هیچ راهی وجود ندارد. رحیم صفوی آمده بود روی خط بیسیم و ما مستقیم صدای او را میشنیدیم که میگفت: هرطور هست باید خط شکسته شود. من پشت بیسیم یک طوری مطلب را رساندم که: آقاجان فقط ما سه نفر ماندهایم اگر میگویید سه نفری حمله کنیم! وقتی فهمیدند که وضعیت مناسب نیست گفتند؛ برگردید عقب.
شبهای بعد حمله از کنار دژ منتفی شد و بنا شد برای عبور از کانال محورهای دیگر را انتخاب کنیم. برای عبور از کانال هر شب یکی از گردانها مأمور انداختن پل روی کانال و عبور از آن میشد. دست آخر قرار شد چند نفری از بچههای تخریب شناکنان از کانال عبور کنند و آن سو سنگرهای دشمن را خفه کنند و پس از باز کردن معبر در میدان مین، نیروهای دیگر، این سوی کانال پل بزنند و رد بشوند. بچههای تخریب پریدند تو آب که بروند آن طرف اما زیر آتش سنگین دشمن موفق به این کار نشدند.
آخرین شب عبور از کانال را به عهده من گذاشتند. یک مقدار محور را تغییر دادم و رفتم سمت دیگر. دوباره از بچههای تخریب تعدادی شناگر انتخاب کردیم و رفتیم پشت خط. شب خیلی عجیبی بود. بین رضا دستواره و حاج عباس کریمی از یک طرف و حاج همت هم از طرف دیگر درگیری لفظی پیش آمد. آن دو میگفتند: امشب نباید این کار انجام شود و حاج همت هم میگفت: دستور از بالاست و امشب باید از کانال رد بشویم. بعد از درگیری لفظی شدیدی که پیش آمد بنابر این شد که کار انجام شود. حاج همت هم به من گفت: برو جلو و این کار را انجام بده.
آتش عراقیها امان از همه بریده بود. بعد از اینکه از آن محور ناامید شدیم قرار شد لشکر داخل جزیره برود. با حاج همت و چند نفر دیگر از بچهها رفتیم داخل جزیره برای شناسایی تا پشت سرمان هم نیروها بیایند. در جزیره نیروها برای تردد باید از پلهایی که به پل خیبری معروف شدند استفاده میکردند یا از هاورکرافت. بعد از شناسایی برگشتیم و به همراه تعدادی از بچههای تخریب به داخل جزیره رفتیم. البته زمانی که ما در طلائیه عمل میکردیم گردان مالک به فرماندهی» کارور «در جزیره عمل میکرد و کارور نیز همان جا به شهادت رسید.
جزیره تقسیم شده بود به دو محور: محور شمالی و محور جنوبی. هواپیماهای دشمن به شدت جزیره را بمباران میکردند. شاید در یکروز نود هواپیما هم زمان جزیره را بمباران میکردند. در جزیره نیروها فقط رو دژها جا گرفته بودند و بقیه منطقه آب و نیزار بود. یکهو میدیدی ده فروند هواپیما به ستون یک دژ را بمباران میکنند و میروند. حاج همت میگفت: بیپدر و مادرها انگار برای مرغ و خروس دانه میپاشند.
نزدیک خط یک آلونک گلی بود که ظاهرا از قبل بومیها آن را ساخته بودند. حاج همت بیسیم و تشکیلات مخابراتی را در آنجا مستقر کرده بود و با فرماندهان در ارتباط بود. بعد از اینکه نیروها در جزیره مستقر شدند من و حاج همت سوار موتور شدیم تا برویم عقب ببینیم وضعیت چه طور است.
شهید همت: «مثل اینکه خدا ما را طلبیده»
در آن چند ساعتی که ارتباط با خط مقدم قطع شده بود حاج همت به من گفت: حالا هی نیرو از این طرف میفرستیم که برود و خبر بیاورد ولی هرکس رفته برنگشته. یک سه راهی به نام سه راهی مرگ بود که هرکس میرفت محال بود بتواند از آن عبور کند. حاج همت به مرتضی قربانی- فرمانده لشکر۲۵ کربلا- گفت: یکی دو نفر را بفرستند خبر بیاورند تا ببینم اوضاع چه شکلی است. قربانی گفت: من هیچکس را ندارم، هرکس را فرستادم رفت و برنگشت. حاجی سری تکان داد و راه افتاد سمت جزیره. قبل از راه افتادن جملهای گفت که هیچوقت یادم نمیرود: «مثل اینکه خدا ما را طلبیده».
