در راهپیمایی خودرویی و موتوری امروز، چندبار مشابه این قاب را دیدم؛
موتورسیکلتهایی با چهار سرنشین که از ظاهرشان قشنگ پیدا بود از مستضعفان و پابرهنگان هستند؛
از همانها که به فرمودهی بنیانگذار کبیر این انقلاب، صاحبان و ولینعمتان اصلی انقلابند.
مردمی که سوار این موتورها بودند، محروم و مستضعف بودند، و شاید در دلشان گلایههایی هم داشتند؛ ولی خود را طلبکار انقلاب و رهبر نمیدانستند و زمانشناس بودند و آرمانها و منافع انقلابشان را بر آرزوها و منافع شخصیشان ترجیح میدادند.
با دیدن این صحنهها همزمان چند حس مختلف داشتم:
هم به این غیرت ملی افتخار میکردم،
هم از طرف حاکمیت از این مردم صبور شرمنده شدم،
هم از بانیان وضع موجود متنفر و عصبانی بودم.
مدام با خودم میگفتم: چرا اعضای یک خانوادهی ایرانی که مرد خانواده سالهاست کار کرده و بچههایش بزرگ شدهاند، نباید یک خودروی ساده داشته باشند و ناچار شوند به زحمت سوار یک موتور شوند و در راهپیمایی شرکت کنند؟
اگر خودروسازها درست عمل کرده بودند و مسئولان مربوط به این صنعت وظایف خودشان را به درستی انجام داده بودند، کار به اینجا نمیرسید.
به قول شاعر:
حق مردم به خدا زندگی قسطی نیست
حق مردم نه چنین صنعت خودروسازی است
#راهپیمایی۲۲بهمن
#صنعت_خودروسازی
#مافیای_خودرو
#اقتصاد_اسلامی
#عدالت_اجتماعی
#انقلاب_اسلامی
#مستضعفان
#بانیان_وضع_موجود
#مرگ_بر_مفسد_اقتصادی
#فساد_اقتصادی
نشانی در ایتا و تلگرام:
🆔 @rajaaei_ir