eitaa logo
محمد حسین رجبی دوانی
4.6هزار دنبال‌کننده
92 عکس
37 ویدیو
2 فایل
تنها کانال رسمی استاد دکتر محمدحسین #رجبی_دوانی جهت ارسال سوال و نظرات: @admin_admin14
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦پس از شهادت امیرالمومنین علیه‌السلام و حکومت حضرت چگونه شد؟ 📍بعد از آنکه سلام‌الله‌علیه به شهادت رسید طبق وصیت آن وجود مقدس، علیه السلام پیکر نازنین امیرالمومنین علیه السلام را غسل داد و کفن کرد و همراه با فرزندان و معدود شیعیان آن وجود مقدس بر پیکر پاک امیرالمومنین علیه‌السلام نماز خوانده شد. 📍امیرالمومنین علیه‌السلام فرموده بود که شما جلوی تابوت من را راها کنید چرا که و آن را حمل خواهند کرد و حسن و حسین پایین تابوت را برگیرند و هر جا دیدید که جلوی تابوت به زمین آمد همان جا تابوت را فرود آورید. در آنجا سنگی خواهید دید که علامت قبری است که حضرت برای من حفر کرده. من را در آنجا دفن کنید. 📍به همین گونه عمل شد و پیکر مقدس امیرالمومنین علیه‌السلام درهمین منطقه‌ای که خوانده می‌شد و آن زمان بیرون از بود، دفن گردید و در سحرگاه امام مجتبی علیه‌السلام و عزیزان امیرالمومنین علیه‌السلام و شیعیانش به کوفه بازگشتند. 📍صبح روز بیست و یکم در کوفه این خبر پیچید که امیر‌المومنین علیه‌السلام به شهادت رسیده است. مردم منقلب حتی کسانی که خون ها به دل امیرالمومنین علیه‌السلام کرده بودند به سبب مظلومیت آن حضرت و فضایی که به وجود آمده بود، رو به سوی خانه علیه السلام و آوردند و به آن حضرت تسلیت گفتند و امام مجتبی علیه‌السلام را دعوت کردند که به مسجد بیاید و مردم در مسجد به آن حضرت تسلیت و تعزیت بگویند. 📍مردم امام مجتبی علیه‌السلام را همراهی کردند و بر فراز منبر پدر نشاندند و انبوه جمعیت هم در مسجد جامع گرد آمده بود. همین که امام مجتبی علیه السلام خواست بسم الله بگوید و سخنان خود را آغاز کند، بغض آن حضرت از شدت مصیبت وارده شهادت امیرالمومنین علیه‌السلام ترکید و گریست. مردم هم با امام مجتبی علیه‌السلام گریه کردند و هنگامی که حضرت آرام گرفت در سخنانی به تجلیل از مقام رفیع و بی بدیل امیرالمومنین علیه‌السلام و مظلومیت آن حضرت و کوتاهی مردم کوفه در حق وجود مقدس که منجر به شهادت وجود نازنینش گشت فرمودند. 📍وقتی امام مجتبی علیه السلام سخنان خود را به پایان رسانید خطاب به انبوه جمعیت حاضر گفت: مردم منتظر چه هستید ایشان فرزند رسول خدا و فرزند خلیفه شهید است که با شما سخن می‌گوید، شایسته ترین فرد برای خلافت. 🔸مردم در پی این سخنان به سوی امام مجتبی علیه‌السلام هجوم آوردند و در حالی که می گفتند: ای زاده رسول خدا! ما تو را بسیار دوست داریم و بهترین فرد برای خلافت هستی، با امام مجتبی علیه‌السلام به عنوان خلیفه جدید بیعت به عمل آمد و تمام قلمرو امیرالمومنین علیه‌السلام و عالم اسلام منهای و که از قلمرو حضرت جدا شده بود خلافت امام مجتبی علیه‌السلام را پذیرفتند. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین 🚦من زندگی تو را میخواهم ولی تو مرگ مرا طلب میکنی! 📍 از تیره از قبیله بزرگ کنده از قبایل یمنی است که در کوفه مستقر شده بودند. بخش بزرگی از قبیله کنده در زمان خلیفه دوم از یمن به کوفه آمدند و در این شهر ساکن شده بودند. از سابقه وپیش از آنکه امیرمومنان علیه‌السلام با او روبرو شود چیزی درتاریخ ذکر نشده است. 📍اما هنگامی که امیرالمومنین سلام الله علیه به خلافت رسیدند و پس از مقابله با پیمان‌شکنان و فتنه به کوفه آمدند، مردم برای زیارت آن حضرت و بیعت وجود با آن وجود مقدس درشهر کوفه به سویش شتافتند. هنگامی که ابن ملجم برای بیعت نزد علیه‌السلام آمد، حضرت نگاهی به او انداختند و فرمودند من زندگی او را اراده می‌کنم و او مرگ مرا می‌خواهد. 📍هنگامی که این را شنید تعجب کرد و گفت یا امیرالمومنین! چنین نیست و دوباره با حضرت بیعت کرد، وقتی که از حضرت دور می‌شد حضرت به این مسئله دوباره اشاره کرد و او را قاتل خود اعلام فرمود. 📍از بزرگان قبیله روایت می‌کند که گفته است شنیدم امیرالمومنین علیه السلام بر فراز منبر در حالی که دست بر محاسنش میگذاشت می‌فرمود: چه چیز مانع می‌شود شقی‌ترین این امت این‌ها را (یعنی محاسن مرا) از خون بالای سرم خضاب کند؟ 📍همچنین طبق نقل‌های تاریخی در زمان رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روزی امیرمومنان علیه‌السلام و در نخلستان قبیله بودند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به سراغ آنها رفتند. وقتی رسیدند، امیرالمومنین و بر روی خاک به خواب رفته بودند، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آنها را از خواب بیدار کرد و به امیرالمومنین علیه‌السلام که خاک آلود شده بود فرمود: ای ابوتراب! تورا چه میشود آیا نمیخواهید شما را از شقی‌ترین انسان‌ها باخبر کنم؟ 📍عرض کردند بلی یا رسول الله! پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: شقی ترین افراد یکی سرخ روی قوم است که شتر پیغمبر را کشت و دیگری کسی است که ای علی تو را ضربت میزند و محاسنت را به خون سرت آغشته می سازد. بنابراین ابن ملجم در لِسان رسول خدا بعنوان شقی ترین افراد به سبب شهادت امیرالمومنین علیه السلام نام برده شده است. 🔸اما این نکته که سوال شده است که باتقوا ترین فرد در یمن بوده که خدمت امیرالمومنین علیه السلام فرستاده شده؟ 📍خیر چنین چیزی در منابع معتبر تاریخی نقل نشده است. 📲 @rajabidavani
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦آیا شکافتن خانه کعبه هنگام ولادت علیه السلام واقعیت دارد؟ 📍در اینکه امیرالمومنین علیه‌السلام در کعبه به دنیا آمده است شکی وجود ندارد و غیر از شیعه بسیاری از منابع اهل تسنن هم به این مهم اعتراف دارند. حتی با قید این نکته که دیوار خانه کعبه شکافته شد و حضرت فاطمه بنت اسد علیها‌السلام مادر امیرالمومنین علیه‌السلام وارد کعبه شد و دیوار به هم آمد و بعد هم مجدداً دیوار از همانجا شکافته شد و فاطمه همراه با نوزاد مطهر خود از خانه خدا بیرون آمد و دیوار به هم آمد. 📍البته باید توجه داشت که بنای کعبه ای که امیرالمومنین علیه‌السلام در آن به دنیا آمد در همان دوران پیش از اسلام فرو ریخت و کعبه مجدداً بنا شد و در دوران حکومت دوبار کعبه ویران شد و بار دوم به دست حجاج، جنایتکار معروف که عبدالله را از بین برد، کعبه بنا شد و بعد از آن هم در چند نوبت کعبه تخریب و مجدداً بنا شده است. 🔸ولی از معجزات امیرالمومنین علیه‌السلام این است که هر بنایی برای کعبه ایجاد می‌شود همان دیواری که هنگام ولادت امیرالمومنین شکافته شد، اثر شکافته شدن روی آن باقی می‌ماند. در اعصار پیشین و قبل از حاکمیت وهابیت خبیث بر این سرزمین مقدس، در دوران حکومت اشرافِ مکه که بعضاً از نوادگان حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام بودند، این شکاف با نقره پر شده بود و مورد افتخار شیعه و خاندان پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بود و امروز هم به رغم تلاش آل سعود خبیث برای پنهان کردن شکاف خانه کعبه این اثر همچنان باقیست و سعی می‌کنند که هنگام زیارت زائران آن را بپوشانند تا مورد احترام و افتخار شیعه قرار نگیرد. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦ای پسر ملجم! در کار خود شتاب کن 📍باعرض تسلیت فرارسیدن سالروز ضربت خوردن مولی‌الموحدین امیرالمومنین علی علیه‌السلام و شهادت جانگداز آن وجود مقدس به همه شیعیان جهان، درباره واقعه سحرگاه ۱۹ رمضان باید عرض کرد... 📍در ماه رمضان سال آخر عمر شریف آن وجود مقدس سال ۴۰ ام هجری، امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه در کوفه هرشب مهمان یکی از عزیزان و فرزندان خود بودند، گویی که آن حضرت میدانند آخرین ما رمضان و روزهای عمر شریفشان هست، لذا میخواستند با فرزندان خود بیشتر دیدار داشته باشند. 📍آن شب یعنی شب ۱۹ رمضان امیرالمومنین سلام الله علیه در خانه دخترخود ام‌کلثوم بودند و طبق نقل ام‌کلثوم، امیرمومنان علیه‌السلام برای نماز به مسجد نرفتند و نماز مغرب را در خانه اقامه فرمود و ام‌کلثوم برای آن وجود مقدس افطاری فراهم کرده بود حضرت بعد از تناول افطار تا هنگام سحر خواب در چشمان نداشت و مرتب از داخل خانه به حیاط می‌آمد و به آسمان نظر می افکند و می‌فرمود: این همان شبی است که خدا و رسولش به من وعده دادند. میگوید به آن حضرت عرض کردم چه چیز موجب شده که امشب خواب از شما گرفته شود. فرمود: اگر امشب را به صبح برسانم کشته خواهم شد. 📍هنگامی که سپیده سر زد امیرالمومنین علیه‌السلام کمربند خود را محکم بست و بیرون آمد در حالیکه این شعر را میخواند: کمرت رابرای مرگ محکم ببند زیرا مرگ به دیدارت خواهد آمد و آنگاه که برتو وارد شد از مرگ جزع و بی تابی نکن... 📍حضرت هنگامی که به صحن خانه آمد مرغابی‌های خانه پیش حضرت آمدند و پرمیزدند و ناله و فریاد می‌کردند برخی از اهل خانه خواستند آنها را برانند اما امیرالمومنین علیه السلام فرمود آنها را واگذارید زیرا که نوحه‌گران هستد. 