🔹اشرف اشنایدر یک #مسیحی بود که همیشه می خواست یک پیشوای مذهبی باشد تا زمانی که #مادرش زیبایی #اسلام را پیدا کرد ، و از آنجا سفرش به دین اسلام آغاز شد:
🔸اشنایدر گفت: من در یک خانواده مسیحی به دنیا آمده و بزرگ شدم. مادرم یک نویسنده و پدرم #کشیش کلیسا بود.... از همان نوجوانی دلم می خواست یک پیشوای دینی شوم و پا جای قدم های پدرم بگذارم و مردمم را هدایت کنم. بنابراین خودم را به این مهم متعهد می دانستم تا اینکه مادرم شروع به خواندن #قرآن کرد. و به خاطر روابط تجاری که داشت با مسلمانان آشنا شد. مادرم می خواست مقاله ای راجع به سفر #حج و مسلمانان برای روزنامه محلی بنویسد. او با یک خانواده #مسلمان آشنا شد که می خواستند به سفر حج بروند و مادرم هم که تنها قصدش مقاله نگاری بود به تدریج با زیبایی های اسلام آشنا شد.
🔹من به عنوان یک مسیحی #متعصب تلاش زیادی کردم که او را دوباره به مسیحیت برگردانم، و حتی روزهای #جمعه با بلندکردن صدای دعای کلیسا سعی داشتم مانع نمازهای او شوم، ما بحث های زیادی با هم داشتیم.
از آن زمان بود که تصمیم گرفتم دور دنیا را سفر کنم...
🔸ادامه در سایت #رهیافته
rahyafteha.ir/71910
🔹“چه اتفاقی برایت افتاده؟!”
معمولا این اولین واکنش دوستان، هم دوره ای ها، و #کشیشیان دیگر بعد از #اسلام آوردنم بود. در هر حال من نمی توانستم آنها را سرزنش کنم، چون تغییر دین دادن فردی مثل من برای آنها غیرقابل تصور بود. من در گذشته یک استاد دانشگاه، کشیش، برنامه ریز کلیسا و یک #مبلغ_مذهبی بودم. توضیح دقیق تر این که من تجسم یک #متعصب اصولگرا بودم. درست پنج ماه بعد از دریافت مدرک کارشناسی ارشد در رشته الهیات از یک مدرسه علوم دینی رده بالا، با #خانمی که در یک کشور کار می کرده و #مسلمان شده بود، ملاقاتی داشتم.
🔸اولین سوال من در مورد نحوه برخورد #اسلام با #زنان بود. پاسخ او مرا شگفت زده کرد، چون برخلاف پاسخ مورد انتظارم بود. در ادامه، من سوالاتی در مورد خدا و محمد (صلوات الله علیه و آله) از او پرسیدم. همکارم به من گفت می تواند مرا به مرکز اسلامی ببرد زیرا آنها بهتر می توانند سوالات مرا پاسخ دهند. به خاطر تدریس علوم دینی از رویکرد و روش آنها تعجب کردم. آنها از روش #تبلیغ مستقیم استفاده می کردند که در آن از تخریب و ایجاد دلهره در مخاطب، بازی های روانشناختی و بهره برداری از ناآگاهی مخاطب خبری نبود! قادر نبودم آنچه را می دیدم باور کنم....
🔸ادامه در سایت #رهیافته
rahyafteha.ir/42943/
🌐 @rahyafte_com
🔹“چه اتفاقی برایت افتاده؟!”
معمولا این اولین واکنش دوستان، هم دوره ای ها، و #کشیشیان دیگر بعد از #اسلام آوردنم بود. در هر حال من نمی توانستم آنها را سرزنش کنم، چون تغییر دین دادن فردی مثل من برای آنها غیرقابل تصور بود. من در گذشته یک استاد دانشگاه، کشیش، برنامه ریز کلیسا و یک #مبلغ_مذهبی بودم. توضیح دقیق تر این که من تجسم یک #متعصب اصولگرا بودم. درست پنج ماه بعد از دریافت مدرک کارشناسی ارشد در رشته الهیات از یک مدرسه علوم دینی رده بالا، با #خانمی که در یک کشور کار می کرده و #مسلمان شده بود، ملاقاتی داشتم.
