🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
در جواب کساني که ميگویند: بجاي ساخت ضريح طلا و...براي اهل بيت (علیهم السلام) به فقرا کمک کنيد ، چه باید گفت؟
🌺پاسخ:
اينگونه افراد دو نوع مي باشند:
🔹بعضي بخاطر صفاي دل و دلسوزي واقعي براي فقرا اين گونه اظهار نظر ميکنند، که بايد به آنها گفت هر چيزي جايگاه خودش را دارد و همانگونه که کمک به فقرا خوب و مورد توصيه قرآن مي باشد و هيچ مکتبي به اندازه اسلام توصيه کمک به نيازمندان ندارد، ساخت اماکن مقدس و ارزش قائل شدن به قبور اولياي خدا نيز مهم است و هر گونه کاري که موجب زنده شدن ياد و خاطره و هدف آنها در جامعه مي باشد لازم است و از شعائر الهي ميباشد. شعائر الهي يعني هر چيزي که ياد خدا و معنويت را در بين انسانها تقويت کند ارزشمند و شعار الهي است
🍃در قرآن در آيه 36 حج مي فرمايد: وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللَّه(شترها (در مراسم حج) را براى شما از شعائر الهى قرار داديم)
☘️وقتي شتري که قرار است بخاطر خدا کشته شود و به اندازه چند روز ياد خدا را زنده ميکند شعائر الهي ميباشد و مورد توصيه قرآن است ، اماکني که هميشه آنها ياد خدا ميشود و مورد اقبال مردم است ، شعائر الهي ميباشد و هر گونه خدمتي به آنجا نيز شعائر است.
🌸وقتي اصحاب کهف به غار بازگشتند و در آنجا مردند، قرآن در اين جريان ميفرمايد: گفتند: «ما مسجدى در كنار (مدفن) آنها مىسازيم (تا خاطره آنان فراموش نشود.)»
بنابراين ساخت بنا و زينت آن مورد توصيه ميباشد و در بين همه مردم دنيا نيز متداول است که مقابر بزگان خود را گرامي ميدارند.
🔻گروه دوم کساني هستند که از روي غرض و خباثت باطني اينگونه اشکالات را بر اماکن مقدس ميگيرند که اينگونه افراد هيچ وقت قانع نمي شوند و لازم نيست با آنها وارد بحث شويد زيرا آنها نمي خواهند حقيقت را دريافت کنند و فقط دنبال عيب تراشي هستند.
@rahrovanehvelayat
#قرآنی
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
جریان هزاران نفری که قران می فرماید: «خداوند فرمان مرگ بر آنان داد و آنان مردند و مجددا زنده شدند» چیست؟
🌺 پاسخ:
در آیه 243 سوره مبارکه بقره می خوانیم:
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْياهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ (1)
آيا نديدى جمعيتى را كه از ترس مرگ، از خانه هاى خود فرار كردند؟ و آنان، هزارها نفر بودند (كه به بهانه بيمارى طاعون، از شركت در ميدان جهاد خوددارى نمودند). خداوند به آنها گفت: بميريد! (و به همان بيمارى، كه آن را بهانه قرار داده بودند، مردند). سپس خدا آنها را زنده كرد، (و ماجراى زندگى آنها را درس عبرتى براى آيندگان قرار داد.) خداوند نسبت به بندگان خود احسان مى كند، ولى بيشتر مردم، شكر (او را) بجا نمى آورند.
🌼در تفسیر نمونه ذیل آیه فوق در شأن نزول آن این گونه آمده است:
🍁در يكى از شهرهاى" شام" بيمارى طاعون راه يافت و با سرعتى عجيب و سرسام آور مردم يكى پس از ديگرى از دنيا مى رفتند در اين ميان عده بسيارى به اين اميد كه شايد از چنگال مرگ رهايى يابند آن محيط و ديار را ترك گفتند از آنجا كه آنها پس از فرار از محيط خود و رهايى از مرگ در خود احساس قدرت و استقلالى نموده و با ناديده گرفتن اراده الهى و چشم دوختن به عوامل طبيعى دچار غرور شدند پروردگار، آنها را نيز در همان بيابان به همان بيمارى نابود ساخت.
🍀 از بعضى روايات استفاده مى شود كه اصل آمدن بيمارى مزبور در اين سرزمين به عنوان مجازات بود، زيرا پيشوا و رهبر آنان از آنان خواست كه خود را براى مبارزه آماده كنند و از شهر خارج گردند آنها به بهانه اينكه در محيط جنگ مرض طاعون است از رفتن به ميدان جنگ خوددارى كردند پروردگار آنها را به همان چيزى كه از آن هراس داشتند و بهانه فرار قرار داده بودند مبتلا ساخت و بيمارى طاعون در آنها شايع شد آنها خانه هاى خود را خالى كرده و براى نجات از طاعون فرار كردند و در بيابان همگى از بين رفتند مدتها از اين جريان گذشت و حزقيل(2) كه يكى از پيامبران بنى اسرائيل بود از آنجا عبور نمود و از خدا خواست كه آنها را زنده كند خداوند دعاى او را اجابت نمود و آنها به زندگى بازگشتند.