بعد از رفتن حاجی من با یکنفر دیگر راه افتادم سمت جزیره و آمدیم داخل خط. عراقیها هنوز به شدت بمباران میکردند. رفتیم جایی که نیروها پدافند کرده بودند. وضعیت خیلی ناجور بود. مجروحان زیادی روی زمین افتاده بودند و یا زهرا میگفتند و صدای نالهشان بلند بود. سعی کردیم تعدادی از مجروحان را به هر شکلی که بود بفرستیم عقب.
جنازه عراقیها و شهدای ما افتاده بودند داخل آب و خمپاره و توپ هم آنقدر خورده بود که آب گل آلود شده بود. بچهها از شدت تشنگی و فقر امکانات، قمقمهها را از همین آب گل آولد پی میکردند و میخوردند. حاج همت با دیدن این صحنه حیلی ناراحت شد. قمقمه بچهها را جمع کرد و با پل شناور کمی رفت جلو و در جایی که آب زلال و شفاف بود آنها را پر کرد و آمد. تو خط درگیری به شدت ادامه داشت. عراق دائم بمباران میکرد. ما نمیتوانستیم از این خط جلوتر برویم. حاج همت به من گفت: شما بمان و از وضع خط مطلع باش. بیسیم هم به من داد تا با عقبه در ارتباط باشم و خودش برگشت عقب.
دیدار محبوب در جزیره مجنون؛ سه راهی شهادت .
وقتی حاجی در حال بازگشت به طرف قرارگاه بوده تا در آنجا فکری به حال خط مقدم بکند در همان سه راهی مرگ به شهادت میرسد. پس از رفتن حاج همت به سمت عقب یکی دو ساعتی طول نکشید که خط ساکت شد.
همان خطی که حدود یک ماه لحظهای درگیری در آن قطع نشده بود و این سبب تعجب همه شد. ما منتظر ماندیم. گفتیم شاید باز هم درگیری آغاز شود.
صبح فردا هوا روشن شد اما باز هم از حمله دشمن خبری نشد. اطلاع نداشتیم که چه اتفاقی افتاده است. بیخبر از آن بودیم که در جزیره سری از بدن جدا شده و حاج همت بیسر به دیدار محبوب رفته و دستی قطع شده همان دستی که برای بسیجیان در خط آب آورد. جزیره با شهادت حاجی از تب و تاب افتاد. بالاخره زمانی که اطمینان حاصل شد از حمله عراقیها خبری نیست، تصمیم گرفتم به عقب برگردم.
در حالی که به عقب برمی گشتم در سه راهی چشمم به پیکر شهیدی افتاد که سر در بدن نداشت و یک دست او نیز از بدن قطع شده بود. از روی لباسهای او متوجه شدم که پیکر مطهر حاج همت است اما از آنجا که شهادت ایشان برایم خیلی دردناک بود همان طور که به عقب میآمدم خود را دلداری میدادم که نه این جنازه حاج همت نبود. وقتی به قرارگاه رسیدم و متوجه شدم که همه دنبال حاجی میگردند به ناچار و اگر چه خیلی سخت بود اما پذیرفتم که او شهید شده است.
شب همان روز بدن پاک حاجی به عقب برگشت و من به قرارگاه فرماندهی که در کنار جاده فتح بود رفتم. گمان میکردم همه مطلع هستند اما وقتی به داخل قرارگاه رسیدم متوجه شدم که هنوز خبر شهادت حاجی پخش نشده است. روز بعد متوجه شدم که جنازه حاجی در اهواز به علت نداشتن هیچ نشانهای مفقود شده است. من به همراه شهید حاج عبادیان و حاج آقا شیبانی به اهواز رفتیم. علت مفقود شدن جنازه حاج همت نداشتن سر در بدن او بود.
چند روز قبل از شهادت حاج عبادیان مسئول تدارکات لشکر یک دست لباس به حاجی داده بود و ما از روی همان لباس توانستیم حاجی را شناسایی کنیم و پیکر مطهر ایشان را به تهران بفرستیم. پس از فروکش کردن درگیریها به دو کوهه و از آنجا هم برای تشییع جنازه شهید همت به تهران رفتیم. پس از تشییع در تهران جنازه شهید همت را بردند به زادگاهش «شهرضا» و در آنجا به خاک سپردند. البته در بهشت زهرا نیز قبری به یادبود او بنا کردند.
هدیه محضر ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات.