📍اما از سویی دیگر سحرگاه ۱۹ رمضان در مسجد جامع کوفه بود که ناگهان شنید اشعث بن قیس به عبدالرحمان بن ملجم مرادی میگوید ای پسر ملجم در کار خود شتاب کن که اگر صبح برسد رسوا خواهی شد. حجربن‌عدی متوجه توطئه آنها شد و به اشعث گفت: ای اعور یعنی ای یک چشم، میخواهی امیرالمومنین علیه‌السلام را به قتل برسانی؟ سپس با شتاب به سمت خانه امیرالمومنین علیه‌السلام آمد تا آن حضرت را از توطئه آگاه کند... 📍اما آن وجود مقدس خانه دختر خود ام کلثوم بود و ازراه دیگری به مسجد حرکت کرده بود. حجر وقتی از یافتن حضرت نا‌امید شد به سوی مسجد بازگشت اما دیگر دیر شده بود. 📍امیرمومنان علیه‌السلام وارد مسجد شد در حالی که قندیل‌های مسجد خاموش بود. آن حضرت در تاریکی چند رکعت نماز خواند و مدتی مشغول تعقیبات شد، سپس بر بام مسجد آمد و بانگ اذان سر داد و پس از اذان درحالی که خدا را تقدیس می‌کرد و صلوات می‌فرستاد به محراب رفت و به نماز ایستاد. 📍 همراه با (یکی از هم‌فکران خود در خوارج) در صف اول نماز جماعت قرار گرفتند و همفکر دیگر آنها به نام با فاصله‌ای از آنها ایستاد این سه خبیث لعنهم‌الله قرار گذاشته بودند یکی اقدام به قتل حضرت کند و در صورت عدم موفقیت دیگری وارد عمل شود. امیرالمومنین علیه‌السلام داشتند در رکعت اول به سجده دوم میرفتند که ابتدا با فریاد لاحکم‌الالله شمشیر کشید و به سوی آن حضرت حمله برد. اما شمشیر او به سقف مسجد گیرکرد و موفق نشد. 📍بلافاصله ابن ملجم با شمشیری کشیده به فرق مطهر امیرالمومنین ضربت زد و ضربه او درست همان جایی فرود آمد که سالها پیش در جنگ خندق ضربه‌ای وارد کرده بود. ضربه ابن ملجم لعنه الله فرق مطهر امیرمومنان سلام‌الله‌علیه را تا جایگاه سجده شکافت. امیرالمومنین علیه‌السلام فرمود: بسم الله و بالله وعلی ملة رسول الله، فزت و رب الکعبه. 📍مردم به سوی محراب دویدند و آن حضرت را دیدند که در محراب افتاده و فرق مبارکش شکافته شده و خاک از کف محراب برمیگیرد و بر جای زخم و جراحت میریزد و این آیه شریفه را تلاوت می فرماید : (منها خلقناکم و فیها نعیدکم ومنها نخرجکم تارة اخری) یعنی شما را از خاک آفریدیم و به خاک باز می‌گردانیم و از خاک بار دیگر شما را بیرون می‌آوریم. سپس فرمود امر خدا فرا رسید و گفته پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم تحقق یافت. 🔹مردم دیدند که خون مبارک حضرت بر صورت و محاسن شریفش جاریست و محاسن به خون خضاب شده و در آن حال می‌فرماید: هذه ما وعدنا الله و الرسول این همان وعده ایست که خدا و پیغمبرش به من دادند... 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین 🚦من زندگی تو را میخواهم ولی تو مرگ مرا طلب میکنی! 📍 از تیره از قبیله بزرگ کنده از قبایل یمنی است که در کوفه مستقر شده بودند. بخش بزرگی از قبیله کنده در زمان خلیفه دوم از یمن به کوفه آمدند و در این شهر ساکن شده بودند. از سابقه وپیش از آنکه امیرمومنان علیه‌السلام با او روبرو شود چیزی درتاریخ ذکر نشده است. 📍اما هنگامی که امیرالمومنین سلام الله علیه به خلافت رسیدند و پس از مقابله با پیمان‌شکنان و فتنه به کوفه آمدند، مردم برای زیارت آن حضرت و بیعت وجود با آن وجود مقدس درشهر کوفه به سویش شتافتند. هنگامی که ابن ملجم برای بیعت نزد علیه‌السلام آمد، حضرت نگاهی به او انداختند و فرمودند من زندگی او را اراده می‌کنم و او مرگ مرا می‌خواهد. 📍هنگامی که این را شنید تعجب کرد و گفت یا امیرالمومنین! چنین نیست و دوباره با حضرت بیعت کرد، وقتی که از حضرت دور می‌شد حضرت به این مسئله دوباره اشاره کرد و او را قاتل خود اعلام فرمود. 📍از بزرگان قبیله روایت می‌کند که گفته است شنیدم امیرالمومنین علیه السلام بر فراز منبر در حالی که دست بر محاسنش میگذاشت می‌فرمود: چه چیز مانع می‌شود شقی‌ترین این امت این‌ها را (یعنی محاسن مرا) از خون بالای سرم خضاب کند؟ 📍همچنین طبق نقل‌های تاریخی در زمان رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روزی امیرمومنان علیه‌السلام و در نخلستان قبیله بودند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به سراغ آنها رفتند. وقتی رسیدند، امیرالمومنین و بر روی خاک به خواب رفته بودند، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آنها را از خواب بیدار کرد و به امیرالمومنین علیه‌السلام که خاک آلود شده بود فرمود: ای ابوتراب! تورا چه میشود آیا نمیخواهید شما را از شقی‌ترین انسان‌ها باخبر کنم؟ 📍عرض کردند بلی یا رسول الله! پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: شقی ترین افراد یکی سرخ روی قوم است که شتر پیغمبر را کشت و دیگری کسی است که ای علی تو را ضربت میزند و محاسنت را به خون سرت آغشته می سازد. بنابراین ابن ملجم در لِسان رسول خدا بعنوان شقی ترین افراد به سبب شهادت امیرالمومنین علیه السلام نام برده شده است. 🔸اما این نکته که سوال شده است که باتقوا ترین فرد در یمن بوده که خدمت امیرالمومنین علیه السلام فرستاده شده؟ 📍خیر چنین چیزی در منابع معتبر تاریخی نقل نشده است. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦پس از ضربت چه شد... 📍در مطالب پیشین اشاره شد که امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه توسط لعنه الله در محراب عبادت هنگامی که در رکعت اول به سجده دوم می رفتند، ضربت خورد. آن حضرت سر مبارک خود را با عمامه خویش بست و به طور نشسته نماز را ادامه داد و علیه‌السلام به دستور پدر نماز جماعت را با مردم اقامه فرمود اما علیه‌السلام در هنگام اقامه نماز با این که نشسته بود در اثر درد و رنج ضربتی که به سر مطهرش وارد شده بود، به سمت راست و چپ متمایل می‌شد و همین که سلام نماز را داد بر زمین افتاد. 📍امام مجتبی علیه السلام سر مقدس پدر را در آغوش گرفت و جای جراحت را محکم بست. سپس حضرت را از محراب به میان مسجد آوردند و مردم هم گرد آن وجود مقدس جمع شدند با این که امام مجتبی علیه‌السلام جای ضربه را محکم بسته بود اما از آن خون می‌ریخت و رنگ رخسار علیه‌السلام از زردی به سفیدی مایل گردیده بود. 📍آن حضرت به آسمان نظر می افکند و تسبیح و تقدیس الهی را می‌گفت و می‌فرمود: الهی اسئلک مراقفه الانبیاء و الاوصیاء و الی درجات جنة المأوا... سپس بی‌هوش شد و در همان حال امام مجتبی علیه‌السلام گریه می‌کرد. امیرالمومنین علیه‌السلام از قطرات اشک فرزند که بر گونه مبارکش ریخت به هوش آمد، چشم گشود و فرمود: ای فرزند! چرا گریه و بی تابی میکنید؟ بدان که تو پس از من به زهر و برادرت حسین به تیغ ستم شهید خواهید شد و هر دو به جد و پدر و مادر خویش ملحق خواهید شد. 📍پس از این امیرمومنان علیه‌السلام به منزل آوردند و طبیبی برای معاینه و معالجه به خانه حضرت آمد. او حضرت را به این ترتیب معاینه کرد که شُش گوسفندی تازه ذبح شده را خواست و آن را در جای ضربتی که بر سر مطهر وارد شده بود فرو کرد و در آن دمید و بیرون آورد و دید که ذرات مغز مطهر امیرالمومنین به این شش چسپیده و آثار زهر در آن نمایان است. 📍وقتی طبیب چنین دید شهادت حضرت را قطعی دانست و اعلام کرد که هر وصیتی را که دارید انجام دهید. لذا امیرالمومنین علیه‌السلام وصیت معروف خود را نسبت به علیه‌السلام بیان داشتند. 📍در روز بیستم ماه رمضان حال امیرالمومنین علیه‌السلام به وخامت گذاشت و همان موقع حضرت فرزندان خود را فراخواند و آخرین نصیحت ها و سفارشات خود را فرمود و امامان بعد از خود را معرفی کرد و سپس بی‌هوش شد. چون به هوش آمد فرمود هم‌اینک پیغمبر خدا، عمویم و برادرم نزد من آمدند و گفتند زود بشتاب که ما مشتاق و منتظر تو هستیم. 📍آنگاه دیده‌های مبارک خود را گردانید و به اهل بیت خود نظر کرد و فرمود همه شما را خدا می سپارم، خدا همه را به راه حق و مستقیم بدارد و از شر دشمنان حفظ فرماید. خداوند خلیفه من بر شماست و خدا برای خلافت و نصرت کافی است. سپس فرمود: سلام بر شما باد ای فرشتگان خدا... لمثل هذا فلیعمل العاملون، ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون. 🔹آنگاه پیشانی مبارک علیه‌السلام عرق کرد، چشم‌های خود را برهم گذاشت، دست و پای مبارک خویش را به سوی قبله کشید و فرمود: أشهد أن لااله الا الله وحده لاشریک له، و اشهد أن محمدا عبده و رسوله... این را فرمود و روح مقدسشان به ملکوت پرواز کرد... 📲 @rajabidavani
