eitaa logo
تربیت و حکمرانی |مرتضی رجائی
1.2هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
786 ویدیو
46 فایل
🔰نویسنده حوزه #تربیت تربیت اسلامی از نگاه رهبر فرزانه انقلاب (۵جلد)، قالب‌های برنامه‌سازی تربیتی (۵جلد)، تربیت با کتاب (۴جلد)، خلوت ناامن. 🔰دانش‌آموخته دکتری #حکمرانی از داعا
مشاهده در ایتا
دانلود
📌درس های درست نویسی: هرچه ساده تر، بهتر! 🔆خوانندگان، نوشته هایی را دوست دارند که دشوار را آسان کند، نه آسان را دشوار. اصلاً وظیفۀ نخست و اصلی نویسنده همین است: انتقال آسان مفاهیم به خواننده. نویسندۀ ماهر، از دو جملۀ هم معنا که یکی ساده است و دیگری کمی پیچیده اما زیبا، حتماً اولی را انتخاب می کند و عطای دومی را به لقای آن می بخشد. 🔆کلام باید عادی به نظر آید و برای مخاطب مأنوس باشد. الفاظ و عبارات، هرچه معمول تر و به اذهان مخاطبان نزدیک تر، بهتر. سخن باید چنان طبیعی باشد که هر کس می شنود، گمان کند خودش هم می تواند چنین بگوید یا بنویسد. مثلاً این جمله را در نظر بگیرید: «نویسندۀ ماهر، از دو جملۀ هم معنا که یکی ساده است و دیگری کمی پیچیده اما زیبا، حتماً اولی را انتخاب می کند». می شود به جای «حتماً» از «به حتم» و به جای «انتخاب می کند» از «برمی گزیند» استفاده کرد؛ ولی وقتی نوشتن «حتماً» و «انتخاب می کند» غلط نیست، چرا باید با استفاده از «به حتم» و «برمی گزیند»، نوشته را برای خوانندۀ عمومی غیر طبیعی کنیم؟ مگر جز این است که بیشتر ما فارسی زبان های این دوره اگر بخواهیم این جمله را بگوئیم، با دو کلمۀ «حتماً» و «انتخاب می کند» خواهیم گفت؟ 🔆البته سادگی و صمیمت قلم، نباید به ابتذال و محاوره نویسی بینجامد. همان طور که برخی، دشوارنویسی را نشانۀ زیبایی و فضیلت قلم می پندارند، برخی هم هستند که چنان در ساده نویسی افراط می کنند که گویی فرقی میان نوشتار و گفتار وجود ندارد؛ در حالی که سادگی در میانه روی است و میانه روی در اینجا، یافتن راهی میان دشوارنویسی و گفتارنویسی است و البته که راه میانه، از هر دو سخت تر است. (برگرفته از کتاب بهتر بنویسیم، ص ۱۳۷-۱۳۵) 🆔️ @rajaaei
📌درس های ساده نویسی: تا می توانید کمتر از فعل وصفی استفاده کنید! روی هم رفته، زبان گفتاری فصیح تر از زبان نوشتاری است. شاید مهم ترین علتش این باشد که نویسنده، چشم در چشم مخاطب خود ندارد و درنتیجه، احساس صمیمیت کمتری با او دارد؛ اما در گفت و گو، دلیلی برای تصنع و تکلف وجود ندارد. درنتیجه، نوشته هرقدر نزدیک تر به گفتار باشد، صمیمی تر و فصیح تر خواهد بود. البته این سخن به آن معنا نیست که باید زبان نوشتاری را یک سره گفتاری کرد؛ بلکه این دو زبان در عین اینکه پیوسته با هم دادوستد می کنند، هر کدام باید در داخل مرزهای خود زیست کنند. مثلاً مردم در گفتار روزانۀ خود معمولاً از فعل «برخاست» یا جملۀ «سخن گفت» استفاده نمی کنند و به جای آن می گویند: «بلند شد» و «حرف زد»؛ ولی در یک نوشته، نه