امام محمد باقر علیهالسلام فرمودند: امر به معروف و نهى از منكر راه و روش پيامبران و شيوه صالحان است.
و فريضه بزرگى است كه ديگر فرايض به واسطه آن بر پا مى شود، و راهها امن مىگردد و درآمدها حلال مىشود و حقوق پايمال شده به صاحبانش برمىگردد، زمين آباد مىشود و (بدون ظلم) حق از دشمنان گرفته مىشود و كارها سامان مىپذيرد.
متن حدیث:
إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ سَبِيلُ الْأَنْبِيَاءِ وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ فَرِيضَةٌ عَظِيمَةٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَكَاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الْأَرْضُ وَ يُنْتَصَفُ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ يَسْتَقِيمُ الْأَمْرُ.
«اصول كافى، جلد5 ، صفحه 56»
🕊 مردم در این دوره از تاریخ
یخ بسته اند...
در این رنج و اسارت
دست و پا را بسته اند..
نه بوی خون، نه بوی دود، نه بوی مسلسل
پس من به کجا میروم؟ من کیستم؟
تو باید حماسه بیافرینی!
همچنان که حسینیان آفریدند؛
دستهای کوچکمان،
صدای دشمنان را در گلو خفه میکند،
به یادم داشته باش!
راهم را ادامه بده!
من شهیدم...
شعر نو از #شهیده_صدیقه_رودباری🥀
15.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰روشنا
🔅اثر جدید گروه محمد رسول الله (ص) در وصف مدافعان وطن
•﴾😷﴿•
↯ [ #من_ماسک_میزنم ] ↯ツ
.
.
•
گفتــــم:
سلام حاجــے🙃
چجوری شد که توی جبهــــہ شیمیایــــے شدے؟!🤔
سرفه امانش نمــے داد
لبــخندے زد و با صــــداے ضعیفــــے گفتــــ:
هیچــی داداش! ســه نفر بودیم با دو تا ماسک...♥️💞
معرفٺمقدمهشهادٺاست
خدا کنه کمی ازمعرفت شهدا را.....
.
.
﴿•😷•﴾ بآ ماسڪ قشنگٺر؎ رفیق!
سردار باقری: قشرینگری است اگر فکر کنیم امام با دو خط نامه دیگران قطعنامه را پذیرفت
🔹بازخوانی سخنان سرلشکر باقری، مهر سال ۹۳: به نظر من قطعنامه ۵۹۸ در تیر ماه ۶۷ پذیرفته نشد و سابقه آن به ۳-۲ سال قبل از آن باز میگردد.
🔹هنگامی که پشتیبانی لازم از رزمندهها در جبهه صورت نگیرد یا باید نشست و شاهد انهدام کشور بود یا باید برای خاتمه جنگ تصمیم گرفت؛ این قشری نگری است که بگوییم فلان شخص دو خط نامه نوشت و گفت اگر فلان کارها را نکنید نمیشود جنگید و حضرت امام (ره) نیز در پی آن اقدام به پذیرش قطعنامه کردند. این مطلب با عقل سازگار نیست.
🔹ما برای مقابله با سلاحهای پیشرفته شیمیایی عراقیها حتی ماسک به درد بخور نداشتیم؛ آن ماسکها به درد گاز اشکآور میخورد؛ وقتی گاز اعصاب میزدند ماسکها عمل نمیکرد؛ بچههای ما همانند برگ خزان میریختند؛ باید برای این اتفاقات تصمیمگیری میشد.
امام حسن مجتبی (ع) .mp3
1.07M
💢سر سفره کریم📿
🎧منبر های چند دقیقه ای🎧
🎤حجةالاسلام یوسفی 🎤
حضرت آقا آمده بودند کرمان. مثل همیشه یکی از برنامههایشان دیدار با خانواده شهدا بود. قرعه افتاده بود به نام ما. دیگر از خدا چه میخواستیم؟ وقتی آمدند حاج قاسم هم همراهشان آمده بود. لابهلای حرفها از فرصت استفاده کردم و رو به حضرت آقا گفتم: «آقا انشاءاللّه فردای قیامت همه ما رو که اینجا هستیم شفاعت کنید.» فرمودند: «پدر و مادر شهید باید من و شما را شفاعت کنند.» بعد هم خم شدند و سرشان را بهطرف حاج قاسم گرداندند. نگاهی به حاجی کردند و فرمودند: «این آقای حاج قاسم هم از آنهایی است که شفاعت میکند انشاءاللّه.»
حاجی سرش را انداخت پایین. دو دستش را گرفت روی صورتش.
ــ بله! از ایشان قول بگیرید به شرطی که زیر قولشان نزنند.
جلوی در ورودی دیدمش. مراسم افطاری حاجی به بچههای جبهه و جنگ بود. گفتم: «حاجی قول شفاعت میدی یا نه؟ واللّه اگه قول ندی داد میزنم میگم اون روز حضرت آقا در مورد شما چی گفتن؟»
حاجی گفت: «باشه قول میدم فقط صداش رو در نیار.»
زوری زوری از حاجی قول شفاعت را گرفتم.
به روایت جواد روحاللهی
سپهبد_حاجقاسم_سلیمانی