#احکام کسی که روی صندلی نشسته و نماز می خواند را چگونه باید انجام دهد؟🤔 #احکام_نماز @rahrovan_namaz

یه کلیپ ساده ولی تامل برانگیز! کتابی که خوانده نمی‌شود 😐 #قرآن #تدبر_در_قرآن @rahrovan_namaz

❌ تند خواندن نماز❌ 🎙 #حجت_الاسلام_والمسلمین_داوودی_نژاد #نماز #نمازشب @rahrovan_namaz

♨️رضایت برای مرگ! 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎙#حجت_الاسلام_والمسلمین_عالی @rahrovan_namaz

#احکام ⭕️محتوا_احکام شرعی سوال: کسی که بعد اینکه نمازو خوند و تموم شد متوجه شد وضو نداشته تکلیفش چیه؟😶😰 🎙 #حجت_الاسلام_والمسلمین_روحبخش @rahrovan_namaz

🔰 تشویق به نماز شب به روش استاد یزدی😊 ➖ایجاد انگیزه ➖شوق آفرینی ➖جذاب سازی ➖استفاده از ظرفیت لهجه در توجه ➖تسهیل آموزش بنا بر ظرفیت افراد و در نظر گرفتن تفاوت های فردی ➖ استفاده از درونمایه های طنز؛ این آموزش را تبدیل به آموزشی موفق کرده است. 💠 حتما ببینید👌 اگر هم عمل کردید، التماس دعا حتما رزقتان بوده که در این ایام نورانی، نفحات رحمانی بر وجودتان تابیده و انگیزه عمل ایجاد شده. آن را جدی بگیرید و تداوم ببخشید... 🎙 استاد #یزدی #نماز #نمازشب @rahrovan_namaz

‌ ‌ 🎥 خاطره‌ی زیبای حاج آقا قرائتی از اتفاق جالبی که در خواستگاری جوان و هنگام پخش برنامه #درسهایی_از_قرآن آقای قرائتی به گردن من حق داری😅 🎙 #حجت_الاسلام_والمسلمین_قرائتی @rahrovan_namaz

☘سخنرانـــی زیــبا و دیـــدنی 👌 ببینید مخصوصا اونایی که تو سختیها از خدا گله میکنند... 🎙 #حجت_الاسلام_والمسلمین_دانشمند @rahrovan_namaz

#احکام اگر ناخواسته پیشانی دوبار پشت سر هم به مُهر بخورد، نمازمان چگونه است؟🤔 #احکام_نماز @rahrovan_namaz

📚پرسمان نماز 29 چرا شیعه ها به مهر سجده می کنن؟🤔 🎙 #حجت_الاسلام_والمسلمین_رحیمیان @rahrovan_namaz

این ویدئو را حتماً ببینید😂😂 چه کسی در خانواده نباید نماز و حجاب را به فرزندان بگوید!!! 🎙 استاد #عزیزی #نماز #احکام #اصول_دین @rahrovan_namaz

✍اسرار اهل‌بیت علیهم‌ السلام ..... 🌷یکی از شاگردان آیت الله بهجت ( ره ) میفرمودند : 🌱قضا کردن نماز شب بعد از نماز صبح و بعد نماز عصر ، از اسرار محمد و آل محمد است . 👈خلاصه در بیست و چهار ساعتی که می گذرد کسی نباشد که نماز شب نخوانده باشد. در راه نشسته ایستاده و ... 🍃قضای نماز شبتان را بخوانید ✍در تمامی اعمال مستحبی فقط فقط دو عمل قضا دارند : 1️⃣ ➖ نماز شب 2️⃣➖ غسل روز جمعه حیفه این خیر کثیر از دست بدیم @rahrovan_namaz

#احکام ❌اگه با آب آشامیدنی وضو میگیری... خب حالا تو میگی بابا آب، آبه دیگه وضو میگیریم مگه چیه... میدونستی اون وضو باطله؟؟ 😕‼️ حالا اگه میخوای بدونی چرااا باطله😳 بیا این کلیپ و ببین😉 @rahrovan_namaz

♨️آثار دنیوی خوش اخلاقی 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎙#حجت_الاسلام_والمسلمین_رفیعی @rahrovan_namaz