🔶 گر چه آيه فوق اشاره به عدد خاصى نكرده، و تنها واژه" الوف" كه به معنى هزارها است، به كار برده، ولى بعضى از روايات، تعداد نفرات آنها را ده هزار و بعضى هفتاد يا هشتاد هزار ذكر مى كند.
🔻نكته ديگرى كه در اينجا شايان توجه است مساله امكان" رجعت" است كه از اين آيه به خوبى استفاده مى شود.
🌸توضيح اينكه: در تاريخ گذشتگان مواردى را مى يابيم كه افرادى بعد از مرگ، به اين جهان بازگشتند مانند ماجراى جمعى از بنى اسرائيل كه همراه موسى (علیه السلام) به كوه طور رفتند كه در آيه 55 و 56 سوره بقره آمده و داستان عزير يا ارميا كه در آيه 259 همين سوره آمده، و همچنين حادثه اى كه در آيه مورد بحث به آن اشاره شده است.
🔹بنا بر اين مانعى ندارد كه همين مساله در آينده نيز تكرار شود. دانشمند معروف شيعه مرحوم" صدوق" نيز به همين آيه براى امكان مساله رجعت استدلال كرده و مى گويد: يكى از عقايد ما اعتقاد بر رجعت است (كه گروهى از انسانهاى پيشين بار ديگر در همين دنيا به زندگى باز مى گردند).و نيز مى تواند اين آيه سندى براى مساله معاد و احياى مردگان در قيامت باشد.(3)
پی نوشت ها:
1. بقره/243.
2." حزقيل" طبق بعضى از روايات سومين پيشواى بنى اسرائيل بعد از موسى (علیه السلام) بود.
3. تفسير نمونه، ج2 ص 218.
@rahrovanehvelayat
#قرآنی
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
چرا خداوند در آیه 99 سوره یونس می فرماید: اگر خداوند می خواست همه مردم ایمان می آوردند ولی این ایمان اجباری بود ولی در آیه 100 همین سوره می فرماید هیچ کس بدون اذن خداوند نمی تواند ایمان بیاورد!؟ آیا این تناقض نیست؟
قسمت دوم:
🌺پاسخ:
☘️بنابراین، آنچه تخلف از آن ممکن نیست، اراده تکوینی خدا است. در نتیجه نه تنها انسان که سرتاسر وجودش نیاز و فقر است، بلکه هیچ قدرتی در عالم هستی قادر نیست در برابر اراده تکوینی خداوند مخالفت کند؛ زیرا جز خداوند سایر موجودات همه و همه عین فقر و وابستگی و احتیاج به ذات لایزال الهی هستند، و آنکه از خود چیزی ندارد، چگونه میتواند در برابر دارای مطلق، به مخالفت برخیزد.
🌸گفتنی است؛ غلبه انسان بر برخی امور تکوینی؛ مانند جاذبه زمین و دیگر قدرتهای موجود در عالم، به معنای غلبه اراده انسان بر اراده تکوینی الهی نیست، بلکه تحقق اراده خدا به دست اراده انسانی است. به عبارت دیگر؛ اراده انسان در طول اراده خداوند است، نه در عرض و مقابل آن؛ یعنی همان خدایی که به اراده تکوینیاش اراده نمود قوای طبیعت و از جمله جاذبه زمین را برای قوام و استواری زمین در نهاد آن قرار دهد، همو اراده کرد تا همه مخلوقات، با همه قوایشان مسخر انسان باشند؛ یعنی خداوند اراده کرده است انسان بتواند جهان را با استفاده از نیروی عقل و اختیار به تسخیر خود در آورده، بر آنها تسلط یابد و از قوای آنها برای رسیدن به کمال بهره ببرد.
🍀بنابراین، اراده تکوینی الهی بر اساس قرارداد نیست، بلکه بر اساس نظام علّی و معلولی در جهان جریان دارد و اختیار و اراده آدمی به عنوان یکی از سلسله علل در جهان جاری است.
🌼بنا بر این در آیه اول اشاره دارد که ایمان انسانها به اجبار نیست گر چه اگر خداوند اراده می کرد ایمان اجباری می شد ولی این کار را نکرده و ایمان را به اختیار انسانها گذاشته پس می شود اراده و عالم تشریعی در آیه 100 تاکید می کند که هیچ کس نمی تواند ایمان بیاورد مگر به اذن و اجازه خداوند متعال و چنین حالتی در نظام و عالم تکوین است
🌸در آیه 99 ایمان اجباری نیست و انسان ها می توانند و اختیار دارند که ایمان بیاورند و یا ایمان نیاورند ولی در آیه 100 کسی جز به اذن خداوند نمی تواند ایمان بیاورد که اینجا بحث اختیار به طور کلی منتفی است و عالم تکوین و بدون اختیار می شود.(1)
1. برای آکاهی بیشتر ر.ک تفسیر تفسیر اثنی عشری، حسینی شاه عبدالعظیمی، انتشارات میقات، تهران، ۱۳۶۳ ش، ، چاپ اول،ج 5، ص 400-405 .