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦آیا شکافتن خانه کعبه هنگام ولادت علیه السلام واقعیت دارد؟ 📍در اینکه امیرالمومنین علیه‌السلام در کعبه به دنیا آمده است شکی وجود ندارد و غیر از شیعه بسیاری از منابع اهل تسنن هم به این مهم اعتراف دارند. حتی با قید این نکته که دیوار خانه کعبه شکافته شد و حضرت فاطمه بنت اسد علیها‌السلام مادر امیرالمومنین علیه‌السلام وارد کعبه شد و دیوار به هم آمد و بعد هم مجدداً دیوار از همانجا شکافته شد و فاطمه همراه با نوزاد مطهر خود از خانه خدا بیرون آمد و دیوار به هم آمد. 📍البته باید توجه داشت که بنای کعبه ای که امیرالمومنین علیه‌السلام در آن به دنیا آمد در همان دوران پیش از اسلام فرو ریخت و کعبه مجدداً بنا شد و در دوران حکومت دوبار کعبه ویران شد و بار دوم به دست حجاج، جنایتکار معروف که عبدالله را از بین برد، کعبه بنا شد و بعد از آن هم در چند نوبت کعبه تخریب و مجدداً بنا شده است. 🔸ولی از معجزات امیرالمومنین علیه‌السلام این است که هر بنایی برای کعبه ایجاد می‌شود همان دیواری که هنگام ولادت امیرالمومنین شکافته شد، اثر شکافته شدن روی آن باقی می‌ماند. در اعصار پیشین و قبل از حاکمیت وهابیت خبیث بر این سرزمین مقدس، در دوران حکومت اشرافِ مکه که بعضاً از نوادگان حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام بودند، این شکاف با نقره پر شده بود و مورد افتخار شیعه و خاندان پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بود و امروز هم به رغم تلاش آل سعود خبیث برای پنهان کردن شکاف خانه کعبه این اثر همچنان باقیست و سعی می‌کنند که هنگام زیارت زائران آن را بپوشانند تا مورد احترام و افتخار شیعه قرار نگیرد. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦ای پسر ملجم! در کار خود شتاب کن 📍باعرض تسلیت فرارسیدن سالروز ضربت خوردن مولی‌الموحدین امیرالمومنین علی علیه‌السلام و شهادت جانگداز آن وجود مقدس به همه شیعیان جهان، درباره واقعه سحرگاه ۱۹ رمضان باید عرض کرد... 📍در ماه رمضان سال آخر عمر شریف آن وجود مقدس سال ۴۰ ام هجری، امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه در کوفه هرشب مهمان یکی از عزیزان و فرزندان خود بودند، گویی که آن حضرت میدانند آخرین ما رمضان و روزهای عمر شریفشان هست، لذا میخواستند با فرزندان خود بیشتر دیدار داشته باشند. 📍آن شب یعنی شب ۱۹ رمضان امیرالمومنین سلام الله علیه در خانه دخترخود ام‌کلثوم بودند و طبق نقل ام‌کلثوم، امیرمومنان علیه‌السلام برای نماز به مسجد نرفتند و نماز مغرب را در خانه اقامه فرمود و ام‌کلثوم برای آن وجود مقدس افطاری فراهم کرده بود حضرت بعد از تناول افطار تا هنگام سحر خواب در چشمان نداشت و مرتب از داخل خانه به حیاط می‌آمد و به آسمان نظر می افکند و می‌فرمود: این همان شبی است که خدا و رسولش به من وعده دادند. میگوید به آن حضرت عرض کردم چه چیز موجب شده که امشب خواب از شما گرفته شود. فرمود: اگر امشب را به صبح برسانم کشته خواهم شد. 📍هنگامی که سپیده سر زد امیرالمومنین علیه‌السلام کمربند خود را محکم بست و بیرون آمد در حالیکه این شعر را میخواند: کمرت رابرای مرگ محکم ببند زیرا مرگ به دیدارت خواهد آمد و آنگاه که برتو وارد شد از مرگ جزع و بی تابی نکن... 📍حضرت هنگامی که به صحن خانه آمد مرغابی‌های خانه پیش حضرت آمدند و پرمیزدند و ناله و فریاد می‌کردند برخی از اهل خانه خواستند آنها را برانند اما امیرالمومنین علیه السلام فرمود آنها را واگذارید زیرا که نوحه‌گران هستد. 📍اما از سویی دیگر سحرگاه ۱۹ رمضان در مسجد جامع کوفه بود که ناگهان شنید اشعث بن قیس به عبدالرحمان بن ملجم مرادی میگوید ای پسر ملجم در کار خود شتاب کن که اگر صبح برسد رسوا خواهی شد. حجربن‌عدی متوجه توطئه آنها شد و به اشعث گفت: ای اعور یعنی ای یک چشم، میخواهی امیرالمومنین علیه‌السلام را به قتل برسانی؟ سپس با شتاب به سمت خانه امیرالمومنین علیه‌السلام آمد تا آن حضرت را از توطئه آگاه کند... 📍اما آن وجود مقدس خانه دختر خود ام کلثوم بود و ازراه دیگری به مسجد حرکت کرده بود. حجر وقتی از یافتن حضرت نا‌امید شد به سوی مسجد بازگشت اما دیگر دیر شده بود. 📍امیرمومنان علیه‌السلام وارد مسجد شد در حالی که قندیل‌های مسجد خاموش بود. آن حضرت در تاریکی چند رکعت نماز خواند و مدتی مشغول تعقیبات شد، سپس بر بام مسجد آمد و بانگ اذان سر داد و پس از اذان درحالی که خدا را تقدیس می‌کرد و صلوات می‌فرستاد به محراب رفت و به نماز ایستاد. 📍 همراه با (یکی از هم‌فکران خود در خوارج) در صف اول نماز جماعت قرار گرفتند و همفکر دیگر آنها به نام با فاصله‌ای از آنها ایستاد این سه خبیث لعنهم‌الله قرار گذاشته بودند یکی اقدام به قتل حضرت کند و در صورت عدم موفقیت دیگری وارد عمل شود. امیرالمومنین علیه‌السلام داشتند در رکعت اول به سجده دوم میرفتند که ابتدا با فریاد لاحکم‌الالله شمشیر کشید و به سوی آن حضرت حمله برد. اما شمشیر او به سقف مسجد گیرکرد و موفق نشد. 📍بلافاصله ابن ملجم با شمشیری کشیده به فرق مطهر امیرالمومنین ضربت زد و ضربه او درست همان جایی فرود آمد که سالها پیش در جنگ خندق ضربه‌ای وارد کرده بود. ضربه ابن ملجم لعنه الله فرق مطهر امیرمومنان سلام‌الله‌علیه را تا جایگاه سجده شکافت. امیرالمومنین علیه‌السلام فرمود: بسم الله و بالله وعلی ملة رسول الله، فزت و رب الکعبه. 📍مردم به سوی محراب دویدند و آن حضرت را دیدند که در محراب افتاده و فرق مبارکش شکافته شده و خاک از کف محراب برمیگیرد و بر جای زخم و جراحت میریزد و این آیه شریفه را تلاوت می فرماید : (منها خلقناکم و فیها نعیدکم ومنها نخرجکم تارة اخری) یعنی شما را از خاک آفریدیم و به خاک باز می‌گردانیم و از خاک بار دیگر شما را بیرون می‌آوریم. سپس فرمود امر خدا فرا رسید و گفته پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم تحقق یافت. 🔹مردم دیدند که خون مبارک حضرت بر صورت و محاسن شریفش جاریست و محاسن به خون خضاب شده و در آن حال می‌فرماید: هذه ما وعدنا الله و الرسول این همان وعده ایست که خدا و پیغمبرش به من دادند... 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین 🚦من زندگی تو را میخواهم ولی تو مرگ مرا طلب میکنی! 📍 از تیره از قبیله بزرگ کنده از قبایل یمنی است که در کوفه مستقر شده بودند. بخش بزرگی از قبیله کنده در زمان خلیفه دوم از یمن به کوفه آمدند و در این شهر ساکن شده بودند. از سابقه وپیش از آنکه امیرمومنان علیه‌السلام با او روبرو شود چیزی درتاریخ ذکر نشده است. 📍اما هنگامی که امیرالمومنین سلام الله علیه به خلافت رسیدند و پس از مقابله با پیمان‌شکنان و فتنه به کوفه آمدند، مردم برای زیارت آن حضرت و بیعت وجود با آن وجود مقدس درشهر کوفه به سویش شتافتند. هنگامی که ابن ملجم برای بیعت نزد علیه‌السلام آمد، حضرت نگاهی به او انداختند و فرمودند من زندگی او را اراده می‌کنم و او مرگ مرا می‌خواهد. 📍هنگامی که این را شنید تعجب کرد و گفت یا امیرالمومنین! چنین نیست و دوباره با حضرت بیعت کرد، وقتی که از حضرت دور می‌شد حضرت به این مسئله دوباره اشاره کرد و او را قاتل خود اعلام فرمود. 📍از بزرگان قبیله روایت می‌کند که گفته است شنیدم امیرالمومنین علیه السلام بر فراز منبر در حالی که دست بر محاسنش میگذاشت می‌فرمود: چه چیز مانع می‌شود شقی‌ترین این امت این‌ها را (یعنی محاسن مرا) از خون بالای سرم خضاب کند؟ 📍همچنین طبق نقل‌های تاریخی در زمان رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روزی امیرمومنان علیه‌السلام و در نخلستان قبیله بودند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به سراغ آنها رفتند. وقتی رسیدند، امیرالمومنین و بر روی خاک به خواب رفته بودند، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آنها را از خواب بیدار کرد و به امیرالمومنین علیه‌السلام که خاک آلود شده بود فرمود: ای ابوتراب! تورا چه میشود آیا نمیخواهید شما را از شقی‌ترین انسان‌ها باخبر کنم؟ 📍عرض کردند بلی یا رسول الله! پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: شقی ترین افراد یکی سرخ روی قوم است که شتر پیغمبر را کشت و دیگری کسی است که ای علی تو را ضربت میزند و محاسنت را به خون سرت آغشته می سازد. بنابراین ابن ملجم در لِسان رسول خدا بعنوان شقی ترین افراد به سبب شهادت امیرالمومنین علیه السلام نام برده شده است. 🔸اما این نکته که سوال شده است که باتقوا ترین فرد در یمن بوده که خدمت امیرالمومنین علیه السلام فرستاده شده؟ 📍خیر چنین چیزی در منابع معتبر تاریخی نقل نشده است. 📲 @rajabidavani
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦آیا شکافتن خانه کعبه هنگام ولادت علیه السلام واقعیت دارد؟ 📍در اینکه امیرالمومنین علیه‌السلام در کعبه به دنیا آمده است شکی وجود ندارد و غیر از شیعه بسیاری از منابع اهل تسنن هم به این مهم اعتراف دارند. حتی با قید این نکته که دیوار خانه کعبه شکافته شد و حضرت فاطمه بنت اسد علیها‌السلام مادر امیرالمومنین علیه‌السلام وارد کعبه شد و دیوار به هم آمد و بعد هم مجدداً دیوار از همانجا شکافته شد و فاطمه همراه با نوزاد مطهر خود از خانه خدا بیرون آمد و دیوار به هم آمد. 📍البته باید توجه داشت که بنای کعبه ای که امیرالمومنین علیه‌السلام در آن به دنیا آمد در همان دوران پیش از اسلام فرو ریخت و کعبه مجدداً بنا شد و در دوران حکومت دوبار کعبه ویران شد و بار دوم به دست حجاج، جنایتکار معروف که عبدالله را از بین برد، کعبه بنا شد و بعد از آن هم در چند نوبت کعبه تخریب و مجدداً بنا شده است. 🔸ولی از معجزات امیرالمومنین علیه‌السلام این است که هر بنایی برای کعبه ایجاد می‌شود همان دیواری که هنگام ولادت امیرالمومنین شکافته شد، اثر شکافته شدن روی آن باقی می‌ماند. در اعصار پیشین و قبل از حاکمیت وهابیت خبیث بر این سرزمین مقدس، در دوران حکومت اشرافِ مکه که بعضاً از نوادگان حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام بودند، این شکاف با نقره پر شده بود و مورد افتخار شیعه و خاندان پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بود و امروز هم به رغم تلاش آل سعود خبیث برای پنهان کردن شکاف خانه کعبه این اثر همچنان باقیست و سعی می‌کنند که هنگام زیارت زائران آن را بپوشانند تا مورد احترام و افتخار شیعه قرار نگیرد. