را مهار کند و چنین بود که به پیش‌خریدِ «وعده‌ها»ی آنها رو آورد. او پس از سال‌ها تجربۀ عینی، خام شد و بهای این خامی نیز، واگذاری قدرت و گریختنش از سوریه شد. ما نیز در این وضع قرار داریم؛ هم‌اکنون در دولت، نیروهایی حضور دارند که مایل به «مذاکرۀ با آمریکا» هستند و تصوّر می‌کنند می‌توانند از طریق توافق، بن‌بست‌گشایی کنند، درحالی‌که نه‌فقط تجربۀ اسد، بلکه تجربۀ برجام نیز آشکارا نشان می‌دهد که حاصل مذاکره، «قفل‌شدگی حاکمیّت» خواهد بود. [دوم]. درس‌آموختۀ دیگر این‌که اگر حاکمیّت سیاسی، بدنۀ اجتماعیِ ایدئولوژیک و وفادار خویش را از دست بدهد و تصوّر کند که ارتش برای دفاع، کافی است، قافیه را خواهد باخت. در آغاز تصرّف سوریه از سوی تکفیری‌ها، شهید سلیمانی و شهید همدانی، کوشیدند از ظرفیّت نیروهای اجتماعی و مردمی برای دفاع استفاده کنند و خودِ «جامعه» را در روند مقاومت، به حرکت آورند. ازاین‌رو، مقاومت از متن و عمق جامعه جوشید و اجتماعی و گفتمانی و ریشه‌دار شد. اسد و ارتش وی، هیچ درکی از این نوع منطق مواجهۀ نظامی نداشتند؛ درحالی‌که ایران هم در تجربۀ دفاع مقدس و هم در تجربۀ فتنه‌های هفتادوهشت و هشتادوهشت، آن را به کار گرفته بود. هرگز نباید تصوّر کرد که مقاومت، مستلزم انباشت صددرصدی جامعه است؛ آری، هرچه که جامعه، هم‌سوتر و هم‌داستان‌تر با مقاومت باشد، پیشروی‌ها و فتوحات، فزون‌تر خواهد بود، اما اگر چنین نشد، دست‌کم باید یک «هستۀ سخت» که از عمق جامعه برآمده باشد، در میان باشد تا دوام و بقای حاکمیّت، میسّر گردد. این سخن به معنی رهاساختن توده‌ها نیست، بلکه به این معنی است که نباید از توده‌ها، توقع مقاومت عینی و میدانی داشت. عموم جامعه، حداکثر در صحنه‌ها و عرصه‌های بی‌هزینه یا کم‌هزینه، خودش را درگیر می‌کند، اما این حد از مشارکت، گره‌گشا نیست. ازاین‌رو، باید جامعه را لایه‌بندی کرد و از نیروهای تمام‌عیار و راسخ که غیررسمی و خودجوش هستند، شبکه‌سازی نمود و میدان‌های فراخ برای کنشگری آنها پدید آورد. [سوم]. همچنین می‌توان افزود که مقاومت باید از نظر فکری و معرفتی، در جامعه نهادینه و تثبیت شود؛ باید «باور» و «اعتقاد» و «ایمان» آفرید و جامعه را فراموش نکرد. اگر جامعه نتواند با مقاومت، نسبتِ معنوی و هویّتی بیابد و مقاومت به گفتمان اجتماعی تبدیل نشود، دشواری‌های معیشتی و روزمرّه، اراده‌ها را خواهد فرسود و جامعه را خسته و ناهمخوان و چندتکه خواهد کرد. مقاومت در عرصۀ نظامی و سیاسی، به یک پیوست فرهنگی نیاز دارد تا جامعه از میدان، بازنماند و ساختار ذهنیّت اجتماعی، غیرانقلابی و سازش‌جو و دلبسته به اغیار نشود. آنان که به جامعه اعتنا می‌کنند، از افول‌ها و گسست‌ها و شکاف‌ها سخن می‌گویند، اما راه علاج را در بازاندیشی ارزشی می‌بینند و نه بازاندیشی روشی. اینان در طلب زدودن مقاومت به بهانۀ تغییر ذهنیّت‌ها هستند، اما تلاشی را در راستای «بازسازی ذهنیّت‌ها»، صورت‌بندی نمی‌کنند. این تدبیر، کمک به پیشروی جریان تجدّد است، نه تولید انسجام اجتماعی در جهت استحکام ساخت درونی. نه رها‌سازی ذهنیّت اجتماعی، صحیح است و نه بت‌سازی از آن. معنیِ دریافتن عرصۀ عمومی، وانهادن مقاومت نیست. خواست جامعه، ساخته و بازساخته می‌شود؛ چراکه شکننده و شکل‌پذیر است. اگر روایت‌‌پردازان تجدّدی - یا همان خواص جلّال - می‌توانند، ما نیز می‌توانیم. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
⚡️آینده پژوهی تاخت و تاز سلفی های جهادی در سوریه (۱) ✍️ به قلم: سیدعلی بطحائی 🔹 تحولات چند روزه سوریه غافلگیرانه و همزمان با اعلام آتش بس در لبنان آغاز شد. در این تغییرات، بخش مهم دیگری از خاورمیانه و هلال حاصل خیز (Fertile Crescent) درگیر با جنگ و خبرهای لحظه ای آن، تیتر اصلی رسانه ها شد. سلفی های جهادی که از سال ها پیش دنبال مکانی برای عرضه اندام خود بودند برق آسا به پیشروی ادامه دادند تا رویاهای خود را در آزمایشگاه سوریه محقق کنند. به همین مناسبت در یادداشت پیش رو درباره آینده سوریه پسا خاندان اسد [آل الأسد] اشاراتی خواهیم داشت. 1⃣ یکم: سلفی های جهادی از دهه ۱۹۸۰ تا امروز دنبال بهشتی برای پیاده سازی مدل حکمرانی خود بودند. عزّام «پدر جهاد جهانی» در آخرین وصیتش نهیب می زد که ترک جهاد در هر نقطه از جهان اکبر کبائر است. تز «جهاد جهانی» کم کم جای خود را در بین جهادیون سلفی باز و پس از کنش آنها در جنگ «افغانستان - شوروی» با عنوان «افغان العرب»، چچن، بوسنی، یمن محل یورش آنها شد. اما دهه اخیر، سوریه «بهشت جهادی ها» شد و چند کار ویژه برای آنها داشت. حضور تکفیری ها در گهواره تمدن، خط مقدم بودن سوریه با اسرائیل، مبارزه با سکولاریسم در قامت حکومت خاندان بعثی آل اسد، حضور دو قطب آمریکا و روسیه به عنوان «عدو بعید» در شامات، نزاع با شیعه به عنوان «عدو قریب» و رقابت با قدرتنمایی مجاهدان شیعه در مبارزه با اسرائیل گوشه هایی از مزیت های سوریه بود. 2⃣ دوم: مهمترین بحث در آینده پژوهی سوریه میزان ارتباط جریانی شورشیان سوریه با جریان های فعال در شام است. گمانه های اصلی، تعلق هیات تحریر الشام به اخوان المسلمین سوریه، القاعده و سلفی گری حزبی کویت است. ضمن اعتراف به نقش آفرینی گروهک های متعدد سلفی با گرایش های متعدد از «لواء الحق»، «حرکه نورالدین الزنکی»، «صقور الشام» و «جیش المجاهدین» تا گروهک های جهادی با تمایلات صوفیانه «جماعت انصار السنه» احتمال جنگ قدرت در آینده نزدیک دور از انتظار نیست. با توجه به اختلاف جدی الجولانی با القاعده و داعش احتمال حضور آنها در دولت آینده منتفی است. مضافا که المقدسی (پدر معنوی القاعده) در این شورش ها واکنشی عزلت گونه داشت. فلذا، اخوان المسلمین سوریه که زخم های خونین کشتار حماه را بر پیکر خود دارد و سلفی حرکی کویت که حامیان مالی اصلی در جنگ سوریه بودند محتمل ترین مدل برای آینده سوریه پسااسد هستند. 3⃣ سوم: محتمل ترین گزینه آینده سوریه بین مدلی از حکمرانی اخوان المسلمین و سلفی های حزبی است. [اگر دخالت نیروهای خارجی را در نظر نگیریم]. شب گذشته اخوان المسلمین مصر با پیام «اللهمَّ يَومٌ فِي الشّاَمِ كَيومِ كابُل» خوشحالی خود را اعلام کرد. تحرکات گسترده نظامی و پیام تبریک عامر البوسلامه مراقب کل اخوان سوریه و محمود حسین معاون دبیرکل اخوان مصر در همین راستاست. از آن سو حمایت های مالی سلفی حرکی کویت را نمی توان نادیده گرفت. از آنجایی که سلفی های جهادی به حکومت بدون دموکراسی ملتزمند، پیاده سازی مدل حکمرانی سلفیه حزبی را نمی توان دور از انتظار دانست. تفاوت سلفیه حزبی با اخوانی ها این است که آنها اخوانیون را متهم به سیاسی بازی، سستی در دینداری و اهمال در عقاید متهم می کنند. بیزاری از شیعه و صوفیه و مقابله صریح با زیارت اهل قبور ویژگی سلفی گری سیاسی است. 4⃣ چهارم: سرنوشت اماکن متبرکه شام و تکفیر شیعه در آینده سوریه مهم است. اگر شورشیان سوریه مدل کویتی را در پیش بگیرند، سرنوشت خوبی برای شیعه و اماکن متبرکه و مناسک آنها متصور نیست. محدودیت مراسم های مذهبی و مبارزه با آن ـ هر چند شورشیان وعده امنیت آنها را داده اند - دور از انتظار نیست. آنچه مهم است تفاوت سلفی های جهادی نسبت به تکفیر شیعه است. قاطبه جهادی ها در تکفیر شیعه احتیاط کرده و کسانی که غلظت در تکفیر بکند را از خوارج می دانند. جهادی ها برخی مولفه های عقاید شیعی را کفرآمیز، ولی عموم شیعیان را معذور و تنها خواص شیعه را به جرم عامدانه بودن ترویج این عقاید تکفیر می کنند. در این میان، اگر سلفی های جهادی رویکرد تقریبی اخوان المسلمین را برگزینند، می توان شبیه مدلی از تعامل طالبان با شیعه را در سوریه عملی دانست. 🔚 النهایه: فرجام مبارزه با اسرائیل را از همین رهیافت می توان بررسید. اولویت اصلی سلفیون جهادی مبارزه با سکولاریسم است و جهاد با اسرائیل برای آنها اولویت ندارد و احتمالا مبارزه با اسرائیل در حد شعار و چند حمله نمایشی محدود شود. اما اگر اخوان المسلمین سوریه صحنه گردان آینده سوریه باشد می توان به تحرکات جدی در مواجه با اسرائیل امید داشت. امیدواریم جهادی ها دیر موقع متوجه نشوند که حذف ایران و حماس به نفع اسرائیل تمام خواهد شد. 🌐 مسلمنا کانال علمی تخصصی مسایل جهان اسلام ʲᵒᶦⁿ↷ ➣ @Muslimnairhttps://chat.whatsapp.com/H7nizlXGUrP2CtEK6UrE2J
