🎼🌼🍃
🌼
لب ما و قصهٔ زلف تو، چه توهمی، چه حکایتی!
تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی، چه عنایتی!
به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام
و به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی
به جمال، وارث کوثری، به خدا محمد دیگری
به روایتی خود حیدری، چه شباهتی، چه اصالتی!
بَلَغَ العُلیٰ بِکَمٰال تو، کَشَفَ الدُجٰا بِجَمال تو
به تو و قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی
شده پر دو چشم تو در اَزل، یکی از شراب و یکی عسل
نظرت چه کرده در این غزل، که چنین گرفته قرابتی
تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی
تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن که قیامتی
زَد اگر کسی دَرِ خانهات، دل ماست کرده بهانهات
همه جا گرفته نشانهات، به چه حسرتی، به چه حالتی!
نه مرا نبین، رَصَدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن
ز درت بیا و رَدم نکن، تو که آستان سخاوتی
┄┅┅❅🍃 🤍 🍃❅┅┅┄
#شعر #شاعری
📝شاعر: جناب آقای قاسم صرافان
@rahpouyan_salamat
❎ انشاالله بزودی بشنویم
آن مرد آمد؛ آن مرد در باران آمد.
ای مرد، در میانهی میدان چه میکنی
در لابلای جنگل و باران چه می کنی⁉️
میز ریاست تو چه کم داشت از رفاه
در ورزقان و در مه و بوران چه میکنی⁉️
دل کنده از اوامر و دستور و پایتخت
در نقطههای مرزی ایران چه میکنی⁉️
ای هفت روز هفته، به فکر ضعیفها
هم شانه ی فقیر و ضعیفان چه میکنی⁉️
تهران اگر که شهر و مقرّ ریاست است
پس در میان ایل و دهستان چه میکنی⁉️
#رئیسی
#شعر #شاعری
@rahpouyan_salamat
🟣 شعری طنز درباره #احساس_تکلیف این روزها 😂
آمد یکی لاغر چو قلیان
آن دیگری سرشار دنبه
هر لحظه دارد می شود باز
احساس تکلیفی قلمبه
آمد بهاری و چپ و راست
تانک و تبر، سوهان و سمبه
حتی «کایِکو» خواست آید
مانع شده هرچند زُمبه!
گفته رقیبی با رقیبش
«اینجا نیا! جیزّ است، بمبه!»
از عمق جان بیرون کشیدند
تکلیفشان را با تلمبه
ای کاش که در وقت خدمت
کاهش نیابد این غُرمبه
✍🏻زهرا آراسته نیا
#انتخابات
#شعر #شاعری
@rahpouyan_salamat
🎼🌼🍃
🌼
آسمان میخواند امشب قدسیان دف میزنند
حوریان کل میکشند و خاکیان کف میزنند
شیر عاشق کش! کدام آهو دلت را برده است؟
تیغ مرهب جو! کدام ابرو دلت را برده است؟
آسمانی بیکرانی، عاشق دریا شدی
آمدی آیینهی انسیهی حورا شدی
امشب ای زیباترین! ای دلبر کوثر بیا!
شب شبِ عشق است، ای داماد پیغمبر بیا!
بیش از اینها با دل محبوب ما بازی نکن
پیش این نیلوفر یکدانه غمازی نکن
مثل اقیانوس آرام است این بانو ولی
در دلش توفان بپا کردی، مدارا کن علی!