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦ای پسر ملجم! در کار خود شتاب کن 📍باعرض تسلیت فرارسیدن سالروز ضربت خوردن مولی‌الموحدین امیرالمومنین علی علیه‌السلام و شهادت جانگداز آن وجود مقدس به همه شیعیان جهان، درباره واقعه سحرگاه ۱۹ رمضان باید عرض کرد... 📍در ماه رمضان سال آخر عمر شریف آن وجود مقدس سال ۴۰ ام هجری، امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه در کوفه هرشب مهمان یکی از عزیزان و فرزندان خود بودند، گویی که آن حضرت میدانند آخرین ما رمضان و روزهای عمر شریفشان هست، لذا میخواستند با فرزندان خود بیشتر دیدار داشته باشند. 📍آن شب یعنی شب ۱۹ رمضان امیرالمومنین سلام الله علیه در خانه دخترخود ام‌کلثوم بودند و طبق نقل ام‌کلثوم، امیرمومنان علیه‌السلام برای نماز به مسجد نرفتند و نماز مغرب را در خانه اقامه فرمود و ام‌کلثوم برای آن وجود مقدس افطاری فراهم کرده بود حضرت بعد از تناول افطار تا هنگام سحر خواب در چشمان نداشت و مرتب از داخل خانه به حیاط می‌آمد و به آسمان نظر می افکند و می‌فرمود: این همان شبی است که خدا و رسولش به من وعده دادند. میگوید به آن حضرت عرض کردم چه چیز موجب شده که امشب خواب از شما گرفته شود. فرمود: اگر امشب را به صبح برسانم کشته خواهم شد. 📍هنگامی که سپیده سر زد امیرالمومنین علیه‌السلام کمربند خود را محکم بست و بیرون آمد در حالیکه این شعر را میخواند: کمرت رابرای مرگ محکم ببند زیرا مرگ به دیدارت خواهد آمد و آنگاه که برتو وارد شد از مرگ جزع و بی تابی نکن... 📍حضرت هنگامی که به صحن خانه آمد مرغابی‌های خانه پیش حضرت آمدند و پرمیزدند و ناله و فریاد می‌کردند برخی از اهل خانه خواستند آنها را برانند اما امیرالمومنین علیه السلام فرمود آنها را واگذارید زیرا که نوحه‌گران هستد. 📍اما از سویی دیگر سحرگاه ۱۹ رمضان در مسجد جامع کوفه بود که ناگهان شنید اشعث بن قیس به عبدالرحمان بن ملجم مرادی میگوید ای پسر ملجم در کار خود شتاب کن که اگر صبح برسد رسوا خواهی شد. حجربن‌عدی متوجه توطئه آنها شد و به اشعث گفت: ای اعور یعنی ای یک چشم، میخواهی امیرالمومنین علیه‌السلام را به قتل برسانی؟ سپس با شتاب به سمت خانه امیرالمومنین علیه‌السلام آمد تا آن حضرت را از توطئه آگاه کند... 📍اما آن وجود مقدس خانه دختر خود ام کلثوم بود و ازراه دیگری به مسجد حرکت کرده بود. حجر وقتی از یافتن حضرت نا‌امید شد به سوی مسجد بازگشت اما دیگر دیر شده بود. 📍امیرمومنان علیه‌السلام وارد مسجد شد در حالی که قندیل‌های مسجد خاموش بود. آن حضرت در تاریکی چند رکعت نماز خواند و مدتی مشغول تعقیبات شد، سپس بر بام مسجد آمد و بانگ اذان سر داد و پس از اذان درحالی که خدا را تقدیس می‌کرد و صلوات می‌فرستاد به محراب رفت و به نماز ایستاد. 📍 همراه با (یکی از هم‌فکران خود در خوارج) در صف اول نماز جماعت قرار گرفتند و همفکر دیگر آنها به نام با فاصله‌ای از آنها ایستاد این سه خبیث لعنهم‌الله قرار گذاشته بودند یکی اقدام به قتل حضرت کند و در صورت عدم موفقیت دیگری وارد عمل شود. امیرالمومنین علیه‌السلام داشتند در رکعت اول به سجده دوم میرفتند که ابتدا با فریاد لاحکم‌الالله شمشیر کشید و به سوی آن حضرت حمله برد. اما شمشیر او به سقف مسجد گیرکرد و موفق نشد. 📍بلافاصله ابن ملجم با شمشیری کشیده به فرق مطهر امیرالمومنین ضربت زد و ضربه او درست همان جایی فرود آمد که سالها پیش در جنگ خندق ضربه‌ای وارد کرده بود. ضربه ابن ملجم لعنه الله فرق مطهر امیرمومنان سلام‌الله‌علیه را تا جایگاه سجده شکافت. امیرالمومنین علیه‌السلام فرمود: بسم الله و بالله وعلی ملة رسول الله، فزت و رب الکعبه. 📍مردم به سوی محراب دویدند و آن حضرت را دیدند که در محراب افتاده و فرق مبارکش شکافته شده و خاک از کف محراب برمیگیرد و بر جای زخم و جراحت میریزد و این آیه شریفه را تلاوت می فرماید : (منها خلقناکم و فیها نعیدکم ومنها نخرجکم تارة اخری) یعنی شما را از خاک آفریدیم و به خاک باز می‌گردانیم و از خاک بار دیگر شما را بیرون می‌آوریم. سپس فرمود امر خدا فرا رسید و گفته پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم تحقق یافت. 🔹مردم دیدند که خون مبارک حضرت بر صورت و محاسن شریفش جاریست و محاسن به خون خضاب شده و در آن حال می‌فرماید: هذه ما وعدنا الله و الرسول این همان وعده ایست که خدا و پیغمبرش به من دادند... 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین 🚦من زندگی تو را میخواهم ولی تو مرگ مرا طلب میکنی! 📍 از تیره از قبیله بزرگ کنده از قبایل یمنی است که در کوفه مستقر شده بودند. بخش بزرگی از قبیله کنده در زمان خلیفه دوم از یمن به کوفه آمدند و در این شهر ساکن شده بودند. از سابقه وپیش از آنکه امیرمومنان علیه‌السلام با او روبرو شود چیزی درتاریخ ذکر نشده است. 📍اما هنگامی که امیرالمومنین سلام الله علیه به خلافت رسیدند و پس از مقابله با پیمان‌شکنان و فتنه به کوفه آمدند، مردم برای زیارت آن حضرت و بیعت وجود با آن وجود مقدس درشهر کوفه به سویش شتافتند. هنگامی که ابن ملجم برای بیعت نزد علیه‌السلام آمد، حضرت نگاهی به او انداختند و فرمودند من زندگی او را اراده می‌کنم و او مرگ مرا می‌خواهد. 📍هنگامی که این را شنید تعجب کرد و گفت یا امیرالمومنین! چنین نیست و دوباره با حضرت بیعت کرد، وقتی که از حضرت دور می‌شد حضرت به این مسئله دوباره اشاره کرد و او را قاتل خود اعلام فرمود. 📍از بزرگان قبیله روایت می‌کند که گفته است شنیدم امیرالمومنین علیه السلام بر فراز منبر در حالی که دست بر محاسنش میگذاشت می‌فرمود: چه چیز مانع می‌شود شقی‌ترین این امت این‌ها را (یعنی محاسن مرا) از خون بالای سرم خضاب کند؟ 📍همچنین طبق نقل‌های تاریخی در زمان رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روزی امیرمومنان علیه‌السلام و در نخلستان قبیله بودند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به سراغ آنها رفتند. وقتی رسیدند، امیرالمومنین و بر روی خاک به خواب رفته بودند، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آنها را از خواب بیدار کرد و به امیرالمومنین علیه‌السلام که خاک آلود شده بود فرمود: ای ابوتراب! تورا چه میشود آیا نمیخواهید شما را از شقی‌ترین انسان‌ها باخبر کنم؟ 📍عرض کردند بلی یا رسول الله! پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: شقی ترین افراد یکی سرخ روی قوم است که شتر پیغمبر را کشت و دیگری کسی است که ای علی تو را ضربت میزند و محاسنت را به خون سرت آغشته می سازد. بنابراین ابن ملجم در لِسان رسول خدا بعنوان شقی ترین افراد به سبب شهادت امیرالمومنین علیه السلام نام برده شده است. 🔸اما این نکته که سوال شده است که باتقوا ترین فرد در یمن بوده که خدمت امیرالمومنین علیه السلام فرستاده شده؟ 📍خیر چنین چیزی در منابع معتبر تاریخی نقل نشده است. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦پس از ضربت چه شد... 📍در مطالب پیشین اشاره شد که امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه توسط لعنه الله در محراب عبادت هنگامی که در رکعت اول به سجده دوم می رفتند، ضربت خورد. آن حضرت سر مبارک خود را با عمامه خویش بست و به طور نشسته نماز را ادامه داد و علیه‌السلام به دستور پدر نماز جماعت را با مردم اقامه فرمود اما علیه‌السلام در هنگام اقامه نماز با این که نشسته بود در اثر درد و رنج ضربتی که به سر مطهرش وارد شده بود، به سمت راست و چپ متمایل می‌شد و همین که سلام نماز را داد بر زمین افتاد. 📍امام مجتبی علیه السلام سر مقدس پدر را در آغوش گرفت و جای جراحت را محکم بست. سپس حضرت را از محراب به میان مسجد آوردند و مردم هم گرد آن وجود مقدس جمع شدند با این که امام مجتبی علیه‌السلام جای ضربه را محکم بسته بود اما از آن خون می‌ریخت و رنگ رخسار علیه‌السلام از زردی به سفیدی مایل گردیده بود. 📍آن حضرت به آسمان نظر می افکند و تسبیح و تقدیس الهی را می‌گفت و می‌فرمود: الهی اسئلک مراقفه الانبیاء و الاوصیاء و الی درجات جنة المأوا... سپس بی‌هوش شد و در همان حال امام مجتبی علیه‌السلام گریه می‌کرد. امیرالمومنین علیه‌السلام از قطرات اشک فرزند که بر گونه مبارکش ریخت به هوش آمد، چشم گشود و فرمود: ای فرزند! چرا گریه و بی تابی میکنید؟ بدان که تو پس از من به زهر و برادرت حسین به تیغ ستم شهید خواهید شد و هر دو به جد و پدر و مادر خویش ملحق خواهید شد. 📍پس از این امیرمومنان علیه‌السلام به منزل آوردند و طبیبی برای معاینه و معالجه به خانه حضرت آمد. او حضرت را به این ترتیب معاینه کرد که شُش گوسفندی تازه ذبح شده را خواست و آن را در جای ضربتی که بر سر مطهر وارد شده بود فرو کرد و در آن دمید و بیرون آورد و دید که ذرات مغز مطهر امیرالمومنین به این شش چسپیده و آثار زهر در آن نمایان است. 📍وقتی طبیب چنین دید شهادت حضرت را قطعی دانست و اعلام کرد که هر وصیتی را که دارید انجام دهید. لذا امیرالمومنین علیه‌السلام وصیت معروف خود را نسبت به علیه‌السلام بیان داشتند. 📍در روز بیستم ماه رمضان حال امیرالمومنین علیه‌السلام به وخامت گذاشت و همان موقع حضرت فرزندان خود را فراخواند و آخرین نصیحت ها و سفارشات خود را فرمود و امامان بعد از خود را معرفی کرد و سپس بی‌هوش شد. چون به هوش آمد فرمود هم‌اینک پیغمبر خدا، عمویم و برادرم نزد من آمدند و گفتند زود بشتاب که ما مشتاق و منتظر تو هستیم. 📍آنگاه دیده‌های مبارک خود را گردانید و به اهل بیت خود نظر کرد و فرمود همه شما را خدا می سپارم، خدا همه را به راه حق و مستقیم بدارد و از شر دشمنان حفظ فرماید. خداوند خلیفه من بر شماست و خدا برای خلافت و نصرت کافی است. سپس فرمود: سلام بر شما باد ای فرشتگان خدا... لمثل هذا فلیعمل العاملون، ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون. 🔹آنگاه پیشانی مبارک علیه‌السلام عرق کرد، چشم‌های خود را برهم گذاشت، دست و پای مبارک خویش را به سوی قبله کشید و فرمود: أشهد أن لااله الا الله وحده لاشریک له، و اشهد أن محمدا عبده و رسوله... این را فرمود و روح مقدسشان به ملکوت پرواز کرد... 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦پس از شهادت امیرالمومنین علیه‌السلام و حکومت حضرت چگونه شد؟ 📍بعد از آنکه سلام‌الله‌علیه به شهادت رسید طبق وصیت آن وجود مقدس، علیه السلام پیکر نازنین امیرالمومنین علیه السلام را غسل داد و کفن کرد و همراه با فرزندان و معدود شیعیان آن وجود مقدس بر پیکر پاک امیرالمومنین علیه‌السلام نماز خوانده شد. 📍امیرالمومنین علیه‌السلام فرموده بود که شما جلوی تابوت من را راها کنید چرا که و آن را حمل خواهند کرد و حسن و حسین پایین تابوت را برگیرند و هر جا دیدید که جلوی تابوت به زمین آمد همان جا تابوت را فرود آورید. در آنجا سنگی خواهید دید که علامت قبری است که حضرت برای من حفر کرده. من را در آنجا دفن کنید. 📍به همین گونه عمل شد و پیکر مقدس امیرالمومنین علیه‌السلام درهمین منطقه‌ای که خوانده می‌شد و آن زمان بیرون از بود، دفن گردید و در سحرگاه امام مجتبی علیه‌السلام و عزیزان امیرالمومنین علیه‌السلام و شیعیانش به کوفه بازگشتند. 📍صبح روز بیست و یکم در کوفه این خبر پیچید که امیر‌المومنین علیه‌السلام به شهادت رسیده است. مردم منقلب حتی کسانی که خون ها به دل امیرالمومنین علیه‌السلام کرده بودند به سبب مظلومیت آن حضرت و فضایی که به وجود آمده بود، رو به سوی خانه علیه السلام و آوردند و به آن حضرت تسلیت گفتند و امام مجتبی علیه‌السلام را دعوت کردند که به مسجد بیاید و مردم در مسجد به آن حضرت تسلیت و تعزیت بگویند. 📍مردم امام مجتبی علیه‌السلام را همراهی کردند و بر فراز منبر پدر نشاندند و انبوه جمعیت هم در مسجد جامع گرد آمده بود. همین که امام مجتبی علیه السلام خواست بسم الله بگوید و سخنان خود را آغاز کند، بغض آن حضرت از شدت مصیبت وارده شهادت امیرالمومنین علیه‌السلام ترکید و گریست. مردم هم با امام مجتبی علیه‌السلام گریه کردند و هنگامی که حضرت آرام گرفت در سخنانی به تجلیل از مقام رفیع و بی بدیل امیرالمومنین علیه‌السلام و مظلومیت آن حضرت و کوتاهی مردم کوفه در حق وجود مقدس که منجر به شهادت وجود نازنینش گشت فرمودند. 📍وقتی امام مجتبی علیه السلام سخنان خود را به پایان رسانید خطاب به انبوه جمعیت حاضر گفت: مردم منتظر چه هستید ایشان فرزند رسول خدا و فرزند خلیفه شهید است که با شما سخن می‌گوید، شایسته ترین فرد برای خلافت. 🔸مردم در پی این سخنان به سوی امام مجتبی علیه‌السلام هجوم آوردند و در حالی که می گفتند: ای زاده رسول خدا! ما تو را بسیار دوست داریم و بهترین فرد برای خلافت هستی، با امام مجتبی علیه‌السلام به عنوان خلیفه جدید بیعت به عمل آمد و تمام قلمرو امیرالمومنین علیه‌السلام و عالم اسلام منهای و که از قلمرو حضرت جدا شده بود خلافت امام مجتبی علیه‌السلام را پذیرفتند. 📲 @rajabidavani
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦آیا شکافتن خانه کعبه هنگام ولادت علیه السلام واقعیت دارد؟ 📍در اینکه امیرالمومنین علیه‌السلام در کعبه به دنیا آمده است شکی وجود ندارد و غیر از شیعه بسیاری از منابع اهل تسنن هم به این مهم اعتراف دارند. حتی با قید این نکته که دیوار خانه کعبه شکافته شد و حضرت فاطمه بنت اسد علیها‌السلام مادر امیرالمومنین علیه‌السلام وارد کعبه شد و دیوار به هم آمد و بعد هم مجدداً دیوار از همانجا شکافته شد و فاطمه همراه با نوزاد مطهر خود از خانه خدا بیرون آمد و دیوار به هم آمد. 📍البته باید توجه داشت که بنای کعبه ای که امیرالمومنین علیه‌السلام در آن به دنیا آمد در همان دوران پیش از اسلام فرو ریخت و کعبه مجدداً بنا شد و در دوران حکومت دوبار کعبه ویران شد و بار دوم به دست حجاج، جنایتکار معروف که عبدالله را از بین برد، کعبه بنا شد و بعد از آن هم در چند نوبت کعبه تخریب و مجدداً بنا شده است. 🔸ولی از معجزات امیرالمومنین علیه‌السلام این است که هر بنایی برای کعبه ایجاد می‌شود همان دیواری که هنگام ولادت امیرالمومنین شکافته شد، اثر شکافته شدن روی آن باقی می‌ماند. در اعصار پیشین و قبل از حاکمیت وهابیت خبیث بر این سرزمین مقدس، در دوران حکومت اشرافِ مکه که بعضاً از نوادگان حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام بودند، این شکاف با نقره پر شده بود و مورد افتخار شیعه و خاندان پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بود و امروز هم به رغم تلاش آل سعود خبیث برای پنهان کردن شکاف خانه کعبه این اثر همچنان باقیست و سعی می‌کنند که هنگام زیارت زائران آن را بپوشانند تا مورد احترام و افتخار شیعه قرار نگیرد. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦ای پسر ملجم! در کار خود شتاب کن 📍باعرض تسلیت فرارسیدن سالروز ضربت خوردن مولی‌الموحدین امیرالمومنین علی علیه‌السلام و شهادت جانگداز آن وجود مقدس به همه شیعیان جهان، درباره واقعه سحرگاه ۱۹ رمضان باید عرض کرد... 📍در ماه رمضان سال آخر عمر شریف آن وجود مقدس سال ۴۰ ام هجری، امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه در کوفه هرشب مهمان یکی از عزیزان و فرزندان خود بودند، گویی که آن حضرت میدانند آخرین ما رمضان و روزهای عمر شریفشان هست، لذا میخواستند با فرزندان خود بیشتر دیدار داشته باشند. 📍آن شب یعنی شب ۱۹ رمضان امیرالمومنین سلام الله علیه در خانه دخترخود ام‌کلثوم بودند و طبق نقل ام‌کلثوم، امیرمومنان علیه‌السلام برای نماز به مسجد نرفتند و نماز مغرب را در خانه اقامه فرمود و ام‌کلثوم برای آن وجود مقدس افطاری فراهم کرده بود حضرت بعد از تناول افطار تا هنگام سحر خواب در چشمان نداشت و مرتب از داخل خانه به حیاط می‌آمد و به آسمان نظر می افکند و می‌فرمود: این همان شبی است که خدا و رسولش به من وعده دادند. میگوید به آن حضرت عرض کردم چه چیز موجب شده که امشب خواب از شما گرفته شود. فرمود: اگر امشب را به صبح برسانم کشته خواهم شد. 📍هنگامی که سپیده سر زد امیرالمومنین علیه‌السلام کمربند خود را محکم بست و بیرون آمد در حالیکه این شعر را میخواند: کمرت رابرای مرگ محکم ببند زیرا مرگ به دیدارت خواهد آمد و آنگاه که برتو وارد شد از مرگ جزع و بی تابی نکن... 📍حضرت هنگامی که به صحن خانه آمد مرغابی‌های خانه پیش حضرت آمدند و پرمیزدند و ناله و فریاد می‌کردند برخی از اهل خانه خواستند آنها را برانند اما امیرالمومنین علیه السلام فرمود آنها را واگذارید زیرا که نوحه‌گران هستد. 📍اما از سویی دیگر سحرگاه ۱۹ رمضان در مسجد جامع کوفه بود که ناگهان شنید اشعث بن قیس به عبدالرحمان بن ملجم مرادی میگوید ای پسر ملجم در کار خود شتاب کن که اگر صبح برسد رسوا خواهی شد. حجربن‌عدی متوجه توطئه آنها شد و به اشعث گفت: ای اعور یعنی ای یک چشم، میخواهی امیرالمومنین علیه‌السلام را به قتل برسانی؟ سپس با شتاب به سمت خانه امیرالمومنین علیه‌السلام آمد تا آن حضرت را از توطئه آگاه کند... 📍اما آن وجود مقدس خانه دختر خود ام کلثوم بود و ازراه دیگری به مسجد حرکت کرده بود. حجر وقتی از یافتن حضرت نا‌امید شد به سوی مسجد بازگشت اما دیگر دیر شده بود. 📍امیرمومنان علیه‌السلام وارد مسجد شد در حالی که قندیل‌های مسجد خاموش بود. آن حضرت در تاریکی چند رکعت نماز خواند و مدتی مشغول تعقیبات شد، سپس بر بام مسجد آمد و بانگ اذان سر داد و پس از اذان درحالی که خدا را تقدیس می‌کرد و صلوات می‌فرستاد به محراب رفت و به نماز ایستاد. 📍 همراه با (یکی از هم‌فکران خود در خوارج) در صف اول نماز جماعت قرار گرفتند و همفکر دیگر آنها به نام با فاصله‌ای از آنها ایستاد این سه خبیث لعنهم‌الله قرار گذاشته بودند یکی اقدام به قتل حضرت کند و در صورت عدم موفقیت دیگری وارد عمل شود. امیرالمومنین علیه‌السلام داشتند در رکعت اول به سجده دوم میرفتند که ابتدا با فریاد لاحکم‌الالله شمشیر کشید و به سوی آن حضرت حمله برد. اما شمشیر او به سقف مسجد گیرکرد و موفق نشد. 