@rahrovanehvelayat
#قرآنی
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
آیا در مورد قرآن خواندن بحالت ايستاده روايتي داريم؟
🌺پاسخ:
بله مثلا از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ روايت شده كه فرمود:
🌸 جبرئيل به من دستور داد، قرآن را در حال ايستاده بخوانم... (1)
🌼در نماز و ايستاده هم سفارش بيشتري شده است:
امام محمد باقر ـ عليه السلام ـ فرمود:
هر كس قرآن را به حالت ايستاده در نماز بخواند، خداوند به هر حرفي از آن صد حسنه براي او مي نويسد. و هر كس آن را در حال نشسته در نماز بخواند خداوند به ازاي هر حرفي پنجاه حسنه براي او ثبت مي فرمايد. و هر كس قرآن را خارج از نماز بخواند، خداوند به ازاي هر حرف آن ده حسنه براي او مي نگارد.(2)
☘️امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ نيز فرمود:
هر كس قرآن را در نماز و در حال ايستاده قرائت كند، براي هر حرفي كه مي خواند، يك صد حسنه به او مي دهند و اگر نشسته باشد، پنجاه حسنه، و اگر در غير نماز قرآن را با وضو بخواند، بيست و پنج حسنه دارد و اگر بدون وضو باشد ده حسنه دارد و اينكه گفتم: هر حرفي چند حسنه دارد، يعني: المر هر كدام از الف و لام و ميم و راء ده حسنه دارد.(3)
1. سنن النبي، ص312.
2. شيخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص198.
3. ديلمي، ارشاد القلوب، ج1، ص2
@rahrovanehvelayat
#قرآنی
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
ملکوت چیست؟ آیا قابل دیدن است؟
🌺پاسخ:
در قرآن کریم در آیاتی چند از "ملکوت" نام برده شده است. مانند:
1-📌 «فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُون؛پس [شكوهمند و] پاك است آن كسى كه ملكوت هر چيزى در دست اوست و به سوى اوست كه بازگردانيده مى شويد)(یس/83)
✍️علامه طباطبایی در تفسیر آیه شریفه می فرمایند:
« مراد از" ملكوت" آن جهت از هر چيزى است كه رو به خداست، چون هر موجودى دو جهت دارد، يكى رو به خدا، و يكى ديگر رو به خلق. ملكوت هر چيز آن جهتى است كه رو به خدا است، و ملك آن سمت رو به خلق است ممكن هم هست بگوييم: ملكوت به معناى هر دو جهت هر موجود است، و آيات زير هم بر همين معنا حمل مىشود،
🍀" وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ" «انعام/75» و" أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ" «اعراف/185» و" قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ" «مومنون/88».
و اگر فرموده ملكوت هر چيزى به دست خداست، براى اين است كه: دلالت كند بر اينكه خداى تعالى مسلط بر هر چيز است، و غير از خدا كسى در اين تسلط بهره و سهمى ندارد.
🍃و برگشت معنا در آيه « فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ» به اين است كه: خدا از استبعادى كه مشركين در مساله معاد مى كنند، منزه است، چون مشركين غافلند از اينكه ملكوت هر چيزى به دست خدا و در قبضه قدرت اوست.»(1)
🌸در تفسیر نمونه آمده:
«ملكوت در اصل از ريشه" ملك" (بر وزن حكم) به معنى" حكومت و مالكيت است،" واو" و" ت" براى تاكيد و مبالغه به آن اضافه شده بنا بر اين منظور از آن در اينجا حكومت مطلقه خداوند بر سراسر عالم هستى است.»(2)
2-📌 همچنین در آیه 75 سوره مبارکه انعام که از ملکوت و نشان دادن آن به حضرت ابرهیم(علیه السلام) سخن بمیان آمده است:
«وَ كَذَالِكَ نُرِى إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِين؛ و اين گونه ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نمايانديم تا از جمله يقين كنندگان باشد»(انعام/75)
🌼در این مورد نیز ملکوت، همان مالکیت مطلقه الهی است:
«مالكيت مطلقه و تسلط پروردگار را بر تمام آسمان و زمين به او نشان داديم" (وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).»(3)
3-📌 در آیه 185 سوره مبارکه اعراف نیز صحبت از ملکوت است:
أَ وَ لَمْ يَنظُرُواْ فىِ مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض(اعراف/185)
علامه طباطبایی در توضیحی تحت عنوان: [اشاره به معناى" ملكوت" در عرف قرآن مجيد]می فرمایند:
«" ملكوت" در عرف قرآن و بطورى كه از آيه" إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ، فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ" «یس/84» استفاده مىشود عبارت است از باطن و آن طرف هر چيز كه بسوى پروردگار متعال است، و نظر كردن به اين طرف با يقين ملازم است»(4)
در مورد اینکه آیا ملکوت دینی است استناد میکنیم به فراز ابتدایی آیه 185 سوره مبارکه اعراف:
«🌸أَ وَ لَمْ يَنظُرُواْ فىِ مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شىَْء...»