«لیله القدر» نگاهش یا علی! اجر تو است
او «سلام فیه حتی مطلع الفجر» تو است
از ازل در پرده بود آیینه دارش میشوی
در عبور از کوچه باغ عشق، یارش میشوی
قدّ و بالای علی از چشم زهرا دیدنیست
وای! وقتی میرسد دریا به دریا دیدنیست
ماه در امواج دریا دیدنی تر میشود
قدر زهرا با علی فهمیدنی تر میشود
مانده احمد تا کدامین وجه رب را بنگرد
روی حیدر را ببیند یا به زهرا بنگرد
ای بلال امشب اذانی را که میخواهی بگو
«اشهد ان علیا حجت الله»ی بگو
با خدیجه کاش چادر می کشیدم بر سرش
وقت رفتن کاش میبوسید او را مادرش
«اُمّ اَیْمَن»! مثل مادر دور زهرا میپری
تا نریزد اشکی امشب از سر بی مادری
عقد زهرا و علی در آسمانها بسته شد
سرنوشت عشق هم بر زلف آنها بسته شد
گفت احمد: این زره خرج جهاز دختر است
خوب میدانست حیدر بی زره هم حیدر است
تا مدینه روح را با حاجیان پر میدهیم
دل به چشم کوثر و دستان حیدر میدهی
┄┅┅❅🍃❣ 🤍 ❣🍃❅┅┅┄
📝شاعر: جناب آقای قاسم صرافان
#شعر #شاعری
@rahpouyan_salamat
تو اول بگو با کیان زیستی
پس آنگه بگویم که تو کیستی
با بدان کم نشین که صحبت بد
گرچه پاکی تو را پلید کند
آفتابی بدان بزرگی را
لکه ابر ناپدید کند
پسر نوح با بدان بنشست
خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزی چند
پی مردم گرفت و آدم شد
#سعدی
#شعر #شاعری
🌱⃟🌸๛
@rahpouyan_salamat
✨🤍
زینسان که رقص میکنم از شادی خیال
در نعمتِ وصـال گر اُفتم چهها کنـم...
#شعر #شاعری
#طالب_آملی
🌱๛🌸๛
•┈┈•❀🌸❀•┈┈•
@rahpouyan_salamat
هدایت شده از رهپویان سلامت
تو اول بگو با کیان زیستی
پس آنگه بگویم که تو کیستی
با بدان کم نشین که صحبت بد
گرچه پاکی تو را پلید کند
آفتابی بدان بزرگی را
لکه ابر ناپدید کند
پسر نوح با بدان بنشست
خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزی چند
پی مردم گرفت و آدم شد
#سعدی
#شعر #شاعری
🌱⃟🌸๛
@rahpouyan_salamat
•| #امیرالمومنین |•
🗓به مناسبت ۲۴ ذی الحجه عید #مباهله🌸🍃
ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ الباب
اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب
رجز مأذنهها لرزه به ناقوس انداخت
راهبان را همه در ورطۀ کابوس انداخت
قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوستهست
نان یک عده به گمراهی مردم بستهست
ننوشتند که باران نمی از این دریاست
یکی از خیل مریدان محمد، عیسی است
لاجرم چارهای انگار به جز جنگ نماند
قل تعالَوا... به رخ هیچ کسی رنگ نماند
به رجز نیست در این عرصه یقین شمشیر است
بر حذر باش که زنّار، گریبان گیر است
کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است
بهراسید که این معرکه خونریزتر است
بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد
آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد
با خود آورد به هنگامه عزیزانش را
بر سر دست گرفتهست نبی جانش را
عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند
به صف آرایی آن پنج نفر خیره شدند
پنج تن، پنج تن از عطر خدا آکنده
آفتابان ازل تا به ابد تابنده
دفترم غرق نفسهای مسیحایی شد
گوش کن، گوش کن این قصه تماشایی شد
با طمانیۀ خود راه میآمد آرام
دست در دست یدالله میآمد آرام
دست در دست یدالله چه در سر دارد
حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد
ایها الناس من از پاره ی تن میگویم
دارم از خویشتن خویش سخن میگویم
آنکه هر دم نفسم با نفسش مأنوس است
آنکه با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است
من علی هستم و احمد من و او خویشتنیم
او علی هست و محمد من و او خویشتنیم
نه فقط جسم علی روح محمد باشد
یک تنه لشکر انبوهِ محمد باشد
دیگر اصلا چه نیازیست به طوفان، به عذاب
زهرۀ معرکه را اخم علی میکند آب
الغرض مهر رسولانه ی او طوفان کرد
راهبان را به سر سفره ی خود مهمان کرد
مست از رایحۀ زلف رهایش گشتند
بادها گوش به فرمان عبایش گشتند
میرود قصۀ ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام
✍🏻سید حمیدرضا برقعی
#شعر #شاعری
@rahpouyan_salamat
.
