من ماهرخم دختری زیبا که عاشق پسرخاله ام بودم اونم مجنون من بود تا اینکه یک روز نحس با رفیقام به رودخونه رفتیم و من از اونا دور شدم و پسری در حالی که زهرماری خورده بود اومد و زندگیمو جهنم کرد
پسر خاله ایی که عاشق بود با دختر دیگه ازدواج کرد و حالا از من دختری افسرده مونده بود و امروز روز اول دانشگاه استاد جدید اومد و استاد کسی نیست به جز پسری که زندگیمو جهنم کرد.......😱😱
https://eitaa.com/joinchat/1070662054C550fa17fe9
استادی که با دیدن ماهرخ یادی به گذشته و...... میکنه و همین باعث شروع دوباره....💔😱
ازدواج دوم ناپدری ...😱
🔴وقتی دوباره ازدواج کردم دخترم ۱۵سالش بود شوهرم به دخترم محبت زیادی داشت و هميشه میگفت نمیخام کمبود پدرشو حس کنه اما دخترم هر روز بیشتر از روز قبل افسرده تر میشد فکر میکردم بخاطر جدایی منو پدرش و ازدواج مجدد منه ...تا اینکه مادرم تماس گزفت گفت کرونا گرفته منم مجبور شدم برای پرستاری برم خونه مادرم دخترم پیش ناپدریش موند ولی زنداداشم تماس گرفت نیا خودم مواظب مادرت هستم و من بین راه برگشتم که دیدم همسرم با ... 😱😱
ادامه در چنل بزنین اینجا میریم ادامه
ادامه در چنل بزنین اینجا میریم ادامه
🥺 #شایدبرای_شماهم_اتفاق_بیفتتدد👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
و مجلسی که ....
گنجشک لالا... مجلس لالا😂
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش صبحگاهی
پروردگارا
کسی که در دامان تو پناه گرفت
طعم بیپناهی را نمیچشد
و هرکس که مدد از تو گرفت
بییاور نمیماند
آنکه به تو پیوست تنها نمیشود
الهی در سختیها قرارمان باش آمین🙏
https://eitaa.com/raingirli
https://eitaa.com/raingirli
https://eitaa.com/raingirli
دعای هر روز ماه رجب🌟
که بعد از هر نماز خونده میشه🤲🏻
به معانی زیبای این دعا دقت کنیم🌺
تامهربونی خدا رو بیشتر حس کنیم❤️
محتاج دعا برای فرج حضرت💐
#ماه_رجب
https://eitaa.com/raingirli
https://eitaa.com/raingirli
https://eitaa.com/raingirli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺امـــروز در آهنگ صبح
🍀شعری باید گفت :
🌺پر از طلوع...
🍀قصه ای باید گفت :
🌺پراز هـیجان
🍀و ترانه ای باید خواند :
🌺پر از پرواز...
☀️سلام دوستان
🌹صبح شنبهتون گلباران و زیبا
#پارت1248 🌹دختر باران🌹
بابا حسام طرفم اومد بغلم کرد و گفت: آی عزیزم آخ دردهات به جونم گل ماه پری.
برام عجیب بود چرا بابا حسام و مامان سیما اینقدر من رو دوست دارن باید از علی می پرسیدم.به علی نگاه کردم که منظورم رو متوجه شد به معنای نه ابرویی بالا انداخت.
با سؤالی که بابا حسام کرد دست از تهدید علی با چشم برداشتم.
*خیلی اذیت شدی ؟
خیلی اذیت شده بودم ولی قرار نبود عزیزانم رو ناراحت کنم برای همین گفتم:نه، اصلا اذیت نشدم.
سحر با چشم های اشکی زیر بغل مامان سیما رو گرفته بود.
_تو رو خدا این طوری نکنید احساس می کنم دارم می میرم.
مامان سیما با ناراحتی گفت:خدا نکنه مادر
طرفم اومد با چشم های اشکی صورتم رو بوسید. باید اعتراف کنم بهترین دوران رو کنار بابا حسام و مامان سیما داشتم بر عکس مامان فهیمه با اینکه نوه ی پسرش بودم ولی همیشه با من برخورد بدی داشت.