گزیده بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۳/۰۹/۲۱
📋تحریرالشام از ظهور تا فتح دمشق @IRNA_1313
⚡️ آیا اهل سنت سوریه، اموی هستند؟ ✍ به قلم: مهدی فرمانیان 🔹 با اتفاقاتی که در چند روز اخیر در سوریه افتاده است، برخی سایت ها و شبکه های اجتماعی نسبت های نادرستی به اهل سنت سوریه می دهند. ❌ در متنی آمده است: «دمشق، مهد تفکر عثمانی اموی است ... تفاوتشان با سایر اهل سنت عربستان و مصر این است که علی را اصلا جز خلیفه چهارم نمی دانند، معتقدند خلفا به این ترتیب است: ابوبکر، عمر، عثمان، معاویه، یزید و نسبت به اهل بیت و بنی هاشم بغض و کینه دارند بخاطر همین اغلب اهل سنت سوریه، ناصبی هستند». 💠 این متن از چند جهت مخدوش و نادرست است: 1⃣ دمشق در قرن اول و دوم، مهد تفکر عثمانی اموی بود، اما قرنهاست صوفیان محب اهل بیت جای طرفداران امویان را گرفته و دیگر ناصبی در سوریه پیدا نمی شود. ابن تیمیه در قرن هشتم در دمشق زندگی می کرده است و از زیادی صوفیان محب اهل بیت در این شهر سخن می گوید و بیان می دارد که اکنون ناصبی ای در این شهر یافت نمی شود. 2⃣ امروزه هیچ اهل سنتی پیدا نمی کنید که حضرت علی (ع) را خلیفه چهارم نداند. همه اهل سنت در سرتاسر جهان امیرمومنان علی علیه السلام را خلیفه چهارم خود می دانند. لذا این نسبت به اهل سنت سوریه اشتباه است. جالب است در این متن، عربستان مهد وهابیت را از سوریه جدا کرده است. 3⃣ عده زیادی از سلفیان، وهابی ها، سپاه صحابه و داعشی ها میان اهل بیت و شیعه آنان تفکیک قائل می شوند. آنان می گویند: اهل بیت انسان هایی شریفی بودند و ما دوستدار آنان هستیم،‌ اما شیعیان، پیروان عبدالله بن سباء یهودی اند که برای از بین بردن اسلام هر کاری می کنند. متاسفانه این ذهنیت اشتباه سلفی ها و داعشی ها و بسیاری از القاعده ای ها باعث شده که برای دیگران هم مساله خلط شود و فکر کنند که داعشی ها و القاعده ای ها ناصبی اند. در حالیکه به ندرت در میان وهابیت، داعش، سپاه صحابه و القاعده، ناصبی پیدا می کنید. کینه و عداوت شیعه مساله دیگری است. 4⃣ امروزه حدود ۷۰ درصد مردم سوریه از اهل سنت شافعی و حنفی بوده و همگی محب اهل بیتند و ناصبی ای در مردم سوریه نمی شناسیم. بنابراین تقاضا داریم نسبت به مطالبی که می نویسید و بازنشر می دهید، بیشتر دقت نمایید. ✅ اوصیکم و نفسی بتقوی الله. 💥 مسْلِمْنا (کانال علمی‌تخصصی مسائل جهان اسلام) در تلگرام، ایتا و واتس اپ: ʲᵒᶦⁿ↷ ➣ @Muslimnair ؛ ➣ https://t.me/Muslimair1 ʲᵒᶦⁿ↷ ➣https://chat.whatsapp.com/H7nizlXGUrP2CtEK6UrE2J
چشم انداز تحولات سوریه پس از اسد (سناریو پردازی آینده سوریه) 🔻 انتخاب چارچوب تحلیلی تحولات سرعت زیاد و ابهام فراوان در شرایط منطقه امکان ادراک و تکیه بر قطعیت‌ها و عدم قطعیت‌ها را با دشواری بسیار و تحلیل آینده تحولات سوریه را با پیچیدگی بیشتر مواجه کرده است. با این وجود آنچه در سوریه و منطقه غرب آسیا در حال وقوع است و یا در پیش داریم را می‌توان از دو منظر مورد تحلیل قرار گیرد: 🔸۱. دریچه سطحی نگر، تک وجهی و تهدید محور؛ از این منظر درک ناظر این است که ناامیدانه شکست خوردیم و هزاران میلیارد هزینه ما و خون‌های بسیاری به هدر رفت. بنابراین محور مقاومت در وضعیت اورژانسی قرار گرفته است. 🔸۲. چارچوب ژرف نگر، چند وجهی و فرصت محور؛ این چارچوب تحلیلی حوادث عالم را در درون یک فضاکلان‌تر و مبتنی بر سنت‌های الهی و متکی بر مکتب فکری و سیره عملی حاج قاسم درک می‌کند که هر تهدید را مبدأ ظهور ده‌ها فرصت می‌داند به شرط آنکه نترسیم و نترسانیم. 🔻 سناریوها سوریه پس از سقوط مبتنی بر چارچوب تحلیلی ترکیبی و با توجه به شرایط محیطی، پیشران‌ها و رویکرد کنشگران فعال، مهمترین سناریوهای پیش‌روی سوریه در غرب آسیا از بدبینانه‌ترین تا خوش‌بینانه‌ترین سناریو عبارت است از: 🔹 سناریو ۱. مدل سودانی سازی؛ تجزیه مرزها مبتنی بر گمانه مطرح در این سناریو، از آنجا که سرزمین شام مبدأ تشکیل و ظهور اندیشه سلفی با طعم تکفیری مبتنی بر تفکر ابن تیمیه حرانی، محل حضور و پایگاه مهمی برای توسعه تفکر اخوانی، دارای سبقه طولانی در تفکر پان عربی و دریچه برای ورود روشنفکری به جهان عرب محسوب می‌شود و همگی دارای هواداران و سمپات‌های متعصب هستند، بنابراین از اولین ماه‌های پس از سقوط کاریزمای نظامی و امنیتی دولت اسد، شکاف‌های ادراکی و ایدئولوژیکی خود را نمایان و تنش میان گروه‌های معارض آغاز خواهد شد. تنشی که جاذبه زیادی برای عناصر افراطی، ارهابی و تکفیری از سراسر جهان برای حضور در منازعه داخلی سوریه دارد. با این وجود بزودی سوریه به کانون منازعات امنیتی و نظامی در غرب آسیا تبدیل شده و محلی برای سهم خواهی و تسویه حساب گروه‌ها، قدرت‌های جهانی، منطقه‌ای خواهد شد. پیامد نهایی آن مشابه سازی از سودان است و تجزیه سوریه به دو تا سه و حتی چهار کشور است. 🔹 سناریو ۲. مدل لیبی سازی؛ گریز از مرکز مبتنی بر این سناریو، علاقه وافر قدرت‌های جهانی و همراهان منطقه‌ای آنان برای تبدیل کشورهای بزرگ گالیوری و آرزومند، به کشورهای زره‌ای یا به تعبیر برناد لوئیس کشورهای قدرتمندی که باید در برابر رژیم صهیونی تجزیه شوند از یک سو و رقابت کشورهای مستبد و مدعی منطقه که به دنبال کسب امتیاز بیشتر در تحولات آینده سوریه هستند و یا تهی سازی سوریه را از ظرفیت نظامی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی تهی کردن از سوی دیگر، باعث تبدیل سوریه به گوشت قربانی خواهد شد که هر کس سهم خود را از جان، مال و سرزمین آن مطالبه خواهد کرد. 🔹 سناریو ۳. مدل لبنانی سازی؛ ستیز در مرکز مبتنی بر گمانه مطرح در این سناریو، به سبب شکاف سیاسی عمیق و تناقض‌های کهنه ایدئولوژیک موجود در جامعه مذهبی و قومی سوریه، امکان تفاهم سیاسی میان سه جریان اصلی اهل سنت سلفی با خوانش اخوانی ترکیه، کردهای سوکولار با پشتیبانی آمریکا و شیعیان و علویان با پشتوانه سایر کشورها، دور از دسترس است. بنابراین با تفاهم میان قدرت‌های موثر بر جریان‌ها فعال، نوعی پیمان تقسیم قدرت - مشابه پیمان طائف در لبنان - برای سوریه صورت خواهد گرفت که مناسبات قدرت تقسیم و جدال سیاسی در دمشق نهادینه و دائمی خواهد شد. جدالی که با دخالت قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به ستیز سیاسی تبدیل شده و به محیط امنیتی سوریه تسری خواهد یافت. 🔹 سناریو ۴. الگوی عراقی سازی؛ موازنه قدرت مبتنی بر گمانه مطرح در این سناریو که یک سناریوی خوشبینانه محسوب می‌شود و باز تولید معکوس نظریه دشمن قریب و بعید در اندیشه سلفیت جهادی - جایگزین شدن رژیم به جای شیعیان - است و در صورت فعالیت حرفه‌ای دیپلماسی مقتدرانه، پنهان و عمومی مبتنی بر رویکرد میدانی حاج قاسم سلیمانی، که یک فعالیت هوشمندانه و در عین حال انسان مدارانه است، امکان برآمدن گروه‌های شبیه حشد الشعبی عراق و یا بازتولید مقاومت اسلامی و ملی در میان معارضین اخوانی سوریه وجود دارد. بازتولیدی که محصول استفاده از ظرفیت گروه‌های مقبول هر دو طرف نظیر حماس، برای مقابله با تجاوزات لجام گسیخته رژیم صهیونی و تروریسم تکفیری برای دفاع از عزت ملی و تمامیت ارضی سوریه است. ✍️ استاد دانشگاه/۲۳ آذرماه ۱۴۰۳ه.ش 💎 کانال ایتا 🆔https://eitaa.com/rahnegar1401
