#شهید_شیرازی
یک بار شهید بهشتی به او گفته بود: «شما باتربیت فرزندی مثل آقا شیخ عباس، به گردن انقلاب حق دارید. شما انسان بزرگی را تربیت کردید و تحویل حوزهی علمیه دادید.»
حاج اسدالله پاسخ داده بود: «دستهای من پینه بسته است. من در کودکی پدرم را از دست دادم و، چون فرزند بزرگ خانواده بودم، نان بیار خانه هم شدم و سرپرستی دو برادر و دو خواهر خود را به عهده گرفتم.از هشت سالگی کار و تلاش کردم، چکش زدم، مسگری کردم، پیلهوری کردم، به روستاها رفتم و کارکردم تا توانستم فرزندم را از راه کسب حلال تربیت و بزرگ کنم.اگر فرزندان صالحی نصیبم شده، از برکت آن کسب حلال بوده است.»
"تلاشهای بی وقفهای او در حفظ و پاسداری از نهال نوپای انقلاب و روحیهی مسئولیت پذیری که در وجودش بود، موجب شد تا حضرت امام (ره) در همان ماههای نخست پیروزی انقلاب، ایشان را برای دعوت مردم به اتحاد و همدلی به شهرهای مختلف بفرستند، از جمله شهرهای ارومیه، خوی، مرند، سلماس، ماهشهر و خرم آباد.
پس از آغاز جنگ تحمیلی و حمله رژیم صدام به میهن اسلامی، شیخ عباس آرام و قرار نداشت و برای یاری رزمندگان و ایجاد شور جهاد در هر فرصتی به میان آنان میشتافت. در همین راستا با علاقهای که به کار فرهنگی و تبلیغ داشت، ابتدا مسئولیت قائم مقامی سازمان تبلیغات اسلامی و سپس مسئولیت تبلیغات جبهه و جنگ را پذیرفت و تا واپسین روزهای زندگی خود را وقف این امر کرد.
دایم به جبهههای نبرد سرکشی میکرد و از نزدیک در رفع مشکلات رزمندگان تلاش مینمود، در یکی از همین مأموریتها در ۱۸خرداد ماه ۱۳۶۴ سرانجام به شهادت رسید.
شادی روح همه شهدا صلوات 🌹