به گمانم فردا✨
روز خوبی باشد💫
صورت ماه به من می گوید :🌙
گرچه شب تاریک است✨
دل قوی دار سحر نزدیک است💫
#شب_بخیر✨🌙✨
💝💞💝💞💝💞💝
🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅
🔅
#توت_خشک
✍توت خشک منبع بسیار غنی از آهن و پروتین است و میتواند در رفع کمخونی و نیز افزایش انرژی موردنیاز بدن، بدون نگرانی از چاقی و اضافه وزن موثر باشد. همچنین دارای آنتی اکسیدان ، فیبر ، انواع ویتامین، تانن، املاح معدنی، پکتین و سقز میباشد و پرکالری است. جالب است بدانید که هر فنجان توت حاوی ۰.۹ گرم پروتئن است.
🔷فواید توت :
↫ بهترین قند طبیعی
↫ کاهنده کلسترول بد خون
↫ ضد سرطان و بیماری قلبی
↫ سرشار از فیبر و ملین است
↫ دشمن اضطراب و عصبانیت
↫ حاوی آهن و داروی کم خونی
↫ بنابراین توت خشک را جایگزین قند !
☜【طب شیعه】
🍏 @tebshia20🌿
🔅
💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠🔅💠🔅
.
✍در افسانه ای هندی آمده است که مردی هر روز دو کوزه بزرگ آب به دو انتهای چوبی می بست...چوب را روی شانه اش می گذاشت و برای خانه اش آب می برد.
یکی از کوزه ها کهنه تر بود و ترک های کوچکی داشت. هربار که مرد مسیر خانه اش را می پیمود نصف آب کوزه می ریخت.
مرد دو سال تمام همین کار را می کرد. کوزه سالم و نو مغرور بود که وظیفه ای را که به خاطر انجام آن خلق شده به طورکامل انجام می دهد. اما کوزه کهنه و ترک خورده شرمنده بود که فقط می تواندنصف وظیفه اش را انجام دهد.
هر چند می دانست آن ترک ها حاصل سال ها کار است. کوزه پیر آنقدر شرمنده بود که یک روز وقتی مرد آماده می شد تا از چاه آب بکشد تصمیم گرفت با او حرف بزند : " از تو معذرت می خواهم. تمام مدتی که از من استفاده کرده ای فقط از نصف حجم من سود برده ای...فقط نصف تشنگی کسانی را که در خانه ات منتظرند فرو نشانده ای. "
مرد خندید و گفت: " وقتی برمی گردیم با دقت به مسیر نگاه کن. " موقع برگشت کوزه متوجه شد که در یک سمت جاده...سمت خودش... گل ها و گیاهان زیبایی روییده اند.
مرد گفت: " می بینی که طبیعت در سمت تو چقدر زیباتر است؟ من همیشه می دانستم که تو ترک داری و تصمیم گرفتم از این موضوع استفاده کنم.
این طرف جاده بذر سبزیجات و گل پخش کردم و تو هم همیشه و هر روز به آنها آب می دادی. به خانه ام گل برده ام و به بچه هایم کلم و کاهو داده ام. اگر تو ترک نداشتی چطور می توانستی این کار را بکنی؟🌷🌷🌷🌷🌷
...اصل میدی؟!....
آغــاز یک گنـــاه بزرگ.....
شــاید فکر میکنی سرگرمی است....
و شاید حوصله ات سر رفتــــه و تنهـــایی....
یا احساس تنهایی میکنی....
ای جوان به گوش باش.....
ای جوان مراقــب باش.....
که شیطان بر تو دام نهاده است..... متاسفانه در فضای مجازی پر از گروههایی که جز آشنــا شدن های خلاف شـــرع چیز دیگری هدفــشان نیست!
ای جوان مگــر اصل تو!
مسلمــان بودنت نیست؟!
اسلام دین پاکت نیست؟!
پیامبرت حضرت محمد ص نیست؟!
مگر از امــت ایشان نیستی؟! واااای به روزی که در قیـامت پیامبرمان بگوید:
تو از امـت من نیستی..... پس این شروع شیــــطانی را آغـــاز نکن....
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ زیبا و دیدنی "نمیشه باورم" با صدای سید رضا نریمانی در رثای حاج قاسم سلیمانی 🖤
پیکر صدپاره پاشو، حضرت ارباب اومده...
چیه این داغ که هرچی زمان میگذره آروم نمیشه
🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کیک_آرد_ذرت
پیمونه من لیوان فرانسوی دسته داره.
