♥
.
.
چشمانت از اصالت باران، بهارتر
هر روز میشوم به نگاهت دچارتر
از راه میرسیّ و من انگار میشوم
-هربار روبهروی تو بیاختیارتر
قلبم تپید، با خودش انگار گفته بود
هر لحظه در هوای شما بیقرارتر
شادی از آنِ توست که همزادِ آتشی
این روحِ داغدیدهی ما سوگوارتر
انگار پشت مردمکانت، کسی مرا
میخواند از صدای خودم غصهدارتر
نفرین به هرچه بعد تو و هرکه بعد تو
دنیای بیحضور تو هربار تارتر
خورشید شو درختِ مرا، تا شود کمی
این سیبهای کال به شوقت انارتر
اما تو رفتهایّ و
کسی گنگ ماندهاست
در بُهتِ خیسِ پنجره،
چشم انتظارتر . . . ♥
#شعرانہ🌿✨
✍ محمدرضا جمیلی