✍️ ام‌البنین مظهر تعالی انسان صالح (حرکت از قلمرو جنسیت تا سکنی گزینی در حریم ولایت و امامت) 💠 اگر وجود مادر را به عنوان معیار تجلی فرزند و فرزند را جلوه‌گر حقایق وجودی مادر بدانیم، با مهندسی معکوس حیات فاطمه ام‌البنین (س) و فرزندانش به ویژه حضرت ابوالفضل العباس (ع) می‌توان؛ هر کدام را در آینه وجود دیگری شناخت. بنابراین حقیر در این مختصر برای شناخت عظمت وجودی فرزندش و ادای دین به این مادر فاضل که آن فرزند فاخر را برای عاشورا تربیت کرد، بخشی از ویژگی‌های مستتر در حیات ام‌البنین (س) را به شرح زیر تقدیم روح بلند این مادر می‌کنم:  🔅 ام‌البنین مظهر عطوفت مادرانه است، تجلی یافته در آئینه اطاعت مومنانه پسر؛ 🔅 ام‌البنین مظهر مودّت است، تجلی یافته در آئینه مروت پسر؛ 🔅 ام‌البنین مظهر روح سلحشوری است، تجلی یافته در آئینه دلاوری پسر؛ 🔅 ام‌البنین مظهر شهامت است، تجلی یافته در آئینه شجاعت پسر؛ 🔅 ام‌البنین مظهر جستجوگری فضیلت است، تجلی یافته در آئینه معرفت پسر؛ 🔅 ام‌البنین مظهر شرافت انسانی است، تجلی یافته در آئینه عزت الهی پسر؛ 🔅 ام‌البنین مظهر عظمت است، تجلی یافته در آئینه هیبت پسر؛ 🔅 ام‌البنین مظهر صلابت است، تجلی یافته در آئینه غیرت پسر؛ 🔅 ام‌البنین صورت معنا یافته است، تجلی یافته در آئینه سیرت محتوا یافته پسر. ♻️ یافته راهبردی ام‌البنین گام‌های خود را مبتنی بر ترکیبی از "عطوفت مادرانه، فضیلت مومنانه، تربیت صالحانه و تبعیت خالصانه از امامت" برداشت که محصول تربیتی او ترسیم‌گر آفتاب معرفت و تصویرگر مهتاب عبودیت شد بگونه‌ای در شمایل "شاهکار خلقت و عبد صالح" (قمر بنی هاشم) متجلی و زینت بخش فضیلت در نهضت عاشورا شد. فرزندی که اهل زمین را مبهوت ادب و بصیرت خود و اهل آسمان مسحور ایثار و منزلت خود کرده است. 🔅 با این وجود شخصیت ام‌البنین همواره نیازمند تأملاتی نو است چرا که او مظهر؛ حرکت تعالی بخش از "قلمرو جنسیت تا سپهر انسانیت" و از "سپهر انسانیت تا فضای طهارت" و در نهایت از "فضای طهارت تا حریم ولایت و امامت" است و هم اوست که مهتاب آفرینش را از ظهر عاشورا تا صبح قیامت برافروخت. ✍️#️احمد_باقری_مزینانی استاد دانشگاه/ بازنویسی ۱۳جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ه.ق سالروز وفات حضرت ام‌البنین ۲۵ آذرماه ۱۴۰۳ه.ش/. 💎 کانال ایتا 🆔https://eitaa.com/rahnegar1401
🔻چند نکته در مورد استقبال حماس از سقوط اسد فرهاد متوسلیان 🔸شاید بسیاری فراموش کرده باشند که تا ۱۲ سال پیش، دفتر اصلی حماس، در سوریه مستقر بود، اما با آغاز درگیریها در سوریه، حماس در همراهی با مخالفان بشار اسد، دفتر خود را از سوریه به مصر محمد مرسی و بعد از سقوط مرسی به قطر منتقل کرد. 🔹با این حال پیام تبریک حماس به مردم سوریه، پس از سقوط اسد، برخی اذهان را در ایران غافلگیر کرد. چرا که به نظرشان می‌آمد در شرایط بعد از طوفان الاقصی و هزینه ای که متحدان سوریه در محور مقاومت در حمایت از حماس داده بودند، تکرار آن موضع توسط حماس، امری بعید است.  🔸در ادامه، به برخی نکات اشاره می‌شود که وقوف به آنها می‌توانست از شدت این غافلگیری بکاهد: ١- خوشمان بیاید یا خوشمان نیاید، شواهد و قرائن و واقعیتهای میدانی متعددی نشان می‌دهند نارضایتی از حکومت اسد در مردم سوریه بسیار جدی بوده است و اکثر یا لااقل بخش قابل توجهی از سوری‌ها در حال حاضر از سقوط او خوشحالند. 🔸 اينکه بعدا پشیمان خواهند شد یا اینکه این خوشحالی را درست می‌دانیم یا نه، تغییری در این واقعیت نمی‌دهد که در حال حاضر، این مردم خوشحالند و بعضا بسیار خوشحالند. ٢- حماس، حرکتی منشعب از جنبش اخوان المسلمین است. شاید بتوان گفت سابقه این جنبش نشان می‌دهد، دوگانه اسلامگرایی-سکولاریسم، برای این جنبش، دوگانه بسیار مهمی است، آن چنانکه دوگانه مقاومت-صهیونیسم نیز به سختی آن را برایش قابل اغماض می‌کند؛ 🔹واقعیتی که در نحوه تعامل اخوان المسلمین با جمال عبدالناصر نیز خود را نشان داد. از سوی دیگر حکومت بشار اسد و پدرش، یک حکومت سکولار بود. به یاد بیاوریم در سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۰، کشور سوریه شاهد جنگ داخلی خونینی بین حکومت حافظ اسد با اخوان المسلمین سوریه بود. 🔸با اینهمه جالب اینجا است که در مقاطع مختلفی، حماس از سوی گروه‌های جهادی تکفیری-سلفی از جمله برخی حاضران در صحنه فعلی سوریه، مذمت یا تکفیر شده که دچار علمانیت (سکولاریسم) است. 🔹 چرا که به شریعت و اسلام اولویت نمی‌دهد و در مبارزه با اسرائیل به دیگران دست دوستی می‌دهد. ٣- صرفنظر از دو نکته قبل، می‌توان گفت حماس از نظر همراهی با ایران در مبارزه با اسرائیل، سازمانی یک دست نبوده و نیست و نمی‌توان با موضعگیری نماینده یک طیف آن، تمام دیروز و امروز آن را یک کاسه کرد. 🔸در این سازمان، از نظر نزدیک دیدن و یا ترجیح دادن ایران به دیگر قدرتهای منطقه‌ای، یحیی سنوار در يک سر طیف و خالد مشعل در سر دیگر قرار داشتند و شاید بتوان گفت اسماعیل هنیه هم در میانه بود. 🔹 از چهره‌های شاخص حماس، آنها که دوستی بیشتری با ایران داشتند، در حال حاضر دیگر نيستند و مواضع حاضران فعلی را نمی توان به همه غائبان، تعمیم و نسبت داد. ۴- در میان گروه‌های مبارز و مسلح فلسطینی، گرمترین رابطه دوستی و قرابت فکری با ایران را جهاد اسلامی دارد. (از آنجا که کلمه حماس، مخفف عبارت «حرکت مقاومت اسلامی» است، ممکن است برخی «حرکت مقاومت اسلامی» و «جهاد اسلامی» را یک سازمان تلقی کنند، گرچه این دو گروه، گروه‌های متفاوتی هستند) 🔸 این گروه را از این لحاظ، می‌توان معادل فلسطینی حزب الله لبنان قلمداد کرد. اما نکته جالب اینجا است که حتی جهاد اسلامی هم تغییرات جدید در سوریه را به مردم این کشور تبریک گفت. ۵- حماس و جهاد اسلامی، حتی اگر وضع جدید سوریه را تهدیدی برای خود ببینند، می‌توان تصور کرد خود را در این موضع می‌بینند که نباید امید به تبدیل این تهديد به فرصت را نابود کنند و به دست خود بهانه‌ای برای نابودی منافعشان به حکام جدید سوریه بدهند. ۶- هم بیانیه تبریک حماس و هم بیانیه تبریک جهاد اسلامی، مفادی دارند که نشان می‌دهد آنها در عین تبریک گفتن، به خطراتی که سوریه جدید را تهدید می‌کند واقف هستند اما به دلیل هیجانی بودن دوره‌ای که سوریه می‌گذراند، امکان اینکه آن نگرانی‌ها را در پیامشان برجسته کنند برایشان وجود نداشته اما در لفافه همان پیام تبریک، به ظرافت، آنها را بیان کرده اند: - اینکه سوریه، در خط مبارزه با اسرائیل بود و امیدواریم بیش از پیش در این خط بماند. - تاکید بر حفظ یکپارچگی ملی سوریه (به عبارت دیگر، ابراز نگرانی از تجزیه سوریه در شرایط جدید) - تاکید بر تمامیت ارضی سوریه (نگرانی از اشغال سوریه) 🔸شاید با نگاه ایران مدارانه، حرکت خوشایند یا ایده آلی صورت نگرفته، اما با توجه به نکاتی که گفته شد، حرکت قابل درکی است.