تخم مرغ سه عدد
شکر یک پیمانه
شیر یک پیمانه
روغن ذرت یا روغن مایع خوراکی بدون بو یک پیمانه
آرد ذرت دو پیمانه
بکینگ پودر یک ق چ
وانیل یک چهارم ق چ
تخم مرغ ها (اون زائده سفید رنگی که به زرده تخم مرغها چسبیده رو حتمااا جدا کنین)، شکر و وانیل رو پنج شش دقیقه با دور تند همزن بزنین . شیر و روغن رو با فاصله اضافه کنین و کمی بزنین. آرد ذرت و بکینگ پودر که سه بار حداقل الک شده رو داخل مواد طی دو مرحله، ریخته و فولد کنین. من کف قالبم رو با روغن جدا کننده چرب کرده و کنجد پاشیدم و داخل فر از قبل گرم شده با دمای 180 درجه به مدت چهل دقیقه پختم. چون دمای فرها متفاوته بعد از نیم ساعت چک کنین. مثل اکثر کیکها بصورت کیک قابلمه ای و بدون فر هم میتونین بپزین💞
🔴 #زود_قضاوت_نکنیم!
💠 خانم معلمی تعریف میکرد: در مدرسه ابتدایی بودم، مدتی بود تعدادی از بچهها را برای یک سرود آماده میکردم. به نیت اینکه آخر سال مراسمی گرفته شود برایشان. روز مراسم بچهها را آوردم و مرتبشان کردم پدر و مادرها هم دعوت بودند. موقع اجرای سرود ناگهان دختری از جمع جدا شد و بجای خواندن سرود شروع کرد به حرکت جلوی جمع. دست و پا تکان میداد و خودش رو عقب جلو میکرد و حرکات عجیبی انجام میداد. بچهها هم سرود را میخواندند و ریز میخندیدند، کمی مانده بود بخاطر خندهشان هرچه ریسیده بودم پنبه شود. با خود گفتم چرا این بچه این کار رو میکنه، چرا شرم نمیکنه از رفتارش؟ این که قبلش بچه زرنگ و عاقلی بود!!رفتم روبرویش، بهش اشاراتی کردم، هیچی نمیفهمید به قدری عصبانیام کرده بود که آب دهانم را نمیتوانستم قورت دهم. خونسردی خود را حفظ کردم، آرام رفتم سراغش و دستش را گرفتم، خودش را از دستم رها کرد و رفت آن طرفتر و دوباره شروع کرد! فضا پر از خنده حاضران شده بود. مدیر هم رنگش عوض شده بود، از عصبانیت و شرم عرقهایش سرازیر بود. از صندلیش بلند شد و آمد کنارم، سرش را نزدیک کرد و گفت: فقط این مراسم تمام شود، ببین با این بچه چکار کنم؟ اخراجش میکنم. مادر این دختر هم که نزدیک من بود بسیار پرشور میخندید و کف میزد، دخترک هم با تشویق مادر گرمتر از پیش شده بود. همین که سرود تمام شد پریدم بالای سن و بازوی بچه را گرفتم و گفتم: چرا اینجوری کردی؟! چرا با رفقایت سرود را نخواندی؟! دخترک جواب داد: آخر مادرم اینجاست، برای مادرم اینکار را میکردم!! گفتم آخر ندید بَدید همه مثل تو مادر یا پدرشان اینجاست، چرا آنها اینچنین نمیکنند و خود را لوس نمیکنند؟! خواستم بکشمش پایین که گفت: خانم معلّم صبر کنید بذارید مادرم متوجه نشه، خودم توضیح میدم؛ مادر من مثل بقیه مادرها نیست، مادر من "کرولال" است، چیزی نمیشنود و من با آن حرکاتم شادی و کلمات زیبای سرود را برایش ترجمه میکردم. تا او هم مثل بقیه مادران این شادی را حس کند! این کار من رقص و پایکوبی نبود، این زبان اشاره است، زبان کرولالهاست همین که این حرفها را زد انگار مرا برق گرفت، دست خودم نبود با صدای بلند گریستم، و دختر را محکم بغل کردم!! آفرین دخترم! فضای مراسم پر شد از پچپچ و درگوشی حرف زدن و... تا اینکه همه موضوع را فهمیدند،، نه تنها من که هرکس آنجا بود از اولیا و معلمان همه را گریاند!! از همه جالبتر اینکه مدیر آمد و عنوان دانشآموز نمونه را به او عطا کرد!!! با مادرش دست همدیگر را گرفتند و رفتند، گاهی جلوتر از مادرش میرفت و برای مادرش جست و خیز میکرد تا مادرش را شاد کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبرانقلاب از نگاه معاندین
✍ تخریبچی
🚨تخریبچی، کانال اخبار خاص
🆔 @takhribchi110
🆔 @takhribchi110
✅تلنگر
✍بعضی آدمها مثل چوب خشکاند! تا عصبانی میشوند، آتش میگیرند و همه جا را دودآلود میکنند. همه جا را تیره و تار کرده، اشک آدم را جاری میکنند. ولی بعضیها این طور نیستند؛ مثل عودند... وقتی حرفی را میزنی که ناراحت میشوند و آتش میگیرند، بوی جوانمردی و انصاف میدهند و «گذشت»، انگیزهی انتقام را در آنها خاموش میکند.