تنها این طور نیست که حتماً باید از «بلند شد» یا «حرف زد» استفاده شود، بلکه در برخی از موارد، مانند متن های علمی، این کاربرد ممکن است ناپسند هم دانسته شود. یکی از چیزهایی که زبان نوشتار را به زبان گفتار نزدیک می کند، «پرهیز از به کار بستن فعل وصفی» است. ما در گفتارهای خود نمی گوییم: «کتاب را باز کرده، خواند»؛ بلکه می گوییم: «کتاب را باز کرد و خواند». استفاده از فعل وصفی (مثل «باز کرد» در جملۀ قبل)، کلام را رسمی می کند. به همین دلیل، معمولاً در نامه های دوستانه، داستان و رمان، مطالب آماده شده برای کانال های فضای مجازی و به طور کلی در متن های غیر رسمی از آن استفاده نمی شود. حتی در نوشته های علمی هم بهتر است کاربرد این نوع فعل به حداقل رسانده شود تا از خشکی آن کاهش یابد. (رضا بابایی، بهتر بنویسیم، ص۱۵۱-۱۵۰) تمرین: چند نمونه از جمله های دارای فعل وصفی را بازنویسی کنید و اثر این تغییر را در ساده و دلچسب تر شدن جمله ببینید. @rajaaei
📌درس های ساده نویسی: در نوشته تان، بیشتر از فعل های گفتاری استفاده کنید! خیلی کم و شاید به ندرت پیش می آید که کسی در هنگام سخن گفتن، از فعل «می باشد» استفاده کند؛ پس برای نزدیک نگه داشتن نوشته به گفتار رایج در میان مردم و حفظ حس صمیمت آن، بهتر است ما هم تا می توانیم این افعال را کمتر در نوشته مان به کار ببریم. بهتر است بنویسیم/بهتر است ننویسیم است می باشد کرد نمود/ ساخت شد گشت/ گردید گذاشت نهاد تمرین: آیا می توانید چند نمونه دیگر از این افعال نام ببرید؟ https://eitaa.com/joinchat/1379663915Ce68dbc3592
📌درس های ساده نویسی: چه عیبی دارد گاهی حتی در نوشته های علمی تان، از واژه ها و فرهنگ مردمی استفاده کنید؟ بسیار پیش می آید که خوانندگان، از خواندن یک نوشته دلخور می شوند و احساس می کنند که با این متن، غریبه اند. از نظر آن ها، نویسنده نخواسته یا نتوانسته حرفش را سرراست بگوید؛ مثل لقمه ای که دور سر چرخانده شده و بعد در دهان قرار گرفته است. ولی راستش را بخواهید، بیشتر نویسنده ها خیلی بلد نیستند که چطور باید ساده و صمیمی بنویسند؛ وگرنه این طور نیست که این را بدانند و پشت گوش بیندازند. البته بعضی ها هم کمی ترسو هستند و به این راحتی نمی توانند به چنین واژه هایی میدان بدهند که در نوشتۀ آن ها جولان دهند. نویسندۀ خوب کسی است که بداند و بتواند هر از گاه، از واژه ها و فرهنگ مردمی در نوشتۀ خود استفاده کند؛ هرچند باید مراقب باشد که در این کار، بی گدار به آب نزند و نوشته اش را پر از چنین واژه هایی نکند که در آن صورت، حاصل کارش یک نوشتۀ بی در و پیکر خواهد بود. باید در انتخاب و چگونگی به کارگیری این واژه ها سلیقه و تجربه داشت؛ زیرا زیاده روی در این شیوۀ دشوار، متن را سبک و بی اعتبار می کند؛ درست مثل اتفاقی که احتمالاً در همین نوشته افتاده است! من برای نشان دادن تعداد هرچه بیشتری از واژه های ساده از فرهنگ مردمی، سعی کردم همۀ آن ها را در این دو بند به کار ببندم؛ ولی اگر شما تعدادی از آن ها را با معادل های رسمی ترشان جایگزین کنید، احتمالاً متن خوشگل تری به دست خواهید آورد. تمرین: آیا معادل های رسمی تر واژه ها و اصطلاح های مشخص شده در متن را می دانید؟ https://eitaa.com/joinchat/1379663915Ce68dbc3592