✍️ «مکتب فاطمی؛ الگوی برای کنشگری متعهدانه» (بررسی راهبردهای سیاسی حضرت فاطمه زهرا (س) در منظومه معرفتی ولایت و امامت) 💠 بخش اول. منظومه فکری فاطمی 🔻الف) مکتب شناسی منظور از مکتب؛ منظومه منسجم فکری، باورداشت‌های دانشی، هنجارهای فرهنگی و سلوک رفتاری مبتنی بر یک جهان ‌بینی معین است که صاحب اندیشه مبتنی بر آن، باورهای خود را در صحنه عمل پیاده می‌کند. برخورداری از مکتب از یک سو حکایت از رشد هویت، کمال دانش و پایداری شخصیت صاحب مکتب دارد و از سوی دیگر نشان دهنده شأنیت فردی برای الگو شوندگی و منزلت اجتماعی برای هدایت‌گری انسان، جامعه و تاریخ است. در چنین شرایطی دارنده چنین مکتبی به صورت بالقوه استعداد تبدیل شدن به مدل مرجع یا الگوی مرجّح را پیدا می‌کند. بنابراین منطق، مهمترین ارکان مکتب عبارت است از: ۱. برخورداری از اندیشه مستحکم مبتنی بر جهان بینی معین؛ ۲. ارائه الگواره نظام مند، قواعد هماهنگ و مبتنی بر نیاز جامعه؛ ۳. انتخاب محیط مستقل و اعمال روش خوداتکاء در آن محیط؛ ۴. کنشگری آگاهانه، مختار و خلاقانه برای تحولات نوین؛ ۵. ارائه طرح جامع روشن و قاعده‌های اجرایی مفید. 🔸حضرت فاطمه الزهرا (س) به سبب برخورداری از اندیشه ناب مبتنی بر جهان بینی توحیدی، سلوک اخلاقی پاک مبتنی بر طهارت انفاسی و سیره ولایی مبتنی بر رسالت نبوی در ساحت‌های نظری، اخلاقی و عملی دارای مکتب منسجم، کارآمد و اثربخش است که زیست انسانی را حیات می‌بخشد و زیست اجتماعی را سازماندهی می‌کند. 🔻ب) ابتناء بر نظریه فطرت مبتنی بر رهیافت درون دینی؛ فطرت یک ودیعه الهی در دستگاه آفرینش است که در سرشت انسان نهاده شده است. بنابراین «فطرت به مثابه یک سیستم عامل منصوب از سوی مدبر آفرینش است که در سرشت انسان نهادینه شده است.» 🔸استاد مطهری از جمله مهمترین نظریه‌پردازانی است که به تبیین نظریه فطرت، پرداخته است و معتقد بود؛ نوع انسان در سپهر آفرینش، داری یک سلسله گرایش‌ها و ادراکات فطری است که هم باعث حفظ اشتراک با سایر انسان‌ها می‌شود و هم مرز افتراق او با سایر موجودات می‌باشد.  استاد مطهری ضمن تبیین سه مفهوم طبیعت، غریزه و فطرت‏، بر «غیراکتسابی بودن فطرت» - ریشه در ساختمان وجودی انسان داشتن - و در عین حال بر «آگاهانه و ثابت بودن فطرت» تأکید دارد. از نظر او فطرت یک ارزش متعالی و درهم آمیخته شده با حقیقت وجودی انسان است که «منشأ ماوراء حیوانی و تقدس ذاتی» دارد. به تعبیر دیگر از نظر شهید مطهری فطرت یک سرشت خدادادی ثابت در وجود همه انسان‌ها است که در برابر تحولات تاریخی، اجتماعی و طبقاتی تغییر ناپذیر است. 🔸مهمترین کاربرد نظریه فطرت در اندیشه شهید مطهری؛ اولا. اخلاق را از نسبیّت نجات می‌دهد بگونه‌ای که جهان‏شمولی اخلاق را تأمین و تقدّس و تعالی اخلاقی را حفظ می‌نماید. ثانیا. محوری برای نظریه‌پردازی است بگونه‌ای که با تفسیر و تبیین بسیاری از پدیدارها، رفتارها و آموزه‌های دینی در شمایل انسان تراز را به نمایش می‌گذارد. 🔻ج) دوره گذار و تجلی مکتب فاطمی مبتنی بر «نظریه فطرت انسانی» و تعریف مکتب؛ حضرت فاطمه را می‌توان یکی از برجسته‌ترین مصادیق برخوردار از زیرساخت الهی و فطری، انگیزه اجتماعی و انسانی و رویکرد عملی و رفتاری در ذیل منظومه کوثری دانست که اندیشه، انگیزه، اراده و رفتارش در «موقعیت‌ها مختلف و وضعیت‌های سخت»، الگوی نظری و مدل رفتاری است که نمادهای عمل فطری چون حقیقت‏ جویی، خیرخواهی، زیبایی‏ طلبی، خلاقیت، عشق و تعبد در برابر ذات کبریا، در او متجلی شد. به همین سبب حضرت فاطمه الزهرا(س) توانسته است به عنوان یک «انسان صالح» در سخت‌ترین شرایط اجتماعی و سیاسی که «دور گذر از جامعه نبوی به جامعه جاهلی» است راز چگونه زیستن و چگونه مردن را تبیین و ترسیم کند. با این وجود جامعه نیازمند شناخت نو از شخصیت، موقعيت، شانیت، منزلت، مدیریت و تربیت فاطمه است. ✍️#️احمد_باقری_مزینانی استاد دانشگاه/۲۷ آذرماه ۱۴۰۳ه.ش/. 💎 کانال ایتا 🆔https://eitaa.com/rahnegar1401
✍️«مکتب فاطمی؛ الگوی برای کنشگری متعهدانه» (بررسی راهبردهای سیاسی حضرت فاطمه زهرا (س) در منظومه معرفتی ولایت و امامت) 💎 بخش دوم. شخصیت شناسی فاطمه برای شناخت عمیق‌تر از مکتب فاطمی؛ نیازمند آشنایی با شخصیت، آگاهی از محتوای ذهن، ادراک پیکربندی خلق و خوی انسانی و وقوف بر رفتار میدانی آن بزرگوار در شکل و شمایل قابل تصور - البته در اندازه ظرفیت وجودی خود - هستیم. 🔻 الف) فاطمه شناسی زندگی کوتاه اما پر از محتوا فاطمی، سرچشمه‌ی خیرات بسیار است. با این وجود فاطمه سلام الله علیه به عنوان حجت الهی، نشان دهنده حقایق متعدد است: ۱. حقیقت یک بینش؛ سازنده تفکر حق مدار. ۲. حقیقت یک منش؛ سلوک اخلاقی در مراوده. ۳. حقیقت یک روش؛ مسیر دستیابی به حق. ۴. حقیقت یک کنش؛ تجلی حقایق در رفتار. ۵. حقیقت یک ره‌نورد؛ راه یافته به مبدأ. حقیقت. ۶. حقیقت یک راه‌یافته؛ روش یافتن حقایق. ۷. حقیقت یک راه‌نما؛ راه‌شناس حق جویان. ۸. حقیقت یک رهبر؛ پیشرو روندگان حقیقت. ۹. حقیقت یک راهبرد؛ طراحی هدفمند در مسیر. ۱۰. حقیقت یک رهگشا؛ مسیرنمایی برای لقاء حق. 🔸با تکیه بر حقایق وجودی حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیه، در خصوص ایشان متون بسیاری نوشته شده است. متن حاضر گزیده‌ای از پایان‌نامه بنده با موضوع: «اندیشه سیاسی حضرت فاطمه زهراء (س) در منظومه ولایت و امامت» است. در این پایان‌نامه تلاش شد تا سپهر اندیشه سیاسی آن حضرت در سطح راهبردی، مورد کاوش علمی قرار گیرد که مختصر حاضر خلاصه تصحیح و تکمیل شده یافته‌های پژوهش مذکور است که به مناسبت ایام تولد ایشان، به مرور به تقدیم خواهد شد. 🔻 ب) شخصیت شناسی فاطمه 🔸 برخی مواقع در یک عصر یا برای یک نسل شخصیت‌‌های ممتازی ظهور می‌کنند که دارای چنان سعه وجودی و قابلیت موج آفرینی هستند که تاثیرگذاری آنان در زمان می‌پیچد و بازتاب و پیامدهای کنش آنان در یک نسل تسری پیدا می‌کند. اما در موارد نادری یک شخصیت‌ ممتاز ظهور می‌کند که دارای چنان سعه وجودی، ظرفیت کنشگری و قابلیت موج آفرینی است که تاثیرگذاری او در نسل‌های متعدد عبور می‌کند. با این وجود برای تحلیل شخصیت این‌گونه از افراد بایستی شاخص سنجش عمر آنان را از سیطره کمیت و کیفیت متعارف برهانیم و پیله طول زمان را بشکنیم تا بتوانیم تأثیر حیات آنان را در افق تحولات بعدی محاسبه کنیم و پرده ابهام از حقیقت و ماهیت وجودی آنان بگشایم. 