این است که میگویند: «هر کس را میخواهی بشناسی، در وقت عصبانیت و خشم بشناس.»
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
➥ @Qaraati313_ir
✨﷽✨
✍عالمی مشغول نوشتن با مداد بود. کودکی پرسید: چه می نویسی؟ عالم لبخندی زد و گفت: مهم تر از نوشته هایم، مدادی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی! پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در مداد ندید. عالم گفت پنج خصلت در این مداد هست. سعی کن آن ها را به دست آوری.
اول: می توانی کارهای بزرگی کنی، اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند و آن دست خداست!
دوم: گاهی باید از مداد تراش استفاده کنی، این باعث رنجش می شود، ولی نوک آن را تیز می کند. پس بدان رنجی که می برى از تو انسان بهتری می سازد!
سوم: مداد همیشه اجازه میدهد برای پاک کردن اشتباه از پاك كن استفاده کنی؛ پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست!
چهارم: چوب مداد در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز مداد است که درون چوب است؛ پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می آید!
پنجم: مداد همیشه از خود اثری باقی می گذارد؛ پس بدان هر کاری در زندگی ات مى كنى، ردی از آن به جا مى ماند؛ پس در انتخاب اعمالت دقت کن!
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
سلام خدای مهربان
چه خبر؟
ازما که خبر داری بیقراری و دلنگرانیهایمان همچنان هست و قرار دل نداریم چون اوضاع را خارج از حالت طبیعی و عادی می بینیم
که البته دیدن ماکجا و شاهد بودن تو کجا؟
روزگارمان می گذرد شاهدی که فراز و نشیبهای دنیا آزارمان میدهد از کرونا و بیماری بگیر تا اوضاع مالی و وضعیت کار جوانان و ازدواج و تحصیلات بدردنخور و بی منفعت و اوضاع سیاسی و اجتماعی شهرو کشور و دغدغه بچه هایمان که امانتهای تو دردست ماهستند.
چند ماهیست که خیلی به یادت هستیم چون نشیب و فرودهایمان بیشترشده سخت بهت نیاز داریم نه اینکه قبلا نداشتیم اما اوضاعمان براه بود راستش غریبه که نیستی کمتر یادت می کردیم خیلی پاپیچت نبودیم تو هم که مثل سیل برامون همه چی میفرستادی.
الانم خداییش همه چیزمونو میدی ولی خودت شاهدی که باوجودیکه پرکروناهم مارو نگرفته حتی ذره ای از سلامتی رو هم از دست ندادیم ولی نگرانیم دل مشغولیم هی میگیم این نشه اون نشه باوجودیکه میدونیم تا نخواهی چیزی نمیاد چیزی هم نمیره ببخش مارو .
خودمون خوبیم بچه هامون خوبند خانواده ها دوستان ... همه همه خوبند شکر .
سفره هامون پره جیبهامون هیچوقت خالی نیست آب نون دون همه چی داریم بازم شکر.
راستی چیزای اضافی هم اراده کنیم میخریم مثل ماشین و لوازم لوکس و وسایل غیرضروری که فقط زیبایی دارند
بله صدام کردی؟
آهان بله بله خوب آخه زیباییها رو هم خودت دادی دوست داشتنی هستن
بله صدام کردی؟
ای وای اون پولایی که اضافی خرج کردم مال من نبود؟
وای زمانی رو هم که برای تمام اینکارها گذاشتم ،اتلاف وقت کردم؟
خب باشه منو ببخش سعی میکنم
آخه میدونی چیه بچه هام بعضی چیزارو می طلبند جوونند باید به دل اونا نگاه کنم
بله منو صدا کردی؟
بچه هارو هم من خوب بزرگ نکردم باور کن بهشون همه چی دادم موبایل خوب براشون گرفتم لب تاپ دارند لباسهای خیلی گرون براشون میخرم همه خوراکیهایی که بدنشون لازم داره برای رشد میگیرم
بله منو صدا کردی؟
چرا ناراحتی خدای مهربون
من سعی کردم کم کاری نکنم
خبرای منو که شنیدی؟
خواهش میکنم اخم نکن حالا تو بگو چه خبر؟
ای بنده عزیزمن:
چه کردی باخودت؟
من تورا برای عبادت آفریدم تا به کمال برسی چون کامل و شایسته شدی پیش من برگردی
من برای رسیدن تو به نوروروشنایی ، چراغهایی در مسیرت قراردادم
تو چه کردی با خودت؟
هرآنچه در دنیا برایت آفریدم و درخدمت تو قرار دادم فقط برای رسیدن به من بود
از کدام چراغ استفاده کردی که هنوز به نماینده من نرسیدی تا تورا به مقصد برساند؟
نکند راه را گم کردی خیلی وقت است مهدی من در مسیر منتظرتوست