📌گاهی موقع سخنرانی یا تدریس، باید با زبان نوشتاری گفت!🤔 این جمله را بخوانید: «هر نویسنده و سخنرانی، در طول زمان باید پیشرفت کند». اگر بخواهید این جمله را به صورت محاوره ای و در یک فضای کاملاً دوستانه و صمیمی بگویید، چگونه آن را خواهید گفت؟ احتمالاً می گویید: «هر نویسنده و سخنرانی، تو طول زمان باید پیشرفت کنه». 💠 من که می گویم حتی در گفت و گوهای معمولی هم، «در طولِ» را محاوره ای نگویید؛ ولی اگر اهل تدریس یا سخنرانی هستید، توصیه ام این است که حتماً از این کار پرهیز کنید. 💠 فقط تصورش را بکنید من چه کشیدم شبی که پای سخنرانی دوستی نشسته بودم، و او به تناسب موضوع صحبتش، شش هفت بار گفت: «تو طولِ...»! شاید هم ذهن بازیگوش من این طوری است که گاهی با کلمات، بازی اش می گیرد و مثلاً یاد «اتل متل توتوله» می افتد؛😁🤦‍♂️ ولی وقتی می توانید با اندکی مراقبت، بهانه به دست امثال این ذهن بازیگوش ندهید، خُب ندهید! https://eitaa.com/joinchat/1379663915Ce68dbc3592
5.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌وقتی همسر شهید برونسی، به علاقه‌مندان نویسندگی درس "صحنه پردازی" در یک روایت داستانی می‌دهد. 💠یکی از عناصر اصلی نوشته های داستانی، صحنه و صحنه پردازی است. بعضی از علاقه‌مندان نویسندگی خیال می‌کنند برای دستیابی به این مهارت، باید استاد خاصی ببینند و ریاضت عجیب و غریبی بکشند. 💠البته هر مهارتی نیازمند تمرین است و مشمول قاعده‌ی کلیِ "کار نیکو کردن از پر کردن است"؛ ولی کافی است کمی حواس‌تان جمع باشد تا بتوانید درزمینه صحنه پردازی در روایت داستانی، درس‌های متعدد و متنوعی از اطراف خود بگیرید. 💠در این فیلم، خانم معصومه سبک خیز که در حال خاطره گویی است، کاملاً ناخواسته یک صحنه را چنان پردازش می‌کند که ما می‌توانیم آن را زنده و در حالِ رخ دادن، در پیش چشمان خود ببینیم؛ مخصوصاً بخش آخرش را. 💠ایشان می‌گوید: وقتی گوشواره‌هایم را فروختم و از طلافروشی بیرون آمدیم، به پسرم مهدی گفتم: "تو از بقیه خواهر و برادرات باهوش‌تری؛ وقتی بزرگ شدید، بهشون بگو مامان به خاطر ما تنها طلاشو فروخت". وقتی این را گفتم، اشک از چشمان مهدی سرازیر شد و روی زمین ریخت. هنوز هم بعد از این همه سال، هر وقت از آنجا رد می‌شوم، احساس می‌کنم قطره‌های اشک مهدی هنوز خشک نشده است و روی زمین مانده است... 🆔️ @rajaaei