┈••✾•💠🌿💠•✾••┈┈
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
آدرس کانال حجت الاسلام رئیسی(احمدرضا). ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/ahmadrezareisi110
سروش👇👇👇
http://sapp.ir/ahmadrezareisi110
تلگرام👇👇👇👇
http://t.me/ahmadrezareisi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️صحبتهای مهم شهید محمدابراهیم همت که باید دوباره برای برخی مسئولین تکرار بشه تا شاید از این توهم سازش با آمریکا بیرون بیان:
"با کُفر سرِ میزِ مذاکره نشستن خصلت قاسطین و ناکثین و مارقین است؛ نه خصلت مؤمنین و متقین...
در هر زمانی که باشد، نشستن سرِ میزِ مذاکره با شیطان، هیچ نتیجه ای جز خواری و ذلت ندارد"
⭕️قسمتی از وصیتنامه: از طرف من به جوانان بگوييد چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است، بپاخيزيد و اسلام را و خود را دريابيد...
📆 ۱۷ اسفند، سالروز شهادت #شهید_محمدابراهیم_همت
┈••✾•💠🌿💠•✾••┈┈
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
آدرس کانال درایتا
https://eitaa.com/ahmadrezareisi110
سروش
http://sapp.ir/ahmadrezareisi110
تلگرام
http://t.me/ahmadrezareisi110
#کلام_امیر
#امیربیان
💎جرعه ای از نهج البلاغه
🔹 بخل، ترس و فقر
📜 امیرالمومنین علی (ع): بخل ننگ است، و ترس کمبود و نقصان. فقر انسان زیرک را از بیان حجت خویش لال و ناگویا میسازد، تنگدست در شهر و دیار خویش غریب و تنهاست.
حکمت شماره 3
┈••✾•💠🌿💠•✾••┈┈
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
آدرس کانال درایتا
https://eitaa.com/ahmadrezareisi110
سروش
http://sapp.ir/ahmadrezareisi110
تلگرام
http://t.me/ahmadrezareisi110
امير خوبان-میلاد امام علی -نوجوان-86.docx
83.1K
#طرح_درس امیر خوبان
کودکان ابتدایی
میلادحضرت #علی علیه السلام
#کودکان
#مناسبتی
#محتوای_تبلیغی
#متن
┈••✾•💠🌿💠•✾••┈┈
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
آدرس کانال درایتا
https://eitaa.com/ahmadrezareisi110
سروش
http://sapp.ir/ahmadrezareisi110
تلگرام
http://t.me/ahmadrezareisi110
نور هدایت-امام علی-کودک-87.docx
27.9K
#طرح_درس نور هدایت
کودکان ابتدایی
میلادحضرت #علی علیه السلام
#کودکان
#مناسبتی
#محتوای_تبلیغی
#متن
┈••✾•💠🌿💠•✾••┈┈
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
آدرس کانال درایتا
https://eitaa.com/ahmadrezareisi110
سروش
http://sapp.ir/ahmadrezareisi110
تلگرام
http://t.me/ahmadrezareisi110
بهترين بابا-میلاد امام علی-کودک-86.docx
15.1K
#طرح_درس بهترین بابا
کودکان ابتدایی
میلادحضرت #علی علیه السلام
#کودکان
#مناسبتی
#محتوای_تبلیغی
#متن
┈••✾•💠🌿💠•✾••┈┈
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
آدرس کانال درایتا
https://eitaa.com/ahmadrezareisi110
سروش
http://sapp.ir/ahmadrezareisi110
تلگرام
http://t.me/ahmadrezareisi110
پیشنهاد ویژه 👌
#داستانزیبا
#اسرار_موفقیت
#تکنیک
ﺧﺎﻧﻢ ﺳﻔﻴﺪﭘﻮﺳﺖ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻭ دو ساله، ﺗﻮﻯ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺍﺯﻫﺎﻯ ﺷﻠﻮﻍ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻳﻰ ﺍﻳﺮﻓﺮﺍﻧﺲ، ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﺻﻨﺪﻟﻴﺶ، ﺍﺯ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺁﻥ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﻯ ﻛﺮﺩ.
ﺟﺎﻯ ﺧﺎﻧﻢ ﻛﻨﺎﺭ ﻳﻚ ﺁﻗﺎﻯ ﺳﻴﺎﻩ ﭘﻮﺳﺖ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺧﺎﻧﻢ ﺍﺯ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺣﺎﻟﺶ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﻴﺸﺪ!!