📚شعر «همنام عشق» از مجموعه «بیگمان»
بابا عقیده داشت که #دختر فرشته است
او را خدا به جای گِل، از گل سرشته است
میگفت: دختران همه باران رحمتند
در خانهها بهانهی آغاز برکتند
میگفت: دخترم! تو شدی جزئی از خودم
وقتی اشاره کرد به روز تولدم
شکر خدا به زندگی من که آمدی
در روزهای نیمه بهمـن که آمدی
پر شد جهانم از نمک خندههای تو
امید زندگانی بابا، فدای تو
مـادر میان خاطرهها ناگهان رسـید
وقتی صدای خنده و ذوق مرا شنید
خندید و گفت: « آمده بودی پس از امام
یادش به خیر، دغدغهی انتخاب نام..
گفتند یکبهیک نظر خویش را همـه،
شکر خدا ولی پدرت گفت: «#فاطمه»
نام زنی که «فاطمه» خوانده پیمبرش
پیغمبری که «فاطمه»ام نذر دخترش
نام زنی که هر دو جهان، زیر دین اوست
الگوی بیبدیل شهیدان، حسـین اوست
در مدح او، مباهله و نور توأمان
در وصف اوست کوثر و تطهیر بیگمان
نام زنی که سَرور اولاد آدم است
در مدح او هر آنچه بگویند هم، کم است
اینها تمام باشد و این نیست فاطمه
آری فراتر است و همین نیست فاطمه
بابا دوباره گفت: چه حاجت به گفتن است؟
نامش دلیل منزلت واژهی « #زن» است
بابا کنار نام، به من داد آبرو
من کل عمر، فاطمه هستم به لطف او
بابا، همانکه هستیِ من در مزار اوست
هم نام عشـق بودن من، یـادگار اوست
در انتخاب نام، پدر، روسپید شد
در راه عشق، آخر سر هم #شهید شد...
#شعر #شاعری
#شهید #فرزند_شهید
✍🏻 فاطمه افشاریان
🌸🍃@rahpouyan_salamat
10.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽شعر انتقادی سید مهدی میرداماد به #بیکفایتی مسئولین
تقصیر ماست سید لبنان شهید شد
.
ای اقتصاددان سبک مغز باتوأم
سنگینی تورم ایران ز حد گذشت
.
باید که ماند و ساخت نباید فرار کرد
از این همه #شهید مگر میشود گذشت
#شعر #شاعری
@rahpouyan_salamat
23.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 #فیلم_کامل شعرخوانی آقای محمد رسولی از تهران که رهبر انقلاب پس از آن گفتند «هر بیتش یک آفرین داشت!»؛ در دیدار شاعران در شب ولادت کریم اهلبیت امام حسن مجتبی علیهالسلام ۴۰۳/۱۲/۲۵
بسوز ای سعی باطل، پرچم ایران نمیسوزد
نمیدانی مگر در شعلهها، ایمان نمیسوزد
گمان بردی که این بار این حکایت فرق خواهد کرد؟
خدا فرعون را یک بار دیگر غرق خواهد کرد
هر آنچه داشتی رو کردهای، این آخرین برگ است
سر جان شرط میبندم، قمار آخرت مرگ است
ولی ما وعدهحقیم و از باطل نمیترسیم
شهادت آرزوی ماست، از قاتل نمیترسیم
به کف پیراهنی خونین، کسی از راه میآید
خدا زنده است ای مردم، ولیالله میآید
به استقبال او فریاد شد: انّا علی العهدی
کسی که هست عیسی از حواریون او مهدی
#شعر #شاعری #شعرخوانی
@rahpouyan_salamat
🌷 #متن کامل شعرخوانی آقای محمد رسولی در دیدار شاعران، شب ولادت کریم اهلبیت امام حسن علیهالسلام که رهبر انقلاب پس از آن فرمودند «هر بیتش یک آفرین داشت!» ۴۰۳/۱۲/۲۵
#شعر #شاعری #شعرخوانی
@rahpouyan_salamat