علامه طباطبایی می فرمایند:
☘️«غرض از اين آيه توبيخ آنان در اعراض و انصراف از وجه ملكوتى اشياء است كه چرا فراموش كردند و در آن نظر نينداختند تا برايشان روشن شود كه آنچه را كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بسوى آن دعوتشان مى كند حق است.»(5)
پی نوشت ها:
1. ترجمه تفسير الميزان، ج17، ص173
2. تفسير نمونه، ج5، ص309
3. همان، ص308
4. ترجمه تفسير الميزان، ج8، ص455
5.همان.
@rahrovanehvelayat
#قرآنی
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
سوالي داشتم درباره انفاق
1.در ايه 67 فرقان اعتدال در انفاق گفته شده
2. حضرت علي انفاقشون در حدي بوده که خانواده خودشون هم در گرسنگي قرار داشتن ولي انفاق کردن
3. پس انداز در اسلام هم آمده
4. خريد خونه و ماشين و ...در حد شان و عرف خانواده يا جامعه هم هست
حالا همش تو ذهنم به هم ريخته و شده سوال که ايا حضرت علي علیه السلام به عنوان رهبر اين جوري بودن و البته بعضي افراد ديگر هم هستن که رهبر نبودن .اگر ما به عنوان پيرو بايد چنين باشيم.با توجه به اينکه از نظر عقلاني هم پس انداز درسته و انگشت نما نشدن در جمع فاميلي در حد شان داشتن . آيا بايد کل سرمايه و دارايي رو انفاق کرد ؟ رسيدن به اينجا کمال هست يا مخصوص افرادي است.و اينکه تفاوت روش زندگي حضرت علي علیه السلام با ايه 67 فرقان در چيه؟
🌺پاسخ:
دستور به رعايت اعتدال در جايى است که:
1📌. بخشش فراوان سبب نابسامانيهاى فوق العاده اى در زندگى خود انسان گردد، و به اصطلاح ملوم و محسور شود.
2.📌 و يا ايثار سبب ناراحتى و فشار بر فرزندان او گردد و نظام خانوادگيش را به خطر افکند، و در صورتى که هيچيک از اينها تحقق نيابد مسلما ايثار بهترين راه است.
👈از اين گذشته رعايت اعتدال يک حکم عام است و ايثار يک حکم خاص که مربوط به موارد معينى است و اين دو حکم با هم تضادى ندارند .
🌸در مورد ايثارو بخشش پيامبر –ص- و يا ائمه-ع- هيچ موردي سراغ نداريم که آنها از حق خانواده و زن و فرزند و عيال ايثار و انفاق کرده باشند و حتي در مورد آيه سوره دهر که داستان ايثار اهل بيت نسبت به اسير و فقير و يتيم بيان شده دادن افطار خود به انها با خواست و پيشنهاد و رضايت خود انها بوده و حتي کنيز انها نيز چنين درخواستي داشت و در اين ايثار باميل خود شرکت داشت
✍️ البته رعايت حق خانواده و مقدم داشتن انها به اين معنا نيست که مثلا پدر حق بخشش و انفاق ندارد بلکه اگر نياز هاي ضروري و لازم خانواده را تامين نمود و وظيفه شرعي و واجب خود را نسبت به آنها انجام داد مي تواند از مال خود اهل بخشش و انفاق باشد و البته بهتراست که در اين مورد نيز بر طبق دستور قرآن حد اعتدال را رعايت کند .
@rahrovanehvelayat
#قرآنی
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
خداوند در آیه 22 سوره حدید می فرماید همه مشکلات و مصیبت ها که به شما می رسد، از قبل برای انسان ها ثبت شده؛ ولی در آیه 30 سوره شوری می فرماید هر مصیبتی به شما می رسد، علت آن گناهان شما است. این دو آیه با هم در تضاد و تقابل نیستند؟
🌺پاسخ:
«وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثير»؛ و هر مصيبتى به شما رسد پس بخاطر دستاورد شماست! و بسيارى (از خطاهاى شما) را مى بخشد.(1)
«ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسير»؛ هيچ مصيبتى در زمين و در (وجود) خودتان (به شما) نمى رسد، جز اينكه قبل از آنكه آن را بيافرينيم، در كتابى (ثبت) است؛ در حقيقت آن (كار) بر خدا آسان است.(2)
☘️بیان تفسیری
وقتی تفاوت نگاه و زوایه دو آیه مشخص شود، روشن می شود که این دو آیه در تقابل با هم نبوده و تضاد و تقابلی ندارند.
