🔻موعظه پذیری🔻
⚡️ بعضیها رو تا میخوای نصیحت کنی، بهشون بر میخوره.😠
👈 زود جبهه میگیرن و میگن:
😡 «تو میخوای منو نصیحت کنی؟!»
☝️ در صورتیکه از نظرِ قرآن كریم، انسان در تمامِ مدّتِ عمرش نیاز به #موعظه و پند و اندرز و نصیحت داره.
چه کوچیک باشه، چه بزرگ.👶👨
چه زن باشه، چه مرد.👩👱
چه پیر باشه، چه جوون.👴🏻👨🏻
❗️ حتّی پیامبرها و خانوادهشون هم نیاز به #موعظه دارند.
قرآن رو ببینیم👇
✅️️ حضرت لقمان، فرزندش رو موعظه میکنه:↶
🕋 وَ إِذْ قٰالَ لُقْمٰانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ يٰا بُنَيَّ لاٰ تُشْرِكْ بِاللّٰهِ إِنَّ اَلشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ. (لقمان/۱۳)
💢 یاد کن هنگامى را که لقمان پسرش را موعظه میکرد، و به او گفت:
💢 «اى پسرم، نسبت به خدا شرک نداشته باش، که به راستى شرک گناه بزرگی است».
✅️️ حتّی خدا، حضرت نوح با اونهمه سنّ و سال رو هم موعظه میکنه:
🕋 قَالَ یَا نُوحُ... فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُکَ أَن تَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ (هود/۴۶)
💢 ای نوح! چیزی را که نسبت به آن علم نداری، از من طلب نکن.
💢 من تو را موعظه میکنم، که مبادا از جاهلان و نادانان باشی.
✅️️ حتّی پیامبر اسلام (ص) با اونهمه عظمت، گاهی به جبرائیل میفرمود: «عِظنِی» یعنی منو موعظه کن. (من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۴۷۱).
❌ آثارِ بزرگ #موعظه رو جدّی بگیریم.
👈 تحمّلِ شنیدنِ موعظه رو داشته باشیم. چون در شنیدن اثری هست، که در دانستن نیست.🤔
https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
❄️😷🙏❄️ فصل زمستان، دوره ای مناسب برای خواندن نماز شب و گرفتن روزه های مستحبّی و قضای روزه های واجب
1) قال النبیُّ صلّی الله علیه و آله: الصَّوْمُ فِي الشِّتَاءِ الْغَنِيمَةُ الْبَارِدَة. (معانی الاخبار، ص272)
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: روزه در فصل زمستان، غنيمتى (بى زحمت و بدون تحمّل مشقت) است که حاصل (فصل) سرماست.
2) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ الدَّيْلَمِيِّ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقَ علیه السلام يَقُولُ: الشِّتَاءُ رَبِيعُ الْمُؤْمِنِ، يَطُولُ فِيهِ لَيْلُهُ فَيَسْتَعِينُ بِهِ عَلَى قِيَامِهِ، وَ يَقْصُرُ فِيهِ نَهَارُهُ فَيَسْتَعِينُ بِهِ عَلَى صِيَامِه. (امالی صدوق، ص237)
حضرت صادق عليه السلام : زمستان، بهار مؤمن است؛ شب هايش طولانى است و (مؤمن) براى عبادتِ نيمه شب از آن كمك مى گيرد، و روزهايش كوتاه است و براى روزه گرفتن از آن مدد مى جويد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥هیچ اتفاقی شانسی نیست
🎙استاد عالی
https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیا با تبسم گره میگشاید.
https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ چطور اخلاق همسرمون رو نرم کنیم؟!
💥صحبتای جالب استاد پناهیان 😊
https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
1_1299191905.mp3
1.94M
🌀واکنش عجیب آیت الله بهجت بعد از شنیدن خبر درگذشت علامه طباطبایی ‹ره›
https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
🌷امام صادق علیه السّلام فرمودند:🌷
🌿 از شامگاه پنجشنبه و شب جمعه، فرشتگانی با قلمهايي از طلا و لوحهایی از نقره، از آسمان به سوي زمين ميآيند و تا غروبِ روز جمعهِ ثواب هیچ عملی را نمینویسند به جز صلوات بر محمّد و آل محمّد علیهم السلام.
🍃🌺🍃🌺🍃
🍀مستدرك وسائل الشيعة6: 70.🍀
🌺🌷💐🌹🍀🥀🌺🌹🍀💐
🌸 اَللّهُمَّ صَلِّ علی محمد وال محمد
وعجل فرجهم.
https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
‼️ابلیس به ۵ علت #بدبخت شد:
➊اقــــرار به گـــــناه نڪرد
➋از ڪرده پشـــــیمان نشد
➌خــــود را مـلامـت نڪرد
➍تصـمیم به تـــوبه نگرفت
➎از رحـمت خدا نامید شد.
👈آدم به ۵ علت #سعادتمـند شد:
➊اقـــــرار به گـــــــناه ڪرد
➋از ڪرده پشـــــــیمان شد
➌خــــود را ســـرزنش ڪرد
➍تعـــجیل در تـــــوبه ڪرد
➎به رحمت حق امید داشت.
♡••࿐
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
💠 آداب روز جمعه
🌱 یکصد صلوات بر محمد و آل محمد
🤲 جهت سلامتی و فرج آقای عالمیان حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف
🌸 امام محمد باقر عليه السلام :
هيچ عبادتى در روز جمعه نزد من دوست داشتنى تر از صلوات بر پيامبر و آل او نيست.
