📚 گام نهم
🌟غیرتش...
✅ پیامبر بود و خدای غیرت
✍حکم بن ابی العاص که مسلمان ظاهری بود. از شکاف خانه پیامبر به داخل نگاه انداخت پیامبر همان لحظه فهمید و دنبالش دوید اما او فرار کرد فرمود: ⬅️اگر دستم می رسید چشمانش را از کاسه در می آوردم.
✅غیور دوست هم بود. مؤمن و غیر مؤمن برایش فرقی نمیکرد.⬅️ دستور قتل یکی از مشرکین را داده بود که قبل از اجرا گفت: امین وحی از غیرتش خبر داد هر دو گذشتند؛ پیامبر از قتلش، مشرک از بتش.
#عید_مبعث
#کانون_رهپویان_غدیر
@rahpoyaneghadir
📚 گام دهم
🌟عیادت بیمارش...
✅ عیادت بیمار را خیلی مهم می دانست. مخصوصاً اگر همسایه هم بود.
✅اذیت و آزارش میدادند او هم عادت کرده بود. وقتی دید از خاک و خاکستر همیشگی خبری نیست و کوچه تر و تمیز است و راه باز⬅️ بعد از نمازش پرسید دوستی داشتیم که از کنار خانه اش عبور میکردیم چند روزی است خبرش نداریم کجاست؟ گفتند: مریض شده.
✅ با چند نفر برای عیادت رفت.بیمار به پسرش گفت: زود باش رویم را بپوشان! وقتی آقا آمد، گفت: ای پیامبر اول مسلمانی ام بعد دیدار رویت.
✅ یهودی بود؛ اما همان جا مسلمان شد.
#عید_مبعث
#کانون_رهپویان_غدیر_یزد
@rahpoyaneghadir
📚 گام یازدهم
🌟حمد و ستایشش...
✅ بر زبانش ورد خدا بود⬅️ ( الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى هَذِهِ النِّعْمَةِ)
(الْحَمْدُ لِلَّهِ على كل حال)
✅ اولی را وقتی موضوع خوشحال کننده ای می شنید و دومی را وقتی ناراحت میشد میگفت.
✅ وقتی هم به چیزهای دوست داشتنی اش میرسیدمی گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي بِنِعْمَتِهِ تُتمَّ الصَّالِحَاتُ.
✅معتقد بود در بدن آدمیزاد سیصد و شصت رگ وجود دارد. پس در هر روز حداقل سیصد و شصت مرتبه میگفت: الْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيراً عَلَى كُلِّ حَالِ».
⬅️همیشه ستایشگر بود.
#عید_مبعث
#کانون_رهپویان_غدیر_یزد
@rahpoyaneghadir
📚 گام دوازدهم
🌟وفاداری اش
✅همیشه سر قول و قرارش بود نه اینکه بعد از پیامبری اینطورشده باشد. قبلش هم اهل وفا بود.
✅عمار دوست قدیمی اش بود میگفت یک بار قبل از پیامبری برای چراندن گوسفندان مردم با محمد قرار گذاشته بودم اینکه با هم گوسفندها را بچرانیم. اما فردا کمی دیر آمدم. دیدم محمد نمیگذارد گوسفندان به چرا بروند. گفتم چرا مانع میشدی؟ گفت: قرارمان این نبود باید با هم بچرانیم نه تنهایی..
#عید_مبعث
#کانون_رهپویان_غدیر_یزد
@rahpoyaneghadir
📚 گام سیزدهم
🌟صبر بر مصیبتش...
✅ خیلی سختی کشید. از همان آغاز دعوتش⬅️ اما کوتاه نمی آمد.
🕋در مکه میان اجتماعات و بازار فریاد میزد بگویید خدایی جز الله نیست تا رستگار شوید.
😔دو نفر دنبالش کردند و خاک میپاشیدند. می گفتند: دروغ می گوید باور نکنید. ابولهب و ابوجهل بودند.
😔 عقبة بن ابی معیط از جمله دشمنان جانی اش بود. یک بار در سجده شکمبه شتر بر روی پیام بر انداخت. یک بار هم عمامه اش را دور گردنش پیچید تا خفه شود.
🌸اما پیامبر سخت تر از اینها را تحمل کرده بود. می گفت: هیچکس در راه خدا به اندازه من اذیت نشد.
🌸چند بار هم گفته بود: وقتی به مصیبتی مبتلایید. یادم کنید که بیش از شما سختی کشیدم.
