بر برگ گل به خون شقایق نوشتهاند
کانکس که پخته شد می چون ارغوان گرفت
حافظ
پن: قرآن آغشته به خون #شهید_مهدی_باکری
@rahro313
صدیقه رودباری ۵ خرداد سال ۵۹، از طرف جهاد سازندگی برای انجام فعالیت های جهادی به شهر بانه کردستان اعزام شد.در بانه هر کاری که از دستش بر می آمد انجام می داد.در روستاهایی که پاکسازی می شدند،کلاس های عقیدتی وقرآن بر گزار می کرد.با توجه به شرایط بسیار سخت آن روزهای کردستان، دوشادوش پاسداران بانه فعالیت می کرد در حالی که هیچ گاه اظهار خستگی نکرد.
در سپاه بانه مسئول آموزش اسلحه به خانم ها بود. علاوه بر آن مخابرات سنندج نیز محل فعالیت او به شمار می رفت.آنقدر فعال بود که یکی دوبار منافقین برایش پیغام فرستادند که «اگر دستمان به تو بیفتد ،پوستت را از کاه پر می کنیم.»
رورز ۲۸ مرداد سال ۵۹، روزی بود که صدیقه و دوستانش خسته از مداوای مجروحین ودر حالی که پا به پای پاسداران دویده بودند، در اتاقی دور هم نشسته واستراحت می کردند. در همین هنگام دختری وارد جمع سه نفره شان شد. صدیقه قاتل خود را می شناخت. گاهی او را در کتابخانه دیده بود.آن دختر به بهانه ای اسلحه صدیقه را برداشت و مستقیم گلوله ای به سینه اش شلیک کرد.
@rahro313
یکی از همخدمتیهای اهل سنت سربازی شهید حججی با من تماس گرفت و گفت کمد لباس محسن کتابخانه پادگان ما بود...
به قدری به سربازان کتاب میداد که پادگان به او اعتراض کرد.
دوست شهید حججی درباره علاقه این شهید به کتاب بیان داشت: محسن در نمایشگاه کتاب دفاع مقدس با همسرش آشنا شد و اولین هدیهای که به او داد کتاب طوفان دیگری در راه است بود و همسر محسن هم کتاب سرباز سالهای ابری را به او هدیه داد.
راوی:حمید خلیلی دوست شهیـد
@rahro313
پاشو این جوری نده منو عزاب....
بری از پیشم میشم خونه خراب...
#میروم_تا_انتقام_سیلی_مادر_بگیرم
@rahro313
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤ رفته ولی شک نکنید .....
مالک اشتر علی ......
@rahro313
رهروان شهدا
سلام خدمت اعضای محترم و رهروان شهدای عزیز ،امیدوارم حالتون خوب باشه ،به مناسبت شهادت حضرت زهرا (سلام
#شهید مدافع حرم حسین معز غلامی:
هر وقت بر سر قبرم آمدید ،سعی کنید یک روضه از حضرت علی اکبر و یا حضرت زهرا را بخوانید و مرا به فیض بالا رسانید.
زیارت عاشورا شب بیستم به نیابت از این شهید بزرگوار تقدیم به حضرت زهرا
#میرم_تا_انتقام_سیلی_مادر_بگیرم
@rahro313
راوی:همسر بزرگوار شهید
.
موقع رفتنش به او گفتم: «من هیچ وقت نگفتم نرو و هرگز در کارت برای رفتن به سوریه مانع تراشی نکردم. فقط بگو من که همه ی دل خوشیم و همه وجودم تو هستی، بگو چه کار کنم؟» آن قدر با اهل بیت عصمت و طهارت(ع) ارتباط عمیقی داشت و به آن ها دلداده بود، که گفت: «شما رو به حضرت زینب(س) می سپارم.» و ادامه داد: «یادت هست اون شبِ قدری که من از مسجد برگشتم و شما از تلویزیون با مراسم شیخ حسین انصاریان احیاء گرفته بودی؛» من کامل یادم بود، آقای انصاریان گفت: «اگر در لحظه آخر عمر چند دقیقه به من فرصت بدهند تا من حرف بزنم، به حضرت زینب کبری(س) عرض می کنم: من نه به نمازهایم، نه به روزه هایم، نه به کتاب هایم و نه به اعمالم دل خوش نکرده ام و فقط به گریه هایی که برای شما کرده ام دل خوشم. خانم جان! من برای شما خیلی گریه کردم...
#شهید_محمد_آژند
@rahro313
12.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چون به عباس بعد شهادتش موشک خورده است و مثل علی اکبر(ع) اِربا اِربا و تکه تکه شده است. یک ذره از استخوان و خاکسترش را پیدا کردند و به ما برگردانند که خیلی طول کشید DNA آن را پیدا کنند و تلاش زیادی در این رابطه شد. عباس آبیاری در هر لحظهای که عشق رفتن داشت، میگفت "نباید بیبی را تنها بگذاریم. باید برویم از حرم و حریم بیبی(س) دفاع کنیم". عباس من و همه عباسهای من فدای خانم بیبی زینب(س) شدند. نگذاشتند حرف امام روی زمین بماند که فرمود: "هر جا میبینید دارند ظلمی به مظلوم میکنند، از مظلوم دفاع کنید." عباس من هم برای دفاع از حرم رفت.
راوی:مادر بزرگوار شهید
پ.ن :
" بالا بودن سرمان جلوی عمه سادات را مدیون "مدافعان حرم" هستیم!"
برای شادی روح مدافعان حرم #صلوات هدیه کنید
@rahro313