_مامان چرا گریه می کنی خوب حالم خوبه دیگه.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هرگونه کپی برداری و فوروارد و گزارش کانال حرام شرعی است.🔥
رمان دارای کد ثبت در وزارت ارشاد است کپی پیگرد قانونی دارد
کد ثبت وزارت ارشاد:#137745
با عرض پوزش پنجشنبه ها و روزهای تعطیل پارت گذاری انجام نمیشه
خواندن رمان بدون عضویت در کانال درست نیست 😔
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
این یک قرارداد است.شرایط vip
👇👇👇👇👇
رمان دختر باران با 1827 پارت پر vip کامل شد
❌فقط و فقط 45 هزار تومان❌
شماره کارت
5892101575297946
5892101317697940
زینب زارعی حبیب آبادی
از پارت 425 داخل کانالvip هست
به دلیل کپی نکردن کار
بعد از واریز فقط اسکرین از پرداخت ارسال و لینک رو دریافت کنید.
@saye_khorshid =ادمین فروش
👆👆👆👆👆👆👆
پیامی غیر از واریزی حق الناس است
بعد از دریافت لینک هزینه عودت داده نمی شود
🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨
6.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی به زندگیهای مردم نزدیک میشی چیزهای عجیبی می شنوی !!
✍️ خدا گفت رو خوب فهمیدی اما نفهمیدی که گفته نباید ایجاد کبودی و آسیب بشه؟ دیه رو برای همین گذاشتن.
بعد توقع داری خدا توبه پذیر باشه؟
نفهمیدی که گفت حق الله ممکن هست بخشیده بشه حق الناس نه؟
از حق مرد نسبت به زن خوندی اما حق زن به مرد رو نخودی
چه گل فرمود خداوند باری تعالی:
اکثرهم لا یعقلون
یک خدا رو بگذارید برامون بمونه.
پزشکیان که عین عمر و عاص می مونه شماها هم طرح روایت به نفع خود می کنید که اگر من جای گزارشگر بودم اون میکروفون رو می کردم تو حلقت تا بفهمی زن کیه، مردک بی وجود.😡
کاری می کردم قرآن که هیچ خدا رو هم دیگه به یاد نیاری 😏 قهر خدا رو قشنگ نشونت می دادم.
دختر باران
https://eitaa.com/raingirli
https://eitaa.com/raingirli
https://eitaa.com/raingirli
.
چه جای سعی! که فواره چون به اوج رسید
به گریه گفت: امان از بلند پروازی...🌱
فاضل نظری
#ایرانِ_جان(استرآباد گرگان )
.
با عشق #p202
نویسنده:زینب زارعی حبیب آبادی
ژانر: روانشناسی،عاشقانه،طنز،درام،اجتماعی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷🌷 🌷🌷
🌷 🌷
پسر کلافه به دختر نگاه کرد فردا روزی بود
که باز برای مشاوره باید پیش دکتر
می رفت، اگر این مسئله را مطرح می کرد
نمی دانست واکنش قانون نسبت به این
خطا چیست؟ از طرفی دلش
نمی خواست، آبروی این دختر نقل
خانواده هایی شود که تشت رسواییشان
سالها پیش افتاده بود و حالا با این خبر
همه آنها فراموش می شد و این دختر
خبرساز مهمانی های خاله زنکی آنها
می شد.
کمی از بستنی داخل دهانش گذاشت،
آتش وجودش کمی خنک شد.
با سر به ظرف بستنی دختر اشاره کرد
- بخور ! با نخوردنت، چیزی عوض نمیشه
الان هم که محرمم شدی فکر چیو
می کنی؟
دختر سرش را بالا داد.
_ هیچی نیست.
پسر با ناراحتی روی میز کوبید
- به من دروغ نگو!
دختر با ناراحتی به پسر نگاه کرد
_ چی می خوای بشنوی؟ چرا دست از سرم
بر نمی داری؟ می خواستی نشون بدی
زورت بهم میرسه نشون دادی، الان
مشکلت چیه؟
پسر با عصبانیت بلند شد و طرف دختر
رفت، انگشت اشاره اش را روی سر دختر
گذاشت و کمی فشار داد.
- با من درست حرف بزن، لیاقت داشته
باش وقتی می خوام همه چی درست بشه
و مثل آدم زندگی کنیم خودت همکاری
کن، نه اینکه یابو برت داره
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
لينك كانال زاپاس
https://eitaa.com/joinchat/2839872205Cf36e7b9fc1
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
روزی یک یا دو پارت
هرگونه کپی برداری و گزارش کانال حرام شرعی است.🔥
با عرض پوزش پنجشنبه ها و روزهای تعطیل پارت گذاری انجام نمیشه