الان کجایی ؟
بگو تا کجا آمده ای تا من پسرفاطمه را بدنبالت بفرستم
البته ایشان بارها برای بردن تو به گلستان آمده اند ولی گویا سرت خیلی شلوغ بود و خودت پذیرای همراهی نبودی
تو کجایی؟
من به حجتم گفتم که بندگانم در سرزمین ایران همه آماده و مجهزند پس چرا اینهمه تاخیر داری؟
۱۱۸۰ سال برای تو کافی نیست که عزیزمرا همچنان غمگین و ناراحت و منتظر گذاشته اید؟
هرروز عهد میکنی که بیایی اما نمیتوانی چرا؟ پول و موبایل و تلفن و خانواده و خوراک و پوشاک و مبل و فرش و آشپزخانه ، اسیرت کردند؟
تو کجایی؟
مگر مهمان من نیستی پس چرا اینقدر دورت را شلوغ کرده ای بارت چیست کارت چیست واقعا خودت را گم کرده ای
قرارمن باتو این نبود عوضی میروی اشتباه نکن برگرد به پشت سرت نگاه کن از آسمان تورا فرستادم باید دوباره سبکبار و سفید و آرام همانگونه که رفتی کمی بهتر و زیباتر برگردی
یادت هست قالوا بلی گفتی مرا
پس به وعده ات عمل کن تا الان هرچه کردی چیزی نبوده که من خواستم
برو سراغ مهدی من ازاوبپرس اگر از خاطرت رفته
همه چیز حتی فرزندانت را به امانت به تو دادم تا با آنها بلند شوی و به بالا بیایی
من تورا آنقدر دوست دارم که اگر بفهمی تحمل اینهمه محبت را نخواهی داشت تو بنده عزیز منی مواظب عزتت باش
من و نماینده ام منتظریم
✨﷽✨
✍عالمی مشغول نوشتن با مداد بود. کودکی پرسید: چه می نویسی؟ عالم لبخندی زد و گفت: مهم تر از نوشته هایم، مدادی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی! پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در مداد ندید. عالم گفت پنج خصلت در این مداد هست. سعی کن آن ها را به دست آوری.
اول: می توانی کارهای بزرگی کنی، اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند و آن دست خداست!
دوم: گاهی باید از مداد تراش استفاده کنی، این باعث رنجش می شود، ولی نوک آن را تیز می کند. پس بدان رنجی که می برى از تو انسان بهتری می سازد!
سوم: مداد همیشه اجازه میدهد برای پاک کردن اشتباه از پاك كن استفاده کنی؛ پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست!
چهارم: چوب مداد در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز مداد است که درون چوب است؛ پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می آید!
پنجم: مداد همیشه از خود اثری باقی می گذارد؛ پس بدان هر کاری در زندگی ات مى كنى، ردی از آن به جا مى ماند؛ پس در انتخاب اعمالت دقت کن!
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
هدایت شده از دوستداران استاد قرائتی
✅تلنگر
✍بعضی آدمها مثل چوب خشکاند! تا عصبانی میشوند، آتش میگیرند و همه جا را دودآلود میکنند. همه جا را تیره و تار کرده، اشک آدم را جاری میکنند. ولی بعضیها این طور نیستند؛ مثل عودند... وقتی حرفی را میزنی که ناراحت میشوند و آتش میگیرند، بوی جوانمردی و انصاف میدهند و «گذشت»، انگیزهی انتقام را در آنها خاموش میکند.
این است که میگویند: «هر کس را میخواهی بشناسی، در وقت عصبانیت و خشم بشناس.»
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
➥ @Qaraati313_ir
✨﷽✨
🔴شیطان به حضرت یحیی گفت: می خواهم تو را نصیحت کنم.
✍حضرت یحیی فرمود: من میل به نصیحت تو ندارم؛ ولی می خواهم بدانم طبقات مردم نزد شما چگونه گفت: مردم از نظر ما به سه دسته تقسیم می شوند:
۱- عده ای مانند شما معصومند، از آنها مأیوسم و می دانیم که نیرنگ ما در آنها اثر نمی کند.
۲- دسته ای هم برعکس، در پیش ما شبیه توپی هستند که به هر طرف می خواهیم می گردانیم.
۳- دسته ای هم هستند که از دست آنها رنج می برم؛ زیرا فریب می خورند؛ ولی سپس از کرده خود پشیمان می شوند و استغفار می کنند و تمام زحمات ما را به هدر می دهند. دفعه دیگر نزدیک است که موفق شویم؛ اما آنها به یاد خدا می افتند و از چنگال ما فرار می کنند... ما از چنین افرادی پیوسته رنج می بریم...
📚کشکول ممتاز، ص 426
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