در ادامه به نکاتی اشاره می شود:
1. 📌مسیر این دو آیه با هم فرق دارد: آیه 30 سوره شوری، در مقام ذم و مذمت کردن است، ولی آیه 22 سوره حدید، در مقام مدح است.(3)
2. 📌مصائبى كه در آيه 22 سوره حدید، به آن اشاره شده، تنها مصائبى است كه به هيچ وجه قابل اجتناب نيست و مولود اعمال انسان ها نمى باشد؛ در حالی که در آیه 30 سوره شوری می فرماید: هر مصيبتى به شما رسد به خاطر اعمالى است كه انجام داده ايد.
3. 📌هنگامى كه اين دو آيه در برابر هم قرار گيرد نشان مى دهد مصائبى كه دامنگير انسان مى شود بر دو گونه است:
🔸مصائبى است كه مجازات و كفاره گناهان او است و اين مصائب بسيارند، مانند: ظلم ها، بيدادگري ها، خيانت ها، انحرافات و ندانم كاری ها و امثال آن سرچشمه بسيارى از مصائب خود ساخته ما است.[مفاد آیه 30 شوری]
🔹ولى بخشى از مصائب است كه ما هيچ گونه نقشى در آن ها نداريم و به صورت يک امر حتمى و اجتناب ناپذير دامان فرد يا جامعه اى را مى گيرد.[مفاد آیه 22 حدید]
حساب اين دو از هم جدا است.(4)
4. 📌معصومین(علیهم السلام) به جهت دارا بودن مقام عصمت، مرتکب گناه نمی شوند تا مصائبی که به آن ها می رسد مجازات و کفاره گناهانشان باشد، لذا مشمول آیه 30 شوری نیستند؛ بلکه گرفتاری و مصائب آن ها از امور حتمی و مواردی است که اجتناب ناپذیر بوده و امتحان الهی و در راستای تعالی و ارتقای کمالات و مقامات ایشان در نزد خداوند متعال است، یعنی مشمول آیه 22 سوره حدید هستند.
🌼به همین خاطر، امام سجاد(عليه السلام) در پاسخ یزید، فرمودند: آيه «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ»(5) در باره ما نازل نشده و سپس آيه «ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في كِتابٍ مِنْ قَبْلِ»(6) را قرائت کرده و فرمودند این آیه در باره ما نازل شده است.(7)
يعنى خداوند از پيش مقرر فرموده بود كه ما چنين سختى ها و مشكلاتى(مصائب کربلا و...) را براى حفظ دين او تحمل كنيم.
☘️در این زمینه روایت هم داریم که «إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِيَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِيَاءِ كَرَامَة»؛ یعنی بلاها براى ظالم وسيله ادب و هشدار، براى مؤمنان وسيله آزمايش و رشد، براى انبياء وسيله دريافت درجات و براى اولياى خدا وسيله دريافت كرامت است.(8)
5.📌 به بیان دیگر؛ آیه 22 سوره حدید به عالَم تکوین و آیه 30 سوره شوری به عالَم تشریع اشاره دارد.
بنابر این:
تضاد و تقابلی بین آیات فوق نیست.
پی نوشت ها:
1. شوری: 42/ 30.
2. حدید: 57/ 22.
3. تفسير احسن الحديث، ج 11، ص 36.
4. تفسير نمونه، ج 23، ص 362.
5. شوری: 42/ 30.
6. حدید: 57/ 22.
7. تفسير القمي، ج 2، ص 352.
8. بحار الأنوار، ج 78، ص 198، ح 55.
@rahrovanehvelayat
#قرآنی
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
منظور از" الارض المقدسه" در آیه ۲۱ سوره مائده« يَقَوْمِ ادْخُلُوا الاَرْض الْمُقَدَّسةَ الَّتى كَتَب اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَرْتَدُّوا عَلى أَدْبَارِكمْ فَتَنقَلِبُوا خَسِرِينَ» کجاست!؟
قسمت سوم(آخر):
🌺پاسخ:
💥و نتیجه میگیرند:
« يهود، مادامي كه طبق بيان موساي كليم عمل ميكنند و در عصر پيغمبر اسلام(صلّي الله عليه و آله و سلّم) به او ايمان ميآورند، شايستهٴ تكریماند، و گرنه همان« ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ و الْمَسْكَنَةُ»(1) امروز هم حاكم است.
☘️پس اگر اينها در رديف بدترين دشمنان هستند و در بين بدان هم، بدترينِ بدانند- براي اينكه نام اينها را ذات اقدس الهي قبل از مشركين ذكر ميكند- پس خدا ارض مقدس را هرگز به اينها نخواهد داد، چون خدا با كسي رابطهٴ خاص ندارد. اين سرزمين كه مزار انبياء بود، اگر آنها بيايند اين را آلوده ميكنند و بايد اينها را بيرون كرد؛ و اينها اطاعت كردند و بعد از سرگرداني چهل سال، وارد شدند.