🔸حضرت فاطمه الزهراء سلام الله علیه از جمله مهمترین شخصیت‌های است که به رغم آنکه طول عمر طبیعی او با پایان دوره نوجوانی و در آستانه سن جوانی متوقف شد، ولی پهنای عمر معنوی و تربیتی او به اندازه همه تاریخ موج آفرینی، کارآمدی و اثربخشی دارد. اسوه‌ سازی از: امام حسن، امام حسین و حضرت زینب سلام الله علیهما تنها جلوه‌ای از این تاثیر است. ضمن اینکه بخشی دیگری از تأثیرات حیات اجتماعی حضرت را می‌توان در الگوپردازی معنوی و سیاسی از فعالیت‌های دانست که مبنای عمل در سیر تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی پس از رحلت پیامبر اعظم (ص) شد. 🔸در مورد شخصیت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیه حدیثی از امام حسن عسگری (ع) نقل است که فرمودند: «نَََحْنُ حُجَجُ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْنا؛ ما (ائمّه) حجت خدا بر مردم هستیم و مادرمان فاطمه حجت خدا بر ماست.» شبیه این روایت از حضرت حجت بن الحسن امام عصر (عج) نقل شده که فرمودند: «وَفی إِبْنَةِ رَسُولِ اللّهِ لی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛ دختر رسول خدا (ص)، فاطمۀ الزهرا (س) برای من، اسوه و الگویی شایسته است.» 🔸اسوه بودگی و حجیّت الهی در اندیشه توحیدی تعبیری گران‌سنگ و تأویلی باعظمت دارد که نه درک بار معنایی آن در وسع دانش مختصر این حقیر است و نه قلم و متن حاضر ظرفیت و مدعای انعکاس آن را دارد، به ویژه آنکه بر اساس روایت مذکور «حضرت فاطمه زهرا (س) بر سایر حجت‌های الهی دارای رحجان ولایی و الگوپذیری عملی» دارد. برخورداری از چنین حقیقتی باعث شده است که‌ درک ماهیت وجودی آن بزرگوار و نمادهای رفتاری ایشان بسیار پیچیده باشد و برای همیشه مکتوم بماند. ♻️ استنباط راهبردی نوع کنش اجتماعی، شیوه کنشگری، کنش در زمان لازم و مکان مناسب، از جمله شاخص‌های ارزیابی عمل یک کنشگر مهم و مؤثر تاریخی است. حضرت فاطمه الزهراء سلام الله علیه از جمله شاخص‌ترین شخصیت‌های علمی و معنوی است که «بیش نظری متعالیه، منش اجتماعی متعهدانه و کنش سیاسی معصومانه او منشأ درس‌آموزی، نوآوری و افق گشایی برای نهضت‌های اسلامی- انقلابی از مبدأ عاشورا تا انقلاب اسلامی و تا مقصد تشکیل دولت کریمه در پایان تاریخ» شده است. ادامه دارد... ✍️#️احمد_باقری_مزینانی استاد دانشگاه/ بازنویسی شده ۲۸ آذرماه ۱۴۰۳ه.ش/. 💎 کانال ایتا 🆔https://eitaa.com/rahnegar1401
✍️«مکتب فاطمی؛ الگوی برای کنشگری متعهدانه» (بررسی راهبردهای سیاسی حضرت فاطمه زهرا (س) در منظومه معرفتی ولایت و امامت) 💎 بخش سوم. راهبردهای سیاسی حضرت فاطمه زهرا (س) 💠 گفتار اول: قیام برای استحکام دستگاه معرفتی ولایت و الگوی حکمرانی غدیر 🔸نام فاطمه از منظر مفهومی و محتوایی می‌تواند بازتاب دهنده چند معنا باشد: ۱. جدا شده از هرناپاکی به سبب عصمت؛ ۲. جدا کننده طهارت از نحوست؛ ۳. جدا کننده عقلانیت از جهالت؛ ۴. جدا کننده ولایت از خلافت؛ ۵. جداکننده عدالت از ظلمت؛ ۶. جدا کننده فطرت پاک سرشت از غریزه دنیا طلب.  🔹از منظر «زیرساختی اندیشه سیاسی حضرت فاطمه الزهرا» (س) دارای پنج متغیر اصلی است. به تعبیر دیگر مبانی اندیشه حضرت بر پنج رکن محوری استوار است. این پنج رکن عبارت‌اند از: 🔅اول. «رحامت فاطمی»: حضرت زهرا (س) در «ساحت مادی»، به واسطه پیوند نسبی با پدر بزرگوارشان رسول مکرم اسلام (ص) از یک سو و به واسطه پیوند سببی با امیرالمومنین و شان مادری برای سایر ائمه از امام حسن و امام حسین و فرزندانش تا امام عصر علیهم السلام از سوی دیگر، حلقه اتصال نبوت و وصایت و واسطه تداوم ولایت و امامت است. بنابراین منظور از رحامت فاطمی، استحکام و تسکین جامعه ایمانی به مثابه خانواده بزرگ از طریق اتصال مودت آمیز وصایت و ولایت با نبوت است. با این اوصاف حضرت زهرا (س) سرچشمه «خانواده کوثری» است. 🔅دوم. «دین دانی فاطمی»: اندیشه حضرت زهرا (س) در «ساحت عقلانی»، مبتنی بر فهم و ادراک تمام و کمال فلسفه ایجاد، تثبیت و تدوام معارف اسلامی و بازشناسی و بازفهمی حقایق توحیدی از پیرایه‌های غیرتوحیدی و خرافی است. بنابراین هدف ایشان توسعه آگاهی، معرفت اصول و احکام مکتب توحیدی از یک سو و زدودن پیرایه‌های جاهلانه و متعصبانه از چهره اسلام ناب محمدی (ص) از سوی دیگر است. 🔅سوم. «دین داری فاطمی»: سلوک اخلاقی حضرت زهرا (س) در «ساحت معنوی»، مبتنی بر بندگی محض و مخلصانه در برابر ذات توحیدی و اجرای احکام الهی در زندگی فردی، در عین برخورداری از مقام ولایت و عصمت است. بنابراین هدف ایشان کسب رضایت خداوند از طریق اخلاص در عمل است که منجر به ارائه «الگوی انسان صالح» برای جامعه بشری شده است. 🔅چهارم. «دین یاری فاطمی»: سلوک فرهنگی و تربیتی حضرت در دوره حضور پیامبر اکرم (ص) به دلیل قرار گرفتن در ذیل شخصیت پدرشان، اتخاذ سیاست سکوت اجتماعی و خاموشی سیاسی و تمرکز بر «ساحت فرهنگی» و تربیت فرزندان خود و توانمندسازی فکری و دینی زنان مدینه النبی بود. با این وجود حضرت زهرا (س) در مقام ام ابیها، حامی عاطفی رسالت پیامبر و در مقام ام الائمه، تربیت جانشینان پیامبر با هدف تداوم جریان رسالت بود.  🔅پنجم. «دین بانی فاطمی»: سلوک رفتاری حضرت پس از رحلت پیامبر اعظم و در «ساحت اجتماعی - سیاسی» صیانت از دین توحیدی است که برای دفاع از ارزش‌های الهی به ویژه امامت و ولایت در شرایط فتنه گون عملیاتی می‌شود. بنابراین آن حضرت در تلاش است وضعیتی ترسیم کند تا امت اسلامی بتواند با تمسک به آن و درس آموزی از الگوی مطرح شده از طریق «باطل گریزی»، زمینه «حق گرایی» را در جامعه دینی نهادینه کند. ♻️ یافته راهبردی 🔹اسم مبارک و رسم مطهر حضرت فاطمه الزهراء سلام الله علیها، به‌عنوان حجت کبری الهی و الگوی انسان کامل در زیست انسانی و جامعه ایمانی بر مبنای «حیات کوثری» است. به همین سبب هدف نهایی آن حضرت از قیام، «استحکام بینش حکیمانه و تعمیق منش مومنانه در محبان و پیروان» اهل البیت برای حمایت از الگوی حکمرانی ولایت در غدیرخم است. بنابراین کنشگری فاطمه مبتنی بر «ارکان رحامت، دین‌دانی، دین‌داری، دین‌یاری و دین‌بانی» عینیّت پیدا نمود تا «الگوی تحول اجتماعی در تمام عصرها و عرصه‌ها» باشد. ️ ادامه دارد... ✍️#️احمد_باقری_مزینانی استاد دانشگاه/ بازنویسی شده ۲۹ آذرماه ۱۴۰۳ه.ش/. 💎 کانال ایتا 🆔https://eitaa.com/rahnegar1401