10.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌حتماً شما هم میان‌برنامه‌های را دیده‌اید. 🔰نمی‌دانم برای تولید این یک دقیقه، چقدر هزینه کرده‌اند تا با تبلیغ معماری میدان نقش جهان اصفهان، احساس هویت ملی ما را برانگیزانند. ولی کاش برای نوشتن متن آن هم دقت بیشتری می‌کردند تا شیرینی زبان فارسی بیشتر به کاممان بنشیند و حالمان بهتر شود. 🔰از شما می‌پرسم؛ در جمله "خواندن و شنیدن این قصه‌ها به ما می‌گوید صاحب چه معمارهای خلاق و باهوشی بوده‌ایم..." اشکالی نمی‌بینید؟ مگر ما صاحب این معمارها بوده‌ایم؟ بهتر نبود به جای آن گفته می‌شد: "چه معمارهای خلاق و باهوشی داشته‌ایم"؟ 🔰از این حرف‌ها که بگذریم، حتماً می‌دانید که سرمهندس معمارهای سازنده این بنای تاریخی، یک عالم دینی به نام است؟ 🔰ضمناً پرچم مردم شریف ، مهد فرهنگ و هنر هم بالا.🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/1379663915Ce68dbc3592
📌چگونه یک نویسنده رسمی شوم؟! (۱) ✍دوست جوانی که به تازگی وارد کارگاه مجازی نویسندگی تربیتی شده است، در خصوصی به من گفت: "خیلی علاقه دارم نویسنده شوم". ✍چیزهایی گفتم، از اینکه باید نوشته‌های فاخر و متنوع بخوانی، درزمینه درست‌نویسی و ساده‌نویسی آموزش ببینی، و از همه مهم‌تر، باید زیاد بنویسی؛ خیلی زیاد. ✍پرسید: "اگر بخواهم نویسنده رسمی شوم، چه‌کار باید بکنم؟!" راستش، برای نویسنده رسمی شدن، اول باید نویسنده غیر رسمی بود. بیشتر آن‌هایی که نویسنده رسمی‌اند، خودشان هم یادشان نیست نویسندگی‌شان کی رسمیت یافته است. پس بیایید از این حرف بزنیم که چگونه می‌توان یک نویسنده غیر رسمی شد؟! ✍برای این منظور، پیش از هر چیز باید برای خودتان بنویسید؛ فقط برای خودتان. با خودتان قرار بگذارید که تا مدتی، تنها خواننده نوشته‌هایتان خودتان باشید و خودتان. ✍البته در این مدت، مراقب دو آسیب باشید؛ چون در اینجا هم، مثل هر کار خوب دیگری، شیطان با وسوسه‌هایش می‌خواهد جلوی رسیدن شما به هدف را بگیرد. ✍نخست آنکه فکر نکنید چون خواننده نوشته‌تان فقط خودتانید، حق دارید هرطور که دوست دارید و بدون هیچ تلاش و رعایت هیچ قاعده‌ای بنویسید. خودتان، اولین خواننده نوشته‌تانید؛ پس به اولین خواننده‌تان احترام بگذارید، تا کم‌کم مشتری نوشته‌هایتان زیاد شود. ✍دوم آنکه، مراقب باشید خسته و دلزده نشوید. اینکه نوشته‌هایتان را کسی جز خودتان نمی‌خواند، خیلی طول نمی‌کشد؛ به شرط آنکه این دوره را جدی بگیرید و کمی حوصله کنید. پس حواستان باشد که نوشتن را کنار نگذارید تا زودتر به سطحی از کیفیت برسید که بتوانید وارد مرحله عرضه عمومی تولیدات قلمی‌تان شوید. ✍موفق باشید. (این یادداشت ادامه دارد...) https://eitaa.com/joinchat/1379663915Ce68dbc3592
