📜
اين شعر در منقبت حضرت قمر بنى هاشم سردار رشيد و علمدار وفادار امام حسين، ابو الفضل العبّاس عليهما السّلام سروده ی آقاى سيد محمدعلى رياضى يزدى است؛
#ابالفضل
📿
ای حرمت قبلۀ حاجات ما
یاد تو تسبیح و مناجات ما
تاج شهیدانِ همه عالمی
دست علی، ماه بنی هاشمی
ماه کجا، روی دلآرای تو؟
سرو کجا، قامت رعنای تو؟
همقدم قافله سالار عشق
ساقی عشاق و علمدار عشق
سرور و سالار سپاه حسین
داده سر و دست به راه حسین
عَمّ امام و اَخ و اِبن امام
حضرت عباس علیهالسلام
ای علم کفر، نگون ساخته
پرچم اسلام، برافراخته
مکتب تو مکتب عشق و وفاست
درس الفبای تو صدق و صفاست
مکتب جانبازی و سربازی است
بیسری آنگاه سرافرازی است
شمع شده، آب شده سوخته
روح ادب را ادب آموخته
آب فرات از ادب توست، مات
موج زند اشک به چشمِ فرات
یاد حسین و لب عطشانِ او
وان لب خشکیدۀ ی طفلانِ او
درگه والای تو در نشأتین
هست درِ رحمت و بابِ حسین
هر که به دردی و غمی شد دچار
گوید اگر یک صد و سی و سه بار
ای علم افراشته در عالمین
اکشف یا کاشف کرب الحسین
از کرم و لطف جوابش دهید
تشنه اگر آمده آبش دهید
چون نهم ماه محرم رسید
کار بدانجا که نباید کشید
از عقب خیمۀ ی صدر جهان
شاه فلک جاه ملک پاسبان
شمر به آواز، تو را زد صدا
گفت کجایند بَنُو اُختنا؟
تا برهانند ز هنگامهات
داد نشان خطّ امان نامهات
رنگ پرید از رخ زیبای تو
لرزه بیفتاد بر اعضای تو
من به امان باشم و جان جهان
از دم شمشیر و سنان بیامان
دست تو نگرفت اماننامه را
تا که شد از پیکر پاکت جدا
دست تو شد دست شه لافتی
خطّ تو شد خطّ امان خدا
چهار امامی که تو را دیدهاند
دست علمگیر تو بوسیدهاند
چشم پدرجان چو دست تو دید
بوسه زد و اشک ز چشمش چکید
با لب آغشته به زهر جفا
بوسه به دست تو بزد مجتبی
دید چو در کرببلا شاه دین
دست تو افتاده به روی زمین
خم شد و بگذاشت سر دیده اش
بوسه بزد با لب خشکیده اش
حضرت سجاد هم آن دست پاک
بوسه زد و کرد نهان زیر خاک
مطلع شعبان همایون اثر
بر ادب توست دلیلی دگر
وقت ولادت قدمی بیشتر
وقت شهادت قدمی پیشتر
ای به فدای سر و جان و تنت
وین ادب آمدن و رفتنت
مدح تو این بس که شه ملک جان
شاه شهیدان و امام زمان
گفت به تو گوهر والانژاد
جان برادر به فدای تو باد
🚩
(ارکب بنفسی انت یا اخی)
یا کاشفَ الکرب عن وجه الحسین
اِکشف کربی بحقّ اخیک الحسین
🤲
سقایِ دشتِ بلا،بر ما نظر بفرما
علمدارِ کربلا،بگیر دستانِ ما را