🔎سه چالش اصلی انقلاب در سه دهه بعد از جنگ و سه راهبرد کلان برای امروز ▫️شناخت ابَرچالش‌های نظام در هر دهه یا دوره، برای طراحی نقشه ها، آرایش نیروها و بسیج توانایی ها اهمیت بسزایی دارد. اینکه تمرکز نظام در چه سمت و سویی رقم بخورد و اصل و فرع ماجرا را چگونه ببینیم حائز اهمیت است. 1⃣ چالش در بنیادهای معرفتی: نظام و انقلاب بعد از جنگ که نیاز به ریکاوری اقتصادی و آرامش روانی داشت، در #دهه_هفتاد با #سنگین_ترین_شبهات_معرفتی در ساحت‌های فلسفی و ایدئولوژیک مواجه شد. پلورالیزم دینی، گستره دین، تساهل و تسامح، علم و ایمان و سکولاریزم و هرمنوتیک و تفسیرهای مختلف از دین، رهاورد و محور مباحث همان دوره بودند. در این دهه اندیشه های #شهیدمطهری و #آیت‌الله_مصباح‌یزدی و شاگردان این دو بزرگوار، آنتی تز شبهات بودند و تا حد زیادی توان جبهه انقلاب را تجمیع و ترمیم کردند. 2⃣ چالش کارآمدی، تولید علم و استراتژی های دانشی: در #دهه_هشتاد و با طرح مباحث تولید علم، شبهات و هجمه‌ها بوی دیگری گرفت. هرچند که عبور از این مرحله هم برای تقویت و محک نظام، ضروری بود. اینکه روش و استراتژی جمهوری اسلامی در ساحت هویت دانشی و تولیدعلم بومی برای #کارآمدسازی و #استقلال_معرفتی چیست. رهبر عزیز انقلاب در همان اوایل دهه هشتاد با طرح #نهضت_نرم‌افزاری و ایده #کرسی‌های_آزاداندیشی، شیوه مواجهه با این ابَرچالش را بیان نمودند. اشکال این برهه از طرف ما، ماندن بیش از اندازه در ساحت مبانی و ایستگاه نخست بود. طرح عریض و طویل مباحث مفهوم‌شناختی و کلیشه‌ کردن‌کرسی‌ های آزاداندیشی را از آسیب‌های این دهه می‌توان برشمرد. 3⃣ چالش‌ رسانه و مدیریت افکار عمومی با ظهور شبکه‌های اجتماعی: اگر بطور دقیق از شکل‌گیری چالش‌ دهه اخیر(نود) تا به امروز سخن بگوییم، باید اذعان کرد که در ادامه دهه گذشته شکل گرفت. یعنی بخشی از #جنگ_شناختی بر مدار و سوار ضعف های دهه قبل و قبل تر خود بود. جنگ شناختی رونق تولید علم در سلول‌های بنیادین و مهندسی هسته‌ای و موشکی و نانوتکنولوژی به ساحت اقتصاد و فرهنگ امتداد نیافت. بانک و بورس و بازار دچار چالش بودند و هستند و رهبرانقلاب بارها با نامگذاری اقتصادی سال‌جدید، به تمرکز در حل این مساله تاکید و توجه داشتند و دارند. اما زبان رسانه و #گستره_شبکه‌های_اجتماعی در خدمت بزرگنمایی این ضعف‌ها و کوچکنمایی قوت‌ها قرار گرفت. هدفگذاری این چالش بزرگ، #فرسایش_سرمایه_اجتماعی و ایجاد تقابل میان افکارعمومی و انقلاب است. 🔻با این اوصاف اما چه باید کرد؟ 1⃣در ساحت نخست بایستی در قالب توسعه و تدقیق #کارهای_فرهنگی، بنیادهای فکری_معرفتی و افق انقلاب اسلامی را به زبان #نسل_نو درآمیخت و بازخوانی مجددی برای دهه هشتادی و نودی ها در این زمینه داشت. حلقه های صالحین را گسترش کمی و کیفی داد و مدل های فرهنگی و روایی را روزآمد کرد. 2⃣در ساحت دوم نیز، مسیر تولید علوم انسانی را مثل سایر رشته های فنی و مهندسی و پزشکی البته با #رویکردی_عملگرایانه بازنگری نمود و ریل اثر و کاربست دانش ها و ایده های مطرح شده را تقویت کرد و سرگردانی طرح‌ها، هرز رفتن اندیشه‌ها و پایان‌نامه‌ها و تالیفات را مدیریت نمود. 3⃣در ساحت سوم که افکارعمومی را توام با تردید و اطلاعات گمراه کننده و شایعات و #اخبارجعلی دچار مسمومیت خبری می‌کند، بایستی آرایش رسانه ای هدفمند را در دستور کار داشت. #تربیت_افسران_جنگ_نرم و شخصیت های تحلیلگر و ارتقای #سوادرسانه‌ای و دروازه بانی خبر در کنار راه اندازی #شبکه‌ _ملی_اطلاعات و تقویت پلتفرم‌های داخلی برای بالابردن مقاومت ذهنی مخاطبین در #جنگ_شناختی، راه برون رفت از چالش دهه اخیر و آتی انقلاب اسلامی است. ✍علیرضامحمدلو، مدرس رسانه و پژوهشگر علوم اجتماعی @rahrovanevelayat2