حاج #احمد_متوسلیان کجایی که باز بگویی "مابا اسراییل وارد جنگ خواهیم شد. هرکس با ماست؛ بسمالله!
هرکس با ما نیست، خداحافظ!"
@rahro313
#ڪلام_شهید:
امیدوارم حضورم در سوریه مرا به امام زمان(عج) نزدیک ڪند...
خیلی اهل نصیحت و توصیه نیستم چون خودم بیشتر از همه به آن نیاز دارم، فقط جهت یاد آوری:
۱. نماز ڪه انسان را از فحشا و منڪر دور مے ڪند
۲. روزه ڪه سپر آتش است
۳. یادآورے مرگ
۴. جهاد با نفس
۵. ولایت مدارے و گوش به فرمان رهبر بودن
۶. دعا براے سلامتے و فرج آقا
۷. طلب شهادت...
#شهید_رسول_پورمراد🌷
@rahro313
بخشی از کتاب دیدم که جانم میرود نوشته حمید داودآبادی
صبح روز پنج شنبه 22 مهر 1361
✍️... به دهانهی سنگر که رسید، خندهکنان صبح به خیری گفت و دولا دولا وارد سنگر شد. دستهایش را از شوق به هم میمالید و با خوشحالی میگفت: من امروز میرم تهران!
گفتم: خب کی میخوای تشریف ببری؟
گفت: «من امروز شهید میشم».
🌷 فکر کردم این هم از همان شوخیهای جبههای است که برای همدیگر ناز میکردیم و میگفتیم: «احساس میکنم میخوام شهید بشم!»، در حالی که سعی کردم بخندم، گفتم: «از این شوخیهای بیمزه نکن».
ولی نه، شوخی نمیکرد چرا که اگر میخواست شوخی کند، با قهقهه و خندهی همیشگی همراه بود. در چهرهاش جدیّت عیان بود.
🌷گفت: «حمید دیگه از شوخی گذشته، میخوام باهات خداحافظی کنم. حالا هرچی میگم، خوب گوش کن.
من امروز بعدازظهر شهید میشم، چه بخوای و چه نخوای! دست من و تو هم نیست، هر چی خدا بخواد، همونه».
در کنار هم در جبهه سومار- نفر وسط مصطفی کاظم زاده
#شهید_مصطفی_کاظم_زاده
@rahro313
📸عکس سلفی طلبه شهیدمدافع حرم در جوار دو شهید گمنام
🕊 روحانی شهید مدافع حرم "#سعید_بیاضی_زاده "
@rahro313
☑️کوچکترین شهید نوار غزه نبیله نوفل تنها ۷ روز سن دارد!!!
نبیله نوفل کوچکترین شهید نوار غزه تنها 7 روز سن دارد!
@rahro313
|💔|
#پاسدارشهید #سعید_علیزاده
🥀•••سعیدم همانطور که دوستان و همرزمانش بارها برایمان تعریف کرده اند،بسیار شجاعت داشته وشهامتش زبانزد بود.واقعا دل شیر داشت ونترس بود.شهید به همراه بچه های مقاومت فاطمیون قبل از شلیک خمپاره ها روی آنها شعار مرگ بر اسرائیل،مرگ بر آمریکا و مرگ بر آل سعود می نوشت.در مسئولیت هایش درمنطقه عملیاتی سوریه که کار اطلاعات و شناسایی را انجام می داد تا 40کیلومتری دشمن هم پیش رفته بود.یکی از همرزمانش می گفت سعید در شب عملیات چند بی سیم دشمن را به غنیمت گرفت و از آنجایی که به زبان عربی مسلط بود، پشت بی سیم دشمن جنگ روانی راه انداخت.
می گفت:«شماها ترسو هستید. نیروهایتان را به اسارت گرفته ایم.مرگ بر اسرائیل،مرگ بر آمریکا...»
این طرف ما منتظر آمدنش بودیم.حتی خانه را برای استقبالش آماده کرده بودیم.بعد که قرار شد در عملیات شرکت کند،گفته بود پنج شنبه 15بهمن برمی گردد.قول داده بود و سر قولش بود و 15بهمن پیکر مطهرش برگشت.همیشه به شوخی می گفت من سالم برمی گردم یا افقی یا عمودی.مجروح نمی شوم.واقعاً همینطور هم شد...
[مادرشهید🌹]
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
@rahro313
پایی که بسته شد !
تا بماند و بایستد و بجنگد ...
"علیحسن احمدی" رزمنده دلاور کرمانشاهی
در عملیات عاشورا ، زمانیکه متوجه میشود
نیروهای خودی در کمین و محاصرهی دشمن
قرار گـرفته اند ؛ پـای خود را با سیم تلفن به
پایهی دوشکا میبندد تا بایستد و بجنگد ، تا
یا کشته شود یا آتش دشمـن را خاموش کند.
از او عکسی در این لحظه ، زمانی که او تنها
۲۱ سال داشت و بـه تازگی ازدواج کرده بود،
در تاریخ دفاع مقدس ثبت شده است.
مهر ۱۳۶۳ ؛ ایلام
منطقه عمومی میمک
عکاس: محمد عبدالحسینی
#رزمنده_علیحسن_احمدی
@rahro313
به صورت لباس شخصی سوار اتوبوسی در کردستان شد. آنقدر اتوبوس تکان می خورد که کودک کردی که همراه پدرش کنار آن ها نشسته بود دچار استفراغ شد. او کلاه زمستانی اش را زیر دهان کودک گرفت. کلاه کثیف شد.
پدر بچه خواست بچه اش را تنبیه کند.
با لبخند مانع شد و گفت: کلاه است می شوییم پاک می شود...
مدت ها بعد در عملیاتی سردار خرازی و رفقایش محاصره شدند. کاری از دستشان برنمی آمد.
رئیس گروه دشمن که با نیروهایش به آن ها نزدیک شده بود ناگهان اسلحه اش را کنار گذاشت، سردار را در آغوش گرفت و بوسید؛ صورتش را باز کرد و گفت: من پدر همان بچه م... با رفتار آن روزت مرا شیفته خودت کردی. حالا فهمیدم که شما دشمن ما نیستی.
شهیدحاج حسین خرازی
فرمانده لشکر 14امام حسین
حدیث خوبان_ ص۲۵۴.
@rahro313
بعد از شهادت ، تکفیری ها روی بدن و سینه شهید نفت ریختند و آتش زدند، اما فقط لباس های شهید سوخت و بدن سالم ماند.
*مادر شهید می گفت:
قبلا هم به خاطر تصادف دچار سوختگی شده بود اما به خاطر عزاداری و سینه زنی برای امام حسین علیه السلام هیچ آسیبی به بدنش نرسیده بود.
شهید #غلامرضا_لنگری_زاده ♥️🕊
@rahro313