23 - TopSeda.ir.mp3
4.1M
💠 تلاوت تحدیر (تندخوانی)
💐 #جزء_23#قرآن_کریم
🌷هدیه به حضرت صاحب الزمان(عج)
⏱ «در۳۰ دقیقه یک جزء تلاوت کنید»
💌 به دوستان خود هدیه دهید.
💟هرروز ماه مبارک رمضان در کانال:
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ارتباط فتح قدس و ظهور #امام_زمان عج
🎙استاد رائفی پور
@ranggarang
🍃🍂دعـــــــــــــاے
ابــوحمـــزه ثـمــ6⃣1⃣ــالــی🍂🍃
✍بیائید اهل شبزنده داری شویم
با مناجات زیبای «ابوحمزه ثمالی» (۱۶)
وَ قَدْ قَصَدْتُ إلَيْكَ بِطَلِبَتِی
💧وَ تَوَجَّهْتُ إلَيْكَ بِحَاجَتِی
💖خداوندا
مگر نه این است که همه تویی
و کسی غیر از تو نیست
و بین «من و تو» فاصلهای نیست
اما بنده همیشه بنده است
و از خود هیچ ندارد
💖خداوندا
وجودم و عمرم و مالم و هر چه دارم
از توست
خودم هیچ نیستم
هر چه هست حاجت است
و نیازمندی
خداوندا گرچه وظیفه و تکلیف من «عمل» کردن به فرمانهای توست،
✅ اما سرمایهٔ «من»
برای ورود به درگاهت
«عمل» نیست.
خداوندا گر چه من باید نیرویم را در عبادت تو به کار بگیرم
و تمام تلاشم را در جهت معرفت و شناخت تو به کار بگیرم
اما تکیه من به عبادت و معرفت هم نیست!
چون تو بینهایتی
و عمل و عبادت من
محدود و ناقص
✅ تو بینهایتی
و به درگاه بینهایت باید
سرمایهٔ بینهایت برد!
👈پس بندهات چه چیز دارد، جز اعلام فقر به درگاه تو
و بیان ناتوانی خود
و گفتن نیازهای گسترده و دائمی خود
💧پس سرمایهٔ بندهات برای پیشکش کردن
به درگاهت یک فقر بینهایت است.
💧و همین دانستن فقر و نیاز است
که مقصد بودن
و متوجه بودن مرا به سوی تو
کامل میکند
💧و به «من» معرفتِ هیچ بودن
میدهد!
خدایا از بندهات بپذیر
این اعتراف به فقر محض و خالص را
که او سراپا نیاز است.
🌸و اینها توشهها و سرمایههایی
هستند که بندهات را
در حرکت به سوی خدایش
همراهی میکنند🌸
#ابوحمزه_ثمالی_
@ranggarang
رنگارنگ 🌸
#داستان_ 🌸ادامه #داستان حصرت ایوب علیه السلام🌸 قسمت دوم 👇 🍃ايوب در آزمايش عجيب الهى🍃 ابليس به
#داستان_
🌿ادامه #داستان حضرت ایوب علیه السلام🌿
قسمت سوم 👇👇
🌺تلاشهاى رُحمة همسر باوفاى ايوب عليه السلام🌺
همانگونه كه ايوب در مدت طولانى هفت يا هفده سال بيمارى و بلازدگى شديد، صبر و شكر نمود، همسر باوفاى او، رُحْمه (دختر ابراهيم بن يوسف، يا دختر يعقوب) نيز در اين جهت همتاى ايوب بود و صبر و شكر می نمود، او از خانه بيرون می رفت و براى مردم در خانه ها كار می كرد، و از مزد كارش هزينه ساده زندگى ايوب را تأمين می نمود و از ايوب پرستارى می كرد.
ابليس از هر طريقى وارد شد نتوانست ايوب را فريب دهد، بلكه او را می ديد كه در سخت ترين بلاها، شكر و سپاس الهى به جا می آورد، فريادى كشيد و فرزندان خود را به نزدش جمع كرد، همه شيطانها نزد ابليس اجتماع كردند، آنها ابليس را محزون يافتند، پرسيدند: چرا اندوهگين هستى؟
ابليس گفت: اين عبد (ايوب) مرا خسته و عاجز كرد، از خداوند خواستم مرا بر مال و فرزندش مسلط كرد، اموال و فرزندانش را نابود كردم، ولى او همواره شكر و سپاس الهى می نمود، از خداوند خواستم مرا بر بدنش مسلط كند، خداوند چنين قدرتى به من داد، سراسر بدن او را بيمار نمودم، همه بستگان و مردم جز همسرش از او دور شدند، در عين حال همچنان با صبر و تحمل شكر خدا می كند. از شما می پرسم چه كنم؟ درمانده شده ام. طريق گمراهى ايوب را به من نشان دهيد.
فرزندان شيطان گفتند: آن همه مكر و نيرنگى كه در گذشته براى گمراهى مردم داشتى كجا رفت؟ با همان ها او را گمراه كن.
ابليس گفت: همه آن نيرنگها را به كار زده ام، ولى نتيجه نگرفته ام، اينك با شما مشورت می كنم چه كنم؟
فرزندان شيطان گفتند: وقتى كه آدم عليه السلام را فريب دادى و او را از بهشت بيرون نمودى، از چه راه وارد شدى؟
ابليس گفت: از طريق همسرش حوا وارد شدم.
فرزندان شيطان گفتند: اكنون نيز از طريق همسر ايوب اقدام كن، زيرا جز همسرش كسى نزد او نمی رود، و او نمی تواند از همسرش نافرمانى كند.
ابليس گفت: راست می گوييد، راه صحيح همين است.
ابليس به صورت مردى ناشناس نزد همسر ايوب آمد و گفت: حال همسرت ايوب چگونه است؟
رُحْمه گفت: گرفتار بلاها و بيماریها است.
ابليس او را آن چنان به وسوسه انداخت كه او بى تاب گرديد، در اين هنگام ابليس بزغاله اى را به رُحمه داد و گفت: اين بزغاله را به نام من، نه به نام خدا، ذبح كن و از گوشتش غذا فراهم كن به ايوب بده بخورد، تا شفا يابد.
ادامه دارد....
دوستان عزیز با استفاده از #داستان و^ در بالای صفحه می توانید به قسمتهای قبل داستان حضرت ایوب دسترسی پیدا کنید.
@ranggarang