🔸اولین سوال من در مورد نحوه برخورد #اسلام با #زنان بود. پاسخ او مرا شگفت زده کرد، چون برخلاف پاسخ مورد انتظارم بود. در ادامه، من سوالاتی در مورد خدا و محمد (صلوات الله علیه و آله) از او پرسیدم. همکارم به من گفت می تواند مرا به مرکز اسلامی ببرد زیرا آنها بهتر می توانند سوالات مرا پاسخ دهند. به خاطر تدریس علوم دینی از رویکرد و روش آنها تعجب کردم. آنها از روش #تبلیغ مستقیم استفاده می کردند که در آن از تخریب و ایجاد دلهره در مخاطب، بازی های روانشناختی و بهره برداری از ناآگاهی مخاطب خبری نبود! قادر نبودم آنچه را می دیدم باور کنم....
🔻ادامه در سایت #رهیافته
rahyafteha.ir/42943/
🌐 @rahyafte_com
🔸من در یک خانواده مسیحی به دنیا آمده و بزرگ شدم. مادرم یک نویسنده و پدرم #کشیش کلیسا بود.... از همان نوجوانی دلم می خواست یک پیشوای دینی شوم و پا جای قدم های پدرم بگذارم و مردمم را هدایت کنم. بنابراین خودم را به این مهم متعهد می دانستم تا اینکه مادرم شروع به خواندن #قرآن کرد. و به خاطر روابط تجاری که داشت با مسلمانان آشنا شد. مادرم می خواست مقاله ای راجع به سفر #حج و مسلمانان برای روزنامه محلی بنویسد. او با یک خانواده #مسلمان آشنا شد که می خواستند به سفر حج بروند و مادرم هم که تنها قصدش مقاله نگاری بود به تدریج با زیبایی های اسلام آشنا شد.
🔹من به عنوان یک مسیحی #متعصب تلاش زیادی کردم که او را دوباره به مسیحیت برگردانم، و حتی روزهای #جمعه با بلندکردن صدای دعای کلیسا سعی داشتم مانع نمازهای او شوم، ما بحث های زیادی با هم داشتیم.
از آن زمان بود که تصمیم گرفتم دور دنیا را سفر کنم...
🔸ادامه در سایت #رهیافته
rahyafteha.ir/71910
@rahyafte_com
🔹“چه اتفاقی برایت افتاده؟!”
معمولا این اولین واکنش دوستان، هم دوره ای ها، و #کشیشیان دیگر بعد از #اسلام آوردنم بود. در هر حال من نمی توانستم آنها را سرزنش کنم، چون تغییر دین دادن فردی مثل من برای آنها غیرقابل تصور بود. من در گذشته یک استاد دانشگاه، کشیش، برنامه ریز کلیسا و یک #مبلغ_مذهبی بودم. توضیح دقیق تر این که من تجسم یک #متعصب اصولگرا بودم. درست پنج ماه بعد از دریافت مدرک کارشناسی ارشد در رشته الهیات از یک مدرسه علوم دینی رده بالا، با #خانمی که در یک کشور کار می کرده و #مسلمان شده بود، ملاقاتی داشتم.
🔸اولین سوال من در مورد نحوه برخورد #اسلام با #زنان بود. پاسخ او مرا شگفت زده کرد، چون برخلاف پاسخ مورد انتظارم بود. در ادامه، من سوالاتی در مورد خدا و محمد (صلوات الله علیه و آله) از او پرسیدم. همکارم به من گفت می تواند مرا به مرکز اسلامی ببرد زیرا آنها بهتر می توانند سوالات مرا پاسخ دهند. به خاطر تدریس علوم دینی از رویکرد و روش آنها تعجب کردم. آنها از روش #تبلیغ مستقیم استفاده می کردند که در آن از تخریب و ایجاد دلهره در مخاطب، بازی های روانشناختی و بهره برداری از ناآگاهی مخاطب خبری نبود! قادر نبودم آنچه را می دیدم باور کنم....
🔸ادامه در سایت #رهیافته
rahyafteha.ir/42943/
🌐 @rahyafte_com