🌼غرض آن است كه آنها يك چنين سند مالكيتي از قرآن نميتوانند ارائه كنند و اصلِ حاكمِ قرآن اين است و اگر عارض شده است همان طوري كه ازالهٴ مسجد واجب است، ازالهٴ سرزمين هم لازم است و بايد تطهير كرد، چه اينكه مدينه، مدينهٴ منوره شد به وسيلهٴ اينكه حرم پيغمبر (صلّي الله عليه و آله و سلّم) است و ذات اقدس الهي فرمود: يهود را بايد از اين منطقه بيرون كنيد و كردند: « لَوْ لا أَنْ كَتَبَ اللّهُ عَلَيْهِمُ الْجَلاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِي الدُّنْيا و لَهُمْ فِي اْلآخِرَةِ عَذابُ النّارِ»(2)، پس اينچنين نيست كه صهيونيستِ فعلي از قرآن سند مالكيت ارائه كند و بگويد كه قرآن شما ميگويد اين براي ماست.»(3)
✍️خلاصه کلام اینکه بر اساس آیات قرآن کریم ، یهودیان بواسطه عدم تبعیت از دین حق و ظلم و فساد، از سرزمین مقدس- فلسطین یا هر کجا باشد- رانده شدند. اکنون نیز بواسطه همان عدم تبعیت و ظلم و فساد، اجازه ورود به سرزمین مقدس را ندارند و اگر داخل در آنند- مانند آنچه در مدینه در جریان یهودیان مدینه حکم الهی مبنی بر راندن آنان بواسطه عدم تبعیت از شریعت الهی از مدینه صورت گرفت- اکنون نیز باید از ارض مقدس، اخراج شوند .
پی نوشت:
1 . بقره/61.
2. حشر/3
3. جوادی آملی، تفسیر سوره مائده، جلسه 47.
@rahrovanehvelayat
#قرآنی
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
ايا از اياتی که می گوید : اکثرهم الظالمون، هم کالانعام بل هم اضل، اکثرهم لا يعلمون، برداشت ميشود که بيشتر انسانها در روز قيامت زيان کارند و بعبارتي حسرت سنگين دارند و به جهنم مي روند؟
🌺پاسخ:
اينگونه آيات وضعيت مردم در دنيا رابيان مي کند و صحبتي از آخرت ندارد .
🌸مطابق روايات، خداوند صد رحمت دارد که تمام رحمت خداوند در دنيا فقط يک رحمت است و در روز قيامت با تمام صد رحمت با خلائق رفتار خواهد کرد.و خيلي از افرادي که فکر مي کنيم هيچ وقت بهشتي نخواهند بود اهل بهشت مي شوند.
✍️بنابراين اين آيات ارتباطي به قيامت ندارد و واقعيت و وضعيت مردم در دنيا را مي فرمايد.
@rahrovanehvelayat
#قرآنی
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
نسل اول فرزندان حضرت آدم (علیه السلام) با چه کسانی ازدواج کردند؟
🌺پاسخ:
در مورد ازدواج فرزندان حضرت آدم (علیه السلام) سه نظر مشهور وجود دارد:
1. 📌فرزندان حضرت (علیه السلام) با برخی از اجنه و یا فرشتگان ازدواج کردند.
2. 📌فرزندان ایشان با برخی از بازماندگان از نسل های پیشین انسان ها ازدواج کردند.
3.📌 پسرانش با خواهران خویش ازدواج کردند.
☘️بررسی نظرات مذکور:
طرفداران نظر اول به تعدادی از روایات ائمه (علیهم السلام) استناد کرده اند.(1) همانطور که برای نظر سوم نیز روایاتی در دست داریم.(2)
🌱 نظر دوم نیز با یافته های بشری مبنی بر وجود انسانهایی قبل از حضرت آدم (علیه السلام) و همچنین برخی آیات و روایات سازگار است. در کتاب «توحید» صدوق از امام صادق (علیه السلام) روایتی آورده شده که در ضمن آن به راوی فرموده: «شاید شما گمان کنید که خدای عز و جل غیر از شما هیچ بشر دیگری نیافریده، نه چنین نیست بلکه هزار هزار آدم آفریده که شما از نسل آخرین آدم از آدم ها هستید.»(3)
📌نکته1: ازدواج خواهر و برادر تشریعی است و قبح ذاتی ندارد. علامه طباطبایی در این رابطه می فرماید: «تحريم حكمى است تشريعى، كه تابع مصالح و مفاسد است، نه حكمى تكوينى (نظير مستى آوردن شراب) و غير قابل تغيير، و زمام تشريع هم به دست خداى سبحان است، او هر چه بخواهد مى کند.»(4) بنابراین چنین ازدواجی مخالف فطرت انسان نبوده و ممکن است برای مدت کوتاهی از باب ضرورت مباح گردد.