📌خدا رحمتت کند عزیز که حتی در میدان نویسندگی هم می‌توان به شما استشهاد کرد! ☘ما معمولی‌ها که توفیق رویای صادقه نداریم، خواب‌هایمان بازتاب افکار و رویدادهای روزانه‌مان است. ☘دیشب خواب دیدم در میانه گفت‌وگویی با یکی از دوستان، برای کاربرد نادرست چند واژه و تکرار آن‌ها، به او تذکر دادم. ☘این اتفاق خیلی می‌افتد، مخصوصاً وقت‌هایی که مشغول برگزاری یک کارگاه نویسندگی می‌شوم. آخرینِ آن هم امروز بود که آن دوست عزیزی که اشکالش را گرفته بودم گفت: "آدم نمی‌تونه دو کلمه با تو حرف بزنه؛ همه‌ش باید بترسیم الآن از کجای حرف‌هامون می‌خواهی غلط بگیری". ☘کمی بزرگ‌نمایی کرد، ولی راستش این است که آری؛ اشکال می‌گیرم. اگر هم اشکال نگیرم، در درونم خودخوری می‌کنم. ☘القصه، دوستی که در خواب به او اشکال کرده بودم، در همان عالم رویا گفت: "تو هم وقت گیر آوردی؛ ما الآن وسط یه معرکه گیر کردیم و دنبال اینیم که زودتر به نتیجه برسیم، اون وقت تو به چند تا کلمه غلط یا خارجی اشکال می‌کنی". ☘بی درنگ به او گفتم: "معرکه‌ای که ما توش گیر کردیم سخت‌تره، یا میدان جنگ حاج قاسم تو سوریه؟" گفت: "خب معلومه". + مگه نشنیدی که حضرت آقا درباره حاج قاسم گفت: او فرماندهی جنگاور و مسلط بر عرصه نظامی بود، اما در میدان جنگ نیز حدود شرعی را کاملاً رعایت می‌کرد، تا به هیچ کس ظلم و تعدی نشود؛ آن‌هم درحالی که خیلی‌ها در عرصه نظامی اهل احتیاط و رعایت حدود شرعی نیستند (۱۸دی۹۸). ☘دوستم ساکت شده بود و گوش می‌داد. ادامه دادم: "حاج قاسم چون اهمیت و ارزشمندی حدود شرعی رو از عمق جان درک کرده بود، حاضر نبود حتی لحظه‌ای ازشون کوتاه بیاد. ما هم اگه حرف‌های آقا رو درباره زبان فارسی و حفظ و حراست از اون جدی بگیریم، در هیچ شرایطی از درست‌گویی و درست‌نویسی دست برنمی‌داریم". ☘بیدار که شدم، زیر لب گفتم: "روحت شاد حاج قاسم" و تصمیم گرفتم این خواب را بنویسم. در این ، شادی روح و هم‌رزمان شهیدش، مخصوصا شهید صلوات. https://eitaa.com/joinchat/1379663915Ce68dbc3592
📌چگونه یک نویسنده رسمی شوم؟! (۲) ادامه از قبل ✍پیش از نویسنده رسمی شدن، باید یک نویسنده غیر رسمی باشیم و گام نخست در این راه، آن است که مدتی برای خودمان بنویسیم و خواننده نوشته‌هایمان، فقط خودمان باشیم. ✍پس از مدتی نوشتن برای خود، کم‌کم احساس می‌کنید که نوشته‌های شما می‌تواند برای دیگران هم ارزشمند و لذت‌بخش باشد. زمان رسیدن به این مرحله به جدیت و تلاش شما، نوع و میزان تمرین‌هایتان، و البته تا اندازه‌ای به ذوق و استعداد شخصی‌تان وابسته است. ✍برای اینکه مطمئن شوید این احساس، کاذب و برخاسته از شوق هرچه زودتر دیده شدن نبوده است، تعدادی از نوشته‌هایتان را به چند نفر که نظر کارشناسی‌شان را قبول دارید و به شما و رشدتان اهمیت می‌دهند، نشان دهید؛ مثلاً استاد نویسندگی یا دوستان اهل قلمتان. اگر آن‌ها هم تأیید کردند که وقتش رسیده که نقاب از رخ نوشته‌هایتان بکشید، "بسم الله" را بگوئید و با توکل به خدا و متواضعانه شروع کنید. ✍امروزه و با گسترش فضای مجازی، امکان نشر نوشته‌ها و گرفتن بازخورد برای اصلاح و تقویت آن‌ها کار چندان دشواری نیست. برای شروع می‌توانید در یک گروه نویسندگی نسبتاً خلوت و کم‌جمعیت عضو شوید و نوشته‌هایتان را در آن به اشتراک بگذارید و از اعضا بخواهید که درباره آن نظر بدهند. ✍کمی که پیش رفتید و اعتماد به نفستان بیشتر شد، می‌توانید در یک گروه بزرگتر و حرفه‌ای‌تر عضو شوید. مثلاً جایی شبیه👈 کارگاه نویسندگی تربیتی.