eitaa logo
رهپویان زینبی
79 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
58 فایل
امور بانوان مسجد حضرت زینب و پایگاه بسیج عقیله بنی هاشم سلام الله علیها ارتباط با ادمین: @rahpoyan_zeynabi
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ عاشقان و دلسوختگان اباعبدالله الحسین علیه‌السلام از طریق سایت و اپلیکیشن هیئت‌آنلاین می‌توانید از فیض پخش زنده بیش از ۱۵۰۰ هیئت از سراسر کشور بهره‌مند و به اقیانوس رحمت واسعه حسینی بپیوندید. 🔹 حجم اینترنت مصرفی در هیئت‌آنلاین کاملا است. 🌐 Heyatonline.ir 📱دانلود مستقیم نسخه اندروید نرم‌افزار تلفن‌همراه هیئت‌آنلاین👇 http://cafebazaar.ir/app/?id=ir.heyatonline.android&ref=share 🏴@rahpoyanzeynabi
🌷به یاد شهدا ‏اینجا هیئت گردان عمار است، همان گردانی که قصه‌ شهدایش در عملیات شد فیلم تنگه ابوقریب این جعبه‌های بین عزاداران خالی است. قرار شده هر یک از این جعبه‌ها که به اسم یکی از شهدای گردان است با کمک عزاداران در دهه اول محرم پر شود و به دست نیازمندان برسد عجب محرمی دارد می‌شود امسال 🏴@rahpoyanzeynabi
2.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ کوچه‌ به‌ کوچه‌ عشق‌ تو را‌ جار‌ می‌زنم... مداحی حاج میثم مطیعی در یکی از محله‌های تهران 🏴@rahpoyanzeynabi
🌷امشب شبِ قاسم بن الحسن است به یاد یکی فرزند حسن(علیه السلام) بود یکی سرباز حسین(علیه السلام) 🏴@rahpoyanzeynabi
⚫️هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام... ◼️در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. ▪️2.سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. ▪️3.زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. ▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... 🌷صلی الله علیک یاسیدالساجدین، الامام العارفین،زین العابدین 📚برگرفته از :‌‌ تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی... ▪️ ▪️ 🏴@rahpoyanzeynabi
آهنگران میخوند : یاد شبهایی که بسیجی میشدیم شمع شبهای دوعیجی میشدیم..... این مصرع آخر میدونین یعنی چی.... ؟؟؟؟ عراق تو منطقه دوعیجی، بمب فسفری مینداخت فسفر با اکسیژن هوا سریع ترکیب میشه و شعله ور میشه بچه بسیجی ها زیر بمب های فسفری گیر میکردن و فسفر به تن این بچه ها میچسبید و با هیچ وسیله‌ای خاموش نمیشد و آنها... میسوختن ... میسوختن... میسوختن .... و صبح باد ، خاکستر این بچه ها رو با خودش میبرد...... کی فهمید ؟؟؟؟ کی دلش سوخت ؟؟؟؟؟ کی میدونه کی سوخت !!!!! کی میدونه چرا داد نزدن و سوختن. . . !!!!!! @rahpoyanzeynabi
قرار بود، پیامی دهم به این مضمون... "رسیده ام حرم امن کربلا" ...که نشد قرار بود که یک عکس، قسمتم بشود و زیر آن بنویسم، "من و شما" ..که نشد @rahpoyanzeynabi
⚫️ عاشقان و دلسوختگان اباعبدالله الحسین علیه‌السلام از طریق سایت و اپلیکیشن هیئت‌آنلاین می‌توانید از فیض پخش زنده بیش از ۱۵۰۰ هیئت از سراسر کشور بهره‌مند و به اقیانوس رحمت واسعه حسینی بپیوندید. 🔹 حجم اینترنت مصرفی در هیئت‌آنلاین کاملا است. 🌐 Heyatonline.ir
🏴امشب شبِ قاسم بن الحسن است به یاد یکی فرزند حسن(علیه السلام) بود یکی سرباز حسین(علیه السلام) یاد شهدا باصلوات🌷
⚫️هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام... ◼️در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. ▪️2.سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. ▪️3.زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. ▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... 🌷صلی الله علیک یاسیدالساجدین، الامام العارفین،زین العابدین 📚برگرفته از :‌‌ تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی... ▪️ ▪️