مگوی: «سعدی از این درد جان نخواهد بُرد» بگو کجا برم آن جان؟ که از غمت ببرم... { #سعدی } @rainandpoem 🌱

بسیار دست و پا مزن ای دل به زلف یار تسلیم شو، که رشتهٔ صیاد محکم است... { #لسانی_شیرازی } @rainandpoem 🌱

"اَرَنی" کسی بگوید که تو را ندیده باشد! تو که با منی همیشه 🌱 چه "تری" چه "لن ترانی"... @rainandpoem

🌙 در خلوتِ خاموشِ دلم یادِ تو را بر جمعیّتِ تمامِ عالم ندهم... { #معصومه_صابر } @rainandpoem 🌿

ای جهان را ز هیچ سازنده هم نوا بخش و هم نوازنده نام ِتو کابتدای ِهر نامست اول آغاز و آخر انجامست... { #نظامی_گنجوی } @rainandpoem 🌱

دل بر سر عهدِ استوار خویش است جان در غمِ تو بر سر ِکارِ خویش است از دل هوس هر دو جهانم برخاست الا غمِ تو که بر قرار ِخویش است... { #انوری } @rainandpoem 🌱

احسان هنرى نيست به اُميدِ تلافى نيكى به كسى كن كه به كار تو نيايد { #صائب‌_تبريزی } @rainandpoem 🌱

بیدل منم! که سخت دلم مانده پیشِ تو من ، جای ِخالی همه دل های ِ عالمم... { #معصومه_صابر } @rainandpoem 🌱

آن‌ها که خوانده‌ام همه از یادِ من برفت... الّا حدیث ِدوست که تکرار می‌کنم... { #سعدی } @rainandpoem 🌱

جز اشک به عالَم گلِ بی‌خاری نیست وآن نیز به مژگان سر و کاری دارد... { #طالب_آملی } @rainandpoem 🌱

بندی به دلِ پرنده ها می بندی یک جورِ عجیب بر غمم پابندی! با اینهمه در خودت کمی دقت کن! در آینه ها شبیهِ من می خندی .... { #معصومه_صابر } @rainandpoem 🌱

🎶آهنگ بی کلام🎻 ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ بعد ها از خاکِ من درختی سبز خواهد شد که هر شاخه اش هزار پرنده را به آسمان پر خواهد داد... بس که در سینه ام آوازهایِ خاموش دارم. { #معصومه_صابر } @rainandpoem 🍂

یافتن ‌، گم‌کردنی می‌خواهد اما چاره نیست کاش گم گردم، چه سازم؟ گم‌‌شدن گم ‌‌کرده‌ام! { #بیدل } @rainandpoem 🌱

🤍 تمام دلخوشی های جهانِ من در این سطر است: { دو فنجان قهوه ی تلخ و من و لبخند شیرینت} { #معصومه_صابر } @rainandpoem ⚘️

شبانِ تیره امیدم به صبحِ رویِ تو باشد و قَد تُفَتَّشُ عَینُ الحیوةِ فِی الظُّلُماتِ { #سعدی } @rainandpoem ☁️

بیکلام 🎼⛈ ---------------------------------------------- بعدها یکروز شاید خاکِ من هم گُل دهد بعدها هر جا گلی دیدی مرا در خاطر آر... { #معصومه_صابر } @rainandpoem ⚘️

انسان از شدت ِاندوه گریه نمیکند از سختی استواری‌ش می گرید... @rainandpoem ⚘️

امید ِ رفته به کوی تو ام چو از سفر آید به هر قدم که رود، حسرتیش بر اثر آید به وعده ای زتو خرسند گشت خاطر و ترسم که روز مرگ من از روز وعده پیشتر آید من و زیارت ِ کویی که پای دیده به راهش اگر به سنگ بر آید، به سنگ ِ سُرمه بر آید نگاه، خشک ْلب آمد برون، ز دجله ی چشمم چو ماهیی که ز سر چشمه ی سراب بر آید... { #طالب_آملی } @rainandpoem ⚘️