eitaa logo
ره پویان ولایت
347 دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
8.6هزار ویدیو
453 فایل
محتوای فرهنگی سیاسی هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
*به یاد شهید * سی و هشت سال پیش در چنین روزی دلاورانی از سپاه در *بعلبک لبنان*، پس از پنج روز مقاومت جانانه درحالیکه در محاصره نیروهای قرار گرفته بودند و به علت نبود هیچگونه آذوقه، مجبور به گرفتن شده بودند؛ در ساعت ۱۴:۳۰ دقیقه به علت تمام شدن مهمات و نیز آتش شدید دشمن و... عزیزانمان با لب تشنه درخون خود غلطیدند.🌹 در بین این عزیزان، از فارس و از شهرستان خرامه بود؛ *سردارحبیب الله بخشی*، جوانی مظلوم، فرمانده ای آرام اما مومنی زیرک که چگونه فرماندهی را نه در دانشگاه افسری؛ بلکه درفهم، شعور و خودباوری آموخته بود.👌 فرماندهی که وقتی احساس کرد دشمن از هر سو قرارگاهش را زیرآتش قرار داده، به تعدادی از نیروهای تحت امرش دستور عقب نشینی داد؛ اما خود و سیزده نفر دیگر از همرزمانش در همان موقعیت ماندند و آنقدر مردانه و شجاعانه جنگیدند تا به معبودشان پیوستند.🌷 شیرمردی که ده روز قبل از شهادتش کمی آن طرف تر، یعنی بلندی های جولان با شجاعت و دلاورمردی تمام در تاریکی شب به قلب دشمن زد و سه افسر عالی رتبه ی را به اسارت گرفت و با ۵ تن از پاسدارانی که در یک، تک دشمن به اسارت رسیده بودند؛ مبادله کرد. ( *حبیب* ) را به خاطر بسپارید تا در آزادی قدس شرمنده ی شهدای مقاومت نشوید. یاحق. *شادی روح شهدا صلوات* @rahpoyane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت شهیده فوزیه شیردل را این چنین تفسیر می کند: خداوندا! چه منظره ای داشت این خانه پاسداران! چه دردناک! چه مصیبت زده! و چقدر شلوغ! گویی صحرای محشر است. انبوهی از مسلح و غیر مسلح، پشت در به انتظار کمک ایستاده بودند. در همین وقت دختر پرستاری که هـدف گلوله دشمن قرار گرفتـه و خـون، لباس سفیدش را گلگون کرده بود، از در بیرون می بردند، آنقدر از بدنش خون رفته بود که صورتش مثل لباسش، سفید و بیرنگ شده بود. جوان بشدت متأثر بودند ۱۸ساعت پیش، این پرستار مجروح شده بود و از پهلویش خون می رفت و نه پزشکی بود، نه دارویی که جلوی خون را بگیرد … رگبار گلوله دشمن از هر طرف، باریدن گرفت عده ای از مجروحین و شهدا (ازجمله شهید فوزیه شیردل) را سوار هلی کوپتر می کردند. همه چیز آماده شد و هلی کوپتر صعود کرد اما از روی اضطراب، زیر رگبار گلوله ها که خلبان می خواست هر چه زودتر اوج بگیرد کنترل خود را از دست داد و پروانه هلی کوپتر با تپه جنوبی تصادف کرد و شکست و هلی کوپتر که چند متری بیشتر بالا نرفته بود، به زمین نشست و دوباره بلند شد و دوباره در نقطه دیگری به زمین اصابت می کرد و از آنجا که نیمی از پروانه اش شکسته بود، نیم دیگر پروانه تعادل خود را از دست داده بود و پایین تر از حد معمول پایین می آمد و در هر چرخش خود به زمین، ضربه می زد و فردی بی جان بر زمین می انداخت… مجروحین داخل هلی کوپتر، همه شهید شده بودند. از همه غم انگیـزتـر، جسـد همان دختـر پـرستـاری (شهید شیردل) بود که گلوله پهلویش را شکافته و بعد از ۱۸ ساعت خونریزی، بدرود حیات گفته بود. @rahpoyane