eitaa logo
کانال اطلاع‌رسانی سایت ره توشه
399 دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
17.2هزار ویدیو
1.1هزار فایل
ارتباط با مدیر کانال: @arhedayati
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بصیر
حدیث روز پنجشنبه 10 / 8 / 97 امام کاظم علیه السلام می فرمایند: 🌺خداوند در زمين دارد كه براى برآوردن مردم مى كوشند ؛ اينان ايمنى يافتگان روز اند. الكافى ، ج 2 ،ص 197.           🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
✳️ هر ذره حساب دارد! 🔻 هر یک و هر یک در زندگی مؤمن دارد. یعنی ایمان این را به ما تعلیم می‌دهد. یعنی مؤمن حتی یک ذره از موجودی‌اش را و یک لحظه از زندگی‌اش را بی‌حساب‌وکتاب نباید رها کند؛ باید آن را بفهمد که چه کار می‌کند، درست خرج کند؛ زیرا همین یک ذره در یک جزئی از او است، یک جزئی از او است: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ» (زلزال، ۷) مثقال یعنی به قدر سنگینی؛ هر کسی عمل کند به سنگینی ذره‌ای- ذره که می‌دانید چیست؟ همین چیزی که در شعاع آفتاب که از شیشه می‌افتد، میلیون‌هایش را می‌بینید که در فضا معلق‌اند؛ هر یک از آن‌ها ذره است؛ خب، این را توزین کنید، ببینیم وزنش چقدر است، سنگینی‌اش چقدر است؛ به سنگینیِ هر یکی از آن‌ها- اگر شما کار خوبی کرده باشید، آن‌جا آن کار خوب را خواهید دید. «یَرَه»؛ خودِ آن کار را می‌بینید؛ آن‌جا مجسم می‌شود، و اگر به قدر سنگینی یکی از آن ذره‌ها کار بد انجام داده باشید، خودِ آن کار بد را آن‌جا خواهید دید؛ «وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» (زلزال، ۸). 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۵۱ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
تابستان 1363 كه در شاهرود هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادري به همراه دو دخترش برخورد كردم كه در حال درو كردن گندم‌هايشان بودند فرمانده‌ي گروهان، ستوان آسيايي به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع كنيم و برويم گندم‌هاي آن پيرزن را درو كنيم. به او گفتم: چه بهتر از اين! شما برويد گروهان خود را بياوريد تا با آن پيرزن صحبت كنم. جلو رفتم پس از سلام و خسته نباشيد گفتم: مادر شما به همراه دخترانتان از مزرعه بيرون برويد تا به كمک سربازان گندم‌هايتان را درو كنيم. شما فقط محدوده‌ي زمين خودتان را به ما نشان دهيد و ديگر كاري نداشته باشيد پيرزن پس از تشكر و قدرداني گفت: پس من مي‌روم براي كارگران حضرت فاطمه‌ي زهرا(سلام الله عليها) مقداري هندوانه بیاورم ما از ساعت 9 الي 11/30 صبح توسط پانصد سرباز تمام گندم‌ها را درو كرديم. بعد از اتمام كار، سربازان مشغول خوردن هندوانه شدند. من هم از اين فرصت استفاده كردم و رفتم كنار پيرزن، به او گفتم: مادر چرا صبح گفتید مي‌روم تا براي كارگران حضرت فاطمه(س) هندوانه بياورم. شما به چه منظور اين عبارت را استفاده كرديد؟ گفت : ديشب حضرت فاطمه‌ي زهرا(سلام الله عليها) به خوابم آمد و گفت: چرا كارگر نمي‌گيري تا گندمهايت را درو كند ديگر از تو گذشته اين كارهاي طاقت‌فرسا را انجام دهي من هم به آن حضرت عرض كردم: اي بانو تو كه مي‌داني تنها پسر و مرد خانواده ما به شهادت رسيده است و درآمدمان نيز كفاف هزينه‌ ی كارگر را نمي‌دهد، پس مجبوريم خودمان اين كار را انجام دهيم بانو فرمودند: غصه نخور! فردا كارگران از راه خواهند رسيد. بعد از اين جمله از خواب پريدم امروز هم كه شما اين پيشنهاد را داديد، فهميدم اين سربازان، همان كارگران حضرت مي‌باشند. پس وظيفه‌ي خود ديدم از آنها پذيرايي كنم بعد از عنوان اين مطلب، ناخودآگاه قطرات اشك از چشمانم سرازير شد و گفتم: سلام بر تو اي دخت گرامي پيامبر(سلام الله عليها) فدايت شوم كه ما را به كارگري خود قابل دانستي راوی : سرگرد مسلم جوادي ‌منش منبع: كتاب نبرد ميمك، احمد حسينا، مركز اسناد انقلاب اسلامي، اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi