eitaa logo
رنگـــــــا رنـــــگ
121 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
13 فایل
لینک کانال مشاوره مذهبی https://eitaa.com/moshaver2020
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارزش ذاکرامام حسین علیه السلام درمحضر موسی بن جعفر علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 زبان گرفتن پسر کنار پیکر پدر 🔹مراسم وداع با پیکر مطهر شهید مدافع‌حرم محمدجواد رستمی دیروز در معراج‌شهدا برگزار شد. محمدعلی با دیدن پیکر پدر با مرثیه‌سرایی گفت: کی گفته من بابا ندارم؟ 🔹شهید رستمی از شهدای لشکر فاطمیون سال ۹۵ در حلب سوریه به شهادت رسید و پیکرش در منطقه ماند حالا بعد از گذشت ۵ سال از طریق آزمایش DNA‏ شناسایی شد.
شخصی بر سفره امیری مهمان بود، دید که در میان سفره دو کبک بریان قرار دارد ، پس با دیدن کبک ها شروع به خندیدن کرد. امیر علت این خنده را پرسید، مرد پاسخ گفت: در ایام جوانی به کار راهزنی مشغول بودم. روزی راه بر کسی بستم آن بینوا التماس کرد که پولش را بگیرم و از جانش در گذرم اما من مصمم به کشتن او بودم. در آخر آن بیچاره به دو کبک که در بیابان بود رو کرد و گفت: شما شاهد باشید که این مرد، مرا بی گناه کشته است. اکنون که این دو کبک را در سفره شما دیدم یاد کار ابلهانه آن مرد افتادم. امیر پس از شنیدن داستان رو به مرد میکند و میگوید: کبکها شهادت خودشان را دادند. پس از این گفته امیر دستور داد سر ان مرد را بزنند از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو زجو بهر دنیا نقد ایمان می دهی گوهری دارب و ارزان می دهی
عبدالرحمان‌بن‌عبدالله، می‌گفت: در حال مسافرت در خدمت پیامبر بودیم. چشممان به گنجشکی افتاد که دو جوجه‌اش همراهش بودند. ما جوجه‌های او را برداشتیم، پرنده آمد و در اطراف ما می‌چرخید و بال می‌زد. زمانی که پیامبر متوجه شد فرمود: چه کسی نسبت به فرزند این پرنده، مرتکب خلاف شده است؟!... جوجه اش را به او برگردانید. بگردم قلب مهربانت را، 😍 ای پیامبر مهربانی‌ها حامی حیواناتی بهتر از پیامبر و اهل بیت داریم آیا؟! 😎 (الرسول، ج ۱، ص ۱۴۴) 🌺 ویژهٔ مبعث
🔴 اعمال شب و روز ۲۷ رجب را فراموش نکنید
تو شاه بیت شعر غزل خیز خلقتی حسن ختام قصه‌ی سبز نبوتی.... 🌺محمد رسول الله والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم🌺 ❤️عید مبعث مبارک❤️
راننده ماشینی در دل شب راه رو گم کرد و بعد از مدتی ناگهان ماشینش خاموش شد. همون جا شروع کرد به شکایت از خدا، که خدایا پس داری اون بالا چیکار می کنی؟ چون خسته بود خوابش برد. و وقتی صبح از خواب بیدار شد، از شکایت دیشبش خیلی شرمنده شد. چون ماشینش دقیقا نزدیک به پرتگاه خطرناک خاموش شده بود. .
7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرابعضی ازآدما ازگناه کردن لذت میبرن؟؟