فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️« لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ » را به نفع بی بند و بارها تفسیر نکنید
🎥تبیین جالب آیت الله جوادی آملی در مورد « لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ »
🔰 آیت الله جوادی آملی (حفظه الله تعالی) :
🔹 اگر معنای « لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ » این باشد که در نظام شریعت، هر کس بی حجاب بود، بود؛ هر کس بی حیا بود، بود؛ خب، این می شود #اباحی_گری که!
🔻 این « خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ » پس برای چه کسی است؟! این #بگیر_و_ببند های قیامت پس برای چیست؟!
🔻آنکه فرمود: « لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ »، یعنی در نظام #تکوینی است؛ یعنی بشر آزاد است. کمال در آزادی است. اما در حساب #شریعت، در حساب #دین، در حساب #نظام_اسلامی اینطور نیست که بگوییم هر کسی آزاد است، می خواهد هر وضع باشد. اینطور نیست.
اگر « لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ »، به آن معنا باشد که می شود اباحی گری!
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهم مهم
افشای شیخ قمی از ناگفتههای سّری از مرگ پروژه هوش مصنوعی در جهان به واسطه عملیات #طوفان_الأقصى 💯نبینی ضرر کردی💯الحق که فلسطین کلید رمزآلود ظهور است ...
حتماً با دقت ملاحظه بفرمایید.
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شجره نامه پیامبران از ابتدا تا انتها(حضرت آدم -حضرت محمد (ص) )
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
@ranggarang
ای دل اگر عاشقی_۲۰۲۳_۰۹_۲۶_۱۰_۱۹_۵۵_۲۹۷.mp3
3.71M
#علیرضاافتخارے
اِ؎دلاگرعاشقۍ...
@ranggarang
#شیطان_شناسی
رمان واقعی«تجسم شیطان»
#قسمت_پنجم🎬:
بچه ها جلوی در آشپزخانه کز کرده بودند و روح الله به طرف فاطمه رفت، داخل آشپزخانه شد و طوری قدم برمیداشت تا خورده شیشه ها به پایش نروند، خودش را به فاطمه رساند و دستهٔ بشقابی را که دست فاطمه بود، بیرون کشید و گذاشت روی کابینت و بعد دو دست فاطمه را گرفت و از آشپزخانه که پر از خورده شیشه بود بیرون آورد.
کنار اوپن ایستاد و گفت: فاطمه جان، عزیزم، چرا این کارا را با خودت میکنی؟! یعنی این موضوع اینقدر برات سنگین هست؟! مگه چند سال پیش که اون بیماری عضلانی را گرفتی خودت روی برگه ننوشتی و به من اجازه ازدواج مجدد ندادی؟!
فاطمه با خشم نگاهی به روح الله کرد، دستهایش را از دست های روح الله در آورد و محکم او را به عقب پرت کرد، به طوریکه که قامت مردانهٔ روح الله،تلو تلو خوران به دیوار پشت سرش برخورد کرد.
فاطمه جلوتر رفت و برای اولین بار بعد از پانزده سال زندگی مشترک، همانطور که با مشت های گره کرده اش به سر و سینهٔ روح الله میزد گفت: مگه همین توی مکار نبودی که اونزمان میگفتی زن یکی و خدا یکی،مگه نمی گفتی فاطمه از سرم هم زیاده، مگه نمی گفتی فاطمه دیوونه شده اینو نوشته مگه نمی گفتی روح الله میمیره اما روی فاطمه هوو نمیاره، بعدم این موضوع مال چند سال پیش که من بیمار بودم، هست، اونزمان زن نگرفتی، حالا که من خوب خوب شدم و دیگه اثری از اون بیماری نیست و نخواهد بود، رفتی زن گرفتی؟!
فاطمه یک لحظه ساکت شد، انگار ذهنش درگیر موضوعی شده بود، ناخودآگاه کتاب ریاضی زینب که روی اوپن بود را برداشت و به طرف روح الله پرتاب کرد و گفت: ببینم اون برگ اجازه نامه را از کجا پیداش کردی؟! دست من بود و من اصلا یادم نمیاد اونو کجا گذاشتم.
روح الله کتاب را از جلوی پایش برداشت و گفت: شراره جاش را بهم گفت، گفت تو صندوقچه چوبی تو انبار کنار یه سری دفتر که مال زمان تحصیل تو بوده، هست و من اونو درست همونجایی که شراره گفته بود پیدا کردم.
چشام را ریز کردم و در عین عصبانیت گفتم: چرا اینقدر دروغ میگی؟! شراره از کجا میدونست همچی نامه ای وجود داره؟! من که راجع به این نامه با کسی حرف نزدم، فقط تو میدونستی من همچی چیزی نوشتم.
روح الله شانه هایش را بالا داد و گفت: به جان فاطمه من اصلا یادم نبود، من این موضوع را فراموش کرده بودم، خود شراره گفت، جای دقیقش هم که آدرس داد، من فکر کردم خودت بهش گفتی...
ذهن فاطمه هنگ کرده بود و با خود فکر میکرد، اگه روح الله راست بگه که میگه چون روح الله اهل هر چی بود ، اهل دروغ نبود، شراره از کجا فهمیده؟! من که به احدالناسی این موضوع را نگفتم!!