✍️در بین سه احتمال مذکور، احتمال دوم اگر چه مخالف عقل نیست اما آیه یا روایتی که مبتنی بر ازدواج فرزندان حضرت آدم (علیه السلام) با آنها باشد، در دست نیست. لذا این مطلب در حد یک احتمال باقی خواهد ماند. از طرفی با آیه اول سوره نساء که در ادامه به آن اشاره خواهد شد، همخوانی ندارد.
📌نکته2: بر فرض اینکه نسل پیشین حضرت آدم (و حتی خود ایشان) بر اساس تکامل بوجود آمده باشند، این دیدگاه منافاتی با اعتقاد به خداوند ندارد، همانطور که آیت الله مکارم می فرماید: «اين مساله براى ما روشن است كه اين دو (فرضیه تکامل و اعتقاد به خدا) با هم تضادى ندارند يعنى ما چه فرضيه تكامل را قبول كنيم و چه آن را بر اثر فقدان دليل رد نمائيم در هر دو صورت مى توانيم خداشناس باشيم.»(5)
🌱 البته آيات قرآن هر چند مستقيما در صدد بيان مساله تكامل يا ثبوت انواع نيست، ولى ظواهر آيات (البته در خصوص انسان) با مساله خلقت مستقل سازگارتر است، هر چند كاملا صريح نيست اما ظاهر آيات خلقت آدم بيشتر روى خلقت مستقل دور مى زند، اما در مورد ساير جانداران قرآن سكوت دارد.(6)
☘️خداوند در قرآن می فرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقيباً»؛ اى مردم! بترسيد از پروردگار خود كه همه شما را از يك انسان آفريد و همسر او را از او آفريد و از آن دو، مردان و زنان فراوانى به وجود آورد و بترسيد از خدايى كه به نام وى از يكديگر درخواست مى نماييد، و بترسيد از خدا درباره خويشاوندان زيرا كه پروردگار مراقب شماست.»(7)
🌸لازمه اين سخن آن است كه فرزندان آدم (علیه السلام) با هم ازدواج كرده باشند زيرا اگر آنها با نژاد و همسران ديگرى (اعم از انسان و اجنه) ازدواج كرده باشند"منهما" (از آدم و حوا) صادق نخواهد بود، در حالی که خداوند نسل کنونی بشر را تنها مستند به آدم (علیه السلام) و حوا می کند. همانطور که اشاره شد، در آن زمان حكم تحريم ازدواج خواهر و برادر نازل نشده بود، بديهى است ممنوعيت يك كار، بسته به اين است كه از طرف خداوند تحريم شده باشد چه مانعى دارد كه ضرورت ها و مصالحى ايجاب كند كه در پاره اى از زمان ها مطلبى جائز باشد و بعدا تحريم گردد.(8)
🍀بنابراین نظر سوم مطابق آیات قرآن است و حرمت نیز تابع مصالح و مفاسد. در حالی که اقوال دیگر مانند قول دوم مستند روایی و قرآنی مبنی بر چنین ازدواجی ندارند. قول اول نیز اگر چه روایاتی در این زمینه وجود دارد اما با ظاهر قرآن که نسل کنونی انسان ها را منحصر در حضرت آدم (علیه السلام) می داند، سازگار نیست.
_______
(1) عیاشی، کتاب التفسیر، ج1، ص312؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج1، ص417-418.
(2) طبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج2، ص314.
(3) صدوق، التوحید، ص277.
(4) الميزان، ج4، ص: 230.
(5) تفسير نمونه، ج11، ص: 85.
(6) همان، ج11، ص: 90.
(7) نساء/ 1.
(8) المیزان، ج4، ص217؛ مکارم ، تفسير نمونه، ج3، ص: 247.
@rahrovanehvelayat
#قرآنی
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
چطور خداوند در آیه 40 سوره یس می فرماید خورشید به ماه نمی رسد و یا شب نمی تواند بر روز پیشی بگیرد؟ مگر خورشید و ماه پشت سر همدیگرند که به همدیگر برسند یا به هم ملحق شوند؟
آیا این آیه مطابق فکر افراد قدیم هست که فکر می کرند خورشید حرکت می کند و زمین تخت هست؟
قسمت دوم(آخر):
🌺پاسخ:
ممکن است گفته شود مفسران قدیمی هم می خواستند این آیه را با حرکت کاذب خورشید، تطبیق بدهند، چه دلیلی هست که این ایه به حرکت کاذب خورشید اشاره ندارد؟ درمقابل باید گفت یعنی به قرآن تحمیل کنیم که قرآن می گوید خورشید هیچ حرکتی ندارد!! ظاهر آیه تصریح دارد که خورشید و ماه و... در مدار و مسیر معینی، سیر و حرکت دارند: «كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ»(1)
اگر هم قدیم تفسیری از آیه داشته اند که امروزه با ثابتات علمی سازگار نیست، آن تفاسیر از رده خارج می شوند؛ نه این که باز هم اصرار بر آن داشته و بگوییم آن تفاسیر صحیح است.
