eitaa logo
رنگ خدا
77.4هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
5.5هزار ویدیو
75 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/aB6V.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
📌دنیا را خوب بشناسید/ هر نفس یک قدم به سوی مرگ است 🔰آیت الله جوادی آملی : دنیا را اگر خوب بشناسیم خواهیم دید انسان و دنیا و رابطه بین این دو دائما در حال تغیر و دگرگونی است، این نشان می‌دهد اگر کسی پیوند خود را با خدا درست کند، هم دنیا و هم او و هم پیوند بین این دو برای او ثابت است. 🔰لذت زندگی را فقط مردان الهی چشیده و می‌چشند زیرا نگران اینکه چه خواهد شد و خواهد آمد و می‌آید و می‌رود نیستند؛ برخی بزرگان که عبد رحمان بودند طوری زندگی کردند که هرگز ای‌کاش نگفتند زیرا می‌دانستند که دنیا حکیمانه اداره می‌شود. 🔰هر شب حضرت امیر(علیه السلام) بعد از نماز عشاء خطاب به مردم که مشغول رفتن بیرون از مسجد بودند می‌فرمودند آقایان بارهایتان را ببندید و خود را تجهیز کنید؛ این را هر شب فرمودند یعنی ای مردم سحر را دریابید. گاهی انسان دنبال تعلیم است ولی گاهی دنبال تربیت است؛ تعلیم یکی دوبار که گفته شود کافی است ولی این تربیت است که هر شب ایشان بگوید ای مردم خود را برای قیامت آماده کنید و مجهز شوید. 🔰تربیت احتیاج به تذکر مداوم دارد زیرا غفلت مداوم است و از طرفی نه انسان یکسان است و دائما در تحول است و نه دنیا ثابت است و نه پیوند میان این دو لذا انسان باید مراقبت داشته باشد. 🔻@range_khodaa🔻
🔴 🔸بررســی اعمال بـه محض وارد شدن بـه برزخ تمام احساساتم از درون کودکی تازمانی کــه مـرده بودم دوباره زنــده شــد. حتی فـکـــــــر هـایـی کـــه از سرم گـذشـتــه بـــود را دوباره می‌دیدم. 🔹اکنون که در آغوش نور بودم و زندگیم را مرور می کردم تمام بدی ها و کتک کاری های خود را می دیدم! با این تفاوت که در مرور اعمالم، من بودم که کتک می خوردم! 🔹من بودم که تحقیر می شدم! هر ظلمی که به دیگران کرده بودم چندین برابر بر خودم وارد می شد. خجالت و ناراحتی وجودم را گرفته بود. نمی دانستم چه کنم... 📗 کتاب بازگشت اثر گروه شهید هادی 🔻@range_khodaa🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویژه شهادت امام حسن عسکری علیه السلام 🏴 سفارش امام حسن عسکری علیه‌السلام به مومنین 🎙 استاد انصاریان 🔻@range_khodaa🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پادکست | نهادینه کردن تفکر مهدویت ▪️یکی از بخش‌های ویژه زندگی علیه السلام 🎙حجت الاسلام والمسلمین رفیعی (علیه السلام) 🔻@range_khodaa🔻
🌹آیت الله فاطمـــےنیا: اگر میخواهی در زندگی بشی طـلاق آفرین و بارک الله مردم را بده، فقط برای خدا ڪار انجام بده. 🔻@range_khodaa🔻
شب ها در خانه خدا را بکوب! و دلت را به او بسپار تنها جایی است که " ساعت کاری " ندارد و ورود برای عموم ازاد است..💐 شبتون گرم از نگاه خدا 🔻@range_khodaa🔻
💐سلام صبحتون بخیر🍃 🌺روزتون پراز خیر و برکت🍃 💐عاقبتتون بخیر🍃 🔻@range_khodaa🔻