📍بلافاصله ابن ملجم با شمشیری کشیده به فرق مطهر امیرالمومنین ضربت زد و ضربه او درست همان جایی فرود آمد که سالها پیش در جنگ خندق ضربه‌ای وارد کرده بود. ضربه ابن ملجم لعنه الله فرق مطهر امیرمومنان سلام‌الله‌علیه را تا جایگاه سجده شکافت. امیرالمومنین علیه‌السلام فرمود: بسم الله و بالله وعلی ملة رسول الله، فزت و رب الکعبه. 📍مردم به سوی محراب دویدند و آن حضرت را دیدند که در محراب افتاده و فرق مبارکش شکافته شده و خاک از کف محراب برمیگیرد و بر جای زخم و جراحت میریزد و این آیه شریفه را تلاوت می فرماید : (منها خلقناکم و فیها نعیدکم ومنها نخرجکم تارة اخری) یعنی شما را از خاک آفریدیم و به خاک باز می‌گردانیم و از خاک بار دیگر شما را بیرون می‌آوریم. سپس فرمود امر خدا فرا رسید و گفته پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم تحقق یافت. 🔹مردم دیدند که خون مبارک حضرت بر صورت و محاسن شریفش جاریست و محاسن به خون خضاب شده و در آن حال می‌فرماید: هذه ما وعدنا الله و الرسول این همان وعده ایست که خدا و پیغمبرش به من دادند... 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین 🚦من زندگی تو را میخواهم ولی تو مرگ مرا طلب میکنی! 📍 از تیره از قبیله بزرگ کنده از قبایل یمنی است که در کوفه مستقر شده بودند. بخش بزرگی از قبیله کنده در زمان خلیفه دوم از یمن به کوفه آمدند و در این شهر ساکن شده بودند. از سابقه وپیش از آنکه امیرمومنان علیه‌السلام با او روبرو شود چیزی درتاریخ ذکر نشده است. 📍اما هنگامی که امیرالمومنین سلام الله علیه به خلافت رسیدند و پس از مقابله با پیمان‌شکنان و فتنه به کوفه آمدند، مردم برای زیارت آن حضرت و بیعت وجود با آن وجود مقدس درشهر کوفه به سویش شتافتند. هنگامی که ابن ملجم برای بیعت نزد علیه‌السلام آمد، حضرت نگاهی به او انداختند و فرمودند من زندگی او را اراده می‌کنم و او مرگ مرا می‌خواهد. 📍هنگامی که این را شنید تعجب کرد و گفت یا امیرالمومنین! چنین نیست و دوباره با حضرت بیعت کرد، وقتی که از حضرت دور می‌شد حضرت به این مسئله دوباره اشاره کرد و او را قاتل خود اعلام فرمود. 📍از بزرگان قبیله روایت می‌کند که گفته است شنیدم امیرالمومنین علیه السلام بر فراز منبر در حالی که دست بر محاسنش میگذاشت می‌فرمود: چه چیز مانع می‌شود شقی‌ترین این امت این‌ها را (یعنی محاسن مرا) از خون بالای سرم خضاب کند؟ 📍همچنین طبق نقل‌های تاریخی در زمان رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روزی امیرمومنان علیه‌السلام و در نخلستان قبیله بودند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به سراغ آنها رفتند. وقتی رسیدند، امیرالمومنین و بر روی خاک به خواب رفته بودند، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آنها را از خواب بیدار کرد و به امیرالمومنین علیه‌السلام که خاک آلود شده بود فرمود: ای ابوتراب! تورا چه میشود آیا نمیخواهید شما را از شقی‌ترین انسان‌ها باخبر کنم؟ 📍عرض کردند بلی یا رسول الله! پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: شقی ترین افراد یکی سرخ روی قوم است که شتر پیغمبر را کشت و دیگری کسی است که ای علی تو را ضربت میزند و محاسنت را به خون سرت آغشته می سازد. بنابراین ابن ملجم در لِسان رسول خدا بعنوان شقی ترین افراد به سبب شهادت امیرالمومنین علیه السلام نام برده شده است. 🔸اما این نکته که سوال شده است که باتقوا ترین فرد در یمن بوده که خدمت امیرالمومنین علیه السلام فرستاده شده؟ 📍خیر چنین چیزی در منابع معتبر تاریخی نقل نشده است. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦پس از ضربت چه شد... 📍در مطالب پیشین اشاره شد که امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه توسط لعنه الله در محراب عبادت هنگامی که در رکعت اول به سجده دوم می رفتند، ضربت خورد. آن حضرت سر مبارک خود را با عمامه خویش بست و به طور نشسته نماز را ادامه داد و علیه‌السلام به دستور پدر نماز جماعت را با مردم اقامه فرمود اما علیه‌السلام در هنگام اقامه نماز با این که نشسته بود در اثر درد و رنج ضربتی که به سر مطهرش وارد شده بود، به سمت راست و چپ متمایل می‌شد و همین که سلام نماز را داد بر زمین افتاد. 📍امام مجتبی علیه السلام سر مقدس پدر را در آغوش گرفت و جای جراحت را محکم بست. سپس حضرت را از محراب به میان مسجد آوردند و مردم هم گرد آن وجود مقدس جمع شدند با این که امام مجتبی علیه‌السلام جای ضربه را محکم بسته بود اما از آن خون می‌ریخت و رنگ رخسار علیه‌السلام از زردی به سفیدی مایل گردیده بود. 📍آن حضرت به آسمان نظر می افکند و تسبیح و تقدیس الهی را می‌گفت و می‌فرمود: الهی اسئلک مراقفه الانبیاء و الاوصیاء و الی درجات جنة المأوا... سپس بی‌هوش شد و در همان حال امام مجتبی علیه‌السلام گریه می‌کرد. امیرالمومنین علیه‌السلام از قطرات اشک فرزند که بر گونه مبارکش ریخت به هوش آمد، چشم گشود و فرمود: ای فرزند! چرا گریه و بی تابی میکنید؟ بدان که تو پس از من به زهر و برادرت حسین به تیغ ستم شهید خواهید شد و هر دو به جد و پدر و مادر خویش ملحق خواهید شد. 📍پس از این امیرمومنان علیه‌السلام به منزل آوردند و طبیبی برای معاینه و معالجه به خانه حضرت آمد. او حضرت را به این ترتیب معاینه کرد که شُش گوسفندی تازه ذبح شده را خواست و آن را در جای ضربتی که بر سر مطهر وارد شده بود فرو کرد و در آن دمید و بیرون آورد و دید که ذرات مغز مطهر امیرالمومنین به این شش چسپیده و آثار زهر در آن نمایان است. 📍وقتی طبیب چنین دید شهادت حضرت را قطعی دانست و اعلام کرد که هر وصیتی را که دارید انجام دهید. لذا امیرالمومنین علیه‌السلام وصیت معروف خود را نسبت به علیه‌السلام بیان داشتند. 📍در روز بیستم ماه رمضان حال امیرالمومنین علیه‌السلام به وخامت گذاشت و همان موقع حضرت فرزندان خود را فراخواند و آخرین نصیحت ها و سفارشات خود را فرمود و امامان بعد از خود را معرفی کرد و سپس بی‌هوش شد. چون به هوش آمد فرمود هم‌اینک پیغمبر خدا، عمویم و برادرم نزد من آمدند و گفتند زود بشتاب که ما مشتاق و منتظر تو هستیم. 📍آنگاه دیده‌های مبارک خود را گردانید و به اهل بیت خود نظر کرد و فرمود همه شما را خدا می سپارم، خدا همه را به راه حق و مستقیم بدارد و از شر دشمنان حفظ فرماید. خداوند خلیفه من بر شماست و خدا برای خلافت و نصرت کافی است. سپس فرمود: سلام بر شما باد ای فرشتگان خدا... لمثل هذا فلیعمل العاملون، ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون. 🔹آنگاه پیشانی مبارک علیه‌السلام عرق کرد، چشم‌های خود را برهم گذاشت، دست و پای مبارک خویش را به سوی قبله کشید و فرمود: أشهد أن لااله الا الله وحده لاشریک له، و اشهد أن محمدا عبده و رسوله... این را فرمود و روح مقدسشان به ملکوت پرواز کرد... 📲 @rajabidavani
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦آیا شکافتن خانه کعبه هنگام ولادت علیه السلام واقعیت دارد؟ 📍در اینکه امیرالمومنین علیه‌السلام در کعبه به دنیا آمده است شکی وجود ندارد و غیر از شیعه بسیاری از منابع اهل تسنن هم به این مهم اعتراف دارند. حتی با قید این نکته که دیوار خانه کعبه شکافته شد و حضرت فاطمه بنت اسد علیها‌السلام مادر امیرالمومنین علیه‌السلام وارد کعبه شد و دیوار به هم آمد و بعد هم مجدداً دیوار از همانجا شکافته شد و فاطمه همراه با نوزاد مطهر خود از خانه خدا بیرون آمد و دیوار به هم آمد. 📍البته باید توجه داشت که بنای کعبه ای که امیرالمومنین علیه‌السلام در آن به دنیا آمد در همان دوران پیش از اسلام فرو ریخت و کعبه مجدداً بنا شد و در دوران حکومت دوبار کعبه ویران شد و بار دوم به دست حجاج، جنایتکار معروف که عبدالله را از بین برد، کعبه بنا شد و بعد از آن هم در چند نوبت کعبه تخریب و مجدداً بنا شده است. 🔸ولی از معجزات امیرالمومنین علیه‌السلام این است که هر بنایی برای کعبه ایجاد می‌شود همان دیواری که هنگام ولادت امیرالمومنین شکافته شد، اثر شکافته شدن روی آن باقی می‌ماند. در اعصار پیشین و قبل از حاکمیت وهابیت خبیث بر این سرزمین مقدس، در دوران حکومت اشرافِ مکه که بعضاً از نوادگان حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام بودند، این شکاف با نقره پر شده بود و مورد افتخار شیعه و خاندان پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بود و امروز هم به رغم تلاش آل سعود خبیث برای پنهان کردن شکاف خانه کعبه این اثر همچنان باقیست و سعی می‌کنند که هنگام زیارت زائران آن را بپوشانند تا مورد احترام و افتخار شیعه قرار نگیرد. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦ای پسر ملجم! در کار خود شتاب کن 📍باعرض تسلیت فرارسیدن سالروز ضربت خوردن مولی‌الموحدین امیرالمومنین علی علیه‌السلام و شهادت جانگداز آن وجود مقدس به همه شیعیان جهان، درباره واقعه سحرگاه ۱۹ رمضان باید عرض کرد... 📍در ماه رمضان سال آخر عمر شریف آن وجود مقدس سال ۴۰ ام هجری، امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه در کوفه هرشب مهمان یکی از عزیزان و فرزندان خود بودند، گویی که آن حضرت میدانند آخرین ما رمضان و روزهای عمر شریفشان هست، لذا میخواستند با فرزندان خود بیشتر دیدار داشته باشند. 