ﺧﺎﻧﻢ ﻓﻮﺭﺍ” ﺧﺪﻣﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﻴﺰﻧﻪ ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻳﻚ ﺟﺎﻯ ﺟﺪﻳﺪ ﻣﻴﻜﻨﻪ.
ﺧﺎﻧﻤﻪ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﺻﻼ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﻛﻨﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﺳﻴﺎﻩﭘﻮﺳﺖ ﻧﻴﺴﺘﻢ.
ﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﮔﻔﺖ:
ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻳﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﻯ ﻳﻚ ﺟﺎﻯ ﺩیگر ﻧﮕﺎﻫﻰ ﺑﻪ ﻟﻴﺴﺖ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﺑﻜﻨﻢ.
ﺑﻌﺪ ﻣﺪﺕ ﻛﻮﺗﺎﻫﻰ ﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﺩﻭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﻫﻴﭻ ﺟﺎﻯ ﺧﺎﻟﻰ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﻧﻴﺴﺖ؛ ﻭﻟﻰ به هرحال ﺑﺎ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺻﺤﺒﺖ میکنم.
بعد از دقایقی مهماندار برگشت و گفت:
ﺟﻨﺎﺏ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻳﻚ ﺟﺎﻯ ﺧﺎﻟﻰ ﺩﺭ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﻳﻚ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ
ﻭﻟﻰ ﺩﺭ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﺷﺮﻛﺖهای ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﺋﻰ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻭﺟﻪ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻳﻚ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺍﺯ
ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﺩﻭ ﺑﻪ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﻳﻚ ﻧﻴﺴﺖ ﻭﻟﻰ ﺍﺯ ﻃﺮﻓﻰ ﻫﻢ ﻧﺸﺎﻧﺪﻥ ﻳﻚ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻳﻚ ﺷﺨﺺ ﻧﺎﺧﻮﺷﺎﻳﻨﺪ، ﻳﻚ ﺟﻨﺠﺎﻝ ﻭ ﺍﻗﺪﺍﻣﻰ ﻏﻴﺮ ﺍﻧﺴﺎﻧﻴﺴﺖ!! ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﺟﻨﺎﺏ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺍﺯ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﺩﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﺟﻪ ﻳﻚ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ.
به گفته مسافران اشک در چشمان مرد سیاهپوست جاری شده بود.
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺟﻮﺍﺑﻰ ﺑﺪﻫﺪ، ﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭ ﻫوﺍﭘﻴﻤﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﺳﻴﺎﻩﭘﻮﺳﺖ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺤﻦ ﻣﺤﺘﺮﻣﺎﻧﻪ ﺍﻯ ﮔﻔﺖ :
ﺁﻗﺎﻯ ﻣﺤﺘﺮﻡ! ﻟﻄﻒ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﻭﺳﺎﻳﻞ ﺷﺨﺼﻰ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﺟﻤﻊ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﺴﻤﺖ ﭘﺮ ﺭﻓﺎﻩ ﺩﺭﺟﻪ ﻳﻚ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻛﻨﻢ… ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﺟﻨﺎﺏ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ، ﺍﺻﻼ ﻛﺎﺭ ﺍﻧﺴﺎنی و درستی نیست ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻳﻚ ﺷﺨﺺ ناخوشایند و نامحترم ﺑﻨﺸﻴﻨﻴﺪ!!
بعد ﺍﺯ ﺑﻴﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻼﺕ، ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﻛﻪ ﺷﺎﻫﺪ ﺍﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺍﻳﻦ ﻋﻤﻞ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺯﺩﻥﻫﺎﻯ ﻃﻮﻻﻧﻰ ﺗﺎﺋﻴﺪ ﻭ ﺗﺸﻮﻳﻖ ﻛﺮﺩﻧﺪ.
ﺁﻥ ﺧﻠﺒﺎﻥ که نامش دنیس گورالیدو بود ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻛﺖ ﺯﻳﺒﺎ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺳِﻤﺖ ﺭﺋﻴﺲ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻳﻰ ﺍﻳﺮﻓﺮﺍﻧﺲ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺷﺪ.
هنوز هم لوحهای تقدیر و سپاس از او در دیواره های دفتر کارش خودنمایی میکند.
ﺍﻧﺴﺎﻧﻢ ﺁﺭﺯﻭﺳﺖ…
ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ “ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ” ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ؛ ﺑﺎﺳﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ!
ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻋﺎﺩﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ یک ﻓﻀﯿﻠﺖ....