◼️امام علی علیه‌السلام فرمودند: ◾️مَنْ أَوْمَأَ إِلَی مُتَفَاوِتٍ، خَذَلَتْهُ الْحِیَلُ ▪️کسی که در مسیر یک هدف نباشد (یعنی در کارهایش نظم و ترتیب را رعایت نکند)، حیله‌های دیگران او را شکست می‌دهد. ✅️ یکی از کلیدهای موفقیت، داشتن نظم توی انجام‌ کارهاست. 📚 نهج البلاغه، حکمت 403. ‌ ‌‌ 🔻@range_khodaa🔻
💠 صدقه، بلاها را دور می‌سازد... 🔸یکی از موارد جلوگیری نمودن و دور ساختن ناگواری‌ها از علیه السلام صدقه دادن از طرف ایشان است تا خداوند بلاها را از ایشان دفع نماید. 🔸البته اثر صدقه برای امام زمان علیه السلام به خود شخص هم می‌رسد و طوری نباشد که امام زمان علیه السلام را شریک در صدقه قرار دهیم مثلاً بگوییم: این صدقه را برای سلامتی خود و امام زمان علیه السلام می‌دهم بلکه باید برای حضرت احترام و ارزش خاصی قرار داد و آن جناب را در صدقه دادن مقدّم داشت. 🔸روزی در محضر زعیم و مرجع گران قدر شیعه مرحوم آیت اللَّه العظمی بروجردی قدس سره شخصی گفت: برای سلامتی آقا امام زمان علیه السلام و حضرت آیت اللَّه بروجردی صلوات! فوری آیت اللَّه العظمی بروجردی به آن شخص اعتراض نمودند و با صدای بلند فرمودند: من کی هستم که مرا در کنار امام زمان علیه السلام نام می‌بری؟! پس اول به نام امام زمان علیه السلام و نیز به نیابت از آن حضرت صدقه بدهیم. 📚مکیال المکارم، ج ۲، ص ۲۵۳. 📚برگرفته از کتاب "چگونه امام زمان را یاری کنیم؟" 🔻@range_khodaa🔻
🔺️اثرات زیاد گناه کردن🔺️ ✔ دیدید بعضی‌ها می‌خواهند دو رکعت نماز صبح بخوانند انگار یک کوه پشت آنها افتاده، گناه زیاد سنگینی می‌آورد هرچه آنها را صدا می‌کنید انگار بختک روی آنها افتاده؛ این‌ها اثرات گناهان بسیار است. آیت‌الله ره ‌ 🔻@range_khodaa🔻
.حاج آقای ‍ قرائتی فرمود:یکی ازبستگان گفت پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ، در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست ( در بزم غم حسین، مرا یاد کنید ) بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟ روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!! وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد : در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند از قضا نامزدم سرویس زیبا و‌ بسیار گرانی را انتخاب کرد ، من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت : حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !! بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد : آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ، من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ، لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !! تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!! وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم یک حسینی حسینی راستین بوده است ..... اللهم ارزقنا توفيق خدمة الحسين عليه السلام في الدنيا و الآخره 🔻@range_khodaa🔻
﷽ ✍حاج‌اسماعیل‌دولابے: ‌ استغفارامان‌گاه انسان است؛ یعنے پناهگاه وقتی گفتے استغفرالله در پناه‌ خدا هستے و کجا امن‌تر و آرامش ‌بخشتر از آغوش خـدا❤️ اَستَغفِرالله‌رَبے‌و‌َاتوب‌الیه‌ 🔻@range_khodaa🔻