نمی توان یک تفسیر را آن هم تفسیری که نادرست بودنش ثابت شده، بر آیه قرآن تحمیل کرد.
🍀در بیان ذیل، به این تغییر و تحول علمی و تفسیر آیه شریفه، اشاره شده است:
"دَوَران" در لغت عرب به حركت دايره مانند گفته مى شود، در حالى كه "جريان" اشاره به حركات طولى است؛ جالب اين كه در آيات فوق براى خورشيد هم حركت جريانى قائل شده و هم دورانى، يك جا مى گويد: «وَ الشَّمْسُ تَجْري...»(2)
و در جاى ديگر از شناور بودن خورشيد در فلک (مسير دايره مانند) سخن مى گويد: «كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ»(3)
🌸آن روز كه اين آيات نازل شد، فرضيه هيئت "بطلميوس" با قدرت هر چه تمامتر بر محافل علمى حاكم بود، طبق اين فرضيه اجرام آسمانى به خودى خود گردشى نداشتند، بلكه در دل افلاک كه اجسامى بلورين و متراكم روى هم همچون طبقات پوست پياز بودند، ميخكوب شده بودند و حركت آن ها تابع حركت افلاكشان بود؛ بنا بر اين در آن روز نه شناور بودن خورشيد مفهومى داشت، و نه حركت طولى و جريانى آن.
🍀اما بعد از فرو ريختن پايه هاى فرضيه بطلميوس در پرتو كشفيات قرون اخير، و آزاد شدن اجرام آسمانى از قيد و بند افلاک بلورين، اين نظريه قوت گرفت كه خورشيد در مركز منظومه شمسى ثابت و بى حركت است، و تمام منظومه شمسى پروانه وار به گرد او مى چرخند.
🍀در اينجا باز مفهوم تعبيرات آيات فوق كه حركت طولى و دورانى را به خورشيد نسبت مى داد روشن نبود، تا اين كه باز علم به پيشرفت خود ادامه داد و در اين اواخر چند نوع حركت براى خورشيد ثابت شد:
ـ حركت وضعى آن به دور خودش.
ـ حركت طولى آن همراه منظومه شمسى به سوى نقطه مشخصى از آسمان.
ـ حركت دورانى آن همراه مجموعه كهكشانى كه جزئى از آن است.
و به اين ترتيب يک معجزه ديگر علمى قرآن به ثبوت رسيد.(4)
نکته:
این که در زمانی که اندیشمندان تصور نمی کردند خورشید دارای حرکت باشد، قرآن از حرکت خورشید سخن می گوید، می تواند حاکی از شگفتی یا اعجاز علمی قرآن باشد.
توجه داشته باشید که امروزه و با پیشرفت علم، به این نتیجه رسیده که خورشید نیز حرکت دارد؛ لذا نمی توان فهم از آیه را محدود به تفاسیر قدیم نمود.
پی نوشت:
1. یس: 36/ 40.
2. یس: 36/ 38.
3. یس: 36/ 40.
4. تفسير نمونه، ج 18، ص 388.
🔵 @rahrovanehvelayat
#قرآنی
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
آیا در مورد خواندن آیه الکرسی، سند معتبری وجود دارد؟
🌺پاسخ:
بله آيت الکرسي معتبر و مستند است که آيه 255 تا 257 را ناميده اند.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: براي هر چيزي اوجي مي باشد و اوج قرآن، اية الکرسي است، هر که يک بار آن را بخواند خداوند هزار ناگواري، از ناگواري هاي دنيا و هزار ناگواري از ناگواري هاي آخرت را از او بگرداند که آسان ترين ناگواري دنيا، فقر، و سهل ترين ناگواري آخرت، عذاب قبر است و من به اميد رسيدن به آن مقام آن را مي خوانم.(1)
🌼همچنين آمده است که شيخ طوسي در کتاب امالي خود آورده که گفته است: راوي مي گويد از حضرت علي (علیه السلام) شنيدم که مي فرمود: باور نمي کنم که کسي اسلام را فهميده و يا در اسلام متولد شده باشد و سياهي شب را به صبح پيوند زند و اين ايه را نخواند، عرض کردم منظور از سياهي شب چيست؟ فرمود: يعني نيمه شب، آن گاه فرمود: اگر بدانيد اين ايه چيست و يا در اين ايه چيست، در هيچ حالي آن را ترک نخواهيد کرد.
🌸اباذر در جلسه اي از پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) پرسيد: برترين و فاضل ترين ايه اي که بر شما نازل شده است کدام است؟
پيامبر اکرم (صلی الله علیه واله) فرمودند: اية الکرسي! زيرا در آن ايه کريمه، کلمه شريفه:«حي، قيوم» ذکر شده است.(2)
پی نوشت:
1.قاموس قرآن، ج 6، ص 101 ـ 103.
2. تفسير موضوعي قرآن مجيد، ج 9، ص 370.
@rahrovanehvelayat
#قرآنی