#پاسخ_به_شبهات ❌میگه قرآن کامل نیست😳 شده با خودتون بگین چرا یه سری حیوانات تو قرآن اومدن ولی یه سری ها هم نیومدن... چه فرقی داره خب😐 🎙#حجت_الاسلام_والمسلمین_روحبخش @rahrovan_namaz

پرسمان نماز می دونید تو چه حالتی نماز اول وقت خوندن خوب نیست؟🤔 🎙 #حجت_الاسلام_والمسلمین_رحیمیان @rahrovan_namaz

♨️تعصب اهل بیت به شیعیان 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎙#حجت_الاسلام_والمسلمین_عالی @rahrovan_namaz

♨️راه صبر 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎙#حجت_الاسلام_والمسلمین_عالی @rahrovan_namaz

🔵حداقل یک بار در عمرتان نماز شب بخوانید اللّٰهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّڪ‌الفَرَج #نماز #نمازشب @rahrovan_namaz

چطور ایمانمان به خدا تقویت می‌شود؟🤔 🎙 #حجت_الاسلام_والمسلمین_پناهیان @rahrovan_namaz

🎥 چهار چیز که از خود #گناه بدتر است! 🎙 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عالی @rahrovan_namaz

✨﷽✨ #یک_داستان_یک_پند ✍در تذکرة اولیاء آمده است؛ عارفی در بغداد بود که مردم شهر او را به عرفان می‌شناختند. تاجری در همان شهر بغداد کنیز زیبارویی داشت. تاجر قصد سفر به بصره برای گرفتن قرض خود از کسی را کرد و از عارف خواست که کنیز او را مدتی در سراپردۀ خانه خود محافظت کند. عارف پذیرفت و کنیز را در منزل خود به امانت جای داد. چون چشم عارف به کنیز زیباروی بهشتی افتاد، در سیاهی معصومانه چشمان کنیز، شب و روزش سیاه شد و لحظه‌ای آرزوی معاشقه با کنیز از مقابل دیدگان عارف محو نشد. عارف نزد استاد خود آمد و استمداد کرد. استاد گفت: در مدائن نزد ابوعلی فارمدی برو تا تو را درمان کند. عارف به مدائن رسید و آدرس خانه او را خواست. همه ملامتش کردند که او مردی پسرباز و همیشه مست است. پس به بغداد نزد استاد خود برگشت. داستان را گفت و استاد گفت: برو داخل خانه‌اش قدری بنشین و هرگز از ظاهر داستان مردم بر باطن آن‌ها قضاوت نکن. عارف نزد ابوعلی آمد و دید همان‌ طوری که مردم می‌گویند، پسر زیبای جوانی کنارش نشسته و خمره می، در کنار اوست که پسر جوان زیبارویی در پیاله‌اش مدام مِی می‌ریزد. چند سؤال پرسید، ابوعلی جواب او را به نیکی داد. عارف از پاسخ او فهمید که مرد عالِمی است که نور علم الهی بر قلبش به قطع و یقین تابیده است. چشم‌هایش پر شد و پرسید: ای ابوعلی این پسر کیست؟ و این همه مِی خوردن برای تو بعید و جای سؤال است. ابوعلی گفت: این پسر غریبه نیست، این پسر زیباروی، پسر من از همسر دیگر من است که در بغداد دارم و کسی در این شهر نمی‌داند، و این خُم مِی است ولی درونش مِی نیست، آب است که روزی از مِی‌فروشی که به من قرض داشت به جای قرضم گرفتم و درون آن کامل شستم. عارف سؤال کرد، تو که این اندازه خداترس و عارف هستی چرا بیرون‌ات را چنین به مردم نشان داده‌ای که همه شهر تو را پسرباز و مشروب‌خوار بدانند؟ ابوعلی بدون این که مشکل عارف را از زبانش شنیده باشد. گفت: من ظاهرم را در شهر زشت نشان داده‌ام، تا مردم به من اعتماد نکنند و کنیزشان به من نسپارند!!! عارف چون این سخن شنید، عرق سردی بر پیشانی‌اش نشست و دستی بر سر کوبید و از منزل ابوعلی خارج شد..... @rahrovan_namaz