💠استاد حسین انصاریان: ◽️يقين كنيد همه آرامش در ذكر الله به دست می آيد. 🔻@range_khodaa🔻
🖼 سنگ‌دلی عاقبت لجوجی است 🔻@range_khodaa🔻
همیشه درباره هر موضوعی مخصوصا درباره مشکلات چه اخروی چه دنیوی «قبل از رسیدن به شدت و گرفتاری» دعا بکنید نه در وقت خود گرفتاری.... 🔻@range_khodaa🔻
📩 | نعمت‌های نهفته در بلا ⚠️ از همه سو آن را فرا گرفته است ... 🔻@range_khodaa🔻
خواندن زیارت عاشورا کار هر روزش شده بود شلمچه بود که چشماش مجروح شد. کم کم بیناییش رو از دست داد، با این حال زیارت عاشورا خواندنش ترک نشد، باضبط صوت هم زیارت عاشورا گوش می‌داد. توی ماه محرم حالش خراب شد. پدرش می گفت : هرروز می‌نشستم کنار تخت برایش زیارت عاشورا می‌خواندم. اما روز عاشورا یه جور دیگه زیارت عاشورا خواندیم. ساعت ۱۰‌ صبح بود که از من پرسید: بابا! حرّ چه روزی شهید شد؟ گفتم: روزعاشورا گفت: دعاکن من هم امروز حٌرّ امام حسین بشم ظهر که شد، گفت: بابا بی قرارم... بگو مادر بیاد بعد هم گفت: برایم سوره‌ی فجر بخوان، شروع کردم به خواندن به آیه «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» که رسیدم، خیلی گریه کرد گفت: دوباره بخوان ۱۳ یا ۱۴ بار برایش خواندم همین جورگریه می‌کرد... هنوز سیر نشده بود، خجالت کشید دوباره اصرار کنه گفت: بابا! مادر نیومد؟ گفتم: نه هنوز گفت: پس خداحافظ قرآن رو گذاشتم روی میز برگشتم انگار سالها بود که جون داده. شهید محمدتقی شمس شادی روحش صلوات🌹 🔻@range_khodaa🔻
رنگ خدا
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘ 💥 قسمت نود و دوم : تفحص(بخش اول) 👥 راویان : سعيد قاسمي و راوي دوم خواهر
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘ 💥 قسمت نود و دوم:تفحص ( بخش دوم ) 👥 راویان: سعيد قاسمي و راوي دوم خواهر شهيد پس از آن گروهي به نام تفحص شهدا شكل گرفت كه در مناطق مختلف مرزي مشغول جستجو شدند. عشق به شهداي مظلوم فكه، باعث شد كه در عين سخت بودن كار و موانع بسيار، كار در فكه را گسترش دهند. بسياري از بچه هاي تفحص كه ابراهيم را ميشناختند، می گفتند: بنيانگذار گروه تفحص، ابراهيم هادي بوده. او بعد از عملياتها به دنبال پيكر شهدا ميگشت. پنج ســال پس از پايان جنگ، بالاخره با ســختيهاي بسيار، كار در كانال معروف به كميل شروع شد. پيكرهاي شهدا يكي پس از ديگري پيدا ميشد. در انتهاي كانال تعداد زيادي از شــهدا كنار هم چيده شــده بودند. به راحتي پيكرهاي آنها از كانال خارج شد، اما از ابراهيم خبري نبود! علي محمودوند مسئول گروه تفحص لشکر بود. او در والفجر مقدماتي پنج روز داخل كانال كميل در محاصره دشمن قرار داشت. علي خود را مديون ابراهيم ميدانســت و ميگفت: كســي غربت فكه را نميداند، چقدر از بچه هاي مظلوم ما در اين كانالها هســتند. خاك فكه بوي غربت كربال ميدهد. يك روز در حين جســتجو، پيكر شــهيدي پيدا شد. در وســايل همراه او دفترچه يادداشــتي قرار داشت كه بعد از گذشت ســالها هنوز قابل خواندن بود. در آخرين صفحه اين دفترچه نوشــته بود: »امروز روز پنجم است كه در محاصره هستيم. آب و غذا را جيره بندي كرده‌ايم. شهدا در انتهاي كانال كنار هم قرار دارند. ديگر شهدا تشنه نيستند. فداي لب تشنه ات اي پسر فاطمه!« بچه هــا با خواندن اين دفترچه خيلي منقلب شــدند و باز هم به جســتجوي خودشان ادامه دادند. اما با وجود پيدا شدن پيكر اكثر شهدا، خبري از ابراهيم نبود. مدتي بعد يكي از رفقاي ابراهيم براي بازديد به فكه آمد.... 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهيم ۱👉🏻 🔻@range_khodaa🔻