✍️ «مکتب فاطمی؛ الگوی برای کنشگری متعهدانه» (بررسی راهبردهای سیاسی حضرت فاطمه زهرا (س) در منظومه معرفتی ولایت و امامت) 💠 گفتار دوم. «تدابیر راهبردی» در برابر «سیاست‌های اعمالی» 🔸در فرآیند حدود ۲۲۰ ماه یا هشتاد هزار روز زندگی پر برکت حضرت فاطمه الزهرا (س)، دو تا سه ماه یا هفتاد و پنج تا نود روز سرنوشت ساز، پر از تلاطم عبرت‌آموز و مملو از درس آموخته‌های معنوی و فرهنگی است که مبدا تحولات شگرف در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی و عصرهای تاریخی و تمدنی بعدی شده است. در این دوره حساس است که شاهد شکاف ایدئولوژیکی و معرفتی عمیق در جامعه اسلامی و جابجایی اساسی در اهداف سیاسی و تمدنی امت اسلامی هستیم. 🔸تغییرات بنیادینی که پس از رحلت پیامبر اعظم (ص) ظهور کرد، چنان مهم بودند که اگر ادامه می‌یافت، می‌توانست از طریق تثبیت الگوی بدیل، جایگزین دستاوردهای مادی و معنوی رسالت پیامبر شود و جامعه اسلامی را با پوششی نو، به عصر ماقبل اسلام بازگرداند. حضرت زهراء و امیرالمؤمنین (ع) در موارد متعدد برخی از شواهد بازگشت به جاهلیت را خطبه‌های خود یادآور شده‌اند. 🔸«کنشگری حماسی» حضرت فاطمه زهرا (س) به عنوان «مهمترین و معتبرترین وارث نبوت در برابر تغییرات نامطلوب و نامشروع» مذکور، بسیار موثر بود، زیرا چگونگی ایفای نقش ایشاظ۱ضن به عنوان حامل ولایت و مدافع امامت مبدا تحولات بزرگ و رخدادهای موثر و جریان‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و معنوی عمده و بعدی شد. بگونه‌ای که «نهضت عاشورا تنها یکی از بازتاب‌های این کنشگری انسانی، انقلابی و اسلامی» است. با این منطق می‌توان گفت؛ روزهای پایانی حیات مبارک آن حضرت که به فاطمیه شهرت یافته یادآور چند تدبیر راهبردی حضرت صدیقه طاهره (س) برای مدیریت تحولات پس از رحلت رسول اعظم (ص) است که با هدف پاسخ به سیاست‌های اعمالی صاحبان قدرت در آن مقطع سرنوشت‌ساز از تاریخ اسلام عملیاتی شده است. در ادامه راهبردهای حضرت فاطمه زهرا (س) در آن مقطع تاریخی، به شرح زیر تقدیم می شود: 🔻 راهبرد اول. «راهبرد مطالبه» در برابر «سیاست مصادره» 🔸مطالبه به معنای طلب‌کردن، خواستن، پرس‌و‌جو کردن، استفسار کردن و حق‌خواهی است که از طریق دادخواست در مراجع رسمی یا غیررسمی صورت می‌گیرد. در پی اعمال سیاست مصادره‌ حقوق فردی حضرت در تسخیر فدک و مصادره حقوق اجتماعی آن وجود مقدس در غصب خلافت، که مطابق نص وحی و نصب پیامبر اعظم (ص) حق اهل البیت محسوب می‌شد. حضرت زهرا (س) در موارد متعدد به صورت رسمی و علنی و در برابر چشم خواص و عوام، دستگاه خلافت را مورد خطاب قرار داده و بر استیفای حقوق فردی، اجتماعی و سیاسی خود پافشاری نموده است. 🔸منظور از مطالبه‌گری در این مقطع بازستاندن صرف فدک و رویارویی سخت با مصادره کنندگان حقوقش نبود، بلکه هدف ایجاد فضای نو و محرک، برای تبدیل کنشگران منفعل و بی‌تفاوت جامعه اسلامی به کنشگران فعال بوده که به منظور «جلوگیری از غلبه فرهنگ متحجّر جاهلی» اجرا شده است. چرا که عادت‌وارهای این فرهنگ جاهلی پس از رحلت پیامبر اعظم (ص) دوباره در حال سربرآوردن جاهليّت از زیر آوار «حمیّت عربی و عصبیّت عشیره‌ای» بود.  ♻️ یافته راهبردی 🔹مصادره کنندگان خلافت نبوی در تلاش بودند با غصب فدک و برجسته سازی واکنش احتمالی حضرت زهراء (س) به آن، حضرت را مجبور به واکنش یا سکوت در برابر غصب فدک نمایند. از منظر غاصبان واکنش و یا سکوت حضرت برای غاصبان دو دستاور زیر را به ارمغان می‌آورد: 🔅اول. حاکمیت بر آن بود که در صورت اسرار حضرت در بازپس‌گیری فدک، با برچسب دنیاگرایی و قدرت‌طلبی از حضرت اعتبارزدایی نماید. 🔅دوم. در صورت سکوت حضرت در برابر غصب فدک، سکوت ایشان به عنوان نشانه مشروعیت خلافت تبلیغ می‌شد. 🔹بر اساس «راهبرد مطالبه» به عنوان اولین تدبیر حضرت فاطمه الزهرا (س)؛ برای خنثی سازی اهداف دوگانه دستگاه خلافت، حضرت با اتخاذ «رویکرد مقاومت فعال» ضمن پایداری در برابر «سیاست مصادره فدک»، مطالبه فدک را مبدأ اعتبار زدایی از گفتمان و «سیاست مصادره خلافت» گرفته و در پی دستیابی به حقوق سیاسی و منزلت اجتماعی به یغما رفته خاندان رسالت و ولایت بودند. بنابراین راهبرد مطالبه حضرت در «پیچ تاریخی تحول نبوت و امامت به خلافت و وراثت»، یک مطالبه فراگیر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی است که برای «جلوگیری از نهادینه شدن سیاست مصادره نبوت، ولایت و امامت به نفع خلافت، سلطنت و وراثت» اجرا شد. مصادره‌ای که زمینه بازگشت جاهلیت عشیره‌ای و تسلط مجدد عصبیت عربی را تسهیل می‌نمود. ️ ادامه دارد... ادامه دارد... ✍️#️احمد_باقری_مزینانی استاد دانشگاه/ بازنویسی شده ۳۰ آذرماه ۱۴۰۳ه.ش/. 💎 کانال ایتا 🆔https://eitaa.com/rahnegar1401
✍️«مکتب فاطمی؛ الگوی برای کنشگری متعهدانه» (بررسی راهبردهای سیاسی حضرت فاطمه زهرا (س) در منظومه معرفتی ولایت و امامت) 🔻 راهبرد دوم. «راهبرد مجاهده» در برابر «سیاست مطامعه» 🔹️مجاهده ریشه در واژه جهد و جهاد دارد. جهد با تعابیری همچون اهتمام، تقلا، تلاش، سعی، سخت کوشی و کوشش تمام عیار معنی شده است. جهاد معمولا و در معنای مصطلح و مضیق عامیانه آن به مقاتله و مبارزه نظامی تعین پیدا می‌کند، ولی جهاد در معنای حقیقی و موسع یعنی: تلاش همه جانبه و اهتمام موثر برای ایفای نقش کنشگر جهادی در عرصه‌های گوناگون حیات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است. 🔸جهاد انواع گوناگونی چون: جهاد اصغر، جهاد اکبر و جهاد کبیر دارد. بنابراین دامنه جهاد فراتر از مقاتله و جنگ است و دفاع تنها یکی از مصادیق جهاد محسوب می‌شود. ارزنده‌ترین جهاد «جهاد با نفس» است که از آن به «جهاد اکبر» تعبیر می‌شود و تلاش در راه دفاع از دین، سرزمین و ارزش‌ها، جهاد کوچک «جهاد اصغر» نام دارد و تسلیم نشدن در برابر سلطه خواهی و سطه طلبان از مصادیق اصلی جهاد و از نوع «جهاد کبیر» است. بنابراین شمولیت دایره معنی جهاد زیاد می‌باشد و به همین سبب است که در فرهنگ اسلامی از عبادت، خدمت صادقانه، کسب روزی حلال و مخالفت با هوایی نفس، با نام جهاد یاد شده و بعضا هم‌سنگ جهاد در راه خدا شناخته می‌شود. آنچه مسلم است «عمل مخلصانه اوج رفتار مجاهدانه» محسوب می‌شود. مهمترین بازتاب «عمل مخلصانه با هدف خدمت صادقانه»، توامندسازی معرفتی و افزایش ظرفیت بصیرت در آحاد جامعه اسلامی است. 