📚وسائل الشیعه، ج7،ص 388
🌷اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ولعن أعدائهم اجمعین🌷
https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
🍃🍃🍃
محبت
همه چیز را شڪست مے دهد
و خود شڪست نمے خورد!
به این جمله اعتقاد داشته باشید ؛
محبت بر همه چیز غالب است ؛
بالاترین قدرت را دارد ؛
سنگ را آب مے ڪند و ڪوه را جا به جا
اگر روزے به ڪسے محبت ڪردید باور داشته باشید هرگز نخواهد توانست از یاد ببرد ؛
ماندگارترین اثر هنرے انسان محبت است ؛
هرگز وسعت محبتمان را ڪم نڪنیم!!!
🍃🍃🍃
https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
ماجرای شوخی امیرالمومنین علیه السلام با سلمان!(حتما بخونید)
قشیری از علمای شافعی در کتاب خود « احسن الکبائر » نقل کرده است که :
امیرالمومنین علی ( علیه السلام ) بالای بام خانه خرما تناول می کرد و در آن زمان حضرت در سنین جوانی بود ، سلمان ( رضوان الله علیه ) در حیاط آن خانه لباس خود را می دوخت ، حضرت دانه خرمائی به طرف او رها کرد .
سلمان گفت : ای علی (علیه السلام ) با من شوخی میکنی در حالی که من پیرمرد و شما جوان و کم سن و سال هستید ؟
علی ( علیه السلام ) فرمودند : ای سلمان ، مرا از نظر سن و سال کوچک و خودت را خیلی بزرگ خیال کرده ای ؟ قصه دشت ارژن را فراموش کرده ای ؟ چه کسی تو را در آن بیابان که گرفتار شیر درنده شده بودی نجاتت داد ؟
سلمان با شنیدن این کلمات از امیرالمومنین ( علیه السلام ) به وحشت افتاد و عرض کرد : از کیفیت آن جریان برایم بگوئید .
علی ( علیه السلام ) فرمودند :
تو وسط آب ایستاده بودی و از شیری که در آنجا بود می ترسیدی ، دست ها را به دعا بلند کردی و از خداوند متعال نجات خود را طلبیدی ، خداوند هم دعایت را اجابت و مرا به فریاد تو رساند . من هم آن اسب سواری هستم که زره او بر روی شانه اش و شمشیرش به دستش بود و ضربه ای بر آن شیر وارد کردم که او را در نیم کرد و تو خلاص شدی .
سلمان عرض کرد : نشانه دیگری در آنجا بود برایم بیان فرمائید .
حضرت دست به آستین برد و یک شاخه گل تازه بیرون آورد و فرمود : این همان هدیه تو است به آن اسب سوار ! سلمان با دیدن آن گل بیشتر دچار حیرت و سرگردانی شد با عجله خدمت رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) شرفیاب شد و عرض کرد ای رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) من اوصاف شما را در انجیل خواندم و محبت شما در دلم جای گرفت ، همه ادیان غیر از دین شما را رها کردم و آن را از پدرم مخفی نمودم تا سرانجام متوجه شد و نقشه کشتن مرا کشید ولی دلسوزی داو نسبت به مادرم مانع می شد و دائما چاره ای در قتل من می اندیشید و مرا به کارهای سخت و دشوار وادار می کرد ، تا اینکه فرار کردم ، به محلی به نام دشت ارژن رسیدم در آنجا ساعاتی استراحت کردم احتیاج به آب پیدا کردم لباس های خود را بیرون آوردم و داخل رود خانه ای که در همان نزدیکی بود رفتم . ناگهان شیری آمد و روی لباس های من ایستاد . وقتی او را دیدم به وحشت افتادم و از خداوند متعال نجات خود را درخواست نمودم که ناگاه اسب سواری پدیدار شد و با یک ضربه شیر را به دو نیم کرد .
من از آب بیرون آمدم لباس به تن کردم و خودم را بر رکاب اسبش انداختم و آن را بوسیدم و چون فصل بهار بود صحرا و اطراف رودخانه پر از گل و سنبل بود شاخه گلی گرفتم و به او هدیه کردم و تشکر نمودم .چون گلها را گرفت از چشمان من ناپدید گشت و اثری از او ندیدم ، از این جریان بیش از صد سال می گذرد و من این قصه را برای احدی نگفته ام امروز علی ( علیه السلام ) تمام آن قضیه را بیان فرمود و همان شاخه گل را به من نشان داد ؟
رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند :
ای سلمان ، هنگامی که مرا به آسمان بردند تا جائیکه جبرائیل توقف نمود و من تا کنار عرش الهی بالا رفتم در حالی که پروردگارم بدون واسطه با من سخن گفت ...
وقتی سفر معراج تمام شد و من به زمین برگشتم علی ( علیه السلام ) بر من وارد شد و پس از عرض سلام و تبریک به خاطر الطاف و عنایاتی که خداوند متعال در این سیر ملکوتی به من نموده از تمام گفتگوهای من با پروردگارم خبر داد .
بدان ای سلمان ، هر کدام از انبیاء و اولیاء از زمان حضرت آدم ( علیه السلام ) تا کنون که گرفتار شده است علی ( علیه السلام ) او را از گرفتاری نجات داده است .
مرجع: کتاب القطره ، قطره ای ازدریای فضایل اهل بیت/ ص 282
https://eitaa.com/rahrovanehvelayat