با تکرار نام شراره، دوباره خون فاطمه به جوش آمد، دنبال گوشیش میگشت تا جلوی روح الله به شراره زنگ بزند، اما پیدایش نمی کرد، همه جا را بهم ریخت، یادش نبود که گوشی را آخرین بار توی اتاق دستش بوده، به طرف آشپزخانه رفت، روح الله از ترس اینکه دوباره بشکن بشکن راه بیاندازد و صدا به بیرون خانه برود راه فاطمه را سد کرد.
فاطمه با مشتش روی سینهٔ روح الله کوبید وگفت: نمی بخشمت....نمی بخشمت من چی برات کم گذاشتم که در همین حین صدای زینب بلند شد: مامان! حسین خودش را کشت، نیم ساعته داره مثل دیوونه ها جیغ میکشه، تو رو خدا تمومش کنید.
فاطمه نگاهی به چشم های سرخ از گریه زینب کرد و به طرف اتاق راه افتاد.
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
براساس واقعیت
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹11 آذر سالروز شهادت میرزا کوچک خان گرامیباد
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️پوشیدن لباس یزید در لشکر امام حسین علیهالسلام
❇️یک اصل تربیتی مهم که والدین باید بدانند
❇️حد و مرز پذیرش فرهنگ بیگانه تا کجاست؟
❇️ تقلید از فرهنگ غرب؛ تعامل یا تقابل؟
❇️ عاملی که سبب انحطاط و عقبماندگی مسلمانان شد!
🔰برشی از سخنرانی حجت الاسلام راجی
@ranggarang
💙🍃
🍃🍁
📛 ۵ رفیق ناباب❗️
💠امام سجاد علیه السلام:
📛فرزندم با پنج کس همنشینی و رفاقت مکن:
1⃣ از همنشینی با #دروغگو پرهیز ڪن؛
👈 زیرا او همه چیز را بر خلاف واقع نشان می دهد، دور را نزدیڪ و نزدیڪ را به تو دور می نمایاند.
2⃣ از همنشینی با گناهڪار #لاابالی بپرهیز،
👈 زیرا او تو را به بهاے یڪ لقمه یا ڪمتر از آن می فروشد.
3⃣ از همنشینی با #بخیل برحذر باش،
👈 ڪه او از ڪمڪ مالی به تو آنگاه ڪه بسیار به آن نیازمندے، مضایقه می ڪند.
4⃣ از همنشینی با #احمق (ڪم عقل) اجنتاب ڪن،
👈 زیرا او می خواهد به تو سودے رساند؛ ولی به زیان تو می انجامد.
5⃣ از همنشینی با #قاطع_رحم ( ڪسی ڪه با خویشاوندان قطع رابطه نموده است ) بپرهیز،
👈 ڪه او در سه جاے قرآن لعن و نفرین شده است.
📚مجموعه ورام/ج۲/ص۱۵
@ranggarang
✨﷽✨
🔴تلنگر
خداوند نمیپرسد .....
چه ماشینی سوار می شدید ،
بلکه میپرسد چند پیاده را سوار کردید؟
خداوند نمیپرسد ....
مساحت منزلتان چقدر بوده ،
بلکه میپرسد ..
در آن خانه به چند نفر خوش آمد گفتید
خداوند نمیپرسد ....
در کمد خود چه لباسهایی داشتید ،
بلکه میپرسد به چند نفر لباس پوشاندید .
خداوند نمیپرسد ....
بیشترین حقوق دریافتی شما چقدر بوده است،
بلکه میپرسد برای بدست آوردن آن چقدر
شخصیت خود را کنترل دادید .
خداوند نمیپرسد ...
عنوان شغلی شما چه بود ، بلکه می پرسد
چقدر سعی کردید با بیشترین توانتان بهترین
کار را انجام دهید .
خداوند نمیپرسد ...
که در همسایگی چه کسی زندگی می کردید،
بلکه می پرسد چه رفتاری با همسایگانتان
داشتید .
خداوند نمیپرسد ...
چند دوست داشتید، بلکه میپرسد با
دوستانتان چگونه رفتار کردید .
در مورد رنگ پوستتان نمیپرسد ، بلکه
از شخصیت شما سئوال می کند .
@ranggarang
✅ یکی از آداب اصلی دین ادبی به نام نماز هست.
خیلی از پدر و مادرها میگن که بچه من تا 14 سالگی اهل نماز و قرآن و سایر مسائل دینی بود ولی کم کم همه چیز رو کنار گذاشته و سراغ مسائل منفی رفته. علت و راهکارش چیه؟
🔶 ببینید پدر و مادرها در سن 7 تا 14 سالگی بیش از هر چیز دیگه ای باید برای فرزندشون روی مفهوم #ادب خیلی کار کنند.
✅ اگه فرزندی مودب بار بیاد نمازخون کردنش بسیار ساده خواهد بود.
چون فلسفه و دلیل اصلی نماز، "رعایت ادب" نسبت به پروردگار عالم هست.
🔹 در واقع اصلی ترین انگیزه انسان برای خواندن نماز خصوصا نماز اول وقت رعایت ادب هست.
@ranggarang
خدا را فرشته ای است که هر روز بانگ
می زند که: بزایید برای مردن، و فراهم
آورید برای نابود شدن، و بسازید برای
ویران گشتن...
[ #نهجالبلاغه | #حکمت۱۳۲ ]
@ranggarang