🔸حضرت فاطمه زهرا (س) برای مقابله با «سیاست مطامعه» غاصبان قدرت و انفعال مسلمانان در برابر سیاست غصب، که علاوه بر «به یغما بردن فدک، در گرفتن تمام هستی ولایت و امامت» - حتی جان امیرالمومنین و اهل‌البیت - طمع کرده و یورش آورده بودند، «جهادی مطالبه‌گرانه، پرخروش و چند بعدی» را آغاز کردند. چرا که در این مقطع برخی از خواص طمع کار در سایه شمشیر غضب آلود و یا تزویر حمیت عربیسم خود، «بر شتر سرکش نادانی و حمیّت قبیله‌ای عوام، لگام زده و منزلت جامعه اسلامی را در زیر خاکستری از تعصبات جاهلانه عشیره‌ای پنهان» کردند. بنابراین حضرت زهرا (س) برای بازگرداندن مسیر جامعه اسلامی به اهداف و آرمان‌های پیامبر اعظم (س)، «مجموعه‌ای از تلاش‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی» را در دستور کار خود قرار داد که از مصادیق «جهاد کبیر» محسوب می‌شود. در همین زمینه حضرت، در طول حدود سه ماهه پایانی عمر با برکت خود چندین «حرکت مجاهدانه» انجام داد که: محاجّه با تجمع کنندگان مقابل منزل امیرالمومنین (ع)، مقاومت و آسیب دیدن در هنگام تلاش برای رهاسازی امام از چنگال مهاجمان، حرکت نمادین در شمایل پیامبر اعظم (ص) به سوی مسجدالنبی، یادآوری نمادهای توحید و احکام اسلامی در خطبه فدکیه برای مسدود کردن مسیر انحراف تاریخی و بازگشت از مسیر جاهلی، مراجعه حضوری مکرر به افراد و گروه‌ها و درخواست یاری برای بازستانی حقوق اجتماعی و سیاسی اهل بیت و گریه‌های دامنه‌دار سیاسی در شهر و در کنار مقبره شهدای احد، از جمله مصادیق مجاهده حضرت است.  🔸 حضرت فاطمه زهرا (س) با اتخاذ «راهبرد مجاهده» که مبتنی بر حرکت انقلابی و مطالبه‌گری اجتماعی و سیاسی تا آستانه بذل جان است به مقابله با «سیاست مطامعه» مبتنی بر زیاده خواهی برخواست. چرا که بانیان این سیاست، «سلطه بر همه منابع جامعه اسلامی و اهل البیت(ع)، اعم از حقوق فردی و اجتماعی تا مصادره حقوق سیاسی و اعتقادی» را در دستور کار خود قرار دادند. ♻️ یافته راهبردی اتخاذ «راهبرد مجاهده» حضرت زهرا (س) برای توسعه «مدینه النبی به مدینه الوصی و مدینه الولی» از یک سو و مقابله با «سیاست مطامعه» و برای «مدیریت دست‌اندازی طالبان قدرت به مناسب دنیوی و مناقب معنوی» از سوی دیگر عملیاتی شد. علاوه براین سایر «دستاوردهای راهبرد مجاهده فاطمی برای جامعه و تاریخ» عبارت‌ است از: ۱. کفایت رویکرد خردمندانه برای فعالیت اجتماعی و درایت میدانی، که با هدف مدیریت صحنه سیاسی انجام شد. ۲. ممانعت از تغییر و تبدل متحجرانه جامعه نبوی، که با هدف بازگشت آن به جامعه جاهلی صورت پذیرفت. ۳. تزریق خودباورى و اعتماد به نفس به جامعه اسلامی، به سبب اعتقاد عمیقی که به نصرت الهى داشت. ۴. فعال‌سازی ظرفیت‌های اندیشه انقلابی در جوامع اسلامی، که با هدف تزریق انرژی پنهان مجاهدان انجام شد. ۵. ترسیم نقشه راه آینده برای مقابله با تهدیدات مختلف، که محصول عبور سرافرازانه از تمامی آزمون‌های سخت است. ️ادامه دارد... ✍️#️احمد_باقری_مزینانی استاد دانشگاه/ بازنویسی شده ۱ دی‌ماه ۱۴۰۳ه.ش/. 💎 کانال ایتا 🆔https://eitaa.com/rahnegar1401
✍️«مکتب فاطمی؛ الگوی برای کنشگری متعهدانه» (بررسی راهبردهای سیاسی حضرت فاطمه زهرا (س) در منظومه معرفتی ولایت و امامت) 🔻 راهبرد سوم. «راهبرد مخاطبه» در مواجهه با «سیاست مسامحه» 🔸 ریشه مفهومی مخاطبه از خطابه به معنای سخنرانی، وعظ و موعظه گرفته شده است و «خطبه در کلام اسلامی به سخنی بلیغ و فصیح گفته می‌شود که متکی بر علم منطق و مشتمل بر اصول و ارزش‌های توحیدی» باشد. گوینده خطبه تلاش می‌کند تا با تکیه بر منطق کلامی و محرک عاطفی‌، عزم مخاطبان منفعل را برای انجام عمل صالح و یا ترک رفتار قبیح فعال کند. در واقع خطابه؛ «فن یا مهارت کلامی برای فعال‌سازی عواطف شنونده است تا احیاء تفکر و اقناع اندیشه تسهیل شده و رفتار اصلاحی و سازنده شکل بگیرد.» بنابراین خطابه یک هنر مفید و مؤثر در تبلیغ چهره به چهره ارزش‌های معنوی و هنجارهای انسانی است. 🔸منشاء صدور خطبه حضرت فاطمه زهرا (س) «سیاست مسامحه» خواص و تسری تسامح و تساهل به آحاد جامعه مهاجر و انصار در برابر غصب مناسب سیاسی و اجتماعی بود. مسئله‌ای که باعث شد تا حضرت برای مدیریت روند بازگشت جامعه به دوران جاهلیت عشیره‌ای و قبیله‌ای، «راهبرد مخاطبه» را در دستورکار خود قرار دهد و بر همین اساس ایشان در بد ورود به مسجد نبی، از طریق «بازخوانی و بازآرایی مجدد از معارف توحیدی و روشنگری سیاسی با ادبیات حماسی و در عین حال متقن علمی خود»، هویت عاطفی انصار و مهاجرین را مورد عتاب قرار دهد تا ضمن «تحریک منطق آنان، فکر و اندیشه آحاد جامعه اسلامی را متوجه تحول بزرگی که در حال وقوع» نمایند. 🔸خطبه فدکیه یک متن فصیح و بلیغ و مشتمل بر مجموعه‌ای از معارف عمیق است. برخی از «محورهای برجسته خطبه فدکیه» حضرت فاطمه الزهرا (س) عبارتند از: ۱. تحلیل اجمالی و تبیین فشرده معارف توحید ذاتی، صفاتی و اسماء حسنی الهی؛ ۲. تشریح مقام، ویژگی‌ها، اهداف مسئولیت‌ها و ماموریت رسالت پیامبر اعظم (ص) در جامعه  مشحون از گمراهی، نفاق، شرک و ضلالت؛ ۳. تعیین شأن و منزلت ظاهری و باطنی کتاب خدا، تقریر فلسفه شعائر و احکام دین و پند و اندرز برای مسلمین؛ ۴. معرفی منزلت و خدمات خاندان رسالت و ارجاع نخبگان به سابقه عبرت آموز و جاهلانه آنها در قبل از اسلام؛ ۵. یادآوری زندگی ذلت بار، نکبت بار، وحشت آور، آلوده و مبتنی بر تعصبات جاهلانه مردم قبل از اسلام؛ ۶. ترسیم نسب خودش و امیرالمومنین (ع) به عنوان تنها بازماندگان پیامبر خدا (ص) و تبیین صداقت در گفتار و عصمت در کردار اهل البیت رسالت؛ ۷. افشاگری غصب مناسب اسلامی توسط برخی خواص در اثر انحراف شیطان، فریب منافقین و صحنه گردانی حقیران و شروران؛ ۸. مرور رخدادها و رویدادهای متحجرانه، متعصبانه و مبتنی بر نفاق برخی خواص، در ایام پس از رحلت پیامبر (ص)؛ ۹. رازگشایی از طرح پنهانی برای خاموش کردن نور الهی، توطئه علیه جان بازماندگان رسول خدا و از بین بردن سنن پیامبر (ص)؛ ۱۰. روشنگری از حقیقت روند تولید فتنه و احاطه بر آن، توسط بانیان فتنه به بهانه ترس از فتنه؛ ۱۱. ارجاع اهل تعدی و باطل به دادگاه عدل الهی، وعدگاه پیامبر (ص) و قرارگاه مومنان در روز محاسبه و رستاخیز؛ ۱۲. محاکمه