👉 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 ✍در این مرحله، داشتن یک کانال شخصی و یا یک کانال چندنفره هم می‌تواند پیشنهاد خوبی باشد؛ به شرط آنکه حوصله و وقت لازم را برای اداره آن داشته باشید. ✍ البته شاید بهتر باشد برای راه‌اندازی کانال نویسندگی کمی بیشتر صبوری کنید. در یادداشت بعدی، کمی در این باره خواهم نوشت. ✍موفق باشید. (این یادداشت ادامه دارد...) https://eitaa.com/joinchat/1379663915Ce68dbc3592
📚 نویسنده تربیتی کیست؟ نویسندگی تربیتی چیست؟! ✍شما را نمی‌دانم، ولی خودم تا پیش از اینکه اولین بار اصطلاح "نویسنده تربیتی" را به کار ببرم، آن را از کسی نشنیده بودم و در جایی نخوانده بودم و به خیال خودم، این ترکیب زاییده ذهن من بوده است. ✍چه فرقی می‌کند که نویسنده تربیتی ابداع من باشد یا نه؛ ولی قطعاً اینکه معنا و مفهوم مشخصی از آن در ذهن داشته باشم با اینکه نتوانم به روشنی برای دیگران توضیحش دهم خیلی فرق می‌کند. وقتی این اصطلاح را به کار می‌برم و گروهی با نام "کانون نویسندگان تربیتی" راه انداخته‌ام که حدود ۵۰۰ عضو دارد، لازم است خودم بدانم نویسنده تربیتی کیست و نویسندگی تربیتی چیست. همان‌طور که باید بتوانم آن را به دیگران توضیح دهم و آن‌ها را متقاعد کنم که چنین نویسنده‌ای، با عموم نویسندگان فرقی یا فرق‌هایی دارد. ✍ساده بنویسم، تا شما هم ساده بخوانید، بلکه به همین سادگی هم درک کنید: نویسنده تربیتی کسی است که افزون بر داشتن سطح قابل قبولی از مهارت نویسندگی، دغدغه تربیت انسان و پرورش مخاطبان در جهت هدفی خاص را هم دارد و هنر نویسندگی‌اش را در این زمینه به کار می‌گیرد. ✍خودم هم می‌دانم که این تعریف کافی نیست و تنها با داشتن دغدغه تربیت و تلاش برای به کار بستن هنر نویسندگی در جهت پرورش مخاطب، نمی‌توان نویسنده را دارای وصفی تازه همچون "تربیتی" دانست. ✍شاید درست‌تر آن باشد که بگوییم: نویسندگی تربیتی هم مثل بسیاری شاخه‌های نویسندگی - همچون داستان‌نویسی - قواعدی دارد که تا در سبک نگارش نویسنده نهادینه نشود، تفاوت نوشته او با دیگر نوشته‌ها چندان مشخص نخواهد بود. اما اینکه این قواعد دقیقاً چیست و چگونه می‌توان آن‌ها را فرا گرفت و در آن‌ها خبره شد، چیزی است که بعید می‌دانم در جایی اثر مستقلی درباره‌اش پیدا شود. ✍با این همه، قصد دارم نکاتی را که پراکنده در این باره خوانده‌ام، با تأملاتی که گاه و بیگاه داشته‌ام در هم بیامیزم و چیزهایی بنویسم برای روشن‌تر شدن این راه؛ چیزهایی که نه ادعای اصول نویسندگی تربیتی بودن آن‌ها را دارم و نه قاعده بودنشان را؛ چیزهایی که می‌نویسم تا راهی باز شود برای اندیشیدن و گفت‌وشنود در این باره، تا شاید کم‌کم بدانیم چه باید بکنیم و چطور باید نویسنده تربیتی پرورش دهیم. نشانی در ایتا و بله: 🆔 @rajaaei_ir