┈••✾•💠🌿💠•✾••┈┈
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
آدرس کانال درایتا
https://eitaa.com/ahmadrezareisi110
سروش
http://sapp.ir/ahmadrezareisi110
تلگرام
http://t.me/ahmadrezareisi110
#اسرار_موفقیت
#وجود_خودرادریابیم (۱۲)
#زندگیفاطمی
❣توجه توجه
خانم وآقای خونه؛
رمز نزول برکت، در خانه شما
"همدلي" شماست.
👌درهای برکت؛
بروی یک خانواده همدل غیر مومن
بیشتر باز است،
تا خانواده مومنی، که باهم اختلاف دارند.
┈••✾•💠🌿💠•✾••┈┈
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
آدرس کانال درایتا
https://eitaa.com/ahmadrezareisi110
سروش
http://sapp.ir/ahmadrezareisi110
تلگرام
http://t.me/ahmadrezareisi110
4_5803136016789276304.mp3
12.17M
🌺 مداحی حاج محمود کریمی در سالروز ولادت حضرت علی (ع)
┈••✾•💠🌿💠•✾••┈┈
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
کانال ارائه محتوای تبلیغی👇👇👇
https://eitaa.com/mohtavatablighi
#اعتکاف_در_پیش_روی_ماست
#توصیه_به_معتکفین👇👇
✅رهبر فرزانه انقلاب اسلامی:
توصیهى من این است که در این سه روزى که شما در مسجد هستید، تمرین مراقبت از خود بکنید. حرف که مىزنید، غذا که مىخورید، معاشرت که مىکنید، کتاب که مىخوانید، فکر که مىکنید، نقشه که براى آینده مىکشید، در همهى این چیزها مراقب باشید رضاى الهى و خواست الهى را بر هواى نفستان مقدم بدارید؛ تسلیم هواى نفس نشوید. ۱۳۸۴/۰۵/۲۸
#توصیه_به_مسئولین👇👇
جوری نشود که برنامههای #جمعی این مراکز اعتکاف، حال #خلوت و حال ارتباط فردی و قلبی با خدا را در افراد ضعیف بکند یا بگیرد. مجال بدهند؛ وقت بگذارند؛ #بگذارند این جوانها #قرآن بخوانند، #نهجالبلاغه بخوانند، #صحیفهی سجادیّه بخوانند. ۱۳۸۷/۰۴/۲۶
┈••✾•💠🌿💠•✾••┈┈
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
آدرس کانال درایتا
https://eitaa.com/ahmadrezareisi110
سروش
http://sapp.ir/ahmadrezareisi110
تلگرام
http://t.me/ahmadrezareisi110
word 1دلتنگی.pdf
4.3M
💠سخنرانی چندرسانه ای #دلتنگی_دلبری_دلدادگی
🌀ویژه ایام #اعتکاف
🔷جلسه اول_ #دلتنگی
🔵تولید شده توسط مرحوم #ابراهیمی و دوستان ایشان در استان لرستان
✅ دریافت #پاورپوینت سخنرانی در سایت بسته فرهنگی :
http://www.bastefarhangi.ir
┈••✾•💠🌿💠•✾••┈┈
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
کانال ارائه محتوای تبلیغی👇👇👇
https://eitaa.com/mohtavatablighi
word 2دلبری.pdf
4.22M
💠سخنرانی چندرسانه ای #دلتنگی_دلبری_دلدادگی
🌀ویژه ایام #اعتکاف
🔷جلسه دوم _ #دلبری
🔵تولید شده توسط مرحوم #ابراهیمی و دوستان ایشان در استان لرستان
✅ دریافت #پاورپوینت سخنرانی در سایت بسته فرهنگی :
http://www.bastefarhangi.ir
┈••✾•💠🌿💠•✾••┈┈
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
کانال ارائه محتوای تبلیغی👇👇👇
https://eitaa.com/mohtavatablighi
Word 3دلدادگی.pdf
5.7M
💠سخنرانی چندرسانه ای #دلتنگی_دلبری_دلدادگی
🌀ویژه ایام #اعتکاف
🔷جلسه سوم _ #دلدادگی
🔵تولید شده توسط مرحوم #ابراهیمی و دوستان ایشان در استان لرستان
✅ دریافت #پاورپوینت سخنرانی در سایت بسته فرهنگی :
http://www.bastefarhangi.ir
┈••✾•💠🌿💠•✾••┈┈
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
کانال ارائه محتوای تبلیغی👇👇👇
https://eitaa.com/mohtavatablighi