انصار بخاطر شرک، پیمان شکنی، عقب نشینی، سرافکندگی در دوره پس از رحلت پیامبر (ص) و پس از ایمان، پیشقدمی و پیروزی و سرافرازی در دوران حیات ایشان؛ ۱۳. یادآوری نقش برجسته جهاد نظری و عملی مبتنی بر رویکرد عالمانه، مخلصانه و مجاهدانه امیرالمومنین (ع) در رشد جامعه اسلامی؛ ۱۴. آینده‌نگری در تحمیل مصائب و رنج‌های بعدی به امت اسلامی پس از غصب خلافت و شکستن حرمت اهل بیت پیامبر (ص). ♻️ یافته‌های راهبردی 🔸«غنای محتوایی، استحکام ساختاری و آرایه‌های ادبی خطبه فدکیه» نشان از اتکایی حضرت زهرا (س) بر «راهبرد مخاطبه» برای مواجهه با «سیاست مسامحه» در فرآیند دین‌بانی و صیانت از جامعه تازه تاسیس نبوی، به حدی است که اندیشمندان اسلامی از خطبه فدکیه با تعابیری چون «دیباچه نهج البلاغه، فشرده نهج‌البلاغه و مادر نهج‌البلاغه» یاد می‌کنند. تقریر خطبه فدکیه و اتخاذ «راهبرد مخاطبه» حضرت زهرا (س) «دستاوردهای متعدد برای جامعه و تاریخ» داشت که مهمترین آنها عبارت است از: 🔅۱. تبیین مبانی فلسفی اصول و فروع معارف اسلامی؛ 🔅۲.  تقریر مبانی زیست اجتماعی و سیاسی برای امت اسلامی؛ 🔅۳. تزریق روح حماسی در رفتار آحاد جامعه اسلامی؛ 🔅۴. توجه دادن جامعه به تبعات مخرب انحراف از حیات طیبه اسلامی و انسانی؛ 🔅۵. الگوی سازی برای وارثان امامت و ولایت، جهت چگونگی مواجهه کلامی با شرایط مشابه در آینده. ️ ادامه دارد... ✍️#️احمد_باقری_مزینانی استاد دانشگاه/ بازنویسی شده ۳ دی‌ماه ۱۴۰۳ه.ش/. 💎 کانال ایتا 🆔https://eitaa.com/rahnegar1401
✍️«مکتب فاطمی؛ الگوی برای کنشگری متعهدانه» (بررسی راهبردهای سیاسی حضرت فاطمه زهرا (س) در منظومه معرفتی ولایت و امامت) 🔻 گفتار چهارم. «راهبرد محاکمه» در برابر «سیاست مصانعه» 🔸برای محاکمه معانی چون بازپرسی، دادگاهی کردن، رسیدگی کردن به اتهام و دادرسی کردن آمده است. از نظر اصلاحی، محاکمه به استنطاق کردن از متهمانی گفته می‌شود که قوانین شرعی و عرفی را به نفع خود تفسیر کرده و یا آنها را به ضرر دیگران زیرپا نهاده باشند. 🔸فرآیند تحولات سیاسی در دوره پس از رحلت رسول مکرم اسلام (ص) به گونه‌ای رغم خورد که قرائن متعدد، حکایت از وجود برنامه از قبل تنظیم شده برای کوتاه کردن دست اهل بیت (ع) از کلیه مناسبات اجتماعی و سیاسی و حتی از حقوق شخصی آنان از یک سو و محروم سازی جامعه اسلامی از بهره گیری از ولایت دینی و امامت اجتماعی اهل البیت (ع) از سوی دیگر بود. علاوه براین، شواهد بسیاری وجود داشت که نشان می‌داد که در حال نهادینه شدن پایمالی حقوق خدا، امت و امام است که مختص آن مقطع تاریخی نبود. با این وجود حضرت با اتخاذ «راهبرد محاکمه" متولیان سلطه جلو و مهاجرین و انصار همراه را مورد بازخواست قرار داد. در واقع اقدام حضرت در اتخاذ «راهبرد محاکمه»، مقابله نظری و عملی در برابر «سیاست مصانعه» به معنی «سازشکاری و بده و بستان‌های قومی و قبیله‌ای صاحبان قدرت و همراهانشان در جامعه اسلامی پسا سقیفه» بود که در حال تلاش برای «نهادینه سازی عادت‌وارهای حمیّت جاهلی و شاخص‌های عصبیّت عربی» بودند. 🔸در این مقطع حضرت در چندین مرحله غاصبان حاکمیت و جریان‌های موثر بر جامعه را محاکمه کردند: 🚩 مرحله ۱. هنگام یورش به خانه امیرالمومنین (ع)، که مهاجمان را مخاطب قرار داده و آنان را بابت حمله به محل نزول وحی و سکونت‌گاه اهل البیت نبی مکرم (ص) مورد مواخذه قرار داد و فرمودند: «آیا از خداوند نمی‌ترسی که وارد خانه ما می‌شوی.» 🚩 مرحله ۲. در مسجد نبوی در هنگام بازخواست از محرکان، که نبض مدیریت تحولات را در اختیار داشتند و سکوت مردم، فرمودند: «علائم نفاق در شما ظاهر گشت... پست رتبه‏‌گان با قدر و منزلت گردیده... و شیطان سر خویش را از مخفى‌‏گاه خود بیرون آورد، و شما را فراخواند... و چون براى فریب خوردن آماده‌ دید، آنگاه از شما خواست که شورش کنید... و شما را به غضب واداشت... این براى ظالمان بدل کردار زشتی است.» 🚩مرحله ۳. در پاسخ به ادعای خلیفه وقت که مدعی بود پیامبران از خود ارثی نمی‌گذارند، حضرت فرمودند: «و شما اکنون گمان می‌برید که براى ما ارثى نیست، آیا خواهان حکم جاهلیت هستید... اى مسلمانان! آیا سزاوار است که ارث پدرم را از من بگیرید... آیا آگاهانه کتاب خدا را ترک کرده‌اید... آیا قرآن نمی‌گوید: سلیمان از داود ارث برد.» 🚩مرحله ۴. زمانی که مدیران تحولات سیاسی برای تاریخ سازی به ملاقات حضرت - در بستر شهادت - آمدند، ابتدا از پذیرش آنها استنکاف کرد ولی با توصیه‌ی امیرالمومنین (ع) آنان را پذیرفتند. حضرت پس از اعتراف گرفتن از آنان در مورد همسانی رضایت و غضب اش با پیامبر و خدا فرمودند: «خدا و ملائكه را شاهد و گواه مى‌گیرم كه شما دو نفر مرا به غضب آوردید و رضایت مرا فراهم ننمودید، اگر پیغمبر (ص) را ملاقات كنم از شما شكایت خواهم كرد.» 🚩مرحله ۵. در آخرین روزهای حیات حضرت و در هنگام ملاقات زنان مهاجر و انصار، حضرت خطبه‌ای روشنگر ایراد فرمودند که محتوای آن مملو از گزاره‌های مبتنی بر بازخواست انصار و مهاجرین بی‌تفاوت بود. ایشان فرمودند: «از مردان شما کراهت دارم، پس از آزمایش، طردشان کردم. زشت باد کندی آنها، شکستگی شمشیرها، سستی نیزه‌ها و تباهی رأی شان. طناب گناهشان و ننگ کارشان را بر گردن خودشان افکندم... وای بر ایشان، جانشینی پیامبر را از جایگاهش کندند و از پایگاه رسالت دورش کردند.» ♻️ یافته‌های راهبردی اتخاذ «راهبرد محاکمه» حضرت زهرا (س) در برابر «سیاست مصانعه» فراهم کردند تا اولا شرایطی فرخنگی، اجتماعی و سیاسی بود تا منجر به «ماندگاری داغ اتهام غصب بر پیشانی غاصبان» تا پایان تاریخ شود و ثانیا «حقیقت ولایت و امامت از خط انحراف خلافت و سلطنت» تفکیک شود. «راهبرد محاکمه دستاوردهای متعدد دیگری برای جامعه و تاریخ» داشت که مهمترین آنها عبارت است از: 🔅۱. معرفی کودتاگران، به عنوان متهم اصلی تغییرات نامشروع؛ 🔅۲. محاکمه طیف بی‌طرف، به دلیل سکوت در جابجایی در مدل حکمرانی؛ 🔅۳. احتجاج مبتنی بر مستندات قرآنی، در برابر توهمات سیاسی؛ 🔅۴. مزمت مدل رفتاری در حال بازگشت مبتنی حمیت عربی و عصبیت قشری گرایانه؛ 🔅۵. تاریخ‌نگاری از حقیقت ماجرای غصب خلافت، قبل از تاریخ‌سازی و تحریف این حقایق در آینده. ادامه دارد... ✍️#️احمد_باقری_مزینانی استاد دانشگاه/ بازنویسی شده ۴ دی‌ماه ۱۴۰۳ه.ش/. 💎 کانال ایتا 🆔https://eitaa.com/rahnegar1401