#عید_مبعث
#کانون_رهپویان_غدیر_یزد
@rahpoyaneghadir
📚 گام چهاردهم
🌟تمیزی اش...
✅اهل مسواک و عطر و شانه زدن و پیراهن های سفید بود. تمیز و تمیز پوش.
✅ مردی ژولیده را دید و پرسید مالداری؟ گفت: بله از همه قسم فرمود :⬅️چرا نشانه اش در تو نیست؟ خدا دوست دارد اثر نعمت را در بنده اش ببیند ژولیدگی و خود را به ژولیدگی زدن را دوست ندارد. این کارها از شیطان است.
💦دو لباس چرکین به عایشه داد تا بشویدشان گفت: این دو را بشوی لباس تسبیح خدا میگوید اما وقتی چرکین شود تسبیحش قطع میشود.
#عید_مبعث
#کانون_رهپویان_غدیر_یزد
@rahpoyaneghadir
📚 گام پانزدهم
🌟خیر خواهی اش.....
✅در مسافرتها عقب کاروان میرفت، مبادا کسی جامانده باشد.
✅ به فکر رهگذران بود در مسیرش اگر سنگ و کلوخی میدید یا هر چه آزارشان میداد کنار میزد.
✅عفيف بن حارث میگوید: کودک بودم و شیطان! بر نخل های مردم سنگ میزدم تا خرمایی بریزد و بخورم دستی سرم کشید و گفت هر چه روی زمین است مال تو؛ روی بردرخت، مال مردم است.⬅️ ⚡️دقت⚡️
✅شقیق هم میگوید:شتر میچراندم که کاروانی شترانم را رم داد. کودک بود هنوز، مردی در آن نزدیکی به کاروانیان گفت:
شترانش را رم دادید برشان گردانید.
پرسیدم این مهربان که بود؟ گفتند: پیام بر است؛ محمد.🌺
#عید_مبعث
#کانون_رهپویان_غدیر_یزد
@rahpoyaneghadir
📚 شانزدهم
🌟تربیتش...
✅ دامان مبارکش نجس شده بود به خاطر اینکه بچه نتوانسته بود خودش را نگهدارد پدر و مادرش ناراحت و شرمنده شدند.
✅خواستند کودک را عتاب کنند اما نگذاشت. فرمود :رهایش کنید. بگذارید راحت باشد. اثر نجاست میرود اما اثر تندی می ماند.
✅ همیشه همین طور بود رفاقت خاصی با بچه ها داشت. حتی تو کوچه ها باهاشان بازی هم میکرد. بعضی وقتها فقط دیگران تماشا می کردند. انگار عارشان می آمد.🌸
#عید_مبعث
#کانون_رهپویان_غدیر_یزد
@rahpoyaneghadir
📚 گام هفدهم
🌟عطرش...
✅عجیب اهل عطر بود. اگر از جایی عبور میکرد قبل از اینکه ببینندش می شناختنش آنقدر عطر براش مهم بود که بیشتر از خورد و خوراک هزینه اش میکرد.
✅ مشک را خیلی دوست میداشت بهترین هدیه اش عطر بود؛ هم هدیه میداد هم میگرفت.
✅ در روز جمعه هم خیلی سفارش عطر میکرد. می فرمود جبرئیل گفته است.
#عید_مبعث
#کانون_رهپویان_غدیر_یزد
@rahpoyaneghadir
📚 گام هجدهم
🌟قرض دادنش...
✅ قرض را بهتر از صدقه میدانست اعلام کرده بود قرض هم نوعی صدقه است.
✅ اگر گرسنه یا برهنه ای می آمد و چیزی میخواست بلال را می فرستاد تا قرض بگیرد و کارشان را راه بیندازد.
✅حتی اگر کسی از دنیا میرفت و وامی به گردنش بود پیامبر می داد.
#عید_مبعث
#کانون_رهپویان_غدیر_یزد
@rahpoyaneghadir
✨ #عید_مبعث پیام آور نور و رحمت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله بر شما مبارک باد✨
#عید_مبعث
#ماه_رجب
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
✅کانون رهپویان غدیر یزد
@rahpoyaneghadir
جشن #عید_مبعث
همراه با سخنرانی و مولودی خوانی حجت الاسلام و المسلمین جناب اقای احمدی
#عید_مبعث
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
✅کانون رهپویان غدیر یزد
@rahpoyaneghadir