❓ #سوال2828:
سلام
من یک دختر ۹ساله دارم که خیلی با من راحت نیست و گاهی، زمانی که از او سوالی میکنم به من دروغ میگوید.
هر اتفاقی که داخل خانه بیفتد را برای مادربزرگش که مادر من هست تعریف میکند و به ایشان میگوید به مامانم نگویید که به شما گفتم.
منم به خاطر کلاس آنلاین و کارهای منزل و بچه ۱ساله دیگری که دارم وقت نمیکنم که با او بازی کنم و برایش وقت بگذارم. همیشه گلهمند هست که بامن بازی نمیکنید و به من اهمیت نمیدهید و از زمانی هم که به دنیا آمده تا به الان گریه را بهانه میکند و با گریه پیش میرود. در مشقنوشتن هم همیشه کاهلی میکند و با زور و دادوبیداد باید مشق بنویسد و میگوید که من چپ دست هستم و اذیت میشوم.
الان هم که میگوید من میخواهم بیسواد بمانم و دوست ندارم درس بخوانم.
درضمن نوه ونتیجه اول خانواده هم هست و از اول خانواده شوهرم خیلی به او بها دادند ولی الان مدتی هست هیچ رابطهای با آنها ندارد. خیلی زیاد تلویزیون نگاه میکند و گاهی بارها یک فیلم را میبیند...
📚 پاسخ #حجت_الاسلام_شیرازی:
سلام
اولا شرایط بلوغ ایشان را در نظر داشته باشید، بیشتر این رفتارها مربوط به ویژگیهای سن بلوغ هست. کتاب شناخت، تربیت و هدایت نوجوانان و جوانان علی قائمی را مطالعه کنید.
ثانیا؛ شما باید بیشتر برای او وقت بگذارید چون بیشتر به بچه دوم توجه میکنید دچار حسادت کودکانه شده و جایگاه خودش را در بین اطرافیان با آمدن بچه دیگر در خطر میبیند، با یک برنامهریزی مناسب یک وقت قابل توجهی هم برای او بگذارید و همیشه هم به او بگویید که دختر بزرگ خانه هست و به او بها دهید و برای او ارزش و احترام قائل شوید تا اعتمادش به شما جلب شود.
ثالثا؛ در توجهکردن و یا حتی خرید کردن، اول به ایشان توجه کنید و خرید کنید بعد برای آن فرزند یک ساله ....
مدتی همین جور رفتار کنید درست میشود.
کتاب من دیگر ما از آقای عباسی ولدی را هم مطالعه بفرمایید.
🆔 @rahpouanquestion