📍آن شب یعنی شب ۱۹ رمضان امیرالمومنین سلام الله علیه در خانه دخترخود ام‌کلثوم بودند و طبق نقل ام‌کلثوم، امیرمومنان علیه‌السلام برای نماز به مسجد نرفتند و نماز مغرب را در خانه اقامه فرمود و ام‌کلثوم برای آن وجود مقدس افطاری فراهم کرده بود حضرت بعد از تناول افطار تا هنگام سحر خواب در چشمان نداشت و مرتب از داخل خانه به حیاط می‌آمد و به آسمان نظر می افکند و می‌فرمود: این همان شبی است که خدا و رسولش به من وعده دادند. میگوید به آن حضرت عرض کردم چه چیز موجب شده که امشب خواب از شما گرفته شود. فرمود: اگر امشب را به صبح برسانم کشته خواهم شد. 📍هنگامی که سپیده سر زد امیرالمومنین علیه‌السلام کمربند خود را محکم بست و بیرون آمد در حالیکه این شعر را میخواند: کمرت رابرای مرگ محکم ببند زیرا مرگ به دیدارت خواهد آمد و آنگاه که برتو وارد شد از مرگ جزع و بی تابی نکن... 📍حضرت هنگامی که به صحن خانه آمد مرغابی‌های خانه پیش حضرت آمدند و پرمیزدند و ناله و فریاد می‌کردند برخی از اهل خانه خواستند آنها را برانند اما امیرالمومنین علیه السلام فرمود آنها را واگذارید زیرا که نوحه‌گران هستد. 📍اما از سویی دیگر سحرگاه ۱۹ رمضان در مسجد جامع کوفه بود که ناگهان شنید اشعث بن قیس به عبدالرحمان بن ملجم مرادی میگوید ای پسر ملجم در کار خود شتاب کن که اگر صبح برسد رسوا خواهی شد. حجربن‌عدی متوجه توطئه آنها شد و به اشعث گفت: ای اعور یعنی ای یک چشم، میخواهی امیرالمومنین علیه‌السلام را به قتل برسانی؟ سپس با شتاب به سمت خانه امیرالمومنین علیه‌السلام آمد تا آن حضرت را از توطئه آگاه کند... 📍اما آن وجود مقدس خانه دختر خود ام کلثوم بود و ازراه دیگری به مسجد حرکت کرده بود. حجر وقتی از یافتن حضرت نا‌امید شد به سوی مسجد بازگشت اما دیگر دیر شده بود. 📍امیرمومنان علیه‌السلام وارد مسجد شد در حالی که قندیل‌های مسجد خاموش بود. آن حضرت در تاریکی چند رکعت نماز خواند و مدتی مشغول تعقیبات شد، سپس بر بام مسجد آمد و بانگ اذان سر داد و پس از اذان درحالی که خدا را تقدیس می‌کرد و صلوات می‌فرستاد به محراب رفت و به نماز ایستاد. 📍 همراه با (یکی از هم‌فکران خود در خوارج) در صف اول نماز جماعت قرار گرفتند و همفکر دیگر آنها به نام با فاصله‌ای از آنها ایستاد این سه خبیث لعنهم‌الله قرار گذاشته بودند یکی اقدام به قتل حضرت کند و در صورت عدم موفقیت دیگری وارد عمل شود. امیرالمومنین علیه‌السلام داشتند در رکعت اول به سجده دوم میرفتند که ابتدا با فریاد لاحکم‌الالله شمشیر کشید و به سوی آن حضرت حمله برد. اما شمشیر او به سقف مسجد گیرکرد و موفق نشد. 📍بلافاصله ابن ملجم با شمشیری کشیده به فرق مطهر امیرالمومنین ضربت زد و ضربه او درست همان جایی فرود آمد که سالها پیش در جنگ خندق ضربه‌ای وارد کرده بود. ضربه ابن ملجم لعنه الله فرق مطهر امیرمومنان سلام‌الله‌علیه را تا جایگاه سجده شکافت. امیرالمومنین علیه‌السلام فرمود: بسم الله و بالله وعلی ملة رسول الله، فزت و رب الکعبه. 📍مردم به سوی محراب دویدند و آن حضرت را دیدند که در محراب افتاده و فرق مبارکش شکافته شده و خاک از کف محراب برمیگیرد و بر جای زخم و جراحت میریزد و این آیه شریفه را تلاوت می فرماید : (منها خلقناکم و فیها نعیدکم ومنها نخرجکم تارة اخری) یعنی شما را از خاک آفریدیم و به خاک باز می‌گردانیم و از خاک بار دیگر شما را بیرون می‌آوریم. سپس فرمود امر خدا فرا رسید و گفته پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم تحقق یافت. 🔹مردم دیدند که خون مبارک حضرت بر صورت و محاسن شریفش جاریست و محاسن به خون خضاب شده و در آن حال می‌فرماید: هذه ما وعدنا الله و الرسول این همان وعده ایست که خدا و پیغمبرش به من دادند... 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین 🚦من زندگی تو را میخواهم ولی تو مرگ مرا طلب میکنی! 📍 از تیره از قبیله بزرگ کنده از قبایل یمنی است که در کوفه مستقر شده بودند. بخش بزرگی از قبیله کنده در زمان خلیفه دوم از یمن به کوفه آمدند و در این شهر ساکن شده بودند. از سابقه وپیش از آنکه امیرمومنان علیه‌السلام با او روبرو شود چیزی درتاریخ ذکر نشده است. 📍اما هنگامی که امیرالمومنین سلام الله علیه به خلافت رسیدند و پس از مقابله با پیمان‌شکنان و فتنه به کوفه آمدند، مردم برای زیارت آن حضرت و بیعت وجود با آن وجود مقدس درشهر کوفه به سویش شتافتند. هنگامی که ابن ملجم برای بیعت نزد علیه‌السلام آمد، حضرت نگاهی به او انداختند و فرمودند من زندگی او را اراده می‌کنم و او مرگ مرا می‌خواهد. 📍هنگامی که این را شنید تعجب کرد و گفت یا امیرالمومنین! چنین نیست و دوباره با حضرت بیعت کرد، وقتی که از حضرت دور می‌شد حضرت به این مسئله دوباره اشاره کرد و او را قاتل خود اعلام فرمود. 📍از بزرگان قبیله روایت می‌کند که گفته است شنیدم امیرالمومنین علیه السلام بر فراز منبر در حالی که دست بر محاسنش میگذاشت می‌فرمود: چه چیز مانع می‌شود شقی‌ترین این امت این‌ها را (یعنی محاسن مرا) از خون بالای سرم خضاب کند؟ 📍همچنین طبق نقل‌های تاریخی در زمان رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روزی امیرمومنان علیه‌السلام و در نخلستان قبیله بودند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به سراغ آنها رفتند. وقتی رسیدند، امیرالمومنین و بر روی خاک به خواب رفته بودند، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آنها را از خواب بیدار کرد و به امیرالمومنین علیه‌السلام که خاک آلود شده بود فرمود: ای ابوتراب! تورا چه میشود آیا نمیخواهید شما را از شقی‌ترین انسان‌ها باخبر کنم؟ 📍عرض کردند بلی یا رسول الله! پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: شقی ترین افراد یکی سرخ روی قوم است که شتر پیغمبر را کشت و دیگری کسی است که ای علی تو را ضربت میزند و محاسنت را به خون سرت آغشته می سازد. بنابراین ابن ملجم در لِسان رسول خدا بعنوان شقی ترین افراد به سبب شهادت امیرالمومنین علیه السلام نام برده شده است. 🔸اما این نکته که سوال شده است که باتقوا ترین فرد در یمن بوده که خدمت امیرالمومنین علیه السلام فرستاده شده؟ 📍خیر چنین چیزی در منابع معتبر تاریخی نقل نشده است. 📲 @rajabidavani
📜 استاد دکتر محمدحسین 🚦آیا شکافتن خانه کعبه هنگام ولادت علیه السلام واقعیت دارد؟ 📍در اینکه امیرالمومنین علیه‌السلام در کعبه به دنیا آمده است شکی وجود ندارد و غیر از شیعه بسیاری از منابع اهل تسنن هم به این مهم اعتراف دارند. حتی با قید این نکته که دیوار خانه کعبه شکافته شد و حضرت فاطمه بنت اسد علیها‌السلام مادر امیرالمومنین علیه‌السلام وارد کعبه شد و دیوار به هم آمد و بعد هم مجدداً دیوار از همانجا شکافته شد و فاطمه همراه با نوزاد مطهر خود از خانه خدا بیرون آمد و دیوار به هم آمد. 📍البته باید توجه داشت که بنای کعبه ای که امیرالمومنین علیه‌السلام در آن به دنیا آمد در همان دوران پیش از اسلام فرو ریخت و کعبه مجدداً بنا شد و در دوران حکومت دوبار کعبه ویران شد و بار دوم به دست حجاج، جنایتکار معروف که عبدالله را از بین برد، کعبه بنا شد و بعد از آن هم در چند نوبت کعبه تخریب و مجدداً بنا شده است. 🔸ولی از معجزات امیرالمومنین علیه‌السلام این است که هر بنایی برای کعبه ایجاد می‌شود همان دیواری که هنگام ولادت امیرالمومنین شکافته شد، اثر شکافته شدن روی آن باقی می‌ماند. در اعصار پیشین و قبل از حاکمیت وهابیت خبیث بر این سرزمین مقدس، در دوران حکومت اشرافِ مکه که بعضاً از نوادگان حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام بودند، این شکاف با نقره پر شده بود و مورد افتخار شیعه و خاندان پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بود و امروز هم به رغم تلاش آل سعود خبیث برای پنهان کردن شکاف خانه کعبه این اثر همچنان باقیست و سعی می‌کنند که هنگام زیارت زائران آن را بپوشانند تا مورد احترام و افتخار شیعه قرار نگیرد. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦ای پسر ملجم! در کار خود شتاب کن 📍باعرض تسلیت فرارسیدن سالروز ضربت خوردن مولی‌الموحدین امیرالمومنین علی علیه‌السلام و شهادت جانگداز آن وجود مقدس به همه شیعیان جهان، درباره واقعه سحرگاه ۱۹ رمضان باید عرض کرد... 📍در ماه رمضان سال آخر عمر شریف آن وجود مقدس سال ۴۰ ام هجری، امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه در کوفه هرشب مهمان یکی از عزیزان و فرزندان خود بودند، گویی که آن حضرت میدانند آخرین ما رمضان و روزهای عمر شریفشان هست، لذا میخواستند با فرزندان خود بیشتر دیدار داشته باشند. 📍آن شب یعنی شب ۱۹ رمضان امیرالمومنین سلام الله علیه در خانه دخترخود ام‌کلثوم بودند و طبق نقل ام‌کلثوم، امیرمومنان علیه‌السلام برای نماز به مسجد نرفتند و نماز مغرب را در خانه اقامه فرمود و ام‌کلثوم برای آن وجود مقدس افطاری فراهم کرده بود حضرت بعد از تناول افطار تا هنگام سحر خواب در چشمان نداشت و مرتب از داخل خانه به حیاط می‌آمد و به آسمان نظر می افکند و می‌فرمود: این همان شبی است که خدا و رسولش به من وعده دادند. میگوید به آن حضرت عرض کردم چه چیز موجب شده که امشب خواب از شما گرفته شود. فرمود: اگر امشب را به صبح برسانم کشته خواهم شد. 