12 Aska.mp3
6.19M
🍂✨️
یاری می خواستم
"یار"ی میخواستم
گرفتم دستانِ خودم را
و دور شدم...
{ معصومه صابر }
AUDIO-2020-06-03-22-55-40 (1).mp3
4.61M
{ بی تو / اسحاق انور }
🍂✨️
آروم آروم
شب و روزامو دارم سر میکنم
آخه این کوچه ی بن بست که دویدن نداره...
فصل ِهفتم از تقویم دل خدا منم!
بی غم بهار و تابستان و پاییز و زمستان
بی غم فصل پنجم!
رسیده ها و نرسیده ها همه دلتنگند...
تقویم ها را بگذار دم در!
ساعت ها را بخوابان
تمام آسمان را می توان توی بال بال زدن گنجشک ها دید.
سر بکش خودت را
و ابرها را بدنام نکن!
نام تو را
گوشه گوشه ی قلبم نوشته ام.
کمی بهار دارم همان گوشه که نام توست.
دیگر تقویم نمی خواهم
من فصل هفتمِ تقویم دل خدایم
پیله ها را از شاخه آویزان کن
رسیده ها و نرسیده ها
همه دلتنگند...🍂
{ معصومه صابر }
📓تمام زندگی را زیر و رو کردم،نیستم!
🍂
از خودم شرمنده شدم وقتی فهمیدم
زندگی یک جشن بالماسکه بود
در حالی که من
با چهرهی واقعیام در آن شرکت کرده بودم...
{ فرانتس کافکا }
بعدها
یکروز
شاید
خاکِ من هم گُل دهد
بعدها
هر جا گلی دیدی
مرا
در خاطر آر...
{ معصومه صابر }⚘️🍂
داریم در فراقت، اشکِ بهانه جویی
بدخویتر زِ طفلِ از شیر وا گرفته...🍂
{ کلیمهمدانی }
•
بر ما از قبولِ خود دری بگشا که بسته نشود...⚘️
{ خواجه عبدالله انصاری }
از ردِ شکستگی ِ دل ِ آدم
گلی می روید سرخ
که غریبانه زیباست
و عطرِ عجیبش
همیشه بر پیراهن ِ صاحب ِ دل است!
{ معصومه صابر }🍂
از عدم آنسوترم بردهست فکرِ نیستی
نیستم زآنها که هستی آرَد آسانم به یاد!
{ بیدل دهلوی } 🍂
۱. بالو پَر گر بسوخت، باری کم
تن به باد اَر بِشُد، غباری کم
۲. دل که از سینه شد برون چه زیان؟
از دَمان دوزخی شَراری کم
۳. گو: برو! یک تن از جهان جَسته
صیدگاهِ تو را شکاری کم
۴. کمِ تن گیر! گر بشد بر باد
مشتِ خاکی ز رَهگذاری کم
۵. گو: برو جان ز تن! خدا همراه!
از گِلین مِجمَری غباری کم
۶. عالَم از ماست؛ بخت گو بگریز!
از هزاران سپه، سواری کم
۷. چه غم اَر «طالب» از میان برخاست؟
خاری از راهِ گُلعِذاری کم🍂
{ #طالب_آملی }
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۲. دَمان: خشمناک، جوشنده
۳. جَسته: رهایی یافته
۴. کم گرفتن: کنایه از تَرک دادن و واگذاشتن
۵. مجمر: آتشدان، مَشعَل
۷. گلعذار: گُلرو، زیباچهره
یک روز می رسد که بجوویی و نیست او
هر سو سرک کشان به زمین و زمان که کو؟؟
گاهی ، کسی که می رود از خویش می رود
پیدا نمی شود دگر ، حتّی به آرزو ...
{ معصومه صابر }🍂