#خاطرات_شهداء
✍برای نماز که می ایستاد ، شانه هایش را باز می کرد و سینه اش رو میداد جلو
🌼یک بار بهش گفتم:
چـرا سر نمـاز اینطوری می کنی؟؟»
گفت: «وقتی نماز میخوانی مقابل ارشد ترین ذات ایستاده ای.
پس باید خبــر دار بایستی و سینه ات صاف باشد
با خودم می خندیدم که دکتر فکرمی کند خدا هم تیمسار است.
#شهید_مصطفی_چمران