📍هنگامی که سپیده سر زد امیرالمومنین علیه‌السلام کمربند خود را محکم بست و بیرون آمد در حالیکه این شعر را میخواند: کمرت رابرای مرگ محکم ببند زیرا مرگ به دیدارت خواهد آمد و آنگاه که برتو وارد شد از مرگ جزع و بی تابی نکن... 📍حضرت هنگامی که به صحن خانه آمد مرغابی‌های خانه پیش حضرت آمدند و پرمیزدند و ناله و فریاد می‌کردند برخی از اهل خانه خواستند آنها را برانند اما امیرالمومنین علیه السلام فرمود آنها را واگذارید زیرا که نوحه‌گران هستد. 📍اما از سویی دیگر سحرگاه ۱۹ رمضان در مسجد جامع کوفه بود که ناگهان شنید اشعث بن قیس به عبدالرحمان بن ملجم مرادی میگوید ای پسر ملجم در کار خود شتاب کن که اگر صبح برسد رسوا خواهی شد. حجربن‌عدی متوجه توطئه آنها شد و به اشعث گفت: ای اعور یعنی ای یک چشم، میخواهی امیرالمومنین علیه‌السلام را به قتل برسانی؟ سپس با شتاب به سمت خانه امیرالمومنین علیه‌السلام آمد تا آن حضرت را از توطئه آگاه کند... 📍اما آن وجود مقدس خانه دختر خود ام کلثوم بود و ازراه دیگری به مسجد حرکت کرده بود. حجر وقتی از یافتن حضرت نا‌امید شد به سوی مسجد بازگشت اما دیگر دیر شده بود. 📍امیرمومنان علیه‌السلام وارد مسجد شد در حالی که قندیل‌های مسجد خاموش بود. آن حضرت در تاریکی چند رکعت نماز خواند و مدتی مشغول تعقیبات شد، سپس بر بام مسجد آمد و بانگ اذان سر داد و پس از اذان درحالی که خدا را تقدیس می‌کرد و صلوات می‌فرستاد به محراب رفت و به نماز ایستاد. 📍 همراه با (یکی از هم‌فکران خود در خوارج) در صف اول نماز جماعت قرار گرفتند و همفکر دیگر آنها به نام با فاصله‌ای از آنها ایستاد این سه خبیث لعنهم‌الله قرار گذاشته بودند یکی اقدام به قتل حضرت کند و در صورت عدم موفقیت دیگری وارد عمل شود. امیرالمومنین علیه‌السلام داشتند در رکعت اول به سجده دوم میرفتند که ابتدا با فریاد لاحکم‌الالله شمشیر کشید و به سوی آن حضرت حمله برد. اما شمشیر او به سقف مسجد گیرکرد و موفق نشد. 📍بلافاصله ابن ملجم با شمشیری کشیده به فرق مطهر امیرالمومنین ضربت زد و ضربه او درست همان جایی فرود آمد که سالها پیش در جنگ خندق ضربه‌ای وارد کرده بود. ضربه ابن ملجم لعنه الله فرق مطهر امیرمومنان سلام‌الله‌علیه را تا جایگاه سجده شکافت. امیرالمومنین علیه‌السلام فرمود: بسم الله و بالله وعلی ملة رسول الله، فزت و رب الکعبه. 📍مردم به سوی محراب دویدند و آن حضرت را دیدند که در محراب افتاده و فرق مبارکش شکافته شده و خاک از کف محراب برمیگیرد و بر جای زخم و جراحت میریزد و این آیه شریفه را تلاوت می فرماید : (منها خلقناکم و فیها نعیدکم ومنها نخرجکم تارة اخری) یعنی شما را از خاک آفریدیم و به خاک باز می‌گردانیم و از خاک بار دیگر شما را بیرون می‌آوریم. سپس فرمود امر خدا فرا رسید و گفته پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم تحقق یافت. 🔹مردم دیدند که خون مبارک حضرت بر صورت و محاسن شریفش جاریست و محاسن به خون خضاب شده و در آن حال می‌فرماید: هذه ما وعدنا الله و الرسول این همان وعده ایست که خدا و پیغمبرش به من دادند... 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین 🚦من زندگی تو را میخواهم ولی تو مرگ مرا طلب میکنی! 📍 از تیره از قبیله بزرگ کنده از قبایل یمنی است که در کوفه مستقر شده بودند. بخش بزرگی از قبیله کنده در زمان خلیفه دوم از یمن به کوفه آمدند و در این شهر ساکن شده بودند. از سابقه وپیش از آنکه امیرمومنان علیه‌السلام با او روبرو شود چیزی درتاریخ ذکر نشده است. 📍اما هنگامی که امیرالمومنین سلام الله علیه به خلافت رسیدند و پس از مقابله با پیمان‌شکنان و فتنه به کوفه آمدند، مردم برای زیارت آن حضرت و بیعت وجود با آن وجود مقدس درشهر کوفه به سویش شتافتند. هنگامی که ابن ملجم برای بیعت نزد علیه‌السلام آمد، حضرت نگاهی به او انداختند و فرمودند من زندگی او را اراده می‌کنم و او مرگ مرا می‌خواهد. 📍هنگامی که این را شنید تعجب کرد و گفت یا امیرالمومنین! چنین نیست و دوباره با حضرت بیعت کرد، وقتی که از حضرت دور می‌شد حضرت به این مسئله دوباره اشاره کرد و او را قاتل خود اعلام فرمود. 📍از بزرگان قبیله روایت می‌کند که گفته است شنیدم امیرالمومنین علیه السلام بر فراز منبر در حالی که دست بر محاسنش میگذاشت می‌فرمود: چه چیز مانع می‌شود شقی‌ترین این امت این‌ها را (یعنی محاسن مرا) از خون بالای سرم خضاب کند؟ 📍همچنین طبق نقل‌های تاریخی در زمان رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روزی امیرمومنان علیه‌السلام و در نخلستان قبیله بودند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به سراغ آنها رفتند. وقتی رسیدند، امیرالمومنین و بر روی خاک به خواب رفته بودند، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آنها را از خواب بیدار کرد و به امیرالمومنین علیه‌السلام که خاک آلود شده بود فرمود: ای ابوتراب! تورا چه میشود آیا نمیخواهید شما را از شقی‌ترین انسان‌ها باخبر کنم؟ 📍عرض کردند بلی یا رسول الله! پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: شقی ترین افراد یکی سرخ روی قوم است که شتر پیغمبر را کشت و دیگری کسی است که ای علی تو را ضربت میزند و محاسنت را به خون سرت آغشته می سازد. بنابراین ابن ملجم در لِسان رسول خدا بعنوان شقی ترین افراد به سبب شهادت امیرالمومنین علیه السلام نام برده شده است. 🔸اما این نکته که سوال شده است که باتقوا ترین فرد در یمن بوده که خدمت امیرالمومنین علیه السلام فرستاده شده؟ 📍خیر چنین چیزی در منابع معتبر تاریخی نقل نشده است. 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦پس از ضربت چه شد... 📍در مطالب پیشین اشاره شد که امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه توسط لعنه الله در محراب عبادت هنگامی که در رکعت اول به سجده دوم می رفتند، ضربت خورد. آن حضرت سر مبارک خود را با عمامه خویش بست و به طور نشسته نماز را ادامه داد و علیه‌السلام به دستور پدر نماز جماعت را با مردم اقامه فرمود اما علیه‌السلام در هنگام اقامه نماز با این که نشسته بود در اثر درد و رنج ضربتی که به سر مطهرش وارد شده بود، به سمت راست و چپ متمایل می‌شد و همین که سلام نماز را داد بر زمین افتاد. 📍امام مجتبی علیه السلام سر مقدس پدر را در آغوش گرفت و جای جراحت را محکم بست. سپس حضرت را از محراب به میان مسجد آوردند و مردم هم گرد آن وجود مقدس جمع شدند با این که امام مجتبی علیه‌السلام جای ضربه را محکم بسته بود اما از آن خون می‌ریخت و رنگ رخسار علیه‌السلام از زردی به سفیدی مایل گردیده بود. 📍آن حضرت به آسمان نظر می افکند و تسبیح و تقدیس الهی را می‌گفت و می‌فرمود: الهی اسئلک مراقفه الانبیاء و الاوصیاء و الی درجات جنة المأوا... سپس بی‌هوش شد و در همان حال امام مجتبی علیه‌السلام گریه می‌کرد. امیرالمومنین علیه‌السلام از قطرات اشک فرزند که بر گونه مبارکش ریخت به هوش آمد، چشم گشود و فرمود: ای فرزند! چرا گریه و بی تابی میکنید؟ بدان که تو پس از من به زهر و برادرت حسین به تیغ ستم شهید خواهید شد و هر دو به جد و پدر و مادر خویش ملحق خواهید شد. 📍پس از این امیرمومنان علیه‌السلام به منزل آوردند و طبیبی برای معاینه و معالجه به خانه حضرت آمد. او حضرت را به این ترتیب معاینه کرد که شُش گوسفندی تازه ذبح شده را خواست و آن را در جای ضربتی که بر سر مطهر وارد شده بود فرو کرد و در آن دمید و بیرون آورد و دید که ذرات مغز مطهر امیرالمومنین به این شش چسپیده و آثار زهر در آن نمایان است. 📍وقتی طبیب چنین دید شهادت حضرت را قطعی دانست و اعلام کرد که هر وصیتی را که دارید انجام دهید. لذا امیرالمومنین علیه‌السلام وصیت معروف خود را نسبت به علیه‌السلام بیان داشتند. 📍در روز بیستم ماه رمضان حال امیرالمومنین علیه‌السلام به وخامت گذاشت و همان موقع حضرت فرزندان خود را فراخواند و آخرین نصیحت ها و سفارشات خود را فرمود و امامان بعد از خود را معرفی کرد و سپس بی‌هوش شد. چون به هوش آمد فرمود هم‌اینک پیغمبر خدا، عمویم و برادرم نزد من آمدند و گفتند زود بشتاب که ما مشتاق و منتظر تو هستیم. 📍آنگاه دیده‌های مبارک خود را گردانید و به اهل بیت خود نظر کرد و فرمود همه شما را خدا می سپارم، خدا همه را به راه حق و مستقیم بدارد و از شر دشمنان حفظ فرماید. خداوند خلیفه من بر شماست و خدا برای خلافت و نصرت کافی است. سپس فرمود: سلام بر شما باد ای فرشتگان خدا... لمثل هذا فلیعمل العاملون، ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون. 🔹آنگاه پیشانی مبارک علیه‌السلام عرق کرد، چشم‌های خود را برهم گذاشت، دست و پای مبارک خویش را به سوی قبله کشید و فرمود: أشهد أن لااله الا الله وحده لاشریک له، و اشهد أن محمدا عبده و رسوله... این را فرمود و روح مقدسشان به ملکوت پرواز کرد... 📲 @rajabidavani