eitaa logo
کانال اطلاع‌رسانی سایت ره توشه
404 دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
22.4هزار ویدیو
1.1هزار فایل
ارتباط با مدیر کانال: @arhedayati
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌هر کسی طرف حق هست این رو گوش کنه ببینه کجای کار هست! به سیاست و فرهنگ بپیوندید.👇 https://eitaa.com/Shabaniesarouie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ سخنرانی خیلی جالب شهید مطهری: با وجود نیاز فقرا، هزینه کردن برای زیارت چه توجیهی دارد؟ @saroogh72
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هادی ساعی به رهبری میگه: دوتا از خانم‌ها که به عنوان بهترین مربی دنیا انتخاب شدند شما بطور ویژه دستور دادید ازشون تقدیر شد. قطعاً ورزش بانوان بیشتر و قبل از همه مدیون حمایت‌های شخص رهبری است.🙏🙏
پول های عراقی را بهتر بشناسیم هرکدام تقریبا معادل چند تومان است؟ 👈ارسال کنید برای همه زائرین اباعبدالله ممنونیم از امیرحسین ۱۵ ساله که زحمت آماده‌سازی را بر عهده گرفتند. برای ایشون دعا کنید.
🌸🍃🌸🍃 ستارخان در خاطراتش می گوید: من هیچوقت گریه نکردم، چون اگر گریه می کردم آذربایجان شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست می خورد ایران شکست می خورد. اما در زمان مشروطه یک بار گریستم. و آن زمانی بود که 9 ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا. از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل، کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه می خورد، با خودم گفتم الان مادر کودک مرا فحش می دهد و می گوید لعنت به ستارخان. اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت: "اشکالی ندارد فرزندم، خاک می خوریم، اما خاک نمی دهیم." آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد . جاویدان باد نام کسانی که بخاطر عزت این مملکت و آب و خاک، جانانه ایستادند و می‌ایستند @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 ستارخان در خاطراتش می گوید: من هیچوقت گریه نکردم، چون اگر گریه می کردم آذربایجان شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست می خورد ایران شکست می خورد. اما در زمان مشروطه یک بار گریستم. و آن زمانی بود که 9 ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا. از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل، کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه می خورد، با خودم گفتم الان مادر کودک مرا فحش می دهد و می گوید لعنت به ستارخان. اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت: "اشکالی ندارد فرزندم، خاک می خوریم، اما خاک نمی دهیم." آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد . جاویدان باد نام کسانی که بخاطر عزت این مملکت و آب و خاک، جانانه ایستادند و می‌ایستند @DastaneRastan
🔈وزیر اطلاعات: رئیس‌جمهور ۷۳ نفر را از وزارت اطلاعات در این مدت استعلام کرد که تعدادی از این افراد مستند به قانون رد شدند در لحظه با خبر باشید👇 https://eitaa.com/joinchat/2610561217C32aead4a10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ ژنرال قاصد محمود، معاون پیشین رئیس ستاد ارتش اردن: 📍ایرانیان با هوشمندی بالایی درحال مدیریت صحنه علیه اسرائیل‌ هستند/اسرائیل درمانده شده و برای دفاع از خود در مقابل ایران کاملا وابسته به جهان غرب است/پاسخ ایران آشکار و دردناک خواهد بود اما اقدامات و واکنش اسرائیل می‌تواند پاسخ ایران را از دردناک به ویران کننده تغییر دهد... 🆔 @Kavoshmedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ کارشناس عرب: 📍نکته اینجاست که اسرائیل همچون یک سگ هار حریم دیگر کشورها را نقض و جنایت می‌کند و کسی هم اعتراضی نمی‌کند اما نوبت به پاسخ ایران که می‌رسد اروپا و آمریکا خواستار خویشتنداری و تنش زدایی می‌شوند... 🆔 @Kavoshmedia
خاطره‌ای از شهید خرازی؛ حتما بخوانید؛ وﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯿﻪ ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ . ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ. ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ، ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ، ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ 25 ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ... ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ ! دﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰِ ﺗﻤﯿﺰ ﺷﺪ. ﺣﺎﻻ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ... + شرمشان باد، کسانی که با اختلاس، دزدی و رانت خواری به خون شهیدان خیانت کردند و می کنند ...
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸برگ درخت زیتون🔸 🌿 حضرت نوح (ع) وقتی بعد از طوفان، می‌خواست از کشتی پیاده شود، پرنده‌ای را فرستاد که یک جایی پیدا کند. پرنده رفت و گشتی زد و دوباره برگشت به کشتی. یعنی چه؟ یعنی جای نشستن نبود؛ تنها نقطۀ امن، همین کشتی است. دفعۀ بعد، کلاغی را فرستاد. او هم رفت و برگشت. مدتی گذشت، کبوتری را فرستاد؛ او برگشت درحالیکه در منقارش، برگ درخت زیتون بود. معلوم شد که آب فرو نشسته و سر گیاهان و درختان، از زیر آب پیداست. کشتی رفت و بر «کوه جودی» مستقر شد و اینها پا بر روی خاک گذاشتند. 🌿 امام زمان (ع) وضعیتش مثل نوح در کشتی است. هر وقت می‌خواهد ببیند که آیا بی وفایی‌ها، نامردی‌ها و دروغگویی‌ها فرو نشسته یا نه، اخلاص‌ها سبز شده، جوشیده، شکوفه کرده یا نه، یک پرنده‌ای از خودش را می‌فرستد؛ یک نماینده‌ای می‌فرستد. 🌿 شما نگاه کنید، از بدو غیبت تاکنون بسیاری از نمایندگان آن حضرت وقتی قیام کردند به شهادت رسیدند. مثلاً مرحوم حاج شیخ فضل الله نوری قیام کرد. در میدان سپه تهران، جلوی چشم همۀ مردم او را به دار آویختند. عمامه‌ای که بر سرش بود را انداخت میان مردم. مردم قاپیدند. وقتی که با شیخ فضل الله این جور برخورد کردند معلوم شد که هنوز برای ظهور، زود است؛ هنوز آنقدر آب بالاست که وقت فرود آمدن کشتی نیست. 🌿 اما در عصر و دورۀ ما، کبوتر دیگری را پرواز داد. روح الهی را به میان مردم فرستاد. ایندفعه، او رفت و بر منقارش شاخه زیتونی بود. این شهدای ما، این رزمندگان ما، این کسانی که زیر آتش ایستادند، شاخۀ زیتون بودند. چه شاخۀ زیتونی مبارک‌تر از این رزمندگان؟! @haerishirazi