پروردگارا... وعده دادی که شب را برای آرامش ما آفریدی پس آرامشی از جنس سکوت پرواز فرشتگان به دوستانم عطا کن شبتون پر از آرامش🌸 شب بخیر🌸 🔻@range_khodaa🔻
هدایت شده از جهاد تبیین ✌️
36.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مروری بر اصل کودتای ۲۸ مرداد و اسناد خارجی و ابعاد بین المللی آن مستند «تکیه بر خائن» کاری از دهه هشتادی ها ▫️تهیه شده توسط:حلقه شهید علیدوست ┏━━ °•🖌•°━━┓ @jahad_tabein ┗━━ °•🖌•°━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان‌ فراموش نشه🌺 🍀امیرالمؤمنین عليه السلام: ☘️إنَّ المَغبونَ مَن غَبَنَ عُمرَهُ ، و إنَّ المَغبوطَ مَن أنفَذَ عُمرَهُ في طاعَةِ رَبِّهِ 🌱بازنده كسى است كه عمر خود را ببازد و خوشبخت كسى است كه عمرش را در طاعت پروردگارش گذراند. 📚غررالحکم حدیث ۳۵‌۰۲ ‌ ‌‌ 🔻@range_khodaa🔻
رنگ خدا
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘ 💥 قسمت نود و دوم:تفحص ( بخش دوم ) 👥 راویان: سعيد قاسمي و راوي دوم خواهر شهيد
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘ 💥 قسمت نود و دوم : تفحص ( بخش سوم) 👥 راویان : سعيد قاسمي و راوي دوم خواهر شهيد ايشان ضمن بيان خاطراتي گفت: زياد دنبال ابراهيم نگرديد؟! او ميخواسته گمنام باشد. بعيد است پيدايش كنيد. ابراهيم در فكه مانده تا خورشيدي براي راهيان نور باشد. ٭٭٭ اواخر دهه هفتاد، بار ديگر جستجو در منطقه فكه آغاز شد. باز هم پيكرهاي شهدا از كانالها پيدا شد، اما تقريبًا اكثر آنها گمنام بودند. در جريان همين جســتجوها بود كــه علي محمودونــد و مدتي بعد مجيد پازوكي به خيل شهدا پيوستند. پيكرهاي شهداي گمنام به ستاد تفحص رفت. قرار شد در ايام فاطميه و پس از يك تشييع طولاني در سراسر كشور، هر پنج شهيد را در يك نقطه از خاك ايران به خاك بسپارند. شــبي كه قرار بود پيكر شهداي گمنام در تهران تشــييع شود ابراهيم را در خواب ديدم. با موتور جلوي درب خانه ايســتاد. با شور و حال خاصي گفت: ما هم برگشتيم! وشروع كرد به دست تكان دادن. بار ديگر در خواب مراســم تشــييع شــهدا را ديدم. تابوت يكي از شهدا از روي كاميون تكاني خورد و ابراهيم از آن بيرون آمد. با همان چهره جذاب و هميشگي به ما لبخند ميزد! فرداي آن روز مردم قدرشــناس، با شــور و حال خاصي به اســتقبال شهدا رفتند. تشــييع با شكوهي برگزار شد. بعد هم شهدا را براي تدفين به شهرهاي مختلف فرستادند. من فكر ميكنم ابراهيم با خيل شــهداي گمنام، در روز شــهادت حضرت صديقه طاهره سلام‌الله‌علیها بازگشت تا غبار غفلت را از چهره هاي ما پاك كند. براي همين بر مزار هر شــهيد گمنام كه ميروم به ياد ابراهيم و ابراهيم هاي اين ملت فاتحه‌اي ميخوانم. 📚 منبع: کتاب سلام بر ابراهيم ۱👉🏻 🔻@range_khodaa🔻